- 3918
- 1000
- 1000
- 1000
قسمت 1 - بسم الله الرحمن الرحیم
در این برنامه آقای محمدتقی فیاض بخش به ترجمه و شرح بسم الله الرحمن الرحیم می پردازند .
جامعیت و اطلاق بسم الله در سوره حمد نسبت به باقی سور
اگر چه حقیقت بسم الله در آغاز هر سوره از سوره های قرآن غیر از آن حقیقت بسم الله در سوره های دیگر است، ولکن این حقیقت در بسم الله در سوره حمد از جامعیت و اطلاقی نسبت به باقی سور برخوردار است. و این به جهت خصوصیتی است که در نفس سوره حمد است که مشتمل بر تمامی سلسله وجود و دو قوس نزول و صعود از آغاز تا انجام است، همچنان که در روایت آمده است که آنچه در قرآن است در سوره حمد جمع است .
و از آنجا که بسم الله در سوره حمد بیان آغاز اصل وجود و مراتب آن است، و همه دائره هستی که بنحو تفصیل در سوره فاتحه است، این معنی بنحو جمع در بسم الله موجود است. قهرا بسم الله در سوره حمد جامع حقیقت بسم الله در سایر سور است که برای آغاز یک مرتبه از مراتب وجود است.
و این بدین جهت است که دو قوس از صعود و نزول هستی بنحو تفصیل از الحمدلله تا مالک یوم الدین بنحو تفصیل بیان شده است که از عالم حمد مطلق و تعین اول غیبی آغاز، و به مقام ربوبیت و تربیت عالمین به رحمانیت و رحیمیت حق ادامه می یابد، تا آنکه به قبضه مالکیت خود جمیع اجزاء وجود را قبض کند و به مقام غیب ارجاع نماید.
چنانکه از ایاک نعبد به بیان میان حالات و مقامات عبد است. و این معنی در الله الرحمین الرحیم بنحو جمع و در بسم بنحو جمع الجمع موجود است که توضیح آن در مباحث بعد خواهد آمد. اشاء الله.
بنابراین این بسم الله که در سوره حمد است از حیث جمع و تفصیل عبارتست از فیض مقدس اطلاقی، و مشیت مطلقه او، و اسم اعظم الهی که منطبق بر انسان کامل است که تمام سلسله وجود از غیب و شهود را در برمی گیرد، و همگی در تحت تربیت او واقعند.
ام بسم الله در دیگر سوره تعین های این بسم الله، و از مراتب این بسم الله خواهند بود. چنانکحه بسم الله ای که برای آغاز کاری از کارها گفته می شود؛ مانند خوردن و آشامیدن، تعینی از این اسم مطلق است، و قهرا آن اسمی که در آن بکار رفته اسم اعظم نخواهد بود، و با بسم الله در آغاز سوره حمد متفاوت است.
ترتیب بسم الله بر اساس تربیت عالم:
از اسرار در بسم الله الرحمن الرحیم انطباق تربیت حروف آن با ترتیب عوالم وجود است، بلکه بقول سید حیدر آملی ممکن است بالعکس، تربیت عالم بر اساس ترتیب بسم الله بوده باشد.
به این بیان که همچنان که بسم الله مشتمل بر نوزده حرف مکتوب است، عالم نیز مترتب بر نوزده مرتبه کلیه است که هر یک مشتمل بر جزئیاتی غیر متناهیه است که از آن عوالم کلیه به عالم جبروت، ملکوت، عرش، کرسی، سماوات السبع، عناصر اربعه و موالید ثلاثه یاد می کنند، که مجموع این عوامل هجده گانه با عالم انسانی که باعتبار شرف و آن نسبت به باقی عوالم، عالمی جدا محسوب می شود، عوالم نوزده گانه را تشکیل می دهند.
و به اعتبار حروف مقطعه در بسم الله مجموع به بیست و دو حرف می رسد که آن سه حرف تفصیل عوامل بر سر عالم منقسم می شود.
