این تلاوت شامل آیات 51 تا 53 سوره مبارکه شوری و آیات 1 تا 35 سوره مبارکه زخرف است .
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿51﴾
و هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحى یا از فراسوى حجابى یا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید آرى اوست بلندمرتبه سنجیدهکار (51
وهمین گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم تو نمىدانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مىنماییم و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت مىکنى (52)
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِی بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿52﴾
راه همان خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمىگردد (53)
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ ﴿53﴾
سوره 43: الزخرف
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حاء میم (1)
حم ﴿1﴾
سوگند به کتاب روشنگر (2)
وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید (3)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿3﴾
و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حکمت است (4)
وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿4﴾
آیا به [صرف] اینکه شما قومى منحرفید [باید] قرآن را از شما باز داریم (5)
أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَن کُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِینَ ﴿5﴾
و چه بسا پیامبرانى که در [میان] گذشتگان روانه کردیم (6)
وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿6﴾
و هیچ پیامبرى به سوى ایشان نیامد مگر اینکه او را به ریشخند مىگرفتند (7)
وَمَا یَأْتِیهِم مِّن نَّبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿7﴾
و نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنت پیشینیان تکرار شد (8)
فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿8﴾
و اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمین را چه کسى آفریده قطعا خواهند گفت آنها را همان قادر دانا آفریده است (9)
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿9﴾
همان کسى که این زمین را براى شما گهوارهاى گردانید و براى شما در آن راهها نهاد باشد که راه یابید (10)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾
و آن کس که آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن سرزمینى مرده را زنده گردانیدیم همین گونه [از گورها] بیرون آورده مىشوید (11)
وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ ﴿11﴾
و همان کسى که جفتها را یکسره آفرید و براى شما از کشتیها و دامها [وسیلهاى که] سوار شوید قرار داد (12)
وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ ﴿12﴾
تا بر پشت آن[ها] قرار گیرید پس چون بر آن[ها] برنشستید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید پاک است کسى که این را براى ما رام کرد و[گرنه] ما را یاراى [رامساختن] آنها نبود (13)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿13﴾
و به راستى که ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (14)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ﴿14﴾
و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شریک] قرار دادندبه راستى که انسان بس ناسپاس آشکار است (15)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ مُّبِینٌ ﴿15﴾
آیا از آنچه مىآفریند خود دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است (16)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُم بِالْبَنِینَ ﴿16﴾
و چون یکى از آنان را به آنچه به [خداى] رحمان نسبت مىدهد خبر دهند چهره او سیاه مىگردد در حالى که خشم و تاسف خود را فرو مىخورد (17)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿17﴾
آیا کسى [را شریک خدا مىکنند] که در زر و زیور پرورش یافته و در [هنگام] مجادله بیانش غیر روشن است (18)
أَوَمَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿18﴾
و فرشتگانى را که خود بندگان رحمانند مادینه [و دختران او] پنداشتند آیا در خلقت آنان حضور داشتند گواهى ایشان به زودى نوشته مىشود و [از آن] پرسیده خواهند شد (19)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿19﴾
و مىگویند اگر [خداى] رحمان مىخواست آنها را نمىپرستیدیم آنان به این [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمىزنند (20)
وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿20﴾
آیا به آنان پیش از آن [قرآن] کتابى دادهایم که بدان تمسک مىجویند (21)
أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿21﴾
[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (22)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿22﴾
و بدین گونه در هیچ شهرى پیش از تو هشداردهندهاى نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینى [و راهى] یافتهایم و ما از پى ایشان راهسپریم (23)
وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿23﴾
گفت هر چند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید براى شما بیاورم گفتند ما [نسبت] به آنچه بدان فرستاده شدهاید کافریم (24)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَیْهِ آبَاءکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ ﴿24﴾
پس از آنان انتقام گرفتیم پس بنگر فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است (25)
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿25﴾
و چون ابراهیم به [نا]پدرى خود و قومش گفت من واقعا از آنچه مىپرستید بیزارم (26)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ ﴿26﴾
مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایى خواهد کرد (27)
إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿27﴾
و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید] بازگردند (28)
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿28﴾
بلکه اینان و پدرانشان را برخودارى دادم تا حقیقت و فرستادهاى آشکار به سویشان آمد (29)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِینٌ ﴿29﴾
و چون حقیقت به سویشان آمد گفتند این افسونى است و ما منکر آنیم (30)
وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿30﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از [آن] دو شهر فرود نیامده است (31)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿31﴾
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند ما [وسایل] معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [دیگر] قرار دادهایم تا بعضى از آنها بعضى [دیگر] را در خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است (32)
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴿32﴾
و اگر نه آن بود که [همه] مردم [در انکار خدا] امتى واحد گردند قطعا براى خانههاى آنان که به [خداى] رحمان کفر مىورزیدند سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مىدادیم (33)
وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿33﴾
و براى خانههایشان نیز درها و تختهایى که بر آنها تکیه زنند (34)
وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِؤُونَ ﴿34﴾
و زر و زیورهاى [دیگر نیز] و همه اینها جز متاع زندگى دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو براى پرهیزگاران است (35)
وَزُخْرُفًا وَإِن کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿35﴾
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿51﴾
و هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحى یا از فراسوى حجابى یا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید آرى اوست بلندمرتبه سنجیدهکار (51
وهمین گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم تو نمىدانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مىنماییم و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت مىکنى (52)
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِی بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿52﴾
راه همان خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمىگردد (53)
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ ﴿53﴾
سوره 43: الزخرف
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حاء میم (1)
حم ﴿1﴾
سوگند به کتاب روشنگر (2)
وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید (3)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿3﴾
و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حکمت است (4)
وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿4﴾
آیا به [صرف] اینکه شما قومى منحرفید [باید] قرآن را از شما باز داریم (5)
أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَن کُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِینَ ﴿5﴾
و چه بسا پیامبرانى که در [میان] گذشتگان روانه کردیم (6)
وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿6﴾
و هیچ پیامبرى به سوى ایشان نیامد مگر اینکه او را به ریشخند مىگرفتند (7)
وَمَا یَأْتِیهِم مِّن نَّبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿7﴾
و نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنت پیشینیان تکرار شد (8)
فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿8﴾
و اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمین را چه کسى آفریده قطعا خواهند گفت آنها را همان قادر دانا آفریده است (9)
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿9﴾
همان کسى که این زمین را براى شما گهوارهاى گردانید و براى شما در آن راهها نهاد باشد که راه یابید (10)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾
و آن کس که آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن سرزمینى مرده را زنده گردانیدیم همین گونه [از گورها] بیرون آورده مىشوید (11)
وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ ﴿11﴾
و همان کسى که جفتها را یکسره آفرید و براى شما از کشتیها و دامها [وسیلهاى که] سوار شوید قرار داد (12)
وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ ﴿12﴾
تا بر پشت آن[ها] قرار گیرید پس چون بر آن[ها] برنشستید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید پاک است کسى که این را براى ما رام کرد و[گرنه] ما را یاراى [رامساختن] آنها نبود (13)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿13﴾
و به راستى که ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (14)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ﴿14﴾
و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شریک] قرار دادندبه راستى که انسان بس ناسپاس آشکار است (15)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ مُّبِینٌ ﴿15﴾
آیا از آنچه مىآفریند خود دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است (16)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُم بِالْبَنِینَ ﴿16﴾
و چون یکى از آنان را به آنچه به [خداى] رحمان نسبت مىدهد خبر دهند چهره او سیاه مىگردد در حالى که خشم و تاسف خود را فرو مىخورد (17)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿17﴾
آیا کسى [را شریک خدا مىکنند] که در زر و زیور پرورش یافته و در [هنگام] مجادله بیانش غیر روشن است (18)
أَوَمَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿18﴾
و فرشتگانى را که خود بندگان رحمانند مادینه [و دختران او] پنداشتند آیا در خلقت آنان حضور داشتند گواهى ایشان به زودى نوشته مىشود و [از آن] پرسیده خواهند شد (19)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿19﴾
و مىگویند اگر [خداى] رحمان مىخواست آنها را نمىپرستیدیم آنان به این [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمىزنند (20)
وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿20﴾
آیا به آنان پیش از آن [قرآن] کتابى دادهایم که بدان تمسک مىجویند (21)
أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿21﴾
[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (22)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿22﴾
و بدین گونه در هیچ شهرى پیش از تو هشداردهندهاى نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینى [و راهى] یافتهایم و ما از پى ایشان راهسپریم (23)
وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿23﴾
گفت هر چند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید براى شما بیاورم گفتند ما [نسبت] به آنچه بدان فرستاده شدهاید کافریم (24)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَیْهِ آبَاءکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ ﴿24﴾
پس از آنان انتقام گرفتیم پس بنگر فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است (25)
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿25﴾
و چون ابراهیم به [نا]پدرى خود و قومش گفت من واقعا از آنچه مىپرستید بیزارم (26)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ ﴿26﴾
مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایى خواهد کرد (27)
إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿27﴾
و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید] بازگردند (28)
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿28﴾
بلکه اینان و پدرانشان را برخودارى دادم تا حقیقت و فرستادهاى آشکار به سویشان آمد (29)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِینٌ ﴿29﴾
و چون حقیقت به سویشان آمد گفتند این افسونى است و ما منکر آنیم (30)
وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿30﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از [آن] دو شهر فرود نیامده است (31)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿31﴾
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند ما [وسایل] معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [دیگر] قرار دادهایم تا بعضى از آنها بعضى [دیگر] را در خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است (32)
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴿32﴾
و اگر نه آن بود که [همه] مردم [در انکار خدا] امتى واحد گردند قطعا براى خانههاى آنان که به [خداى] رحمان کفر مىورزیدند سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مىدادیم (33)
وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿33﴾
و براى خانههایشان نیز درها و تختهایى که بر آنها تکیه زنند (34)
وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِؤُونَ ﴿34﴾
و زر و زیورهاى [دیگر نیز] و همه اینها جز متاع زندگى دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو براى پرهیزگاران است (35)
وَزُخْرُفًا وَإِن کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿35﴾