فهرست

قرآن ترجمه - جزء چهاردهم

  • 1 قطعه
  • 97':20" مدت زمان
  • 349 دریافت شده
قرآن ترجمه حجت الاسلام ملکی با صدای محمد حسین سعیدیان و گویندگی علی همت مومیوند
جزء چهاردهم شامل سوره حجر و نحل می باشد.

به نام خدای بزرگوار مهربان



الف، لام، را. آیه‌های کتاب الهی و قرآنِ جداکنندۀ حق از باطل پیشِ روی شماست. 1



چه‌بسا روزی فرا برسد که بی‌دین‌ها آرزو کنند مسلمان می‌بودند! 2



به‌حال خود رهایشان کن: می‌خورند و کِیف می‌کنند و آرزوهای دور و دراز سرگرمشان می‌کند؛ ولی بالاخرهخواهند دانست! 3



هیچ شهری را نابود نکردیم، مگر آنکه سرنوشتش معیّن شده بود. 4



هر ملتی که دورانشان تمام شود، نمی‌توانند حتی برای لحظه‌ای هم آن را جلو و عقب بیندازند. 5



بت‌پرست‌ها با تمسخر به پیامبر می‌گفتند: «آهای تو که مثلاً قرآن برایت فرستاده شده، واقعاً که دیوانه‌ای! 6



اگر راست مى‌گویى، فرشته‌ها را چرا پیشمان نمى‌آورى؟!» 7



باید بدانند که فرشتگان را می‌فرستیم، اما به‌وقتش! آن لحظه هم دیگر به بت‌پرست‌ها مهلت داده نمی‌شود! 8



ما خودمان قرآن را فرستاده‌ایم و خودمان هم از هر آسیبی حتماً حفظش می‌کنیم. 9



البته، قبل از تو هم پیامبرانی به میان مردمان گذشته فرستادیم. 10



هر پیامبری پیشِ آن‌ها رفت، بدون استثنا، مسخره‌اش کردند! 11



طبق روشمان در هدایت همگان، پیام‌های قرآن را به‌صورت شفاف به گناهکارها می‌فهمانیم. 12



بااین‌همه، به آن ایمان نمی‌آورند! البته راه‌و‌روش مردمان گذشته هم همین بوده است. 13



اگر دری از آسمان به رویشان باز کنیم تا مُدام از آن بالا روند و از اسرار غیبیِ عالم باخبر شوند، باز هم می‌گویند: «حتماً جلویمان چشم‌بندی‌ کرده‌اند؛ بلکه بدتر: اصلاً جادوجنبل شده‌ایم!» 14و15



در آسمان صورت‌های فلکی گذاشته‌ایم و برای تماشاگران چشم‌نوازش ساخته‌ایم 16



و از دسترس هر شیطان رانده‌شده‌ای حفظش کرده‌ایم؛ 17



مگر آن‌کس‌که دزدکی گوش دهد که درآن‌صورت شهابی نورانی تعقیبش می‌کند.{این‌طور آیه‌های قرآن که کم هم نیستند، مثال‌هایی است برای به‌تصویرکشیدنِ حقایقِ خارج از حس، تا نامحسوس‌ها محسوس شود. در اینجا، منظور این است که هر بار شیطان‌ها و جنّی‌ها بخواهند به عالم فرشتگان نزدیک شوند و از اسرار آفرینش و حوادث آینده سر دربیاورند، فرشتگان با نورى ملکوتی که شیطان‌ها و جنّی‌ها تاب تحملش را ندارند، دورشان مى‌کنند.} 18



در زمین هم، خشکی‌ها را گسترش دادیم و کوه‌های پابرجا را به آن پیچ کردیم و گیاهان و درختانِ مفید و متناسب در آن رویاندیم. 19



همچنین، روی زمین وسایل زندگی شما و موجودات زنده‌ای را فراهم کردیم که شما روزی‌رسانشان نیستید. 20



هرچه در جهانِ هستی هست، منبع اصلی‌اش پیش ماست و هر موجودی را با ویژگی‌های خاصی می‌آفرینیم. 21



بادها را مأمور بارورکردن ابرها می‌کنیم؛ آنگاه از دل ابرها بارانی می‌فرستیم. شما توان ذخیرۀ همه‌اش را ندارید، به‌همین‌خاطر، با چشمه‌ها و چاه‌ها آب آشامیدنی‌تان را تأمین می‌کنیم.{بشر با عقل خداداد به فناوری سدسازیِ کنونی دست پیدا کرده است؛ ولی هنوز هم بارش ناگهانی باران و آب‌شدن فوری برف‌ها و جذب‌نشدن آن در لایه‌های رویین زمین یا به‌عکس آن، عبورش از سفره‌های زیرزمینی، خسارت‌های هنگفتی برای امنیت زیستی انسان‌ها به‌بار می‌آورد.} 22



ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و ماییم که ماندنی هستیم و وارث همه چیز. 23



همۀ کسانی را که قبل از شما به دنیا آمده‌اند یا بعداً به دنیا می‌آیند، می‌شناسیم و زیر نظرشان گرفته‌ایم. 24



خداست که همه را روز قیامت جمع می‌کند؛ چون او کاردرستی داناست. 25



نخستین انسان را از گل‌و‌لای خشکیده آفریدیم 26



و قبل از آفرینش او، نخستین جن را از شعله‌های آتش آفریدیم. 27



خدا به فرشتگان فرمود: «دارم بشری می‌آفرینم از گل‌ و‌ لای خشکیده.‌ 28



وقتی خلقتش را کامل کردم و به او جان دادم، در برابرش به سجده بیفتید.» 29



همۀ فرشتگان بی‌استثنا سجده کردند، 30



جز ابلیس که با سجده‌کنندگان همراه نشد. 31



خدا پرسید: «ابلیس، چه در دلت گذشت که سجده نکردی؟!» 32



ابلیس متکبرانه جواب داد: «من آنی نیستم که بیایم در برابر بشری سجده کنم که او را از گل‌و‌لای خشکیده آفریده‌ای.» 33



فرمود: «حالا که این‌طور شد، از این موقعیت اخراجی! چون‌که تو رانده‌شده‌ای 34



و تا روز قیامت، مُدام مشمول لعنت خدایی.» 35



گفت: «خدایا، تا روزی که مردم دوباره زنده می‌شوند، مهلتم بده.» 36



فرمود: «به تو مهلت می‌دهم، نه تا روز قیامت؛ بلکه تا روزی که زمانش را من می‌دانم و بس.» {منظور همان روزی است که بشر به کمال سعادت خود می‌رسد و جامعۀ بشری از گناه و شر رهایى می‌یابد و به خیر و صلاح خالص مى‌رسد؛ به‌طورى‌که روى زمین، فقط خدا را می‌پرستند و بساط انحراف و بی‌دینی برچیده مى‌شود و زندگى آرام و آرمانی بشر رواج می‌یابد و بیماری‌های درونى و وسوسه‌های قلبى از بین مى‌رود.}37و38



