- 1322
- 1000
- 1000
- 1000
قسمت 4 - صحیح خوانی قرآن
در این برنامه آقای محمد مهدی بحرالعلوم به موضوع صحیح خوانی و اهمیت آن در حفظ قرآن می پردازند .
برای آنکه فرد بتواند به طور خودجوش به حفظ قرآن اقدام کند، نیازمند دانش درباره علوم پیشنیاز، روش اصولی حفظ قرآن و شناخت خود و سبک یادگیری خویش است. بدون آگاهی از موارد پیشگفته، امر حفظ قرآن بسیار دشوار یا ناممکن میشود. در اینجا به توضیح موارد پیشین میپردازیم:
1. رفتار ورودی
رفتار ورودی یا هدف ورودی به آمادگیهای فرد برای یادگیری هدفهای آموزشی (نهایی و بین راه) اشاره میکند؛ یعنی آنچه را یادگیرنده پیشتر آموخته که برای یادگیری مطالب تازه، پیشنیاز بهشمار میرود و همچنین کلیه تجارب مثبت و منفی حاصل از آموختههای پیشین او را که بر یادگیری مطلب تازه مؤثرند، رفتارهای ورودی او مینامیم. علت نامگذاری این آمادگی به رفتار ورودی آن است که یادگیرنده در روز نخست یادگیری موضوع تازه، با آن آمادگی وارد کلاس درس میشود.
آشنایی پیشین فرد با علومی که یاد گرفتن آنها پیشنیاز حفظ قرآن بهشمار میرود، گام مقدماتی در مسیر حفظ قرآن است. برخی از دانشهای پیشنیاز حفظ قرآن عبارت است از:
روخوانی و روانخوانی قرآن
شرط اساسی حفظ قرآن، مهارت در روخوانی و روانخوانی آن است. هرچند ممکن است افرادی بتوانند صرفاً با شنیدن آیات قرآن آنها را حفظ کنند، این امر اولاً در مورد تمام قرآن به ندرت اتفاق میافتد و ثانیاً بنا به نظریه رمز دوگانه، اطلاعاتی که قابلرمزگردانی به هر دو صورت تصویری و کلامی هستند، آسانتر آموخته میشوند و شاید به همین دلیل است که توضیح کلامی مطالب همراه با شکل و نمودار به یادگیری و یادآوری مطالب، بیشتر کمک میکند؛ پس برای آنکه بتوان آیات قرآن را به صورت تصویری رمزگردانی کرد، لازم است فرد توانایی روخوانی و روانخوانی قرآن کریم را داشته باشد.
تجوید قرآن
علم تجوید در حفظ کردن صحیح قرآن خیلی مؤثر است و باعث میشود تا حافظ راحتتر قرآن را حفظ کند. کسانی که با تجوید آشنا هستند، موقع خواندن دیگر مکث نمیکنند که آیا این آیه «اخفاء» دارد یا «ادغام» بلکه به طور ناخودآگاه و به دلیل تکرار، بر قواعد تجوید مسلطند.
تسلط بر قواعد تجوید باعث میشود تا فرد در مرحله بازیابی، توان خود را فقطصرف یادآوری مطالب ذخیره شده در حافظه کرده، از صرف آن در دقت در رعایت تجوید پیشگیری کند.
صرف و نحو
یکی از مواردی که در حفظ کردن قرآن باید مورد توجه گیرد، به خاطر سپردن اِعراب و حرکات حروف (نحو) است. بر کسانی که در حفظ قرآن فعالیت کردهاند پوشیده نیست که برخی اشکالات، در حفظ کردن این کلمات پیش میآید؛ مانند:
اعراب حرف «راء» در کلمات: اَمْرِکُمْ، اَمْرُکُمْ، اَمْرَکُمْ
و یا اعراب حرف «تاء» در کلمات: جنّاتٌ، جنّاتٍ
و همچنین اعراب «باء» در کلمات: رَبُّنا، رَبِّنا، رَبَّنا
و یا تفاوت در ساختمان کلمات (صرف)، مانند:
«لَنْ یَتَمَنَّوْهُ» با «لا یَتَمَنَّوْنَهُ»
«و ما اللّهُ بِغافل عمّا تعملون» با «و ما اللّهُ بغافل عمّا یعملون»
با یادگیری مختصری از قواعد صرف و نحو عربی به راحتی میتوان بر همه این موارد احاطه کامل یافت بدون اینکه لازم باشد تکتک آنها را به ذهن سپرد. به کمک این عامل میتوان از فشار وارد بر نیروی حافظه کاسته، مقداری از بار حفظ را به دیگر عوامل محوّل کرد.
