- 3820
- 1000
- 1000
- 1000
قسمت 1 - نگاه به قرآن
در این برنامه آقای محمد مهدی بحرالعلوم به موضوع نگاه به قرآن و تکرار آیات و تمرکز بر آیات می پردازند .
یکی از نعمتهایی که پروردگار در اختیار انسان قرار داده است نعمت حافظه میباشد که البته میتوان از برخی فراموشیها را نیز به عنوان یکی از نعمتهای پروردگار یاد کرد مثلاً زمانی که انسان حادثهای ناگوار برایش اتفاق میافتد یا اینکه مصیبتی بر او وارد میشود و خاطرهای بد در ذهنش ایجاد میگردد چقدر به جاست که به مرور زمان آن خاطره را به دست فراموشی میسپارد اگر بنا بود ذهن طوری طراحی شود که هیچ چیز را فراموش نکند و همیشه این صحنهها در جلوی انسان حاضر باشد زندگی بسیار تلخ و ناگوار میشد.
مفهومشناسی فراموشی از منظر قرآن
مسألۀ فراموشی در آیات به چند معنی آمده است که میتوان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد:
1ـ نسیانی که در مورد حوادث و اسامی اشخاص و اطلاعات به دست آمدۀ قبلی انسان، بر ذهن عارض میشود، این همان فراموشی معمولی است که در نتیجهی تزاحم و تداخل معلومات، به مردم دست میدهد قرآن به این نوع فراموشی چنین اشاره میفرماید: (سَنُقْرِئُکَ فَلاَ تَنسَی).
2ـ نسیانی که حاوی معنای سهو است مثلاً میخواهد در مورد چند موضوع صحبت کند و برخی را فراموش میکند و پس از مدتی به یاد میآورد. (مثل مسألۀ فراموشی ماهی در داستان حضرتموسی7و خضر)؛
3ـ فراموشی به معنای عدم توجه به موضوع؛
(نَسُوا اللّهَ فَنَسِیَهُمْ)، یعنی آنها به علت بیتوجهی به اوامر خداوند از اطاعت باری تعالی سرپیچی کردند و «فَنَسِیَهُمْ» یعنی خداوند هم فضل خود را از آنها برداشت. و آنها را به خودشان واگذاشت.
در جای دیگر میفرماید: (وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)؛ یا نسیانی که به حضرت آدم7 نسبت داده شده (وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً).
عدم یاد خدا و فراموشی
قرآنکریم، عدم یاد خدا را موجب خود فراموشی میداند و چنین میفرماید:
(وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)؛ (و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس (خدا) خودشان را از یادشان برد.)
قرآن در این آیه میفرماید: فراموش کردن خدا سبب خود فراموشی میشود زیرا فراموشی پروردگار سبب میشود که انسان در لذات مادی و شهوات حیوانی فرو رود و هدف آفرینش خود را فراموش کند؛ و خودفراموشی به این معنا است که شخصی ارزشها و استعدادها و لیاقتهای ذاتی خود را که در او نهفته است فراموش کند، و خود فراموشی به این معنا است که شخصی ارزشها و استعدادها و لیاقتهای ذاتی خود را که در او نهفته است فراموش کند، و از خود بیگانه شود و از جمله عواملی که در این فرایند فراموشی نقش آفرین است شیطان میباشد که به برخی آیات آن اشاره میکنیم:
شیطان و فراموشی
آیات مختلفی از قرآن جریان فراموشی را به شیطان نسبت میدهد و شیطان را در فراموشیها دخیل میداند از جمله:
1. قرآن کریم در آیهای پیامبر را از شرکت در مجالسی که انسانهای لجوج، بیمنطق و ظالم در آن شرکت میکنند نهی فرموده سپس در ادامه میفرماید. این موضوع به اندازهای پر اهمیت است که اگر شیطان تو را به فراموشی افکند و با اینگونه اشخاص سهواً همنشین شدی به مجرد اینکه متوجه موضوع شدی فوراً آن مجلس را ترک کن و با اینگونه افراد نشست و برخاست نداشته باش.
(وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)؛ (لبته اگر چه این آیه خطابش با پیامبر است اما با الغای خصوصیت پیروان و مؤمنین را نیز شامل میشود).
