- 14470
- 1000
- 1000
- 1000
نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج
جُوانا پِری خدمتکار سابرینا، نوه آقای مک کالی است. او اثاثیه ی پدر سابرینا را برای او به شهر دیگری می بَرد. در غیاب جوانا، سابرینا با کمک دوستش، اِدیت، برای پدرش از طرف جوانا نامه های عاشقانه می فرستد. این کار سرنوشت جوانا را تغییر می دهد.
مادر سابرینا به علت بیماری مرده است و آقای مک کالی تصور می کند جوانا، پرستار دخترش، با همدستی دامادش قصد دارند سر او کلاه بگذارند.
از طرفی سابرینا با شیطنت و خیالِ رابطه ی عاشقانه میان پدرش و جوانا، با همدستی دوستش، ادیت، وارد بازی خطرناکی می شود، اما آن دو از سرانجام کارشان بی خبرند ...
مادر سابرینا به علت بیماری مرده است و آقای مک کالی تصور می کند جوانا، پرستار دخترش، با همدستی دامادش قصد دارند سر او کلاه بگذارند.
از طرفی سابرینا با شیطنت و خیالِ رابطه ی عاشقانه میان پدرش و جوانا، با همدستی دوستش، ادیت، وارد بازی خطرناکی می شود، اما آن دو از سرانجام کارشان بی خبرند ...
از ایرانصدا بشنوید
اگر به شناخت جهانِ زنانه، دغدغه ها و ظرافت های اندیشه زنان علاقه دارید، داستان های خانم مونرو شنیدنی است.
او زنان جوامع روستایی و شهری را به خوبی می شناسد و با آرزوها و خواسته های ذهنی شان آشناست.
از طرفی ترجمه خوب و فهم درست خانم علیدوستی از متن اصلی، فاصله ی زبان مبدأ تا مقصد را کوتاه تر کرده است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان