این تلاوت شامل آیات 12 تا آخر سوره مبارکه قلم و آیات 1 تا 7 سوره مبارکه حاقه است .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾
ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مینویسند (1)
مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾
به برکت نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی. (2)
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾
و برای تو اجر و پاداشی عظیم و همیشگی است. (3)
وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾
و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری. (4)
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾
و به زودی تو میبینی و آنها نیز میبینند. (5)
بِأَیْیِکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾
که کدامیک از شما مجنون هستید. (6)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾
پروردگار تو بهتر از هر کس میداند چه کسی از راه او گمراه شده، و هدایت یافتگان را نیز بهتر میشناسد. (7)
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿8﴾
حال که چنین است از تکذیب کنندگان اطاعت مکن. (8)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿9﴾
آنها دوست دارند نرمش نشان دهی تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشی تواءم با انحراف از مسیر حق). (9)
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ ﴿10﴾
و اطاعت از کسی که بسیار سوگند یاد میکند و پست است مکن (10)
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ ﴿11﴾
کسی که بسیار عیبجو و سخن چین است. (11)
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿12﴾
و بسیار مانع کار خیر. و تجاوزگر، و گناهکار است. (12)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿13﴾
علاوه بر اینها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است. (13)
أَنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿14﴾
مبادا به خاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است از او پیروی کنی. (14)
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿15﴾
هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود میگوید اینها افسانه های خرافی پیشینیان است. (15)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿16﴾
به زودی ما بر بینی او علامت و داغ ننگ مینهیم. (16)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ﴿17﴾
ما آنها را آزمودیم همانگونه که صاحبان باغ را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از انظار مستمندان) بچینند. (17)
وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿18﴾
و هیچ از آن استثنا نکنند. (18)
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿19﴾
اما عذابی فراگیر (شبانه) بر تمام باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. (19)
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿20﴾
و آن باغ سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانی شد. (20)
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ ﴿21﴾
صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند. (21)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَارِمِینَ ﴿22﴾
که به سوی کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوه ها را دارید. (22)
فَانْطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿23﴾
آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم میگفتند. (23)
أَنْ لَا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ ﴿24﴾
مواظب باشید امروز حتی یک فقیر وارد بر شما نشود! (24)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿25﴾
آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیری کنند. (25)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿26﴾
هنگامی که (وارد باغ شدند، و) آن را دیدند گفتند: ما راه را گم کرده ایم! (26)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿27﴾
(آری همه چیز به طور کامل از دست ما رفته) بلکه ما محرومیم. (27)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿28﴾
یکی از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمیگوئید؟ (28)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿29﴾
گفتند: منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بودیم. (29)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿30﴾
سپس آنها رو به هم کردند و به ملامت یکدیگر پرداختند. (30)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿31﴾
(و فریادشان بلند شد) گفتند: وای بر ما که طغیانگر بودیم. (31)
عَسَى رَبُّنَا أَنْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿32﴾
امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن را بجای آن به ما بدهد، چرا که ما به او دل بسته ایم. (32)
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿33﴾
اینگونه است عذاب خداوند (در دنیا) و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند. (33)
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿34﴾
برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت بهشت است (34)
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿35﴾
آیا مؤ منان را همچون مجرمان قرار میدهیم ؟ (35)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿36﴾
شما را چه میشود؟ چگونه داوری میکنید؟ (36)
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿37﴾
آیا کتابی دارید که از آن درس میخوانید؟ (37)
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿38﴾
که آنچه را شما انتخاب میکنید از آن شما است؟ (38)
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ﴿39﴾
یا اینکه عهد و پیمان مؤ کد و مستمری تا روز قیامت بر ما دارید که هر چه را به نفع خود اختیار میکنید برای شما قرار میدهد؟ (39)
سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿40﴾
از آنها بپرس کدامیک از آنان چنین چیزی را تضمین میکند؟ (40)
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿41﴾
یا اینکه معبودانی دارند (که آنها را شریک خدا قرار داده اند و برای آنان شفاعت میکنند) اگر راست میگویند معبودان خود را ارائه دهند. (41)
یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿42﴾
به خاطر بیاورید روزی را که ساق پاها از وحشت برهنه میگردد و دعوت به سجود میشوند اما قادر بر آن نیستند! (42)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿43﴾
این در حالی است که چشمهای آنها (از شدت ندامت و شرمساری) به زیر افتاده و ذلت و خواری وجود آنها را فرا گرفته، آنها پیش از این دعوت به سجود میشدند در حالی که سالم بودند (ولی امروز دیگر توانائی آن را ندارند) (43)
فَذَرْنِی وَمَنْ یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿44﴾
اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب میکنند رها کن و ما آنها را از آنجا که نمیدانند تدریجا به سوی عذاب پیش میبریم. (44)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿45﴾
و به آنها مهلت میدهم، چرا که نقشه های من محکم و دقیق است. (45)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿46﴾
یا اینکه تو از آنها مطالبه مزدی میکنی که پرداخت آن برای آنها سنگین است؟! (46)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿47﴾
یا اسرار غیب نزد آنها است، و آن را مینویسند (و به یکدیگر میدهند)؟ (47)
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿48﴾
اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش و مانند صاحب ماهی (یونس) نباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که خدا را خواند در حالی که مملو از اندوه بود. (48)
لَوْلَا أَنْ تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که مذموم بود. (49)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
ولی پروردگارش او را برگزید، و از صالحان قرار داد. (50)
وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و میگویند او دیوانه است! (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿52﴾
در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست. (52)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن روزی که مسلما واقع میشود. (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چه روز واقع شدنی است؟ (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی آن روز تحقق یابنده چیست؟ (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
قوم ثمود و عاد عذاب کوبنده الهی را انکار کردند. (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند. (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند. (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
(خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) میدیدی که آن قوم همچون تنه های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند. (7)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾
ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مینویسند (1)
مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾
به برکت نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی. (2)
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾
و برای تو اجر و پاداشی عظیم و همیشگی است. (3)
وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾
و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری. (4)
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾
و به زودی تو میبینی و آنها نیز میبینند. (5)
بِأَیْیِکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾
که کدامیک از شما مجنون هستید. (6)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾
پروردگار تو بهتر از هر کس میداند چه کسی از راه او گمراه شده، و هدایت یافتگان را نیز بهتر میشناسد. (7)
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿8﴾
حال که چنین است از تکذیب کنندگان اطاعت مکن. (8)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿9﴾
آنها دوست دارند نرمش نشان دهی تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشی تواءم با انحراف از مسیر حق). (9)
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ ﴿10﴾
و اطاعت از کسی که بسیار سوگند یاد میکند و پست است مکن (10)
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ ﴿11﴾
کسی که بسیار عیبجو و سخن چین است. (11)
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿12﴾
و بسیار مانع کار خیر. و تجاوزگر، و گناهکار است. (12)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿13﴾
علاوه بر اینها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است. (13)
أَنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿14﴾
مبادا به خاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است از او پیروی کنی. (14)
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿15﴾
هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود میگوید اینها افسانه های خرافی پیشینیان است. (15)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿16﴾
به زودی ما بر بینی او علامت و داغ ننگ مینهیم. (16)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ﴿17﴾
ما آنها را آزمودیم همانگونه که صاحبان باغ را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از انظار مستمندان) بچینند. (17)
وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿18﴾
و هیچ از آن استثنا نکنند. (18)
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿19﴾
اما عذابی فراگیر (شبانه) بر تمام باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. (19)
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿20﴾
و آن باغ سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانی شد. (20)
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ ﴿21﴾
صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند. (21)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَارِمِینَ ﴿22﴾
که به سوی کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوه ها را دارید. (22)
فَانْطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿23﴾
آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم میگفتند. (23)
أَنْ لَا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ ﴿24﴾
مواظب باشید امروز حتی یک فقیر وارد بر شما نشود! (24)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿25﴾
آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیری کنند. (25)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿26﴾
هنگامی که (وارد باغ شدند، و) آن را دیدند گفتند: ما راه را گم کرده ایم! (26)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿27﴾
(آری همه چیز به طور کامل از دست ما رفته) بلکه ما محرومیم. (27)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿28﴾
یکی از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمیگوئید؟ (28)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿29﴾
گفتند: منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بودیم. (29)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿30﴾
سپس آنها رو به هم کردند و به ملامت یکدیگر پرداختند. (30)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿31﴾
(و فریادشان بلند شد) گفتند: وای بر ما که طغیانگر بودیم. (31)
عَسَى رَبُّنَا أَنْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿32﴾
امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن را بجای آن به ما بدهد، چرا که ما به او دل بسته ایم. (32)
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿33﴾
اینگونه است عذاب خداوند (در دنیا) و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند. (33)
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿34﴾
برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت بهشت است (34)
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿35﴾
آیا مؤ منان را همچون مجرمان قرار میدهیم ؟ (35)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿36﴾
شما را چه میشود؟ چگونه داوری میکنید؟ (36)
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿37﴾
آیا کتابی دارید که از آن درس میخوانید؟ (37)
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿38﴾
که آنچه را شما انتخاب میکنید از آن شما است؟ (38)
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ﴿39﴾
یا اینکه عهد و پیمان مؤ کد و مستمری تا روز قیامت بر ما دارید که هر چه را به نفع خود اختیار میکنید برای شما قرار میدهد؟ (39)
سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿40﴾
از آنها بپرس کدامیک از آنان چنین چیزی را تضمین میکند؟ (40)
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿41﴾
یا اینکه معبودانی دارند (که آنها را شریک خدا قرار داده اند و برای آنان شفاعت میکنند) اگر راست میگویند معبودان خود را ارائه دهند. (41)
یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿42﴾
به خاطر بیاورید روزی را که ساق پاها از وحشت برهنه میگردد و دعوت به سجود میشوند اما قادر بر آن نیستند! (42)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿43﴾
این در حالی است که چشمهای آنها (از شدت ندامت و شرمساری) به زیر افتاده و ذلت و خواری وجود آنها را فرا گرفته، آنها پیش از این دعوت به سجود میشدند در حالی که سالم بودند (ولی امروز دیگر توانائی آن را ندارند) (43)
فَذَرْنِی وَمَنْ یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿44﴾
اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب میکنند رها کن و ما آنها را از آنجا که نمیدانند تدریجا به سوی عذاب پیش میبریم. (44)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿45﴾
و به آنها مهلت میدهم، چرا که نقشه های من محکم و دقیق است. (45)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿46﴾
یا اینکه تو از آنها مطالبه مزدی میکنی که پرداخت آن برای آنها سنگین است؟! (46)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿47﴾
یا اسرار غیب نزد آنها است، و آن را مینویسند (و به یکدیگر میدهند)؟ (47)
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿48﴾
اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش و مانند صاحب ماهی (یونس) نباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که خدا را خواند در حالی که مملو از اندوه بود. (48)
لَوْلَا أَنْ تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که مذموم بود. (49)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
ولی پروردگارش او را برگزید، و از صالحان قرار داد. (50)
وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و میگویند او دیوانه است! (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿52﴾
در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست. (52)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن روزی که مسلما واقع میشود. (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چه روز واقع شدنی است؟ (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی آن روز تحقق یابنده چیست؟ (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
قوم ثمود و عاد عذاب کوبنده الهی را انکار کردند. (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند. (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند. (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
(خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) میدیدی که آن قوم همچون تنه های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند. (7)