- 215
- 1000
- 1000
- 1000
حفظ نور - قسمت 115
کارشناس استاد معتز آقائی
روخوانی ترتیل سوره مبارکه قلم از آیات 1تا7 و مرور آیات 44 تا پایان سوره حاقه و توضیح استاد آقائی در باب تهمتهایی که کافران به پیامبر ص می زدند و سوگند پروردگار و اشاره به سوره های فصلت وتین و انشقاق و نحل و انعام .
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ {1}
نون سوگند به قلم و آنچه مىنویسند {1}
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ {2}
[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى {2}
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ {3}
و بىگمان تو را پاداشى بىمنتخواهد بود {3}
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ {4}
و راستى که تو را خویى والاست {4}
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ {5}
به زودى خواهى دید و خواهند دید {5}
بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ {6}
[که] کدام یک از شما دستخوش جنونید {6}
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ {7}
پروردگارت خود بهتر مىداند چه کسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است {7}
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ {8}
پس از دروغزنان فرمان مبر {8}
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ {9}
دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند {9}
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ {10}
و از هر قسم خورنده فرو مایهاى فرمان مبر {10}
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ {11}
[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمىدارد {11}
مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ {12}
مانع خیر متجاوز گناه پیشه {12}
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ {13}
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است {13}
أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ {14}
به صرف اینکه مالدار و پسردار است {14}
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ {15}
چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانههاى پیشینیان است {15}
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ {16}
زودا که بر بینىاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] {16}
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ {17}
ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند {17}
وَلَا یَسْتَثْنُونَ {18}
و[لى] ان شاء الله نگفتند {18}
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ {19}
پس در حالى که آنان غنوده بودند بلایى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد {19}
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ {20}
و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید {20}
فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ {21}
پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند {21}
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ {22}
که اگر میوه مىچینید بامدادان به سوى کشتخویش روید {22}
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ {23}
پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند {23}
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ {24}
که امروز نباید در باغ بینوایى بر شما در آید {24}
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ {25}
و صبحگاهان در حالى که خود را بر منع [بینوایان] توانا مىدیدند رفتند {25}
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ {26}
و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعا ما راه گم کردهایم {26}
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ {27}
[نه] بلکه ما محرومیم {27}
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ {28}
خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکى نمىستایید {28}
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ {29}
گفتند پروردگارا تو را به پاکى مىستاییم ما واقعا ستمگر بودیم {29}
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ {30}
پس بعضىشان رو به بعضى دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند {30}
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ {31}
گفتند اى واى بر ما که سرکش بودهایم {31}
عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ {32}
امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم {32}
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ {33}
عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر مىدانستند قطعا بزرگتر خواهد بود {33}
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ {34}
براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است {34}
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ {35}
پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد {35}
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ {36}
شما را چه شده چگونه داورى مىکنید {36}
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ {37}
یا شما را کتابى هست که در آن فرا مىگیرید {37}
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا یَتَخَیَّرُونَ {38}
که هر چه را برمىگزینید براى شما در آن خواهد بود {38}
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ {39}
یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایى رسا گرفتهاید که هر چه دلتان خواستحکم کنید {39}
سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ {40}
از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند {40}
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ {41}
یا شریکانى دارند پس اگر راست مىگویند شریکانشان را بیاورند {41}
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ {42}
روزى که کار زار [و رهایى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایى نیابند {42}
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ {43}
دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مىگیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند {43}
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ {44}
پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مىکند واگذار به تدریج آنان را به گونهاى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت {44}
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ {45}
و مهلتشان مىدهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است {45}
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ {46}
آیا از آنان مزدى درخواست مىکنى و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مىیابند {46}
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ {47}
یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند {47}
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ {48}
پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز و مانند همدم ماهى [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد {48}
لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ {49}
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمىکرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته مىشد {49}
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ {50}
پس پروردگارش وى را برگزید و از شایستگانش گردانید {50}
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ {51}
و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند او واقعا دیوانهاى است {51}
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ {52}
و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست {52}
روخوانی ترتیل سوره مبارکه قلم از آیات 1تا7 و مرور آیات 44 تا پایان سوره حاقه و توضیح استاد آقائی در باب تهمتهایی که کافران به پیامبر ص می زدند و سوگند پروردگار و اشاره به سوره های فصلت وتین و انشقاق و نحل و انعام .
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ {1}
نون سوگند به قلم و آنچه مىنویسند {1}
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ {2}
[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى {2}
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ {3}
و بىگمان تو را پاداشى بىمنتخواهد بود {3}
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ {4}
و راستى که تو را خویى والاست {4}
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ {5}
به زودى خواهى دید و خواهند دید {5}
بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ {6}
[که] کدام یک از شما دستخوش جنونید {6}
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ {7}
پروردگارت خود بهتر مىداند چه کسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است {7}
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ {8}
پس از دروغزنان فرمان مبر {8}
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ {9}
دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند {9}
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ {10}
و از هر قسم خورنده فرو مایهاى فرمان مبر {10}
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ {11}
[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمىدارد {11}
مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ {12}
مانع خیر متجاوز گناه پیشه {12}
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ {13}
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است {13}
أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ {14}
به صرف اینکه مالدار و پسردار است {14}
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ {15}
چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانههاى پیشینیان است {15}
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ {16}
زودا که بر بینىاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] {16}
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ {17}
ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند {17}
وَلَا یَسْتَثْنُونَ {18}
و[لى] ان شاء الله نگفتند {18}
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ {19}
پس در حالى که آنان غنوده بودند بلایى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد {19}
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ {20}
و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید {20}
فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ {21}
پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند {21}
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ {22}
که اگر میوه مىچینید بامدادان به سوى کشتخویش روید {22}
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ {23}
پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند {23}
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ {24}
که امروز نباید در باغ بینوایى بر شما در آید {24}
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ {25}
و صبحگاهان در حالى که خود را بر منع [بینوایان] توانا مىدیدند رفتند {25}
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ {26}
و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعا ما راه گم کردهایم {26}
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ {27}
[نه] بلکه ما محرومیم {27}
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ {28}
خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکى نمىستایید {28}
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ {29}
گفتند پروردگارا تو را به پاکى مىستاییم ما واقعا ستمگر بودیم {29}
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ {30}
پس بعضىشان رو به بعضى دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند {30}
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ {31}
گفتند اى واى بر ما که سرکش بودهایم {31}
عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ {32}
امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم {32}
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ {33}
عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر مىدانستند قطعا بزرگتر خواهد بود {33}
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ {34}
براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است {34}
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ {35}
پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد {35}
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ {36}
شما را چه شده چگونه داورى مىکنید {36}
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ {37}
یا شما را کتابى هست که در آن فرا مىگیرید {37}
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا یَتَخَیَّرُونَ {38}
که هر چه را برمىگزینید براى شما در آن خواهد بود {38}
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ {39}
یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایى رسا گرفتهاید که هر چه دلتان خواستحکم کنید {39}
سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ {40}
از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند {40}
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ {41}
یا شریکانى دارند پس اگر راست مىگویند شریکانشان را بیاورند {41}
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ {42}
روزى که کار زار [و رهایى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایى نیابند {42}
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ {43}
دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مىگیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند {43}
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ {44}
پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مىکند واگذار به تدریج آنان را به گونهاى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت {44}
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ {45}
و مهلتشان مىدهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است {45}
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ {46}
آیا از آنان مزدى درخواست مىکنى و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مىیابند {46}
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ {47}
یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند {47}
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ {48}
پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز و مانند همدم ماهى [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد {48}
لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ {49}
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمىکرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته مىشد {49}
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ {50}
پس پروردگارش وى را برگزید و از شایستگانش گردانید {50}
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ {51}
و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند او واقعا دیوانهاى است {51}
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ {52}
و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست {52}