مردی زنی شکمو داشت. مرد هر چه خوراکی به خانه می آورد، زن آن را در مدت کمی تمام می کرد.
مرد از پرخوری زن خسته شده بود.
روزی مرد، نیم من ( تقریبا یک کیلو و نیم )گوشت خرید تا زنش برای میهمانان آبگوشت درست کند. اما زن به شوهرش گفت که گوشتی در خانه نیست و نمی تواند شام درست کند ...
مرد از پرخوری زن خسته شده بود.
روزی مرد، نیم من ( تقریبا یک کیلو و نیم )گوشت خرید تا زنش برای میهمانان آبگوشت درست کند. اما زن به شوهرش گفت که گوشتی در خانه نیست و نمی تواند شام درست کند ...
از ایرانصدا بشنوید
دروغ عاقبت ندارد
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان