- 3413
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم سوره رحمن آیات 26 تا آخر، نازعات 27 تا 35، تکویر 1 تا 14
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم، این تلاوت در سال 1982 میلادی در کشور مصر، استان منوفیه اجرا گردیده است.
سوره 55: الرحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر چه بر [زمین] است فانیشونده است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى کند هر زمان او در کارى است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿30﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (30)
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿31﴾
اى جن و انس زودا که به شما بپردازیم (31)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (32)
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33﴾
اى گروه جنیان و انسیان اگر مى توانید از کرانه هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى کنید (33)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿34﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (34)
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿35﴾
بر سر شما شراره هایى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و [از کسى] یارى نتوانید طلبید (35)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿36﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (36)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿37﴾
پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد (37)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿38﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (38)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿39﴾
در آن روز هیچ انس و جنى از گناهش پرسیده نشود (39)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿40﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (40)
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿41﴾
تبهکاران از سیمایشان شناخته مى شوند و از پیشانى و پایشان بگیرند (41)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿42﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (42)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿43﴾
این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مى خواندند (43)
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿44﴾
میان [آتش] و میان آب جوشان سرگردان باشند (44)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿45﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (45)
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾
و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است (46)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿47﴾
پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (47)
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾
که داراى شاخسارانند (48)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿49﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (49)
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿50﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه روان است (50)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿51﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (51)
فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾
در آن دو [باغ] از هر میوه اى دو گونه است (52)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿53﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (53)
مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿54﴾
بر بسترهایى که آستر آنها از ابریشم درشتبافت است تکیه آنند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿55﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (55)
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾
در آن [باغها دلبرانى] فروهشته نگاهند که دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (56)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿57﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (57)
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾
گویى که آنها یاقوت و مرجانند (58)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿59﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (59)
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾
مگر پاداش احسان جز احسان است (60)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿61﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (61)
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾
و غیر از آن دو [باغ] دو باغ [دیگر نیز] هست (62)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿63﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (63)
مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾
که از [شدت] سبزى سیه گون مى نماید (64)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿65﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (65)
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است (66)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿67﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (67)
فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾
در آن دو میوه و خرما و انار است (68)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿69﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (69)
فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾
در آنجا [زنانى] نکوخوى و نکورویند (70)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿71﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (71)
حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿72﴾
حورانى پرده نشین در [دل] خیمه ها (72)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿73﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (73)
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾
دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (74)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿75﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (75)
مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾
بر بالش سبز و فرش نیکو تکیه زده اند (76)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿77﴾پ
س کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (77)
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿78﴾
خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت (78)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانى که [او] آن را برپا کرده است (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معین] درست کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را لنگر آن گردانید (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
[تا وسیله] استفاده براى شما و دامهایتان باشد (33)
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
پس آنگاه که آن هنگامه بزرگ دررسد (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
[آن] روز است که انسان آنچه را که در پى آن کوشیده است به یاد آورد (35)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿1﴾
آنگاه که خورشید به هم درپیچد (1)
وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ﴿2﴾
و آنگه که ستارگان همى تیره شوند (2
) وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿3﴾
و آنگاه که کوهها به رفتار آیند (3)
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿4﴾
وقتى شتران ماده وانهاده شوند (4)
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿5﴾
و آنگه که وحوش را همى گرد آرند (5)
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿6﴾
دریاها آنگه که جوشان گردند (6)
وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿7﴾
و آنگاه که جانها به هم درپیوندند (7)
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿8﴾
پرسند چو زان دخترک زنده به گور (8)
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ﴿9﴾
به کدامین گناه کشته شده است (9)
وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿10﴾
و آنگاه که نامه ها زهم بگشایند (10)
وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ ﴿11﴾
و آنگاه که آسمان زجا کنده شود (11)
وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ ﴿12﴾
و آنگه که جحیم را برافروزانند (12)
وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿13﴾
و آنگه که بهشت را فرا پیش آرند (13)
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ﴿14﴾
هر نفس بداند چه فراهم دیده (14)
سوره 55: الرحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر چه بر [زمین] است فانیشونده است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى کند هر زمان او در کارى است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿30﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (30)
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿31﴾
اى جن و انس زودا که به شما بپردازیم (31)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (32)
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33﴾
اى گروه جنیان و انسیان اگر مى توانید از کرانه هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى کنید (33)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿34﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (34)
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿35﴾
بر سر شما شراره هایى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و [از کسى] یارى نتوانید طلبید (35)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿36﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (36)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿37﴾
پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد (37)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿38﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (38)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿39﴾
در آن روز هیچ انس و جنى از گناهش پرسیده نشود (39)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿40﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (40)
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿41﴾
تبهکاران از سیمایشان شناخته مى شوند و از پیشانى و پایشان بگیرند (41)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿42﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (42)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿43﴾
این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مى خواندند (43)
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿44﴾
میان [آتش] و میان آب جوشان سرگردان باشند (44)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿45﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (45)
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾
و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است (46)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿47﴾
پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (47)
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾
که داراى شاخسارانند (48)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿49﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (49)
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿50﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه روان است (50)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿51﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (51)
فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾
در آن دو [باغ] از هر میوه اى دو گونه است (52)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿53﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (53)
مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿54﴾
بر بسترهایى که آستر آنها از ابریشم درشتبافت است تکیه آنند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿55﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (55)
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾
در آن [باغها دلبرانى] فروهشته نگاهند که دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (56)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿57﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (57)
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾
گویى که آنها یاقوت و مرجانند (58)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿59﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (59)
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾
مگر پاداش احسان جز احسان است (60)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿61﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (61)
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾
و غیر از آن دو [باغ] دو باغ [دیگر نیز] هست (62)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿63﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (63)
مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾
که از [شدت] سبزى سیه گون مى نماید (64)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿65﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (65)
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است (66)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿67﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (67)
فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾
در آن دو میوه و خرما و انار است (68)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿69﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (69)
فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾
در آنجا [زنانى] نکوخوى و نکورویند (70)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿71﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (71)
حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿72﴾
حورانى پرده نشین در [دل] خیمه ها (72)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿73﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (73)
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾
دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (74)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿75﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (75)
مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾
بر بالش سبز و فرش نیکو تکیه زده اند (76)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿77﴾پ
س کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (77)
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿78﴾
خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت (78)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانى که [او] آن را برپا کرده است (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معین] درست کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را لنگر آن گردانید (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
[تا وسیله] استفاده براى شما و دامهایتان باشد (33)
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
پس آنگاه که آن هنگامه بزرگ دررسد (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
[آن] روز است که انسان آنچه را که در پى آن کوشیده است به یاد آورد (35)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿1﴾
آنگاه که خورشید به هم درپیچد (1)
وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ﴿2﴾
و آنگه که ستارگان همى تیره شوند (2
) وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿3﴾
و آنگاه که کوهها به رفتار آیند (3)
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿4﴾
وقتى شتران ماده وانهاده شوند (4)
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿5﴾
و آنگه که وحوش را همى گرد آرند (5)
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿6﴾
دریاها آنگه که جوشان گردند (6)
وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿7﴾
و آنگاه که جانها به هم درپیوندند (7)
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿8﴾
پرسند چو زان دخترک زنده به گور (8)
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ﴿9﴾
به کدامین گناه کشته شده است (9)
وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿10﴾
و آنگاه که نامه ها زهم بگشایند (10)
وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ ﴿11﴾
و آنگاه که آسمان زجا کنده شود (11)
وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ ﴿12﴾
و آنگه که جحیم را برافروزانند (12)
وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿13﴾
و آنگه که بهشت را فرا پیش آرند (13)
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ﴿14﴾
هر نفس بداند چه فراهم دیده (14)