گفت: «خدایا، حالا که از راه به‌درم کردی، من هم در دنیا، کارهای زشت مردم را در نظرشان رنگ‌ و لعاب می‌دهم و همگی‌شان را از راه به‌در می‌کنم، مگر بندگان ناب تو را.»{مخلَصین خودشان را براى خدا خالص می‌کنند و خدا هم آنان را براى خودش خالص می‌سازد؛ یعنى دیگر در دل‌هایشان جایى برای غیر خدا باقى نمی‌ماند و جز خدا به چیز دیگرى مشغول نیستند. وسوسه‌های شیاطین جنّی و ‌انسی هم نه‌تنها در دلشان اثر نمی‌گذارد، بلکه آنان را بیشتر به‌یاد خدا می‌اندازد. } 39و40



فرمود: «در گمراه‌شدنِ گمراهان و گمراه‌نشدن بندگان ناب، همه‌کاره منم. 41



تو، در حالت عادی، بر هیچ‌یک از بندگانم تسلط نداری؛ مگر آن‌هایی که خودخواسته و با دنباله‌روی از تو، از راه به‌در می‌شوند. 42



حتماً جهنم وعده‌گاه همۀ آن‌هاست. 43



هفت طبقه دارد و هر طبقه با بخش‌های مختلفش، جای جماعتی از آ‌ن‌هاست. 44



البته خودمراقبان در باغ‌هایی پردرخت‌اند و در کنار چشمه‌ساران. 45



به آنان ندا می‌رسد: ’با آرامش و امنیت خاطر، قدم در بهشت بگذارید.‘ 46



هر کینه و کدورتی را از دل‌هایشان ریشه‌کن کرده‌ایم؛ آن‌طور‌که برادروار، روبه‌روی هم، بر تخت‌ها لَم داده‌اند. 47



دچار رنج و خستگی نمی‌شوند و بنا هم نیست از آنجا بیرونشان کنند.» 48



پیامبر! به بندگانم خبر بده که در برخورد با خطاکاران، آمرزندۀ مهربانم. 49



البته عذابم، برای افراد سرکش، عذابی زجرآور است! 50



برای جاافتادن مطلب، داستان فرشتگانی را بازگو کن که مهمان ابراهیم شدند. 51



وارد خانه‌اش شدند و سلام کردند. وقت پذیرایی، ابراهیم گفت: «راستش، رفتارتان کمی مایۀ نگرانی ما شده!»{نگرانی حضرت ابراهیم و همسرش، هاجر، برخاسته از این بود که مهمانان سرزده وارد خانۀ آن‌ها شدند و تازه، بعد از آماده‌شدن غذا، به آن لب نزدند.} 52



گفتند: «نگران نباش. ما به تولد پسری دانا مژده‌ات می‌دهیم.» 53



با تعجب پرسید: «سرِ پیری، مرا به داشتن بچه مژده می‌دهید؟! این دیگر چه مژده‌ای است؟!» 54



پاسخ دادند: «بشارتی که به تو دادیم، راست است. نکند ناامید شوی!» 55



با اطمینان گفت: «آخر، جز گمراهان، چه کسی از رحمت خدا ناامید می‌شود؟!» 56



بعد پرسید: «ای فرستاده‌های خدا، مأموریت اصلی‌تان چیست؟» 57



جواب دادند: «ما مأموریت داریم جماعتی گناهکار را نابود کنیم؛ 58



به‌جز خانوادۀ لوط را که همگی‌‌شان را نجات می‌دهیم؛ 59



جز زنش را که برنامه داریم با جامانده‌ها، گرفتار عذاب شود.» 60



همین‌که فرستادگان الهی پیش خانوادۀ لوط آمدند، 61



لوط با تعجب گفت: «شما را به‌جا نمی‌آورم. انگار غریبه‌اید!» 62



گفتند: «نه، غریبه نیستیم؛ بلکه خبری برایت آورده‌ایم که قومت همیشه در آن شک‌وشبهه می‌کردند. 63



همان عذاب بی‌بُروبرگرد را! ما راست می‌گوییم. 64



کمی که از شب گذشت، خانواده‌ات را راه بینداز و خودت پشت سرشان راه بیفت. پشت سرتان را هم نگاه نکنید. به جایی بروید که به شما دستور داده‌ می‌شود.» 65



بالاخره، به لوط آن خبر تکان‌دهنده را رساندیم: وقت سحر، همۀ آن‌‌ها ریشه‌کن می‌شوند! 66



ازآن‌‌طرف مردان شهر، ذوق‌زده و گوش‌به‌گوش‌رسان، به‌طرف خانۀ لوط آمدند تا با مهمانانش لواط کنند! 67



لوط خواهش کرد: «اینان مهمان من‌اند. آبرویم را نبرید. 68



در محضر خدا، از این تصمیم دست بردارید و شرمنده‌ام نکنید.» 69



گفتند: «مگر تو را از میزبانیِ هر بنی‌بشری نهی نکرده بودیم؟!» 70



گفت: «حالا که اصرار دارید، باشد، اینان دختران من‌اند. خب، با همین‌ها ازدواج کنید.» 71



ای محمد، به‌جان خودت که آن‌ها در مستیِ غفلت، سرگردان بودند. 72



سرانجام، سحرگاه، غرّشی وحشت‌زا آن‌ها را فرا گرفت! 73



به‌دنبال آن، شهرشان را زیرورو کردیم و با گِل‌هایی سفت سنگ‌بارانشان نمودیم! 74



آثار آن حادثه برای کاوش باستان‌شناسان باقی مانده است. 75



آن آثار بر سرِ راهی است که هنوز در آن رفت‌وآمد می‌کنند. 76



در این فاجعه، گوشه‌ای از قدرت‌نمایی خدا بود برای مؤمنان. 77



اهالی اَیکه هم مردمی بدکار بودند.{شهر اَیکه منطقه‌ای جنگلی در مناطق مرزیِ اردن و عربستان سعودی و در همسایگی شهر مَدیَن بوده است. حضرت شُعیب(ع)، علاوه‌بر مردم مَدیَن، مردم اَیکه را نیز راهنمایی می‌کرده است.} 78



از آن‌ها هم انتقام گرفتیم. شهر مردم لوط و شهر اَیکه در کنار بزرگراه مدینه به شام قرار دارد. 79



همچنین، مردم حِجر به پیامبران اَنگ دروغگویی می‌زدند.{شهر حِجر در منطقه‌ای کوهستانی و دره‌ای در شمال‌غربی عربستان قرار داشته است. قوم ثمود در آنجا زندگی می‌کرده‌اند و پیامبرشان حضرت صالح(ع) بوده است.} 80



ما آیه‌ها و معجزه‌هایمان را نشانشان دادیم؛ ولی به آن‌ها بی‌اعتنا بودند. 81



آن‌ها برای امنیت بیشتر، در دل کوه‌ها خانه می‌تراشیدند. 82



سرانجام، به‌وقت سحر، غرّشی وحشت‌زا آن‌ها را فرا گرفت 83



و خانه‌سازی و قدرت‌اندوزی‌شان دردی از آن‌ها دوا نکرد! 84



آسمان‌ها ‌و زمین را و آنچه میان آن‌هاست، بر اساس‏ حکمت آفریده‌ایم. ردخور ندارد که قیامت آمدنی است؛ با این حساب، اگر بی‌‌دین‌ها مسخره‌ات می‌کنند، تو بزرگواری کن و فعلاً نادیده بگیر. 85



خدا همان آفریدگاری است که حالشان را می‌داند. 86



در ضمن، سورۀ حمد و قرآن مجید را در دسترست گذاشتیم. 87



وقتی می‌گوییم «نادیده بگیر»، یعنی به امکاناتی مادی که گروه‌هایی از بی‌دین‌‌ها را از آن بهره‌مند کرده‌ایم، چشم ندوز و برای گمراهی‌شان اندوه مخور. درعین‌حال، مؤمنان را زیر پَروبالت بگیر. 88



به بی‌دین‌ها بگو: «من فقط هشدارِ صریح به عذاب می‌دهم.» 89



منظور عذابی است که بر سرِ تکه‌تکه‌کنندگان فرستادیم؛ 90



همان‌هایی که قرآن را با اَنگ سِحر و شعر و اَفیون و افسانه، چندپاره کردند.{متأسفانه هنوز هم هستند مشتی به‌اصطلاح «روشنفکر» که نابخردانه و با بی‌انصافی دین را افیون جامعه می‌دانند!} ‌91



به خدا قسم که همگی‌شان را بازخواست می‌کنیم، 92



از کارهای زشتی که مرتکب می‌شدند. 93



تو مأموریتت را در دعوت به اسلام، علنی کن و به بت‌پرست‌‌ها اعتنایی نکن؛ 94



چون‌که شرّ مسخره‌کنندگان را ما از سرت کوتاه می‌کنیم؛ 95



همان کسانی که هم‌ردیف خدا به معبود دیگری قائل هستند. بالاخره خواهند دانست! 96



ای پیامبر، خوب می‌دانیم که از زخم‌زبان‌های بت‌پرست‌ها دلت می‌گیرد. 97



برای رفع دل‌تنگی، خدا را از سرِ سپاس به پاکی یاد کن و سر به سجده بگذار 98



و خدا را تا سروقت مرگ بندگی کن. 99


سورخ نحل

به نام خدای بزرگوار مهربان



ای بت‌پرست‌ها، پیروزی مسلمانان و شکست شما فرا می‌رسد؛ پس عجولانه، آن را از خدا نخواهید! بله، خدا پاک‌ و ‌برتر است از بت‌هایشان. 1



به‌فرمان خودش فرشتگان و روح را به‌سوی بندگانی که شایسته بداند، می‌فرستد و با این کار، به آنان دستور می‌دهد که به‌مردم هشدار دهید: «معبودی جز من نیست؛ پس در حضور من، مراقب رفتارتان باشید.»{روح موجودی است، برتر از همۀ فرشتگان} 2



خدا آسمان‌ها و زمین را بر اساس‏ حکمت آفریده است. او از بت‌های آن‌ها بسیار برتر است. 3



خدا انسان را از ذره‌ای ناچیز می‌آفریند؛ اما او آشکارا، برای خدا شاخ‌وشانه می‌کشد. 4



خدا چهارپایان را برای استفاده‌تان آفریده است تا با پشم و پوستشان، خودتان را از گرما و سرما حفظ کنید و از فراورده‌های لبنی و گوشتی‌شان تغذیه کنید. 5



وقت برگرداندنشان از چراگاه و وقت بردنشان به آنجا چه زیبایی‌ها که نمی‌بینید! 6



برخی از آن‌ها مثل شتر و گاو، بارهایتان را به جاهایی می‌برند که بدون آن‌ها، جز با جان‌کندنِ زیاد به آنجا نمی‌رسیدید. بله، صاحب‌اختیارتان دلسوزی مهربان است.{حتی همین الان هم در بعضی مناطق صعب‌العبور بیابانی و کوهستانی که جاده‌ای در کار نباشد، حیوانی مثل شتر و قاطر از هر وسیلۀ نقلیه‌ای مفیدتر است. رزمندگان ما در جنگ تحمیلیِ هشت‌ساله، از قاطر در مناطق عملیاتیِ کردستان استفاده‌ها می‌کردند. «گردان‌های قاطریزه» معروف است!}7



خدا اسب‌ها و قاطرها و خرها را هم آفریده است و نیز وسایل نقلیۀ دیگری را که الان از آن‌ها بی‌خبرید، تا سوارشان شوید و مایۀ زینتتان باشند.{منظور این است که خدای مهربان، استعدادها را شکوفا می‌کند تا با استفاده از مواد خامِ موجود در طبیعت، وسایل نقلیۀ سریع و راحتی مانند ماشین، قطار، کشتی و هواپیما بسازند و روز‌به‌روز، از نظر کمّی و کیفی، آن‌ها را ارتقا دهند.} 8



نشان‌دادنِ راه درست به‌عهدۀ خداست؛ زیرا برخی راه‌‌‌ها، انحرافی است. البته او اگر می‌خواست، همه‌تان را به‌زور هم که شده، به راه درست می‌برد. 9



اوست که از آسمان، برف و باران می‌فرستد تا آب آشامیدنی‌تان تأمین شود و درختان و گیاهان رشد کنند و بتوانید دام‌هایتان را به چَرا ببرید. 10



با آن بارندگی‌ها کشتزارها، درختان زیتون و خرما، انواع انگور و میوه‌های گوناگون را هم پرورش می‌دهد. در آفرینش این‌همه محصول، نشانه‌‌ای از یکتاییِ خداست برای مردمی‌ که فکرشان را به‌‌کار می‌اندازند. 11



او شب و روز و خورشید و ماه را در خدمتتان گذاشته است و به دستورش، ستارگان هم چنین‌اند. در این کار، نشانه‌هایی از یکتاییِ خداست برای مردمی‌ که عقلشان را به‌کار می‌اندازند. 12



درزمین هم موادومعادن رنگارنگ برایتان آفریده و در اختیارتان گذاشته است.در آفرینش این‌ها‌ هم نشانه‌ای از یکتاییِ خداست برای مردمی که می‌خواهند به‌خود بیایند,13



هم‌اوست که دریا را در اختیارتان گذاشته است تا از دریا گوشت ماهیِ تروتازه بخورید و برای زینتتان زیورهایی، مانند مروارید، بیرون بیاورید. کشتی‌ها را هم می‌بینی که سینۀ دریا را می‌شکافند تا از نعمت‌های بیش از اندازۀ خدا بهره‌مند شوید و تا شاید شکر کنید و... . 14



در زمین، کوه‌هایی ریشه‌دار گذاشت تا زمین با لرزه‌های دائمش زندگی‌تان را به‌هم نریزد. رودها و راه‌ها و علائم مختلفی هم پدید آورد تا در سفرها، راحت‌تر به مقصد برسید. شب‌روان نیز با ستارگان بتوانند به راهشان ادامه دهند.{این ‌علائم بر دو قسم است: 1. علائم طبیعی که خدای مهربان، بی‌واسطه آن‌ها را آفریده است؛ مانند کوه‌ها، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، دریاها و هزاران علامت دیگر. 2. علائم قراردادی که خدا به فکر انسان می‌اندازد تا آن‌ها را بسازد و در شناسایی راه‌ها و مکان‌ها و... به‌کار ببرد؛ مانند علائم راهنمایی و ‌رانندگی، رموز ‌و ‌اشارات مختلف، حروف و خطوط متنوع و هزاران علامت دیگر.} 15و16



آیا کسی که می‌آفریند، مانند بت‌هایی است که نمی‌آفرینند؟! پس چرا به‌خود نمی‌آیید؟! 17



اگر بخواهید نعمت‌های خدا را بشمارید، نمی‌توانید یکی‌یکی‌شان را بشمارید. خدا آمرزندۀ مهربان است.{منظور این است که خدا با مغفرتش، کمبودها را پوشش می‌دهد و با رحمتش، استعدادها را شکوفا می‌کند. به‌همین ‌سبب، سرتاسر جهان، می‌شود خیر و خوبی و همۀ موجودات از اتم گرفته تا سیاره‌ها و‌ کهکشان‌ها، می‌شوند نعمت‌های الهی.} 18



خدا می‌داند چه‌ها پنهان می‌کنید و چه‌ها آشکار.{این ‌آیه با دو آیۀ قبل و سه ‌آیۀ بعدش می‌خواهد بگوید که فقط آفریننده و نعمت‌دهندۀ آگاه به پیدا و پنهانِ عبادت‌های ماست که لیاقت پرستش دارد؛ نه بت‌هایی‌که هیچ‌یک از این سه ‌ویژگی را ندارند.} 19



بت‌هایی که بت‌پرست‌ها به‌جای خدا می‌پرستند، نه‌تنها چیزی نمی‌آفرینند،‌ بلکه خودشان هم آفریده شده‌اند! 20



اجسامی بی‌جان‌اند و حتی نمی‌دانند عبادت‌کنندگانشان کِی دوباره زنده می‌شوند! 21



معبودتان معبودی یگانه است. بت‌پرست‌های بی‌اعتقاد به آخرت هم به‌دلیل داشتن تکبر و غرور، واقعیت‌ها را انکار می‌کنند. 22



خدا بدون شک، می‌داند چه‌ها پنهان می‌کنند و چه‌ها آشکار. او گردنکشان را دوست ندارد. 23



وقتی از سرانِ بت‌پرست بپرسند: «خدا چه چیزی فرستاده است؟»، می‌گویند: «قرآن افسانه‌های گذشتگان است!» 24



با این ‌حرف‌ها، می‌خواهند مردم عادی را از راه به‌در کنند. این‌ها روز قیامت، هم باید بار سنگین همۀ گناهان خود را به‌دوش بکشند، هم بار گناهان مردم ساده‌لوح را بعد از گمراه‌‌کردنشان. بدانید که بد باری به‌دوش می‌کشند! 25



قبل از آن‌ها هم کسانی از این نقشه‌ها کشیدند؛ ولی خدا خانۀ نیرنگشان را چنان از بیخ‌وبن کند که سقفش بر سرشان فرو ریخت و در اوج بی‌خبری، این عذاب بنیان‌کن سراغشان آمد. 26



سپس خدا در روز قیامت خواروخفیفشان می‌کند و از آن‌ها می‌پرسد: «کجایند بت‌هایی‌ که به‌جای من می‌پرستیدید و به‌خاطرشان با خداپرستان دشمنی می‌کردید؟!»

در اینجا، افراد بامعرفت می‌گویند: «امروز، رسوایی و بدبختی گریبان بی‌دین‌ها را می‌گیرد.» 27



همان‌هایی که فرشتگان جانشان را می‌گیرند، درحالی‌که به خودشان بد کرده‌اند. آن‌ها به‌ناچار سرِ تسلیم فرود می‌آورند؛ ولی به‌دروغ می‌گویند: «ما هیچ کار بدی نمی‌کرده‌ایم!» چرا، می‌کرده‌اید؛ زیرا خدا از کارهایی که دائم مشغولش بودید، خبر دارد. 28



پس به طبقات جهنم وارد شوید که آنجا ماندنی هستید! راستی که بد جایی است جایگاه متکبران! 29



همچنین، ازکسانی که مراقب رفتارشان هستند، می‌پرسند: «خدا چه چیزی فرستاده است؟» جواب می‌دهند: «سراسر خیر و سعادت.» بله، کسانی که به دستورهای قرآن عمل کنند، در دنیا خوشبخت‌اند. البته سرای آخرت برای اینان بهتر است و واقعاً که خوب جایی است سرای خودمراقبان. 30



باغ‌های همیشه‌سبزی که واردش می‌شوند و در آن‌ها جوی‌ها روان است. در آنجا هرچه بخواهند، مهیاست. خدا به کسانی که مراقب رفتارشان باشند، این‌‌طور پاداش می‌دهد. 31



در حال پاکی از هر گناه، فرشتگان جانشان را به‌آرامی می‌گیرند و به آنان مژده می‌دهند: «نگران نباشید و به‌خاطر کارهای خوبتان، به‌سلامت پا به بهشت بگذارید.» 32



بت‌پرست‌ها نکند فقط منتظر همین‌اند که فرشتگانِ عذاب سراغشان بیایند یا روز قیامت برپا شود؟! رفتار کسانی که قبل از آن‌ها بودند نیز همین بود؛ ولی بالاخره نتیجۀ شوم رفتارهای ناپسندشان به خودشان برگشت و همان عذاب‌هایی به جانشان افتاد که مسخره‌اش می‌کردند. درواقع، خدا به آن‌ها بد نکرد؛ بلکه آن‌ها خودشان به خود بد کردند. 33و34



بت‌پرست‌ها برای توجیه کارهای زشتشان می‌گفتند: «اگر خدا می‌خواست، ما و پدرانمان چیزی غیر او را نمی‌پرستیدیم و بی‌اجازۀ او، چیزی را حرام نمی‌کردیم!» رفتار کسانی که قبل از آن‌ها بودند هم همین بود؛ ولی مگر پیامبران جز رساندن صریحِ پیام الهی، وظیفۀ دیگری هم دارند؟! {وظیفۀ پیامبران تبلیغ پیام الهی است تا مردم به‌ اختیار خودشان راه درست را از نادرست تشخیص دهند و انتخاب کنند؛ نه اینکه مردم را به‌زور، دین‌دار کنند. دین‌داریِ اجباری که ارزشی ندارد! در آیۀ بعد هم آمده: خواست خدا این است که آن‌ها بت نپرستند و سرخود، چیزی را حلال و حرام نکنند. اما این خواستش را به‌اجبار بر آن‌ها تحمیل نمی‌کند؛ بلکه می‌خواهد آن‌ها از روی اختیار، تسلیم خواسته‌های او باشند.} 35



برای هر ملتی، پیامبری فرستادیم تا بگوید: «خدا را بندگی کرده و از طاغوت دوری کنید.» آنگاه، خدا دست گروهی را گرفت که از خود لیاقت نشان دادند و گروهی هم با بی‌لیاقتی‌شان سزاوار گمراهی شدند. پس به گوشه‌وکنار دنیا سفر کنید و ببینید آخرعاقبتِ آن‌هایی که آیه‌های خدا را دروغ دانستند، چه شد! 36



هر چقدر هم برای هدایت آن‌ها حرص بزنی، باز بی‌فایده است؛زیرا خدا مردم لج‌بازی راکه به‌حال خودشان رها کرده است،به مقصد نمی‌رساند. آن‌ها دیگریاوری ندارند,37



بت‌پرست‌ها سفت‌و‌سخت به خدا قسم می‌خورند که خدا هرگز مرده‌ها را دوباره زنده نمی‌کند. چرا، زنده می‌کند. این وعدۀ حقی است بر عهدۀ خدا. اما بیشترِ مردم غافل و بی‌خبرند. 38



بله، خدا آن‌ها را دوباره زنده می‌‌کند تا هر چیزی را که سرش اختلاف داشته‌اند، برایشان روشن کند و تا چنین منکرانی بفهمند که قسم دروغ می‌خورده‌اند. 39



وقتی‌ چیزی را بخواهیم، فقط تا فرمان بدهیم: «باش»، به‌سرعت به‌وجود می‌آید. 40



مسلمانانی که به‌انگیزۀ رهایی از آزار دیگران به سرزمین‌‌های دیگر مهاجرت می‌کنند، زندگی سالم و راحتی روزی‌شان می‌کنیم. کاش می‌دانستند که زندگی آخرت به‌مراتب، سالم‌تر و راحت‌تر است! 41



همان مهاجرانی که صبوری به‌خرج می‌دهند و به خدا توکل می‌کنند. 42



قبل از تو هم، تمام فرستاده‌های ما برای پیامبری، انسان‌هایی بودند از جنس مردم؛ با این فرق که به آن‌ها وحی می‌کردیم. اگر از این بی‌خبرید، خب، از عالمان یهود بپرسید! 43



بله، پیامبران را با دلیل‌های روشن و کتاب‌های آسمانی فرستادیم. قرآن را هم به‌سوی تو فرستادیم تا به‌تدریج، مردم را با معارفی آشنا کنی که به‌سویشان فرستاده شده و بلکه دربارۀ شخصیت تو و پیامبری‌ات فکر کنند. 44



بت‌پرست‌هایی که با حیله‌گری، مرتکب کارهای زشت می‌شوند، آیا مطمئن‌‌اند که خدا آن‌ها را در قعر زمین فرو نمی‌برد؟ یا از جایی که فکرش را نمی‌کنند، عذاب سراغشان نمی‌آید؟! 45



یا با همان پیشرفت‌های مادی‌شان طوری عذابشان نمی‌کند که دیگر نتوانند حریف خدا شوند؟ 46



یا به ترس و ناامنی گرفتارشان نمی‌سازد؟! البته خدا دلسوزی مهربان است. 47



آیا بت‌پرست‌ها ندیده‌اند که چطور حتی سایۀ آفریده‌های خدا هم سجده‌کنان و با فروتنی، به چپ و راست حرکت می‌کنند؟! 48



نه‌تنها سایه‌ها، بلکه همۀ جنبندگان آسمان‌ها و زمین برای خدا سجده می‌کنند و فرشتگان هم بی‌‌هیچ تکبری، در برابرش سجده‌ می‌کنند و از خدای والاتر از خودشان حساب می‌برند و مأموریت‌هایشان را به بهترین شکل انجام می‌دهند. 49و50



خدا فرمان داده است: «برای خود، دو معبود انتخاب نکنید؛ زیرا معبود باید یگانه‌ باشد؛ پس فقط از من حساب ببرید و مرا بپرستید.»{بت‌پرست‌ها می‌گفتند: «آفریدگار عالَم خداست؛ اما ادارۀ عالم را به ‌دست موجوداتی قوی و کامل مثل فرشتگان و بعضی از جنّیان و آدمیان سپرده است. همچنین پرستش، بعد از شناسایی ممکن است و ما چون نمی‌توانیم خدا را کاملاً بشناسیم، نمی‌توانیم او را بپرستیم؛ بلکه مجبوریم تدبیرکنندگان عالَم را بپرستیم.» خدا در جواب آن‌ها می‌فرماید: «یگانه‌ آفریننده و تدبیرکنندۀ عالم، من هستم و تدبیر عالم را هم به کسی نسپرده‌ام؛ پس فقط باید مرا بپرستید.»} 51



آنچه در آسمان‌ها و زمین است، فقط مال اوست و ارائۀ برنامۀ زندگی هم مخصوص اوست. بااین‌حال، آیا جز او را بندگی می‌کنید؟! 52



هر نعمتی که در اختیار شماست، از طرف خداست. تا مشکلات سراغتان می‌آید، رو به خدا نعره می‌کشید! 53



اما همین‌که مشکلاتتان را برطرف می‌کند، عده‌ای از شما علت‌های دیگری را برطرف‌کنندۀ مشکلات می‌پندارند. 54



آخرش هم، نعمت‌هایی را که به آن‌ها داده‌ایم، ناشکری می‌کنند. خوش باشید! بالاخره خواهید فهمید! 55



در رسیدن آنچه روزی‌شان کرده‌ایم، علت‌هایی را سهیم می‌دانند که از تأثیراتشان اطلاع دقیقی ندارند. به ‌خدا قسم، به‌خاطر این دروغ‌بافی‌هایتان بازخواست می‌شوید! 56

با آنکه خدا از داشتن فرزند منزّه است، فرشتگان را دختران او می‌پندارند و پسران را برای خود می‌پسندند. 57



هر وقت به یکی از آن‌ها خبر می‌دهند که دختردار شده است، رنگ از رویش می‌پرد و خود‌خوری می‌کند! 58



از ناگواری خبری که به او داده‌اند، از قوم‌وقبیله‌اش مخفی می‌شود و نمی‌داند که با سرافکندگی بزرگش کند یا زنده‌به‌گورش کند. هان‌! رفتار دوگانه را ببین که برای خدا، دختر و برای خود، پسر می‌خواهند! 59



صفات زشت مال کسانی است که آخرت را باور ندارند و صفات برتر مال خداست؛ زیرا او شکست‌ناپذیرِ کاردرست است. 60



اگر خدا مردم را به‌سزای ستمکاری‌شان مجازات می‌کرد، هیچ موجود زنده‌ای روی زمین باقی نمی‌ماند! ولی تا مدت معیّنی، به آن‌ها مهلت می‌دهد. وقتی اجلشان فرا برسد، نمی‌توانند حتی برای لحظه‌ای هم آن را عقب و جلو بیندازند.{دلیل این مطلب این است که ستمکاران از سرِ ظلم و گناهشان نابود می‌شدند و انبیا و ائمه و اولیای معصوم هم اصلاً به دنیا نمی‌آمدند؛ زیرا بالاخره در نیاکانشان، گناهکارانی پیدا می‌شد! حیوانات نیز نابود می‌شدند؛ چون آن‌ها به‌خاطر انسان‌ها آفریده شده‌اند و با نابودی انسان‌ها، بقای حیوانات هم بی‌فایده بود.} 61



دختردارشدنی را که برای خود نمی‌پسندند، برای خدا می‌پسندند! از طرف ‌‌دیگر، گمان می‌کنند که پسردارشدن، خوشبختی می‌آورد! واقعاً که هر حرف نامربوطی که به‌زبانشان می‌آید، می‌گویند. بدون شک نه‌تنها آتش نصیبشان می‌شود، زودتر از همه هم واردش می‌شوند! 62



به‌ خدا قسم، به‌سوی گروه‌های قبل از تو، پیامبران زیادی فرستادیم؛ ولی شیطان کارهای زشت آن گروه‌ها را در نظرشان رنگ‌ولعاب داد. امروز نیز همه‌کاره‌شان شیطان است. عذابی زجرآور هم در انتظارشان است. 63