اما سر این انطباق این است که همچنان که گفته شد ظهور وجود به بسم الله الرحمن الرحیم است و مرتبه بسم الله که مرتبه مشیت مطلقه و اسم اعظم است مرتبه علیت برای عالم وجود را داراست، و مناسب بین علت و معلول اقتضاء دارد که بین عالم و بین بسم الله مناسب موجود باشد، و تربیت عالم بر اساس ترتیب حقایق موجود در حروف بسم الله مناسبت موجود باشد، و ترتیب عالم بر اساس ترتیب حقایق موجود در حروف بسم الله بوده باشد.
و این مطلب که ظهور وجود به بسم الله همان مشیت مطلقه است مطابق با بعضی از روایات است چنانکه در توحید صدوق آمده است ان الله خلق المشیه بنفسها و خلق الاشیاء بالمشیه(100) و همچنین در بعضی از روایات از امام رضا (روحی له الفداء) آمده است: یا یونس اتعلم ما المشیه؟ قال: لا، قال: هی الذکر الاول...
و از اسرار دیگر در عدد نوزده که تعداد حروف به بسم الله است تطابق آن با انیباء عظام است زیرا عالم نیز بر مدار هفت نفر از انبیاء عظام که قطب عالم محسوب می شوند، از آدم و نوح و ابراهیم و داود و موسی و عیسی و محمد (صلوات علیهم) و دوازده نفر از اولیاء که همان اوصیاء نبی خاتم هستند، دور می زند که این تعداد منطبق به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است که همان نوزده است.
و همچنین این تعداد منطبق بر قوای موجود در انسان، از حواس پنجگانه ظاهره، و حواس پنجگانه باطنه، و دو قوه شهوت و غضب، و قوای هفتگانه نباتی است که مجموع بعد حروف در بسم الله یعنی عدد نوزده است.
و در میان اهل معنا استبعادی ندارد که میان این امور و حروف در بسم الله ارتباط و سنخیتی موجود باشد که این ارتباط موجب این تطابق شده است.
جامعیت و اطلاق بسم الله در سوره حمد نسبت به باقی سور
اگر چه حقیقت بسم الله در آغاز هر سوره از سوره های قرآن غیر از آن حقیقت بسم الله در سوره های دیگر است، ولکن این حقیقت در بسم الله در سوره حمد از جامعیت و اطلاقی نسبت به باقی سور برخوردار است. و این به جهت خصوصیتی است که در نفس سوره حمد است که مشتمل بر تمامی سلسله وجود و دو قوس نزول و صعود از آغاز تا انجام است، همچنان که در روایت آمده است که آنچه در قرآن است در سوره حمد جمع است .
و از آنجا که بسم الله در سوره حمد بیان آغاز اصل وجود و مراتب آن است، و همه دائره هستی که بنحو تفصیل در سوره فاتحه است، این معنی بنحو جمع در بسم الله موجود است. قهرا بسم الله در سوره حمد جامع حقیقت بسم الله در سایر سور است که برای آغاز یک مرتبه از مراتب وجود است.
و این بدین جهت است که دو قوس از صعود و نزول هستی بنحو تفصیل از الحمدلله تا مالک یوم الدین بنحو تفصیل بیان شده است که از عالم حمد مطلق و تعین اول غیبی آغاز، و به مقام ربوبیت و تربیت عالمین به رحمانیت و رحیمیت حق ادامه می یابد، تا آنکه به قبضه مالکیت خود جمیع اجزاء وجود را قبض کند و به مقام غیب ارجاع نماید.
چنانکه از ایاک نعبد به بیان میان حالات و مقامات عبد است. و این معنی در الله الرحمین الرحیم بنحو جمع و در بسم بنحو جمع الجمع موجود است که توضیح آن در مباحث بعد خواهد آمد. اشاء الله.
بنابراین این بسم الله که در سوره حمد است از حیث جمع و تفصیل عبارتست از فیض مقدس اطلاقی، و مشیت مطلقه او، و اسم اعظم الهی که منطبق بر انسان کامل است که تمام سلسله وجود از غیب و شهود را در برمی گیرد، و همگی در تحت تربیت او واقعند.
ام بسم الله در دیگر سوره تعین های این بسم الله، و از مراتب این بسم الله خواهند بود. چنانکحه بسم الله ای که برای آغاز کاری از کارها گفته می شود؛ مانند خوردن و آشامیدن، تعینی از این اسم مطلق است، و قهرا آن اسمی که در آن بکار رفته اسم اعظم نخواهد بود، و با بسم الله در آغاز سوره حمد متفاوت است.
ترتیب بسم الله بر اساس تربیت عالم:
از اسرار در بسم الله الرحمن الرحیم انطباق تربیت حروف آن با ترتیب عوالم وجود است، بلکه بقول سید حیدر آملی ممکن است بالعکس، تربیت عالم بر اساس ترتیب بسم الله بوده باشد.
به این بیان که همچنان که بسم الله مشتمل بر نوزده حرف مکتوب است، عالم نیز مترتب بر نوزده مرتبه کلیه است که هر یک مشتمل بر جزئیاتی غیر متناهیه است که از آن عوالم کلیه به عالم جبروت، ملکوت، عرش، کرسی، سماوات السبع، عناصر اربعه و موالید ثلاثه یاد می کنند، که مجموع این عوامل هجده گانه با عالم انسانی که باعتبار شرف و آن نسبت به باقی عوالم، عالمی جدا محسوب می شود، عوالم نوزده گانه را تشکیل می دهند.
و به اعتبار حروف مقطعه در بسم الله مجموع به بیست و دو حرف می رسد که آن سه حرف تفصیل عوامل بر سر عالم منقسم می شود.
اما سر این انطباق این است که همچنان که گفته شد ظهور وجود به بسم الله الرحمن الرحیم است و مرتبه بسم الله که مرتبه مشیت مطلقه و اسم اعظم است مرتبه علیت برای عالم وجود را داراست، و مناسب بین علت و معلول اقتضاء دارد که بین عالم و بین بسم الله مناسب موجود باشد، و تربیت عالم بر اساس ترتیب حقایق موجود در حروف بسم الله مناسبت موجود باشد، و ترتیب عالم بر اساس ترتیب حقایق موجود در حروف بسم الله بوده باشد.
و این مطلب که ظهور وجود به بسم الله همان مشیت مطلقه است مطابق با بعضی از روایات است چنانکه در توحید صدوق آمده است ان الله خلق المشیه بنفسها و خلق الاشیاء بالمشیه(100) و همچنین در بعضی از روایات از امام رضا (روحی له الفداء) آمده است: یا یونس اتعلم ما المشیه؟ قال: لا، قال: هی الذکر الاول...
و از اسرار دیگر در عدد نوزده که تعداد حروف به بسم الله است تطابق آن با انیباء عظام است زیرا عالم نیز بر مدار هفت نفر از انبیاء عظام که قطب عالم محسوب می شوند، از آدم و نوح و ابراهیم و داود و موسی و عیسی و محمد (صلوات علیهم) و دوازده نفر از اولیاء که همان اوصیاء نبی خاتم هستند، دور می زند که این تعداد منطبق به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است که همان نوزده است.
و همچنین این تعداد منطبق بر قوای موجود در انسان، از حواس پنجگانه ظاهره، و حواس پنجگانه باطنه، و دو قوه شهوت و غضب، و قوای هفتگانه نباتی است که مجموع بعد حروف در بسم الله یعنی عدد نوزده است.
و در میان اهل معنا استبعادی ندارد که میان این امور و حروف در بسم الله ارتباط و سنخیتی موجود باشد که این ارتباط موجب این تطابق شده است.