2. آشنایی با فرآیندهای شناختی حافظه
به طور طبیعی، حفظ قرآن کریم نیز همچون سایر مطالب حفظ کردنی متوقف بر آشنایی با فرایندهای حافظه است.
از لحظهای که تأثرات حسّی به وسیله گیرندهها دریافت میشوند تا زمانی که از حافظه کوتاهمدت میگذرند و به حافظه درازمدت منتقل میشوند و یادگیری کامل میشود، فرایندهای مهمی جریان مییابند. از آنجا که این فرایندها به دانستن یا شناخت مربوط میشوند، به آنها فرایندهای شناختی حافظه میگویند. این فرایندها را میتوان در سه دسته تکرار یا مرور، بسط یا گسترش و سازماندهی قرار داد.
عدم آشنایی افراد با فرایندهای شناختی حافظه باعث میشود که فرد با وجود کوشش و صرف کردن وقت بسیار، احساس کند که پیشرفت قابل ملاحظهای در این امر ندارد و این خود باعث دلسردی و رها کردن بقیه کار میشود. با توجه به اهمیت این فرایندها، در ادامه این نوشتار آنها را بررسی خواهیم کرد.
3. فراشناخت
اصطلاح فراشناخت، «به دانش ما درباره فرایندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری گفته میشود».
دمبو (1994) میگوید: دانشِ فراشناخت به سه چیز اشاره میکند:
1.دانش مربوط به خود یادگیرنده (مانند آگاهی از رجحانها، علاقهها، نقاط قوت، نقاط ضعف، و عادتهای مطالعه)؛
2.دانش مربوط به تکلیف یادگیری (از جمله اطلاعات مربوط به دشواری تکالیف گوناگون و مقدار کوشش مورد نیاز برای انجام تکالیف تحصیلی)؛
3.دانش مربوط به راهبردها (استراتژیها)ی یادگیری و چگونگی استفاده از آنها.
بر این اساس، فردی که به حفظ قرآن اقدام میکند، باید دانشِ فراشناخت داشته باشد تا: اولاً نقاط قوت و ضعف خود را در حفظ کردن بشناسد؛ عادتهای خود را در مطالعه تشخیص دهد و بداند که به طور مثال در چه زمانی از روز آمادگی بیشتری برای مطالعه و حفظ قرآن دارد. ترجیح میدهد از چه نوع قرآن و با چه خطی برای مطالعه و حفظ قرآن استفاده کند. علاقه دارد قرآن را به سرعت یا با تأنی و در طول زمان بیشتری حفظ کند و... .
ثانیاً سورههای آسان و دشوار را برای حفظ قرآن از یکدیگر تمیز داده، بداند که برای حفظ هر یک به چه میزان کوشش نیازمند است.
ثالثاً با راهبردهای شناختی حفظ قرآن همچون تکرار و مرور، سازماندهی و... آشنا شده، بداند که چگونه میتواند با استفاده از آنها قرآن را به گونهای درستتر و بادوامتر حفظ کند.
ب. انگیزش
اصطلاح انگیزش را میتوان عامل نیرودهنده، هدایت کننده، و نگهدارنده رفتارتعریف کرد. گیج و برلایز (1984) انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کردهاند. یادگیرندگان خودجوش و باانگیزه، بسیاری از تکالیف خود را جالب توجه میدانند؛ چون آنها برای نفس یادگیری ارزش قائلند، نه اینکه کاری را صرفاً در مقابل دیگران خوب انجام دهند؛ اما حتی اگر آنان به طور ذاتی برای انجام تکلیفی مشخص برانگیخته نشوند، برای استفاده بردن از آن تکلیف جدیّت به خرج میدهند. آنان خود میدانند که چرا مطالعه میکنند؛ بنابراین، رفتارها و گزینشهای آنان جنبه آگاهانه دارد و از سوی دیگران تعیین نمیشود؛ بنابراین، فردی که در وادی حفظ قرآن گام مینهد،باید انگیزش سطح بالایی داشته باشد تا نیروی لازم را برای پیمودن این مسیر کسب، و آن را در جهت نیل به خواسته خود صرف کند و مطالبی را که در طول زمان حفظ کرده، در حافظه خود نگهدارد.
توجه به امور ذیل میتواند انگیزش فرد را در جهت حفظ قرآن افزایش داده، نیروی او را برای پیمودن این مسیر دشوار تأمین کند:
1. اهمیت حفظ قرآن
نخستین عاملی که انگیزه فرد را برای حفظ قرآن تقویت میکند، این است که بداند برای چه قرآن را حفظ میکند. اگر او از این راز آگاه نباشد، ممکن است با زمزمههایی همچون:
با وجود انواع قرآن و نرمافزارهای گوناگون قرآنی چه نیازی به حفظ قرآن احساس میشود؟
مسیر حفظ قرآن مسیری طولانی است؛ بهتر نیست وقت گرانبها صرف اموری ارزشمندتر شود؟
پس از حفظ قرآن ممکن است دچار فراموشی شویم؛ بنابراین، بهتر است از آغاز وارد این عرصه نشویم و...
که از سوی خود فرد یا دیگران مطرح میشود، انگیزه خود را از دست بدهد و کار را آغاز نکند یا ناتمام رها سازد.
بر این اساس، در آغاز باید بدانیم حفظ قرآن چه اهمیتی دارد تا خود را بدان ملزم سازیم.
موارد ذیل نشاندهنده گوشهای از اهمیت حفظ قرآن کریم است:
اهتمام معصومانعلیهمالسلام به حفظ قرآن
این موضوع که رسول خداصلیاللهعلیهوآله و امامان معصومعلیهمالسلام برای حفظ قرآن اهمیت قائل میشدند، از مهمترین نشانههای اهمیت آن است. خداوند متعال در آیه 6 سوره اعلی نگرانی فرستاده خویش را از فراموش کردن قرآن برطرف ساخته، میفرماید:
«سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی؛ هرگز نگران فراموش کردن آیات الاهی مباش»، آن کس که این آیات بزرگ را برای هدایت انسانها بر تو فرستاده، هم او نگهبان آنها است. آری او نقش این آیات را در سینه پاک تو ثابت میدارد؛ به طوری که هرگز گرد و غبار نسیان بر آن نخواهد نشست.
حضرت نیز آیات الاهی را بر امیرمؤمنانعلیهالسلام قرائت میکرد و از خداوند عزوجل میخواست که فهم و حفظ آیات را به علی نیز بیاموزد. آن امام نیز هیچیک از آیات را فراموش نکرد.
امام علیعلیهالسلام نیز دیگران را به قرائت و حفظ قرآن وا میداشت. در روایتی نقل شده که حضرت بر مردی گذشت که به دیگران لگد میزد. فرمود: ای جوان! اگر قرآن قرائت میکردی برای تو بهتر بود. گفت: دوست دارم چیزی از قرآن را به خوبی بیاموزم؛ ولی ناتوانم. حضرت فرمود: به من نزدیک شو. آنگاه به آهستگی سخنی به گوش او خواند؛ پس خداوند همه قرآن را در قلب او تصویر، و او نیز همه آن را حفظ کرد.
اهتمام اولیای دین به حفظ قرآن نشاندهنده آن است که قرآن باید به جان انسان نفوذ کند تا تأثیر لازم را پدید آورد. به قول اقبال:
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
بیتوجهی به حفظ قرآن به این دلیل که میتوان به قرآن و نرمافزارهای قرآنی مراجعه کرد، به این استدلال میماند که فردی درباره رشته تخصصی خود هیچ نمیداند و ادّعا میکند که برای یافتن هر مطلب، کتابهای بسیاری موجود است و میتوان به آنها مراجعه کرد.
درخواست توفیق حفظ قرآن از خدا
دعا و درخواست از خداوند برای توفیق در حفظ قرآن نشانه دیگری از اهمیت به یادسپاری کلام الاهی است. معصومانعلیهمالسلام دعاهایی را برای توفیق در این امر خطیر به ما آموزش دادهاند که به طور نمونه به یک مورد اشاره میشود:
«... اسألک یا اللّه یا رحمان بجلالک و بنور وجهک ان تلزم قلبی بحفظ کتابک کما علّمتنی...»
«... ای اللّه و ای رحمان! به حق جلال و نور رویت از تو درخواست میکنم همانگونه که کتابت را به من آموختی، دلم را نیز به حفظ آن ملزم فرمایی...»
خداوند متعالی نیز دعای چنین افرادی را که افزون بر دعا، به قرائت مداوم قرآن نیز اهتمام میورزند، اجابت، و حفظ آن را بر ایشان آسان میکند:
«... یحفظه امته فیقرؤه قیاماً و قعوداً و مشاةً و علی کل الاحوال یسهّل اللّه حفظه علیهم...»
«... امت او (پیامبرصلیاللهعلیهوآله ) قرآن را حفظ، و در حال ایستاده و نشسته و در حرکت و در هر حال آن را قرائت میکنند. خداوند نیز حفظ آن را بر ایشان تسهیل میکند...»
اجر فراوان حافظ قرآن
در نظر گرفتن پاداش فراوان برای به یاد سپاری آیات قرآن تأییدی دیگر بر اهمیت حفظ قرآن است. امام صادقعلیهالسلام محشور شدن با ابرار را نتیجه تلاش فرد برای حفظ و عمل به کتاب الاهی میداند. «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الکرام البررة».
«حافظ قرآن که به آن عمل کند، با فرستادگان بزرگوار الاهی و نیکان خواهد بود». حتی در بیان معصومانعلیهمالسلام حفظ هر سوره، پاداش مخصوص به خود را دارد و فراموشی هر سوره نیز مایه سلب درجهای به شمار آمده است.
ابیبصیر از امام صادقعلیهالسلام نقل میکند که فرمود: «کسی که سورهای از قرآن را فراموش کند، آن سوره (در قیامت) برای او به شکلی زیبا و درجهای رفیع ظاهر میشود؛ آنگاه که آن را میبیند میگوید: تو کیستی؟ چه زیبا هستی! ای کاش برای من بودی! پاسخ میدهد: مرا نمیشناسی؟ من آن سوره هستم (که فراموشم کردی). اگر فراموشم نمیکردی، تو را به این مکان رفعت میبخشیدم».
خداوند بزرگ، تفاوتهای فردی و نقاط ضعف افراد را در حفظ قرآن از نظر دور نمیدارد و برای کسانی که با زحمت به حفظ قرآن همت میگمارند، پاداشی دو چندان در نظر گرفته است:
«عن الفضیل قال سمعت اباعبداللّهعلیهالسلام یقول ان الذی یعالج القرآن لیحفظه بمشقه منه و قلّه حفظ له اجران؛ کسی که با قرآن ممارست داشته باشد تا آن را حفظ کند و دشواری حافظه اندک را تحمل کند، از دو پاداش بهرهمند میشود».
بر این اساس، فردی که عزم حفظ قرآن کرده، از این حقیقت آگاه است که گام در مسیر رسول خدا و اولیای الاهی نهاده و در مسیر نیل به پاداش بیکران خداوند حرکت میکند. این توجه عزم او را برای پیمودن راه تا آخر مصمّمتر خواهد ساخت.
2. احساس کامیابی
مشوّقها و تقویتکنندهها به دو دسته کلی بیرونی و درونی تقسیم میشوند. تقویتکنندههای بیرونی که مبنای انگیزش بیرونی را تشکیل میدهند، به انواعپدیدهها، اشیا و رویدادهایی که خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جایزه، پول، و... گفته میشود. در مقابل، تقویتکنندههای درونی که اساس انگیزش درونی بهشمار میآیند عواملی هستند که کنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضای حاصل از کسب توفیق در رسیدن به هدف ناشی میشوند؛ بهطور نمونه، وقتی که یادگیرنده احساس میکند در موضوعی که برای یادگیری آن بسیار کوشیده، پیشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شایستگی میکند که این احساس، پیامدهای انگیزشی دارد و برای او در یادگیری بیشتر نقش مشوّق را ایفا میکند. اینگونه انگیزش به هیچ نوع منبع تقویت از بیرون فرد نیاز ندارد و خود یادگیرنده سرچشمه آن به شمار میآید؛ از این رو، در حفظ قرآن نیز باید مشوقها جنبه درونی یابد و فرد با احساس رضا از توفیق، انگیزه لازم را برای ادامه کار به دست آورد. به این منظور لازم است گامهای آغازین در حفظ قرآن به گونهای برداشته شود که از همان آغاز، کامیابی در آن احساس شود؛ پس باید در آغاز نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:
تنظیم برنامه حفظ از ساده به دشوار
آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث میشود که فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه کافی توفیق به دست آورد. این کسب توفیق اولیه انگیزش یادگیرنده را برای یادگیریهای بیشتر افزایش میدهد و بر آمادگی او میافزاید؛ بنابراین، بهتر است در ابتدا از آیات و سورههایی با سطح دشواری پایینتر آغاز کنید.
آغاز از زمانهای کوتاه
حفظ قرآن را از زمانهای کوتاه آغاز کرده، به تدریج بر زمان آن بیفزایید تا دچار خستگی و دلزدگی نشوید.
آغاز از سورههای کوچک
در حفظ قرآن باید از کم و سورههای کوچک آغاز کرد؛ چون سورهای مانند بقره به سبب طولانی بودنش ممکن است برای خیلیها خستگی و ملامت آورد و خدای ناکرده ایشان را از ادامه راه منصرف کند؛ بنابراین، باید از جزء سیام که سورههای کوچک دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز کنیم که البته خود تمرینی برای روی آوردن به سورههای بزرگ و بزرگتر است.
برای آنکه فرد بتواند به طور خودجوش به حفظ قرآن اقدام کند، نیازمند دانش درباره علوم پیشنیاز، روش اصولی حفظ قرآن و شناخت خود و سبک یادگیری خویش است. بدون آگاهی از موارد پیشگفته، امر حفظ قرآن بسیار دشوار یا ناممکن میشود. در اینجا به توضیح موارد پیشین میپردازیم:
1. رفتار ورودی
رفتار ورودی یا هدف ورودی به آمادگیهای فرد برای یادگیری هدفهای آموزشی (نهایی و بین راه) اشاره میکند؛ یعنی آنچه را یادگیرنده پیشتر آموخته که برای یادگیری مطالب تازه، پیشنیاز بهشمار میرود و همچنین کلیه تجارب مثبت و منفی حاصل از آموختههای پیشین او را که بر یادگیری مطلب تازه مؤثرند، رفتارهای ورودی او مینامیم. علت نامگذاری این آمادگی به رفتار ورودی آن است که یادگیرنده در روز نخست یادگیری موضوع تازه، با آن آمادگی وارد کلاس درس میشود.
آشنایی پیشین فرد با علومی که یاد گرفتن آنها پیشنیاز حفظ قرآن بهشمار میرود، گام مقدماتی در مسیر حفظ قرآن است. برخی از دانشهای پیشنیاز حفظ قرآن عبارت است از:
روخوانی و روانخوانی قرآن
شرط اساسی حفظ قرآن، مهارت در روخوانی و روانخوانی آن است. هرچند ممکن است افرادی بتوانند صرفاً با شنیدن آیات قرآن آنها را حفظ کنند، این امر اولاً در مورد تمام قرآن به ندرت اتفاق میافتد و ثانیاً بنا به نظریه رمز دوگانه، اطلاعاتی که قابلرمزگردانی به هر دو صورت تصویری و کلامی هستند، آسانتر آموخته میشوند و شاید به همین دلیل است که توضیح کلامی مطالب همراه با شکل و نمودار به یادگیری و یادآوری مطالب، بیشتر کمک میکند؛ پس برای آنکه بتوان آیات قرآن را به صورت تصویری رمزگردانی کرد، لازم است فرد توانایی روخوانی و روانخوانی قرآن کریم را داشته باشد.
تجوید قرآن
علم تجوید در حفظ کردن صحیح قرآن خیلی مؤثر است و باعث میشود تا حافظ راحتتر قرآن را حفظ کند. کسانی که با تجوید آشنا هستند، موقع خواندن دیگر مکث نمیکنند که آیا این آیه «اخفاء» دارد یا «ادغام» بلکه به طور ناخودآگاه و به دلیل تکرار، بر قواعد تجوید مسلطند.
تسلط بر قواعد تجوید باعث میشود تا فرد در مرحله بازیابی، توان خود را فقطصرف یادآوری مطالب ذخیره شده در حافظه کرده، از صرف آن در دقت در رعایت تجوید پیشگیری کند.
صرف و نحو
یکی از مواردی که در حفظ کردن قرآن باید مورد توجه گیرد، به خاطر سپردن اِعراب و حرکات حروف (نحو) است. بر کسانی که در حفظ قرآن فعالیت کردهاند پوشیده نیست که برخی اشکالات، در حفظ کردن این کلمات پیش میآید؛ مانند:
اعراب حرف «راء» در کلمات: اَمْرِکُمْ، اَمْرُکُمْ، اَمْرَکُمْ
و یا اعراب حرف «تاء» در کلمات: جنّاتٌ، جنّاتٍ
و همچنین اعراب «باء» در کلمات: رَبُّنا، رَبِّنا، رَبَّنا
و یا تفاوت در ساختمان کلمات (صرف)، مانند:
«لَنْ یَتَمَنَّوْهُ» با «لا یَتَمَنَّوْنَهُ»
«و ما اللّهُ بِغافل عمّا تعملون» با «و ما اللّهُ بغافل عمّا یعملون»
با یادگیری مختصری از قواعد صرف و نحو عربی به راحتی میتوان بر همه این موارد احاطه کامل یافت بدون اینکه لازم باشد تکتک آنها را به ذهن سپرد. به کمک این عامل میتوان از فشار وارد بر نیروی حافظه کاسته، مقداری از بار حفظ را به دیگر عوامل محوّل کرد.
2. آشنایی با فرآیندهای شناختی حافظه
به طور طبیعی، حفظ قرآن کریم نیز همچون سایر مطالب حفظ کردنی متوقف بر آشنایی با فرایندهای حافظه است.
از لحظهای که تأثرات حسّی به وسیله گیرندهها دریافت میشوند تا زمانی که از حافظه کوتاهمدت میگذرند و به حافظه درازمدت منتقل میشوند و یادگیری کامل میشود، فرایندهای مهمی جریان مییابند. از آنجا که این فرایندها به دانستن یا شناخت مربوط میشوند، به آنها فرایندهای شناختی حافظه میگویند. این فرایندها را میتوان در سه دسته تکرار یا مرور، بسط یا گسترش و سازماندهی قرار داد.
عدم آشنایی افراد با فرایندهای شناختی حافظه باعث میشود که فرد با وجود کوشش و صرف کردن وقت بسیار، احساس کند که پیشرفت قابل ملاحظهای در این امر ندارد و این خود باعث دلسردی و رها کردن بقیه کار میشود. با توجه به اهمیت این فرایندها، در ادامه این نوشتار آنها را بررسی خواهیم کرد.
3. فراشناخت
اصطلاح فراشناخت، «به دانش ما درباره فرایندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری گفته میشود».
دمبو (1994) میگوید: دانشِ فراشناخت به سه چیز اشاره میکند:
1.دانش مربوط به خود یادگیرنده (مانند آگاهی از رجحانها، علاقهها، نقاط قوت، نقاط ضعف، و عادتهای مطالعه)؛
2.دانش مربوط به تکلیف یادگیری (از جمله اطلاعات مربوط به دشواری تکالیف گوناگون و مقدار کوشش مورد نیاز برای انجام تکالیف تحصیلی)؛
3.دانش مربوط به راهبردها (استراتژیها)ی یادگیری و چگونگی استفاده از آنها.
بر این اساس، فردی که به حفظ قرآن اقدام میکند، باید دانشِ فراشناخت داشته باشد تا: اولاً نقاط قوت و ضعف خود را در حفظ کردن بشناسد؛ عادتهای خود را در مطالعه تشخیص دهد و بداند که به طور مثال در چه زمانی از روز آمادگی بیشتری برای مطالعه و حفظ قرآن دارد. ترجیح میدهد از چه نوع قرآن و با چه خطی برای مطالعه و حفظ قرآن استفاده کند. علاقه دارد قرآن را به سرعت یا با تأنی و در طول زمان بیشتری حفظ کند و... .
ثانیاً سورههای آسان و دشوار را برای حفظ قرآن از یکدیگر تمیز داده، بداند که برای حفظ هر یک به چه میزان کوشش نیازمند است.
ثالثاً با راهبردهای شناختی حفظ قرآن همچون تکرار و مرور، سازماندهی و... آشنا شده، بداند که چگونه میتواند با استفاده از آنها قرآن را به گونهای درستتر و بادوامتر حفظ کند.
ب. انگیزش
اصطلاح انگیزش را میتوان عامل نیرودهنده، هدایت کننده، و نگهدارنده رفتارتعریف کرد. گیج و برلایز (1984) انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کردهاند. یادگیرندگان خودجوش و باانگیزه، بسیاری از تکالیف خود را جالب توجه میدانند؛ چون آنها برای نفس یادگیری ارزش قائلند، نه اینکه کاری را صرفاً در مقابل دیگران خوب انجام دهند؛ اما حتی اگر آنان به طور ذاتی برای انجام تکلیفی مشخص برانگیخته نشوند، برای استفاده بردن از آن تکلیف جدیّت به خرج میدهند. آنان خود میدانند که چرا مطالعه میکنند؛ بنابراین، رفتارها و گزینشهای آنان جنبه آگاهانه دارد و از سوی دیگران تعیین نمیشود؛ بنابراین، فردی که در وادی حفظ قرآن گام مینهد،باید انگیزش سطح بالایی داشته باشد تا نیروی لازم را برای پیمودن این مسیر کسب، و آن را در جهت نیل به خواسته خود صرف کند و مطالبی را که در طول زمان حفظ کرده، در حافظه خود نگهدارد.
توجه به امور ذیل میتواند انگیزش فرد را در جهت حفظ قرآن افزایش داده، نیروی او را برای پیمودن این مسیر دشوار تأمین کند:
1. اهمیت حفظ قرآن
نخستین عاملی که انگیزه فرد را برای حفظ قرآن تقویت میکند، این است که بداند برای چه قرآن را حفظ میکند. اگر او از این راز آگاه نباشد، ممکن است با زمزمههایی همچون:
با وجود انواع قرآن و نرمافزارهای گوناگون قرآنی چه نیازی به حفظ قرآن احساس میشود؟
مسیر حفظ قرآن مسیری طولانی است؛ بهتر نیست وقت گرانبها صرف اموری ارزشمندتر شود؟
پس از حفظ قرآن ممکن است دچار فراموشی شویم؛ بنابراین، بهتر است از آغاز وارد این عرصه نشویم و...
که از سوی خود فرد یا دیگران مطرح میشود، انگیزه خود را از دست بدهد و کار را آغاز نکند یا ناتمام رها سازد.
بر این اساس، در آغاز باید بدانیم حفظ قرآن چه اهمیتی دارد تا خود را بدان ملزم سازیم.
موارد ذیل نشاندهنده گوشهای از اهمیت حفظ قرآن کریم است:
اهتمام معصومانعلیهمالسلام به حفظ قرآن
این موضوع که رسول خداصلیاللهعلیهوآله و امامان معصومعلیهمالسلام برای حفظ قرآن اهمیت قائل میشدند، از مهمترین نشانههای اهمیت آن است. خداوند متعال در آیه 6 سوره اعلی نگرانی فرستاده خویش را از فراموش کردن قرآن برطرف ساخته، میفرماید:
«سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی؛ هرگز نگران فراموش کردن آیات الاهی مباش»، آن کس که این آیات بزرگ را برای هدایت انسانها بر تو فرستاده، هم او نگهبان آنها است. آری او نقش این آیات را در سینه پاک تو ثابت میدارد؛ به طوری که هرگز گرد و غبار نسیان بر آن نخواهد نشست.
حضرت نیز آیات الاهی را بر امیرمؤمنانعلیهالسلام قرائت میکرد و از خداوند عزوجل میخواست که فهم و حفظ آیات را به علی نیز بیاموزد. آن امام نیز هیچیک از آیات را فراموش نکرد.
امام علیعلیهالسلام نیز دیگران را به قرائت و حفظ قرآن وا میداشت. در روایتی نقل شده که حضرت بر مردی گذشت که به دیگران لگد میزد. فرمود: ای جوان! اگر قرآن قرائت میکردی برای تو بهتر بود. گفت: دوست دارم چیزی از قرآن را به خوبی بیاموزم؛ ولی ناتوانم. حضرت فرمود: به من نزدیک شو. آنگاه به آهستگی سخنی به گوش او خواند؛ پس خداوند همه قرآن را در قلب او تصویر، و او نیز همه آن را حفظ کرد.
اهتمام اولیای دین به حفظ قرآن نشاندهنده آن است که قرآن باید به جان انسان نفوذ کند تا تأثیر لازم را پدید آورد. به قول اقبال:
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
بیتوجهی به حفظ قرآن به این دلیل که میتوان به قرآن و نرمافزارهای قرآنی مراجعه کرد، به این استدلال میماند که فردی درباره رشته تخصصی خود هیچ نمیداند و ادّعا میکند که برای یافتن هر مطلب، کتابهای بسیاری موجود است و میتوان به آنها مراجعه کرد.
درخواست توفیق حفظ قرآن از خدا
دعا و درخواست از خداوند برای توفیق در حفظ قرآن نشانه دیگری از اهمیت به یادسپاری کلام الاهی است. معصومانعلیهمالسلام دعاهایی را برای توفیق در این امر خطیر به ما آموزش دادهاند که به طور نمونه به یک مورد اشاره میشود:
«... اسألک یا اللّه یا رحمان بجلالک و بنور وجهک ان تلزم قلبی بحفظ کتابک کما علّمتنی...»
«... ای اللّه و ای رحمان! به حق جلال و نور رویت از تو درخواست میکنم همانگونه که کتابت را به من آموختی، دلم را نیز به حفظ آن ملزم فرمایی...»
خداوند متعالی نیز دعای چنین افرادی را که افزون بر دعا، به قرائت مداوم قرآن نیز اهتمام میورزند، اجابت، و حفظ آن را بر ایشان آسان میکند:
«... یحفظه امته فیقرؤه قیاماً و قعوداً و مشاةً و علی کل الاحوال یسهّل اللّه حفظه علیهم...»
«... امت او (پیامبرصلیاللهعلیهوآله ) قرآن را حفظ، و در حال ایستاده و نشسته و در حرکت و در هر حال آن را قرائت میکنند. خداوند نیز حفظ آن را بر ایشان تسهیل میکند...»
اجر فراوان حافظ قرآن
در نظر گرفتن پاداش فراوان برای به یاد سپاری آیات قرآن تأییدی دیگر بر اهمیت حفظ قرآن است. امام صادقعلیهالسلام محشور شدن با ابرار را نتیجه تلاش فرد برای حفظ و عمل به کتاب الاهی میداند. «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الکرام البررة».
«حافظ قرآن که به آن عمل کند، با فرستادگان بزرگوار الاهی و نیکان خواهد بود». حتی در بیان معصومانعلیهمالسلام حفظ هر سوره، پاداش مخصوص به خود را دارد و فراموشی هر سوره نیز مایه سلب درجهای به شمار آمده است.
ابیبصیر از امام صادقعلیهالسلام نقل میکند که فرمود: «کسی که سورهای از قرآن را فراموش کند، آن سوره (در قیامت) برای او به شکلی زیبا و درجهای رفیع ظاهر میشود؛ آنگاه که آن را میبیند میگوید: تو کیستی؟ چه زیبا هستی! ای کاش برای من بودی! پاسخ میدهد: مرا نمیشناسی؟ من آن سوره هستم (که فراموشم کردی). اگر فراموشم نمیکردی، تو را به این مکان رفعت میبخشیدم».
خداوند بزرگ، تفاوتهای فردی و نقاط ضعف افراد را در حفظ قرآن از نظر دور نمیدارد و برای کسانی که با زحمت به حفظ قرآن همت میگمارند، پاداشی دو چندان در نظر گرفته است:
«عن الفضیل قال سمعت اباعبداللّهعلیهالسلام یقول ان الذی یعالج القرآن لیحفظه بمشقه منه و قلّه حفظ له اجران؛ کسی که با قرآن ممارست داشته باشد تا آن را حفظ کند و دشواری حافظه اندک را تحمل کند، از دو پاداش بهرهمند میشود».
بر این اساس، فردی که عزم حفظ قرآن کرده، از این حقیقت آگاه است که گام در مسیر رسول خدا و اولیای الاهی نهاده و در مسیر نیل به پاداش بیکران خداوند حرکت میکند. این توجه عزم او را برای پیمودن راه تا آخر مصمّمتر خواهد ساخت.
2. احساس کامیابی
مشوّقها و تقویتکنندهها به دو دسته کلی بیرونی و درونی تقسیم میشوند. تقویتکنندههای بیرونی که مبنای انگیزش بیرونی را تشکیل میدهند، به انواعپدیدهها، اشیا و رویدادهایی که خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جایزه، پول، و... گفته میشود. در مقابل، تقویتکنندههای درونی که اساس انگیزش درونی بهشمار میآیند عواملی هستند که کنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضای حاصل از کسب توفیق در رسیدن به هدف ناشی میشوند؛ بهطور نمونه، وقتی که یادگیرنده احساس میکند در موضوعی که برای یادگیری آن بسیار کوشیده، پیشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شایستگی میکند که این احساس، پیامدهای انگیزشی دارد و برای او در یادگیری بیشتر نقش مشوّق را ایفا میکند. اینگونه انگیزش به هیچ نوع منبع تقویت از بیرون فرد نیاز ندارد و خود یادگیرنده سرچشمه آن به شمار میآید؛ از این رو، در حفظ قرآن نیز باید مشوقها جنبه درونی یابد و فرد با احساس رضا از توفیق، انگیزه لازم را برای ادامه کار به دست آورد. به این منظور لازم است گامهای آغازین در حفظ قرآن به گونهای برداشته شود که از همان آغاز، کامیابی در آن احساس شود؛ پس باید در آغاز نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:
تنظیم برنامه حفظ از ساده به دشوار
آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث میشود که فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه کافی توفیق به دست آورد. این کسب توفیق اولیه انگیزش یادگیرنده را برای یادگیریهای بیشتر افزایش میدهد و بر آمادگی او میافزاید؛ بنابراین، بهتر است در ابتدا از آیات و سورههایی با سطح دشواری پایینتر آغاز کنید.
آغاز از زمانهای کوتاه
حفظ قرآن را از زمانهای کوتاه آغاز کرده، به تدریج بر زمان آن بیفزایید تا دچار خستگی و دلزدگی نشوید.
آغاز از سورههای کوچک
در حفظ قرآن باید از کم و سورههای کوچک آغاز کرد؛ چون سورهای مانند بقره به سبب طولانی بودنش ممکن است برای خیلیها خستگی و ملامت آورد و خدای ناکرده ایشان را از ادامه راه منصرف کند؛ بنابراین، باید از جزء سیام که سورههای کوچک دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز کنیم که البته خود تمرینی برای روی آوردن به سورههای بزرگ و بزرگتر است.