قرآن را برای تو فرستادیم تا حقایقی را برای بت‌پرست‌ها توضیح دهی که با آن مخالف‌اند. البته قرآن برای مؤمنان، راهنمایی و رحمتِ ویژه است. 64



خدا از آسمان بارانی می‌فرستد تا به‌برکتش، زمین را بعد از مردنش زنده کند. در این پدیده نشانه‌ای است بر وجود قیامت، برای مردمی که گوشِ شنوا دارند. 65



چهارپایان هم برایتان مایۀ عبرت‌اند:از شکم آن‌ها، از بین علفِ هضم‌شده وخون، شیری خالص بیرون کشیده ودر اختیارتان می‌گذاریم که گوارای وجودِ نوشندگان است. 66



شما بت‌پرست‌ها از محصولات درختان خرما و انگور، هم مشروبات حرام و هم محصولات حلال به‌دست می‌آورید. در همۀ این‌ها، نشانه‌ای از یکتاییِ خداست، برای مردمی که عقلشان را به‌کار می‌اندازند. 67



خدا در غریزۀ زنبور عسل، این‌طور گذاشته است:«در شکاف کوه‌ها، روی درختان و در کندوهای دست‌ساز لانه بسازید. 68



آن‌وقت از شهد گیاهان‌ تغذیه کنید و با روش‌های آسان و خدادادی، شهدها را به عسل تبدیل کنید.» از شکم زنبورها، عسل با رنگ‌ها و طعم‌های مختلف تولید می‌شود

که درمان خیلی از دردهای مردم در آن است. در این هم نشانه‌ای از یکتاییِ خداست، برای مردمی که فکرشان را به‌کار می‌اندازند. 69



خدا شما را می‌آفریند و بعداز مدتی می‌میراند. البته بعضی‌هایتان رابه سخت‌ترین دورۀ زندگی، یعنی پیری، می‌رساند تا بعد از داشتن آن‌همه علم و هوشیاری، به حواس‌ پرتی مبتلا شوید! فقط خدا همیشه دانای تواناست.{شروع دورۀ پیری از 75سالگی است؛ ولی به‌نظر می‌رسد شروع‌ و‌ شدت آن در افراد مختلف، متفاوت باشد. همچنین، دوران پیری دوران سختی است؛ اما بندگان خوب خدا که عمری را با صداقت و درستکاری زندگی کرده‌اند، با امید‌ و‌ عشق وصف‌نشدنی برای مرگ و دیدار خدا، فرشتگان، پیامبران، ائمه، ‌اولیای الهی و دوستان ‌و ‌اقوام خوب خود که قبلاً از دنیا رفته‌اند، لحظه‌شماری می‌کنند.} 70



خدا بعضی‌تان را، از نظر استقلال مالی، بر بعضی دیگر برتری داده است. کسانی که این ویژگی را دارند، حاضر نیستند این حقّشان را به زیردستانشان واگذارند تا همه از نظر استقلال مالی، با هم برابر باشند. آیا آن‌ها این نعمت الهی را انکار می‌کنند؟! 71



خدا برای شما از نوع خودتان همسرانی قرار داد. ازهمسرانتان نیز بچه‌ها و نوه‌هایی به‌وجود می‌آورد و از نعمت‌های پاک‌وپاکیزه روزی‌تان می‌کند. با وجود این‌همه نعمت، آیا باز هم بت‌پرست‌ها عقاید باطل را باور می‌کنند و در برابر نعمت‌های خدا ناسپاس‌اند؟ 72



آیا به‌جای خدا، بت‌هایی را می‌پرستند که نه‌تنها اختیار رزق‌وروزی‌شان را ندارند، بلکه در آسمان‌ها و زمین،اختیار چیزی را ندارند؟ اصلاً آن‌ بت‌ها عُرضۀ هیچ کاری ندارند! 73



پس نسبت‌های ناروا به خدا ندهید؛ زیرا خداست که فقط از ذات خودش کاملاً خبر دارد و شما از آن بی‌خبر هستید. 74



خدا مثالی می‌زند: دو نفر را در نظر بگیرید: برده‌ای که اختیارِ هیچ کاری ندارد و کسی که به او رزق‌وروزی فراوان از طرف خود داده‌ایم و پنهان و آشکار هم از آن در راه خدا هزینه می‌کند. این دو یکی‌اند؟! اَلحمدلله که بت‌هاهم در مقایسه با خدا هیچ‌کاره‌اند! هرچند بیشترِ بت‌پرست‌ها این حقیقت را نمی‌دانند. 75



خدا مثال دیگری می‌زند: یا دو نفر را در نظر بگیرید که یکی از آن‌ها برده‌ای زبان‌نفهم است و عُرضۀ هیچ کاری ندارد و سربارِ صاحب خود است. صاحبش دنبال هر کاری می‌فرستدش، او از پسِ آن برنمی‌آید! اما دیگری، شخص زرنگی است که نه‌تنها خودش در راه درست است، بلکه دیگران را هم به ‌رعایت میانه‌روی در زندگی سفارش می‌کند. این دو نفر یکسان‌اند؟! 76



اسرار آسمان‌ها و زمین، ازجمله اسرار قیامت، فقط در اختیار خداست. برای همین، برپاییِ قیامت برای خدا مثل یک چشم‌به‌هم‌زدن است و حتی آسان‌‌تر! زیرا خدا از عهدۀ هر کاری برمی‌آید. 77



خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، درحالی‌که چیزی نمی‌دانستید و به ‌شما نعمت گوش و چشم و عقل داد تا با آن‌ها حقایق را بفهمید و برای آن شکر کنید. 78



مگر پرنده‌های بر فراز آسمان را تماشا نکرده‌اند که به‌آرامی در پروازند؟! جز خدا، کسی نگهشان نمی‌دارد. بله، برای مردم باایمان، در پرواز پرنده‌ها هم نشانه‌هایی از یکتایی خداست. 79



خدا برایتان شرایطی آماده کرده که بعضی خانه‌هایتان را ثابت بسازید و بعضی را سیّار؛ این‌طورکه از پوست چهارپایان، چادرهای سفری درست کنید تا موقع کوچ یا اُتراق، به‌راحتی نصب یا جمعشان کنید. همچنین، بتوانید ازپشم و کرک و موی چهارپایان نیز برای خودتان اسباب زندگی فراهم کنید و تا وقتی نیاز دارید از آن‌ها استفاده کنید.{امروزه، انسان با عقل خداداد، از مواد جدید‌ و سبُک، انواع چادر و اتاقک‌های چرخ‌دار می‌سازد.} 80



خدا برای راحتی‌تان، از آفریده‌هایش سایه ‌و سایه‌بان پدید آورد و برای اُتراقتان در دل کوه‌ها، پناهگاه‌هایی آفرید و کاری کرد که بتوانید برای حفظ خودتان از سرما و گرما لباس‌هایی نازک و ضخیم تهیه کنید. همچنین، برای حفظ خودتان دربرابر تیر و ‌ترکش، زره و جلیقه بسازید. خدا نعمت‌هایش رااین‌طور برایتان کامل می‌کند تا تسلیم فرمان‌ هایش شوید. 81



اگر با وجود این‌همه نعمت، باز سرپیچی کردند، غم نخور! وظیفۀ تو فقط رساندن صریحِ پیام الهی است. 82



نعمت‌های خدا را می‌شناسند؛ اما نادیده‌اش می‌گیرند و بیشترشان ناشکرند. 83



در صحنۀ قیامت، از هر ملتی، شاهدی بر کارهایشان فرا می‌خوانیم؛ آن وقت به بی‌دین‌ها نه اجازۀ عذرخواهی داده می‌شود، نه اجازۀ جبران گذشته! 84



وقتی بدکارها با عذاب روبه‌رو شوند، متوجه می‌شوند که نه‌ از عذابشان کم می‌کنند و نه مهلت فرار به آن‌ها می‌دهند. 85



وقتی بت‌پرست‌ها با بت‌هایشان روبه‌رو می‌شوند، می‌گویند:«خدایا، این‌ها همان‌ بت‌های ماست که به‌جای تو می‌پرستیدیم!» ولی بت‌ها حرف آن‌ها را این‌طور رد می‌کنند: «غلط می‌کردید که ما را می‌پرستیدید!»{در روز نفس‌گیر قیامت، بت‌پرست‌ها برای توجیه اشتباهاتشان هر حرف مربوط و نامربوطی می‌زنند. یکی از آن‌ حرف‌های نامربوط همین معرفی بت‌هاست! نه کسی از آن‌ها می‌خواهد بت‌هایشان را معرفی کنند و نه این ‌معرفی دردی از آن‌ها دوا می‌کند.} 86



البته در آن ‌روز، بت‌پرست‌ها در برابر خدا سرِ تسلیم فرود می‌آورند و بت‌های ساختگی‌شان هم از جلوی چشم آن‌ها غیبشان می‌زند! 87



البته به‌سزای خرابکاریِ سران بت‌پرست که مانع بندگی خدا می‌‌شدند، عذابی بر عذابشان اضافه می‌کنیم. 88



ای پیامبر، در صحنۀ قیامت از هر ملتی شاهدی بر کارهایشان فرا می‌خوانیم. تو را نیز شاهد کارهای همگان می‌گیریم. قرآن را بر تو فرستادیم که روشنگر باشد برای هرچه باعث سعادت است و نیز زمینه‌ساز راهنمایی و رحمت و مژده باشد برای مسلمانان. 89



خدا ازسرِ مهربانی و مصلحت، به برقراری عدالت در جامعه، به خیرخواهی برای مردم و به بخشش به قوم‌وخویش فرمان می‌دهد. همچنین، از کارهای زشت و ناپسند نهی می‌کند؛ تا به‌خود بیایید. 90



همچنین، پایبند باشید به تعهد دین‌داری؛ تعهدی که به حکم عقل و وحی بسته‌اید. قسم‌های جدّی‌تان را هم نشکنید؛ مخصوصاً اگر پای خدا را درقسم‌هایتان وسط کشیده‌اید؛ چرا که خدا کارهایتان را می‌داند. 91



بله، مانند آن زنِ ریسنده‌ای نباشید که هرچه می‌ریسید، پنبه می‌کرد. در پناه قسم‌هایتان، به همدیگر خیانت نکنید؛ آن‌هم به این دلیل که یکی از دیگری نیرومندتر است. البته خدا می‌خواهد به این وسیله، امتحانتان کند. خدا در روز قیامت، هر چیزی را که سرش اختلاف داشتید، حتماً برایتان روشن می‌کند.{به‌قول معروف، «گاو نُه‌من شیر» نباشید! متأسفانه بیشتر ما همین‌طوریم: کار خوب زیاد داریم، ولی زود خرابش می‌کنیم. به کسی کمک می‌کنیم. آبروی کسی دیگر را می‌بریم! با مردم خوش‌برخوردیم، با خانواده بداخلاق! در نماز و روزه پابه‌کاریم، در خمس و زکات سهل‌انگار! در مجالس روضه و عزاداری شرکت می‌کنیم، ولی به عروسی‌های آن‌چنانی هم می‌رویم! حقّ‌الناس را سرسری می‌گیریم. چک برگشتی زیاد داریم. اموال عمومی را داغان می‌کنیم. بیت‌المال را مال پدریِ خودمان می‌دانیم و با این کارها تمام عبادت‌ها و کارهای خوبمان را به‌هدر می‌دهیم. برای همین، در چند جای قرآن آمده: آنانی که کار خوب به قیامت «بیاورند»، بهتر از آن یا ده برابرش نصیبشان می‌شود} 92



اگر خدا می‌خواست، همۀ شما را در دین‌داری، به‌زور، گروهی یکدست می‌کرد؛ ولی خدا هرکه را نالایق ببیند، به‌حال خودش رها می‌کند و هرکه را لایق ببیند، دستش را می‌گیرد. حتماً هم دربارۀ کارهایی که می‌کردید، بازخواست می‌شوید. 93



بله، با قسم‌خوردن، همدیگر را گول نزنید. مبادا با این دغل‌کاری‌، قدم استواری بلغزد و مبادا به‌سزای اینکه مانع بندگی خدا شده‌اید، گرفتار بدبختی و بلا شوید و عذابی بی‌اندازه گریبانتان را بگیرد. 94



تعهد دین‌داری خود را به‌قیمت ناچیزِ مادی نفروشید؛ زیرا اگر بفهمید، آنچه خدا روزی‌تان می‌کند، برایتان بهتر است. 95



روزیِ خدایی، ماندنی است؛ولی آنچه با دین‌فروشی به‌دست می‌آورید،بی‌برکت و تمام‌شدنی است.ما دین‌داران ثابت‌قدم را براساس‏ بهترین کارهایشان پاداش می‌دهیم. 96



به آنان که کار خوب بکنند، چه مرد باشند چه زن، به‌شرط باایمان‌بودن، حتماً ‌زندگی سالم و لذت‌بخشی می‌بخشیم. پاداششان را هم بر اساس‏ بهترین کارهایشان می‌دهیم. 97



وقتی می‌خواهی قرآن بخوانی، از شرّ شیطان رانده‌شده از خوبی‌ها، به خدا پناه ببر؛ 98



زیرا او بر مؤمنانی که به خدا تکیه و توکل می‌کنند، هیچ تسلطی ندارد. 99



شیطان فقط بر کسانی سلطه دارد که زیر چتر دوستیِ او بروند و با دنباله‌روی از او، به‌جای خدا او را عبادت کنند. {در حقیقت، پیروی از شیطان به‌نوعی عبادت شیطان محسوب می‌شود. عبادتِ غیرخدا هم یعنی شرک!} 100



وقتی‌ آیه‌ای را با حکمی جدید، به‌جای آیه‌ای دیگر می‌گذاریم، بی‌دین‌ها به تو تهمت می‌زنند: «تو از خودت آیه درست می‌کنی.» این‌طور نیست. خدا کاملاً می‌داند که چه چیزی را می‌فرستد؛ ولی بیشترشان دلیل تغییر احکام را نمی‌دانند. 101



بگو که جبرئیل، به‌شایستگی، آیه‌های جایگزین را از طرف خدا آورده است تا مؤمنان را ثابت‌قدم کند و زمینه‌ساز راهنمایی مسلمانان و مژده‌ای برای آنان باشد. 102



ما خوب می‌دانیم که بت‌پرست‌ها می‌گویند: «این قرآن از طرف خدا نیست و انسانی آن را به محمد یاد می‌دهد.» چنین نیست. زبان کسی که قرآن را ساخته‌وپرداختۀ او می‌دانند، عربیِ نارساست و زبان قرآن، عربیِ گویاست. 103