2. در جریان حضرت یوسف7 حضرت به شخصی که بنا بود از زندان آزاد شود سفارش کرد که نزد شاه از من یادکن تا تحقیق کند و بیگناهی من ثابت گردد. اما زمانی که آن شخص از زندان آزاد شد موضوع حضرت یوسف را فراموش کرد: (فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ)؛ (شیطان یادآوری به اربابش را از یاد او برد پس (یوسف) چند سالی در زندان درنگ کرد).
3. زمانی که حضرت موسی7 میخواست به دیدار حضرت خضر برود وقتی حضرت موسی به محلی خاص رسیدند ماهی را که همراه داشتند فراموش کردند: (قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَن أَذْکُرَهُ)؛ (گفت: «آیا ملاحظه کردی؟ هنگامی که به صخره پناه بردیم، پس براستی من (داستان) ماهی را فراموش کردم ـ و جز شیطان آن را از یاد من نبرد ـ که آن را به یاد (تو) آورم).
4. در آیاتی از سوره مجادله بخشی از توطئه منافقان را برملا میسازد و آنها را با نشانههایشان به مسلمانان معرفی میکند سپس سرنوشت منافقان تیره دل را اینگونه تصویر میکند:
(اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَان)؛ (شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از یاد آنان برد؛ آنان حزب شیطانند). شیطان بر آنها مسلط شده و خدا را به کلی فراموش کردهاند.
عوامل مؤثر در تقویت حافظه
در اینجا به بیان عوامل مؤثّر در حافظه و یادگیری که برخی از صاحبنظران به آنها اشاره کردهاند میپردازیم:
الف. تمرکز: در آیات متعددی قرآن کریم به «تدبر» و دقت در خواندن قرآن دعوت میکند که این واژه و واژه «تعقل» در آیات قرآن بسیار به چشم میخورد و اشاره به تمرکز بر آیات قرآن دارد.
ب. بهداشت مغز و قوه حافظه: در مورد تقویت حافظه بحثی مطرح است به نام «بهداشت مغز» که برای بالابردن ضریب هوش و حافظه دستوراتی برمیشمارد از جمله: هواخوری در هوای آزاد، سیگار نکشیدن و از مواد الکلی پرهیز کردن.
البته بحث بهداشت تغذیه در قرآن بحث بسیار قابل توجهی است که قرآن از خوردن برخی چیزها منع میکند و به خوردن برخی چیزها دعوت مینماید مثلاً میفرماید: از شراب اجتناب شود. در بررسیها روشن شده که مواد الکلی موجب ضعف حافظه میشود و علاوه بر آن آثار زیانبار دیگری نیز در پی دارد و استفاده از مواد الکلی و مسکرات تثبیت خاطرهها را به شدت کاهش میدهد.
ج. خوردن عسل موجب تقویت حافظه میشود. قرآن در مورد عسل میفرماید: (فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ)؛ «در آن برای مردم درمانی است.»
د. تدریج: همانگونه که میدانیم قرآن یک نزول دفعی دارد و یک نزول تدریجی که با الگوگیری از این کتاب مقدس استفاده میشود که برای ماندگارتر بودن یک مطلب باید آن را به تدریج در ذهن جای داد.
(وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ)؛ (و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند: «چرا قرآن جُملگی یک (باره) بر او فرو فرستاده نشده است؟!» اینگونه (قرآن را بتدریج فرو فرستادیم) تا دل [سوزان] تو را بدان استوار گردانیم).
هـ : برای حفظ تاریخ و مطالعه آن لازم نیست تمام جزئیات را حفظ کنیم که این خود روش قرآن است که برای بیان یک قطعه تاریخی همه جزئیات را بیان نمیفرماید بلکه نکات مهم و پندآموز یک واقعه را بیان کرده که از جهتی باعث میشود جریان در ذهن ماندگارتر شود و از طرفی با انبوه اطلاعات کمفایده روبرو نشویم و از جهت دیگر خستهکننده و ملالآور نباشد.
و: قرآن دستور به تقوا و دوری از گناه میدهد که هرچه ضمیر انسان پاکتر و نورانیتر باشد ضریب هوش و حافظه او نیز بالاتر میرود و تمرکز را بالاتر میبرد، از این رو میفرماید:
(اتَّقُوا اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمْ اللّهُ)؛ (و خدا به شما آموزش میدهد.)
در روایات برای تقویت حافظه توصیههایی شده از جمله:
الف) حجامت عقل را تقویت میکند و بر قدرت حافظه میافزاید.
ب) کُندر: بر شما باد کُندر، زیرا عقل را تقویت، ذهن را ذکاوت و چشم را جلا میبخشد و فراموشی را از میان میبرد.
ج) هر کس ناشتا برخوردن مویز مداومت کند، فهم، حافظه و ذهن روزی او میشود.
د) عسل: هر کس حافظه میخواهد عسل بخورد.
هـ) از پیامبر9 حکایت شده: سه چیز حافظه را تقویت میکند: قرائت قرآن و خوردن عسل و کُندر.
و: در روایتی از امیرالمؤمنین7 حکایت شده: مسواکزدن، روزه گرفتن و قرائت قرآن. در روایات دیگری برخی مواردی که موجب فراموشی و کندی ذهن میشود میشود شمرده شده است از جمله: خوردن سیب ترش، خوردن گشنیز، پنیر و پس ماندة موش، خواندن نوشتههای روی قبر، راه رفتن میان دو زن، حجامت در گودی پس سر، و ادرار کردن در آب راکد، نگریستن به دارآویخته، فراوان خوردن گوشت حیوان وحشی و گاو.
مسألۀ تذکر و یادآوری در زندگی انسان اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که یادآوری معلومات و مهارتهای گذشته ما را برای مقابله با مشکلات آینده توانا میسازد. برخی از یادآوریها از نظر دینی و قرآنی بسیار حائز اهمیت است از جمله:
همیشه به یاد خدا بودن، یادآوری نعمتهای پروردگار، یادآوری آخرت و روز پاداش و عذاب، زیرا اینگونه یادآوریها انسان را به تقوی و عمل صالح و آراسته شدن به فضایل اخلاقی وا میدارد. این موضوع در قرآن با عبارتهای گوناگونی آمده است:
«افلا یتذکّرون، قلیلاً ما تذکّرون، لعلّهم یتذکّرون لیتذکرأ و لوالالباب»
قرآن به این مطلب اشاره دارد که خداوند قرآن و پیامبر را نازل فرموده تا خداوند و روز رستاخیز را که از آن غافل ماندهاند و فراموش کردهاند را یادآوری فرماید: (فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ)؛ (وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ)؛ (فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ).
قرآن و درمان فراموشی
درمان فراموشی ناشی از غفلت دل از خداوند متعال، تنها با یاد مستمر و همیشگی خداوند و ذکر نعمتها و تفضلات او و یادآوری آیات الهی و به خاطر آوردن آخرت و روز حساب میسر میشود. قرآن در آیهی زیر اهمیت ذکر خدا را به عنوان درمان این نوع فراموشی، بیان داشته است.
(وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ) قرآن مؤمنانی را که به یاد خدا هستند میستاید و آنان را به عنوان، صاحبان خرد توصیف میکند.
از آنجا که یاد خدای متعال درمانگر فراموشی و غفلت دل است، خداوند به ما امر فرموده است که شب و روز و صبح و شام همواره به یاد او باشیم و آنقدر این ذکر و یاد خدا را تکرار کنیم تا به صورت ملکه و دائمی همواره در ذهن و خاطر ما رسوخ کند.
ذکر خدا باعث حضور دائمی باری تعالی در دل است به طوری که انسان حتی یک لحظه هم از یاد خدا غافل نمیماند این مسأله ما را به یاد یکی از اصول یادگیری یعنی «تکرار» میاندازد. تکرار باعث میشود تا ذکر و یاد خدا در دل تثبیت شود. اگر بپذیریم که اساس و پایه درمان این نوع فراموشی، تکرار ذکر خدا برای تثبیت این عادت و استقرار آن در رفتار انسان است میتوان این نتیجه را گرفت که درمان فراموشی معمولی اطلاعات و معلومات، با تکرار آن یعنی با یادآوری چندباره آن امکانپذیر میباشد و این همان چیزی است که روانشناسان معاصر در پژوهشهای خود بدان رسیدهاند و روانشناسان بیشتر توجه خود را در مسأله فراموشی غالباً به نوع اول و دوم منحصر کردهاند و متعرض نوع سوم فراموشی که در قرآن آمده است نشدهاند.
یکی از نعمتهایی که پروردگار در اختیار انسان قرار داده است نعمت حافظه میباشد که البته میتوان از برخی فراموشیها را نیز به عنوان یکی از نعمتهای پروردگار یاد کرد مثلاً زمانی که انسان حادثهای ناگوار برایش اتفاق میافتد یا اینکه مصیبتی بر او وارد میشود و خاطرهای بد در ذهنش ایجاد میگردد چقدر به جاست که به مرور زمان آن خاطره را به دست فراموشی میسپارد اگر بنا بود ذهن طوری طراحی شود که هیچ چیز را فراموش نکند و همیشه این صحنهها در جلوی انسان حاضر باشد زندگی بسیار تلخ و ناگوار میشد.
مفهومشناسی فراموشی از منظر قرآن
مسألۀ فراموشی در آیات به چند معنی آمده است که میتوان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد:
1ـ نسیانی که در مورد حوادث و اسامی اشخاص و اطلاعات به دست آمدۀ قبلی انسان، بر ذهن عارض میشود، این همان فراموشی معمولی است که در نتیجهی تزاحم و تداخل معلومات، به مردم دست میدهد قرآن به این نوع فراموشی چنین اشاره میفرماید: (سَنُقْرِئُکَ فَلاَ تَنسَی).
2ـ نسیانی که حاوی معنای سهو است مثلاً میخواهد در مورد چند موضوع صحبت کند و برخی را فراموش میکند و پس از مدتی به یاد میآورد. (مثل مسألۀ فراموشی ماهی در داستان حضرتموسی7و خضر)؛
3ـ فراموشی به معنای عدم توجه به موضوع؛
(نَسُوا اللّهَ فَنَسِیَهُمْ)، یعنی آنها به علت بیتوجهی به اوامر خداوند از اطاعت باری تعالی سرپیچی کردند و «فَنَسِیَهُمْ» یعنی خداوند هم فضل خود را از آنها برداشت. و آنها را به خودشان واگذاشت.
در جای دیگر میفرماید: (وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)؛ یا نسیانی که به حضرت آدم7 نسبت داده شده (وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً).
عدم یاد خدا و فراموشی
قرآنکریم، عدم یاد خدا را موجب خود فراموشی میداند و چنین میفرماید:
(وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)؛ (و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس (خدا) خودشان را از یادشان برد.)
قرآن در این آیه میفرماید: فراموش کردن خدا سبب خود فراموشی میشود زیرا فراموشی پروردگار سبب میشود که انسان در لذات مادی و شهوات حیوانی فرو رود و هدف آفرینش خود را فراموش کند؛ و خودفراموشی به این معنا است که شخصی ارزشها و استعدادها و لیاقتهای ذاتی خود را که در او نهفته است فراموش کند، و خود فراموشی به این معنا است که شخصی ارزشها و استعدادها و لیاقتهای ذاتی خود را که در او نهفته است فراموش کند، و از خود بیگانه شود و از جمله عواملی که در این فرایند فراموشی نقش آفرین است شیطان میباشد که به برخی آیات آن اشاره میکنیم:
شیطان و فراموشی
آیات مختلفی از قرآن جریان فراموشی را به شیطان نسبت میدهد و شیطان را در فراموشیها دخیل میداند از جمله:
1. قرآن کریم در آیهای پیامبر را از شرکت در مجالسی که انسانهای لجوج، بیمنطق و ظالم در آن شرکت میکنند نهی فرموده سپس در ادامه میفرماید. این موضوع به اندازهای پر اهمیت است که اگر شیطان تو را به فراموشی افکند و با اینگونه اشخاص سهواً همنشین شدی به مجرد اینکه متوجه موضوع شدی فوراً آن مجلس را ترک کن و با اینگونه افراد نشست و برخاست نداشته باش.
(وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)؛ (لبته اگر چه این آیه خطابش با پیامبر است اما با الغای خصوصیت پیروان و مؤمنین را نیز شامل میشود).
2. در جریان حضرت یوسف7 حضرت به شخصی که بنا بود از زندان آزاد شود سفارش کرد که نزد شاه از من یادکن تا تحقیق کند و بیگناهی من ثابت گردد. اما زمانی که آن شخص از زندان آزاد شد موضوع حضرت یوسف را فراموش کرد: (فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ)؛ (شیطان یادآوری به اربابش را از یاد او برد پس (یوسف) چند سالی در زندان درنگ کرد).
3. زمانی که حضرت موسی7 میخواست به دیدار حضرت خضر برود وقتی حضرت موسی به محلی خاص رسیدند ماهی را که همراه داشتند فراموش کردند: (قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَن أَذْکُرَهُ)؛ (گفت: «آیا ملاحظه کردی؟ هنگامی که به صخره پناه بردیم، پس براستی من (داستان) ماهی را فراموش کردم ـ و جز شیطان آن را از یاد من نبرد ـ که آن را به یاد (تو) آورم).
4. در آیاتی از سوره مجادله بخشی از توطئه منافقان را برملا میسازد و آنها را با نشانههایشان به مسلمانان معرفی میکند سپس سرنوشت منافقان تیره دل را اینگونه تصویر میکند:
(اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَان)؛ (شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از یاد آنان برد؛ آنان حزب شیطانند). شیطان بر آنها مسلط شده و خدا را به کلی فراموش کردهاند.
عوامل مؤثر در تقویت حافظه
در اینجا به بیان عوامل مؤثّر در حافظه و یادگیری که برخی از صاحبنظران به آنها اشاره کردهاند میپردازیم:
الف. تمرکز: در آیات متعددی قرآن کریم به «تدبر» و دقت در خواندن قرآن دعوت میکند که این واژه و واژه «تعقل» در آیات قرآن بسیار به چشم میخورد و اشاره به تمرکز بر آیات قرآن دارد.
ب. بهداشت مغز و قوه حافظه: در مورد تقویت حافظه بحثی مطرح است به نام «بهداشت مغز» که برای بالابردن ضریب هوش و حافظه دستوراتی برمیشمارد از جمله: هواخوری در هوای آزاد، سیگار نکشیدن و از مواد الکلی پرهیز کردن.
البته بحث بهداشت تغذیه در قرآن بحث بسیار قابل توجهی است که قرآن از خوردن برخی چیزها منع میکند و به خوردن برخی چیزها دعوت مینماید مثلاً میفرماید: از شراب اجتناب شود. در بررسیها روشن شده که مواد الکلی موجب ضعف حافظه میشود و علاوه بر آن آثار زیانبار دیگری نیز در پی دارد و استفاده از مواد الکلی و مسکرات تثبیت خاطرهها را به شدت کاهش میدهد.
ج. خوردن عسل موجب تقویت حافظه میشود. قرآن در مورد عسل میفرماید: (فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ)؛ «در آن برای مردم درمانی است.»
د. تدریج: همانگونه که میدانیم قرآن یک نزول دفعی دارد و یک نزول تدریجی که با الگوگیری از این کتاب مقدس استفاده میشود که برای ماندگارتر بودن یک مطلب باید آن را به تدریج در ذهن جای داد.
(وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ)؛ (و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند: «چرا قرآن جُملگی یک (باره) بر او فرو فرستاده نشده است؟!» اینگونه (قرآن را بتدریج فرو فرستادیم) تا دل [سوزان] تو را بدان استوار گردانیم).
هـ : برای حفظ تاریخ و مطالعه آن لازم نیست تمام جزئیات را حفظ کنیم که این خود روش قرآن است که برای بیان یک قطعه تاریخی همه جزئیات را بیان نمیفرماید بلکه نکات مهم و پندآموز یک واقعه را بیان کرده که از جهتی باعث میشود جریان در ذهن ماندگارتر شود و از طرفی با انبوه اطلاعات کمفایده روبرو نشویم و از جهت دیگر خستهکننده و ملالآور نباشد.
و: قرآن دستور به تقوا و دوری از گناه میدهد که هرچه ضمیر انسان پاکتر و نورانیتر باشد ضریب هوش و حافظه او نیز بالاتر میرود و تمرکز را بالاتر میبرد، از این رو میفرماید:
(اتَّقُوا اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمْ اللّهُ)؛ (و خدا به شما آموزش میدهد.)
در روایات برای تقویت حافظه توصیههایی شده از جمله:
الف) حجامت عقل را تقویت میکند و بر قدرت حافظه میافزاید.
ب) کُندر: بر شما باد کُندر، زیرا عقل را تقویت، ذهن را ذکاوت و چشم را جلا میبخشد و فراموشی را از میان میبرد.
ج) هر کس ناشتا برخوردن مویز مداومت کند، فهم، حافظه و ذهن روزی او میشود.
د) عسل: هر کس حافظه میخواهد عسل بخورد.
هـ) از پیامبر9 حکایت شده: سه چیز حافظه را تقویت میکند: قرائت قرآن و خوردن عسل و کُندر.
و: در روایتی از امیرالمؤمنین7 حکایت شده: مسواکزدن، روزه گرفتن و قرائت قرآن. در روایات دیگری برخی مواردی که موجب فراموشی و کندی ذهن میشود میشود شمرده شده است از جمله: خوردن سیب ترش، خوردن گشنیز، پنیر و پس ماندة موش، خواندن نوشتههای روی قبر، راه رفتن میان دو زن، حجامت در گودی پس سر، و ادرار کردن در آب راکد، نگریستن به دارآویخته، فراوان خوردن گوشت حیوان وحشی و گاو.
مسألۀ تذکر و یادآوری در زندگی انسان اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که یادآوری معلومات و مهارتهای گذشته ما را برای مقابله با مشکلات آینده توانا میسازد. برخی از یادآوریها از نظر دینی و قرآنی بسیار حائز اهمیت است از جمله:
همیشه به یاد خدا بودن، یادآوری نعمتهای پروردگار، یادآوری آخرت و روز پاداش و عذاب، زیرا اینگونه یادآوریها انسان را به تقوی و عمل صالح و آراسته شدن به فضایل اخلاقی وا میدارد. این موضوع در قرآن با عبارتهای گوناگونی آمده است:
«افلا یتذکّرون، قلیلاً ما تذکّرون، لعلّهم یتذکّرون لیتذکرأ و لوالالباب»
قرآن به این مطلب اشاره دارد که خداوند قرآن و پیامبر را نازل فرموده تا خداوند و روز رستاخیز را که از آن غافل ماندهاند و فراموش کردهاند را یادآوری فرماید: (فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ)؛ (وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ)؛ (فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ).
قرآن و درمان فراموشی
درمان فراموشی ناشی از غفلت دل از خداوند متعال، تنها با یاد مستمر و همیشگی خداوند و ذکر نعمتها و تفضلات او و یادآوری آیات الهی و به خاطر آوردن آخرت و روز حساب میسر میشود. قرآن در آیهی زیر اهمیت ذکر خدا را به عنوان درمان این نوع فراموشی، بیان داشته است.
(وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ) قرآن مؤمنانی را که به یاد خدا هستند میستاید و آنان را به عنوان، صاحبان خرد توصیف میکند.
از آنجا که یاد خدای متعال درمانگر فراموشی و غفلت دل است، خداوند به ما امر فرموده است که شب و روز و صبح و شام همواره به یاد او باشیم و آنقدر این ذکر و یاد خدا را تکرار کنیم تا به صورت ملکه و دائمی همواره در ذهن و خاطر ما رسوخ کند.
ذکر خدا باعث حضور دائمی باری تعالی در دل است به طوری که انسان حتی یک لحظه هم از یاد خدا غافل نمیماند این مسأله ما را به یاد یکی از اصول یادگیری یعنی «تکرار» میاندازد. تکرار باعث میشود تا ذکر و یاد خدا در دل تثبیت شود. اگر بپذیریم که اساس و پایه درمان این نوع فراموشی، تکرار ذکر خدا برای تثبیت این عادت و استقرار آن در رفتار انسان است میتوان این نتیجه را گرفت که درمان فراموشی معمولی اطلاعات و معلومات، با تکرار آن یعنی با یادآوری چندباره آن امکانپذیر میباشد و این همان چیزی است که روانشناسان معاصر در پژوهشهای خود بدان رسیدهاند و روانشناسان بیشتر توجه خود را در مسأله فراموشی غالباً به نوع اول و دوم منحصر کردهاند و متعرض نوع سوم فراموشی که در قرآن آمده است نشدهاند.