- 19086
- 1000
- 1000
- 1000
باب اول در سیرت پادشاهان
منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت؛ هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به در آید...
سعدی گلستان را در سال 656هـق در هشت باب تدوین کرد:
«در آن مدت که ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاهوشش بود»
سعدی در این اثر با انتخاب کلمات مناسب و گزینشهای درست، خواننده را به وجد میآورد.
واژهها در گلستان از نوعی موسیقی جاندار و همچنین نوعی همآوایی و هماهنگی برخوردارند.
با توجه به حرکات ریتمیک واژهها درمییابیم که سعدی با هنرمندی و با دانش فراوان و آیندهنگری واژهها را برگزیده است. گلستان به سبب نثر مسجع و آهنگین خود زیباترین کتاب نثر فارسی است.
«احمد تمیمداری» پژوهشگر و استاد و دانشگاه میگوید: «در کشورهای اسلامی آثار سعدی را به عنوان کتابهای درسی تدریس میکنند، به ویژه گلستان که نهتنها در بین خواص که در بین عامه مردم نیز شناخته شده است.» این استاد توجه به آثار ادبی به ویژه گلستان سعدی را برای جوانان، علمای علوم تربیتی و سیاستمداران لازم میداند و میگوید: «وقتی سفیر انگلستان در یکی از کشورهای شبهقاره، گلستان سعدی را از بر و بدون غلط میخواند، حساب ما روشن میشود».
در این بخش باب اول گلستان سعدی را که در سیرت پادشاهان است، با هم مرور می کنیم. در حکایت اول این باب چنین می خوانیم:
ملک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر، گفت ای خداوند همی گوید: "وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ" ملک را رحمت آمد، و از سر خون او در گذشت وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت. ملک روی ازین سخن در هم آمد و گفت: آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی، که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. و خردمندان گفتهاند: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنهانگیز.
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
بر طاق ایوان فریدون نبشته بود:
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک...
از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به در آید...
سعدی گلستان را در سال 656هـق در هشت باب تدوین کرد:
«در آن مدت که ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاهوشش بود»
سعدی در این اثر با انتخاب کلمات مناسب و گزینشهای درست، خواننده را به وجد میآورد.
واژهها در گلستان از نوعی موسیقی جاندار و همچنین نوعی همآوایی و هماهنگی برخوردارند.
با توجه به حرکات ریتمیک واژهها درمییابیم که سعدی با هنرمندی و با دانش فراوان و آیندهنگری واژهها را برگزیده است. گلستان به سبب نثر مسجع و آهنگین خود زیباترین کتاب نثر فارسی است.
«احمد تمیمداری» پژوهشگر و استاد و دانشگاه میگوید: «در کشورهای اسلامی آثار سعدی را به عنوان کتابهای درسی تدریس میکنند، به ویژه گلستان که نهتنها در بین خواص که در بین عامه مردم نیز شناخته شده است.» این استاد توجه به آثار ادبی به ویژه گلستان سعدی را برای جوانان، علمای علوم تربیتی و سیاستمداران لازم میداند و میگوید: «وقتی سفیر انگلستان در یکی از کشورهای شبهقاره، گلستان سعدی را از بر و بدون غلط میخواند، حساب ما روشن میشود».
در این بخش باب اول گلستان سعدی را که در سیرت پادشاهان است، با هم مرور می کنیم. در حکایت اول این باب چنین می خوانیم:
ملک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر، گفت ای خداوند همی گوید: "وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ" ملک را رحمت آمد، و از سر خون او در گذشت وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت. ملک روی ازین سخن در هم آمد و گفت: آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی، که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. و خردمندان گفتهاند: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنهانگیز.
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
بر طاق ایوان فریدون نبشته بود:
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک...
از ایرانصدا بشنوید
گلستان سعدی سرشار از مفاهیم اخلاقی و فرهنگی جامعه ایرانی و روشنگری است. با تعمق و تفکر در باب های گلستان و حکایت های نغز و پر معنایش می توان به فرهنگ ایرانی و تاریخ فرهنگی مردمان این مرزو بوم پی برد. خواندن گلستان سعدی در تمامی دوران ها برای ما ایرانیان هدایت گر بوده است. چنانچه در زمانه حال خواندن دوباره گلستان راه را برای ما روشن می کند تا پی ببریم که چگونه با زمانه خویش دست و پنجه نرم کنیم و کلید این مهم فقط به دست سعدی شیراز گشوده می شود. زیرا او در تلاطم روزگار خویش چون کوهی استوار به راه خویش ادامه داده است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان