این تلاوت شامل آیات 1 تا 61 سوره مبارکه طه است .
سوره 20: طه
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
طه (1)
قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (2)
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
جز اینکه براى هر که مىترسد پندى باشد (3)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿3﴾
[کتابى است] نازل شده از جانب کسى که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است (4)
تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
خداى رحمان که بر عرش استیلا یافته است (5)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست (6)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
و اگر سخن به آواز گویى او نهان و نهانتر را مىداند (7)
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد (8)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿8﴾
و آیا خبر موسى به تو رسید (9)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
هنگامى که آتشى دید پس به خانواده خود گفت درنگ کنید زیرا من آتشى دیدم امید که پارهاى از آن براى شما بیاورم یا در پرتو آتش راه [خود را باز] یابم (10)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
پس چون بدان رسید ندا داده شد که اى موسى (11)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى ﴿11﴾
این منم پروردگار تو پاىپوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس طوى هستى (12)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
و من تو را برگزیدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده (13)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
در حقیقت قیامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مىکوشد جزا یابد (15)
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16)
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (48)
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿48﴾
[فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن کیست (49)
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿49﴾
گفت پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است (50)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿50﴾
گفتحال نسلهاى گذشته چون است (51)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿51﴾
گفت علم آن در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید (52)
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿52﴾
همان کسى که زمین را برایتان گهوارهاى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (53)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى ﴿53﴾
بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانههایى است (54)
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿54﴾
از این [زمین] شما را آفریدهایم در آن شما را بازمىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم (55)
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿55﴾
در حقیقت [ما] همه آیات خود را به [فرعون] نشان دادیم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذیرفت (56)
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿56﴾
گفت اى موسى آمدهاى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى (57)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿57﴾
ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو [آن هم] در جایى هموار (58)
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿58﴾
[موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مىآیند (59)
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿59﴾
پس فرعون رفت و [همه] نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (60)
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿60﴾
موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى [سخت] هلاک مىکند و هر که دروغ بندد نومید مىگردد (61)
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿61﴾
سوره 20: طه
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
طه (1)
قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (2)
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
جز اینکه براى هر که مىترسد پندى باشد (3)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿3﴾
[کتابى است] نازل شده از جانب کسى که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است (4)
تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
خداى رحمان که بر عرش استیلا یافته است (5)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست (6)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
و اگر سخن به آواز گویى او نهان و نهانتر را مىداند (7)
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد (8)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿8﴾
و آیا خبر موسى به تو رسید (9)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
هنگامى که آتشى دید پس به خانواده خود گفت درنگ کنید زیرا من آتشى دیدم امید که پارهاى از آن براى شما بیاورم یا در پرتو آتش راه [خود را باز] یابم (10)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
پس چون بدان رسید ندا داده شد که اى موسى (11)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى ﴿11﴾
این منم پروردگار تو پاىپوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس طوى هستى (12)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
و من تو را برگزیدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده (13)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
در حقیقت قیامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مىکوشد جزا یابد (15)
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16)
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (48)
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿48﴾
[فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن کیست (49)
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿49﴾
گفت پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است (50)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿50﴾
گفتحال نسلهاى گذشته چون است (51)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿51﴾
گفت علم آن در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید (52)
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿52﴾
همان کسى که زمین را برایتان گهوارهاى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (53)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى ﴿53﴾
بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانههایى است (54)
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿54﴾
از این [زمین] شما را آفریدهایم در آن شما را بازمىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم (55)
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿55﴾
در حقیقت [ما] همه آیات خود را به [فرعون] نشان دادیم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذیرفت (56)
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿56﴾
گفت اى موسى آمدهاى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى (57)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿57﴾
ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو [آن هم] در جایى هموار (58)
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿58﴾
[موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مىآیند (59)
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿59﴾
پس فرعون رفت و [همه] نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (60)
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿60﴾
موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى [سخت] هلاک مىکند و هر که دروغ بندد نومید مىگردد (61)
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿61﴾