برخی افراد که آیه‌های خدا را باور نمی‌کنند، نه‌تنها خدا دستشان را نمی‌گیرد، بلکه عذابی دردناک هم نصیبشان می‌شود. 104



فقط کسانی دروغ‌بافی می‌کنند که آیه‌های خدا را باور نمی‌کنند. دروغگوی واقعی‌ آن‌ها هستند، نه پیامبر و مؤمنان. 105



آن‌هایی‌ که بعد از اسلام‌آوردن، دوباره به خدا کافر شوند و با میل و رغبت، بی‌دینی را در آغوش بگیرند، به خشم خدا گرفتار شده و عذابی شدید نصیبشان می‌شود. اما خشم و عذاب خدا به آنانی نمی‌رسد که دلشان به ایمان قرص باشد؛ ولی زیر فشار و شکنجه، مجبورشان کنند که به‌زبان چیزی بگویند.{نام این اقرار مصلحتی «تَقیّه» است. در تقیّه، باطن انسان خوب است و ظاهرش نه. برعکسِ «نفاق» که در آن، باطن انسان خراب است و ظاهرش پسندیده.} 106



آن خشم و عذاب الهی به این ‌‌دلیل است که آن‌ها زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند ‌و خدا دست چنین جماعت بی‌دینی را نمی‌گیرد. 107



آن‌ها کسانی‌اند که خدا بر دل‌ها و گوش‌ها و چشم‌هایشان، مُهر بدبختی و بی‌خبری زده است و آن‌ها همان کسانی‌اند که خودشان را به غفلت زده‌اند! 108



بدون ‌شک، آن‌ها در آخرت سرمایۀ عمرشان را باخته‌اند. 109



اما برخی افراد که بعد از تحمل آن‌همه رنج و شکنجه، مهاجرت کردند و در راه خدا جنگیدند و صبوری ورزیدند، خدا با آنان از این به‌بعد، حتماً آمرزنده و مهربان رفتار خواهد کرد؛آن‌هم روزی که در آن، هرکس که می‌آید به فکر دفاع از خودش است و در عدالت محض، تمام کارهای هرکس را کامل به او پس می‌دهند. 110و111



خدا داستان شهری را مثال می‌زند که مردمش در امنیت و آرامش کامل به‌سر می‌بردند و رزق‌وروزی‌شان‌ از هر طرف سرازیر بود؛ ولی ساکنانش با زرنگ‌بازی، در برابر نعمت‌های الهی ناشکری کردند. خدا هم به‌سزای این‌همه زرنگ‌بازی، رکود اقتصادی و ناامنی را به جانشان انداخت. 112



البته پیامبری از خودشان برای راهنمایی‌شان برخاست؛ اما به او برچسب ‌دروغگویی زدند. پس در حال کفرانِ نعمت، عذاب الهی در برِشان گرفت. 113



بنابراین، از رزق خدادادیِ حلال و پاکیزه، بخورید و شکرگزار نعمت‌های خدا باشید؛ البته اگر فقط او را بندگی می‌کنید.{شکر یعنی نعمت‌های خدا را درست و در جای خود مصرف‌‌کردن.} 114



خدا خوردن این‌ها را بر شما حرام کرده است: گوشت حیوان مرده، خون، گوشت خوک و حیوانی که وقت سربریدن نام غیرخدا بر آن برده‌اند. ولی کسی که برای حفظ جانش، آن‌هم با بی‌میلی و به‌اندازۀ ضرورت، مجبور به خوردنشان شود، گناهی به گردنش نیست؛ چون خدا آمرزندۀ مهربان است. 115



هر حرفی به‌زبانتان می‌آید، نگویید و به‌دروغ نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بااین کار، دروغی به خدا نسبت دهید! کسانی‌ که به خدا دروغ می‌بندند، خوشبخت نمی‌شوند. 116



ممکن است با این دروغ‌‌بافی، بهرۀ ناچیزی گیرشان بیاید؛ ولی عذابی زجرآور هم نصیبشان می‌شود. 117



البته برای یهودیان، نعمت‌های دیگری را هم حرام کردیم که قبلاً برایت شرح داده‌ایم. در واقع، ما به آن‌ها بد نکردیم؛ بلکه آن‌ها خودشان به خود بد کردند.{این عبارت به آیۀ 146 سورۀ انعام (ص147) اشاره می‌کند، که در آن آیه، خوردن گوشت بعضی حیوانات و پیه و چربی گاو و گوسفند نیز برای یهودیان حرام اعلام شده بود.} 118



بااین‌‌همه، کسانی که از سرِ ندانم‌کاری، خطایی کرده‌اند و ‌بعد از آن، توبه کرده و سراغ جبرانِ گذشته رفته‌اند، خدا با آنان از این به‌بعد، آمرزنده و مهربان رفتار خواهد کرد. 119



ابراهیم، یک‌تنه‌ یک امّت بود و در پیشگاه خدا، فروتن و میانه‌رو بود و هرگز بت‌ نپرستید. 120



شکرگزار نعمت‌های خدا هم بود. پس خدا او را انتخاب کرد و در راه درست زندگی گذاشت. 121



به او در دنیا خوبی عطا کردیم و در آخرت از شایستگان برتر خواهد بود.{منظور از شایستگانِ برتر، محمد و آل‌محمد هستند؛ وگرنه حضرت ابراهیم و سایر پیامبران در همین دنیا جزو شایستگان بوده‌اند.} 122



سپس، به تو این‌طور وحی کردیم: «دنباله‌روِ دین ابراهیمِ حق‌گرا و میانه‌رو باش؛ چراکه او هرگز بت نپرستید.» 123



در ضمن،دستور ممنوع‌بودن ماهیگیری در روزهای شنبه فقط برای آزمایش یهودیان بود؛ولی آن‌ها با این دستور به مخالفت برخاستند! خدا در روز قیامت،به‌خاطر سرپیچی‌ هایشان، آن‌ها را محاکمه می‌کند. 124



ای پیامبر، مردم را همیشه با دلیل قانع‌کننده و نصیحت دلسوزانه، به راه خدا دعوت کن. همچنین، با بهترین روش، با آن‌ها به بحث و مناظره بنشین. البته خدا بهتر می‌داند حال آن‌هایی را که از راهش به‌در شده‌اند یا در راه درست هستند. 125



اگر کارتان با مشرکان به دعوا کشید و قصد انتقام‌گرفتن داشتید، به همان ‌‌اندازه‌ای که آزارتان رسانده‌اند، تنبیهشان‌ کنید. البته اگر می‌توانید، باز صبوری کنید؛ زیرا این رفتار برازندۀ صابران است. 126



بله، ای ‌پیامبر، صبوری کن! البته تو بدون ‌کمک خدا، نمی‌توانی صبور باشی. از گمراهی بت‌پرست‌ها هم غم نخور و از نقشه‌هایی که می‌کشند، دلگیر نشو؛ 127



زیرا خدا در کنار کسانی است که صبر و حوصله می‌کنند و نیز در کنار نیکوکاران است. 128

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 97:20

مشخصات

سایر مشخصات

تصاویر

پایگاه قرآن