- 240
- 1000
- 1000
- 1000
حفظ نور - قسمت 113
روخوانی ترتیل سوره مبارکه الحاقه مرور آیات 1 تا 24 و توضیح استاد آقائی در باب قوم لوط و ثمود و اشاره به آیه 16 سوره مزمل و انشقاق و القارعه و غاشیه ...
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ {1}
آن رخ دهنده {1}
مَا الْحَاقَّةُ {2}
چیست آن رخ دهنده {2}
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ {3}
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست {3}
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ {4}
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند {4}
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ {5}
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند {5}
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ {6}
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند {6}
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ {7}
[که خدا] آن را هفتشب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مىدیدى گویى آنها تنههاى نخلهاى میان تهىاند {7}
فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ {8}
آیا از آنان کسى را بر جاى مىبینى {8}
وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ {9}
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند {9}
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَةً {10}
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت {10}
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ {11}
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم {11}
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ {12}
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد {12}
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ {13}
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود {13}
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً {14}
و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند {14}
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ {15}
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد {15}
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ {16}
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد {16}
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ {17}
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند {17}
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ {18}
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مىشوید [و] پوشیدهاى از شما پوشیده نمىماند {18}
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ {19}
اما کسى که کارنامهاش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید {19}
إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ {20}
من یقین داشتم که به حساب خود مىرسم {20}
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ {21}
پس او در یک زندگى خوش است {21}
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ {22}
در بهشتى برین {22}
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ {23}
[که] میوه هایش در دسترس است {23}
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ {24}
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید {24}
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ {25}
و اما کسى که کارنامهاش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم {25}
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ {26}
و از حساب خود خبردار نشده بودم {26}
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ {27}
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام مىکرد {27}
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ {28}
مال من مرا سودى نبخشید {28}
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ {29}
قدرت من از [کف] من برفت {29}
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ {30}
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید {30}
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ {31}
آنگاه میان آتشش اندازید {31}
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ {32}
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید {32}
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ {33}
چرا که او به خداى بزرگ نمىگروید {33}
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ {34}
و به اطعام مسکین تشویق نمىکرد {34}
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ {35}
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست {35}
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ {36}
و خوراکى جز چرکابه ندارد {36}
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ {37}
که آن را جز خطاکاران نمىخورند {37}
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ {38}
پس نه [چنان است که مىپندارید] سوگند یاد مىکنم به آنچه مىبینید {38}
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ {39}
و آنچه نمىبینید {39}
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ {40}
که [قرآن] قطعا گفتار فرستادهاى بزرگوار است {40}
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ {41}
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید {41}
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ {42}
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مىگیرید {42}
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ {43}
[پیام] فرودآمدهاى است از جانب پروردگار جهانیان {43}
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ {44}
و اگر [او] پارهاى گفتهها بر ما بسته بود {44}
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ {45}
دست راستش را سخت مىگرفتیم {45}
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ {46}
سپس رگ قلبش را پاره مىکردیم {46}
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ {47}
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمىشد {47}
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ {48}
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است {48}
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ {49}
و ما به راستى مىدانیم که از [میان] شما تکذیبکنندگانى هستند {49}
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ {50}
و آن واقعا بر کافران حسرتى است {50}
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ {51}
و این [قرآن] بىشبهه حقیقتى یقینى است {51}
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ {52}
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى {52}
..........................................................................................................................................
سوره مزمل آیه 16
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا ﴿16﴾
[ولى] فرعون به آن فرستاده عصیان ورزید پس ما او را به سختى فرو گرفتیم (16)
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ {1}
آن رخ دهنده {1}
مَا الْحَاقَّةُ {2}
چیست آن رخ دهنده {2}
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ {3}
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست {3}
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ {4}
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند {4}
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ {5}
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند {5}
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ {6}
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند {6}
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ {7}
[که خدا] آن را هفتشب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مىدیدى گویى آنها تنههاى نخلهاى میان تهىاند {7}
فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ {8}
آیا از آنان کسى را بر جاى مىبینى {8}
وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ {9}
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند {9}
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَةً {10}
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت {10}
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ {11}
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم {11}
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ {12}
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد {12}
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ {13}
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود {13}
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً {14}
و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند {14}
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ {15}
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد {15}
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ {16}
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد {16}
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ {17}
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند {17}
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ {18}
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مىشوید [و] پوشیدهاى از شما پوشیده نمىماند {18}
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ {19}
اما کسى که کارنامهاش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید {19}
إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ {20}
من یقین داشتم که به حساب خود مىرسم {20}
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ {21}
پس او در یک زندگى خوش است {21}
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ {22}
در بهشتى برین {22}
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ {23}
[که] میوه هایش در دسترس است {23}
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ {24}
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید {24}
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ {25}
و اما کسى که کارنامهاش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم {25}
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ {26}
و از حساب خود خبردار نشده بودم {26}
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ {27}
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام مىکرد {27}
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ {28}
مال من مرا سودى نبخشید {28}
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ {29}
قدرت من از [کف] من برفت {29}
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ {30}
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید {30}
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ {31}
آنگاه میان آتشش اندازید {31}
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ {32}
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید {32}
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ {33}
چرا که او به خداى بزرگ نمىگروید {33}
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ {34}
و به اطعام مسکین تشویق نمىکرد {34}
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ {35}
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست {35}
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ {36}
و خوراکى جز چرکابه ندارد {36}
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ {37}
که آن را جز خطاکاران نمىخورند {37}
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ {38}
پس نه [چنان است که مىپندارید] سوگند یاد مىکنم به آنچه مىبینید {38}
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ {39}
و آنچه نمىبینید {39}
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ {40}
که [قرآن] قطعا گفتار فرستادهاى بزرگوار است {40}
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ {41}
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید {41}
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ {42}
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مىگیرید {42}
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ {43}
[پیام] فرودآمدهاى است از جانب پروردگار جهانیان {43}
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ {44}
و اگر [او] پارهاى گفتهها بر ما بسته بود {44}
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ {45}
دست راستش را سخت مىگرفتیم {45}
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ {46}
سپس رگ قلبش را پاره مىکردیم {46}
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ {47}
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمىشد {47}
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ {48}
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است {48}
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ {49}
و ما به راستى مىدانیم که از [میان] شما تکذیبکنندگانى هستند {49}
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ {50}
و آن واقعا بر کافران حسرتى است {50}
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ {51}
و این [قرآن] بىشبهه حقیقتى یقینى است {51}
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ {52}
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى {52}
..........................................................................................................................................
سوره مزمل آیه 16
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا ﴿16﴾
[ولى] فرعون به آن فرستاده عصیان ورزید پس ما او را به سختى فرو گرفتیم (16)