این تلاوت شامل آیات 24 تا 49 سوره مبارکه طور و آیات 1 تا 31 سوره مبارکه نجم است .
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ ﴿24﴾
و برخىشان رو به برخى کنند [و] از هم پرسند (25)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿25﴾
گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم (26)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد (27)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
ما از دیرباز او را مىخواندیم که او همان نیکوکار مهربان است (28)
إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
یا مىگویند شاعرى است که انتظار مرگش را مىبریم [و چشم به راه بد زمانه بر اوییم] (30)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بگو منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم (31)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
آیا پندارهایشان آنان را به این [موضعگیرى] وا مىدارد یا [نه] آنها مردمى سرکشند (32)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
یا مىگویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند (33)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
پس اگر راست مىگویند سخنى مثل آن بیاورند (34)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
آیا از هیچ خلق شدهاند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند (35)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کردهاند [نه] بلکه یقین ندارند (36)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاستیا ایشان تسلط [تام] دارند (37)
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا نردبانى دارند که بر آن [بر شوند و] بشنوند پس باید شنونده آنان برهانى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾
آیا خدا را دختران است و شما را پسران (39)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا از آنها مزدى مطالبه مىکنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند (40)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند (41)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
یا مىخواهند نیرنگى بزنند و [لى] آنان که کافر شدهاند خود دچار نیرنگ شدهاند (42)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
آیا ایشان را جز خدا معبودى است منزه استخدا از آنچه [با او] شریک مىگردانند (43)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
و اگر پارهسنگى را در حال سقوط از آسمان ببینند مىگویند ابرى متراکم است (44)
وَإِن یَرَوْا کِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْکُومٌ ﴿44﴾
پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بیهوش مىافتند برسند (45)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
روزى که نیرنگشان به هیچوجه به کارشان نیاید و حمایت نیابند (46)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ ﴿46﴾
و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابى [دیگر] براى کسانى که ظلم کردهاند خواهد بود ولى بیشترشان نمىدانند [که آن عذاب چیست] (47)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مىخیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و [نیز] پارهاى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
سوره 53: النجم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآید (1)
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
و از سر هوس سخن نمىگوید (3)
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مىشود نیست (4)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مىکنید (12)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
آنگاه که درختسدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿21﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمىکنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
وَکَم مِّن مَّلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مىنهند (27)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنثَى ﴿27﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمىکنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمىرساند (28)
وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاهتر است (30)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کردهاند به [سزاى] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکى کردهاند به نیکى پاداش دهد (31)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ ﴿24﴾
و برخىشان رو به برخى کنند [و] از هم پرسند (25)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿25﴾
گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم (26)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد (27)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
ما از دیرباز او را مىخواندیم که او همان نیکوکار مهربان است (28)
إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
یا مىگویند شاعرى است که انتظار مرگش را مىبریم [و چشم به راه بد زمانه بر اوییم] (30)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بگو منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم (31)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
آیا پندارهایشان آنان را به این [موضعگیرى] وا مىدارد یا [نه] آنها مردمى سرکشند (32)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
یا مىگویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند (33)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
پس اگر راست مىگویند سخنى مثل آن بیاورند (34)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
آیا از هیچ خلق شدهاند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند (35)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کردهاند [نه] بلکه یقین ندارند (36)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاستیا ایشان تسلط [تام] دارند (37)
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا نردبانى دارند که بر آن [بر شوند و] بشنوند پس باید شنونده آنان برهانى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾
آیا خدا را دختران است و شما را پسران (39)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا از آنها مزدى مطالبه مىکنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند (40)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند (41)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
یا مىخواهند نیرنگى بزنند و [لى] آنان که کافر شدهاند خود دچار نیرنگ شدهاند (42)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
آیا ایشان را جز خدا معبودى است منزه استخدا از آنچه [با او] شریک مىگردانند (43)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
و اگر پارهسنگى را در حال سقوط از آسمان ببینند مىگویند ابرى متراکم است (44)
وَإِن یَرَوْا کِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْکُومٌ ﴿44﴾
پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بیهوش مىافتند برسند (45)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
روزى که نیرنگشان به هیچوجه به کارشان نیاید و حمایت نیابند (46)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ ﴿46﴾
و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابى [دیگر] براى کسانى که ظلم کردهاند خواهد بود ولى بیشترشان نمىدانند [که آن عذاب چیست] (47)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مىخیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و [نیز] پارهاى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
سوره 53: النجم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآید (1)
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
و از سر هوس سخن نمىگوید (3)
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مىشود نیست (4)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مىکنید (12)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
آنگاه که درختسدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿21﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمىکنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
وَکَم مِّن مَّلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مىنهند (27)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنثَى ﴿27﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمىکنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمىرساند (28)
وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاهتر است (30)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کردهاند به [سزاى] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکى کردهاند به نیکى پاداش دهد (31)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