- 1866
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق دوره ای عبدالباسط محمد عبدالصمد 66- تلاوت آیه 176 تا 277 سوره شعراء وآیه 1 تا 26 سوره نمل
این تلاوت شامل آیات 176تا 277سوره مبارکه شعراء وآیات 1 تا 26 سوره نمل است. با ترجمه قرآنی:آقای فولادوند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿176﴾
اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (176)
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿177﴾
آنگاه که شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید (177)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿178﴾
من براى شما فرستاده اى در خور اعتمادم (178)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿179﴾
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (179)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿180﴾
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (180)
أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿181﴾
پیمانه را تمام دهید و از کمفروشان مباشید (181)
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿182﴾
و با ترازوى درست بسنجید (182)
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿183﴾
و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (183)
وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿184﴾
و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (184)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿185﴾
گفتند تو واقعا از افسونشدگانى (185)
وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿186﴾
و تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى و قطعا تو را از دروغگویان مى دانیم (186)
فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿187﴾
پس اگر از راستگویانى پاره اى از آسمان بر [سر] ما بیفکن (187)
قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿188﴾
[شعیب] گفت پروردگارم به آنچه مى کنید داناتر است (188)
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿189﴾
پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (189)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿190﴾
قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (190)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿191﴾
و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (191)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
به زبان عربى روشن (195)
وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿196﴾
و [وصف] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است (196)
أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿197﴾
آیا براى آنان این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنى اسرائیل از آن اطلاع دارند (197)
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿198﴾
و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل میکردیم (198)
فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿199﴾
و پیامبر آن را برایشان مى خواند به آن ایمان نمى آوردند (199)
کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿200﴾
این گونه در دلهاى گناهکاران [انکار را] راه مى دهیم (200)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿201﴾
که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (201)
فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿202﴾
که به طور ناگهانى در حالى که بى خبرند بدیشان برسد (202)
فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿203﴾
و بگویند آیا مهلت خواهیم یافت (203)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾
پس آیا عذاب ما را به شتاب مى خواهند (204)
أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿205﴾
مگر نمى دانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (205)
ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿206﴾
و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مى شوند بدیشان برسد (206)
مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿207﴾
آنچه از آن برخوردار مى شدند به کارشان نمى آید [و عذاب را از آنان دفع نمى کند] (207)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿208﴾
و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر آنکه براى آن هشداردهندگانى بود (208)
ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿209﴾
[تا آنان را] تذکر [دهند] و ما ستمکار نبوده ایم (209)
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿210﴾
و شیطانها آن را فرود نیاورده اند (210)
وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿211﴾
و آنان را نسزد و نمى توانند [وحى کنند] (211)
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
در حقیقت آنها از شنیدن معزول [و محروم]اند (212)
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿213﴾
پس با خدا خداى دیگر مخوان که از عذابشدگان خواهى شد (213)
وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿214﴾
و خویشان نزدیکت را هشدار ده (214)
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿215﴾
و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده اند بال خود را فرو گستر (215)
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾
و اگر تو را نافرمانى کردند بگو من از آنچه مى کنید بیزارم (216)
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿217﴾
و بر [خداى] عزیز مهربان توکل کن (217)
الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿218﴾
آن کس که چون [به نماز] برمى خیزى تو را مى بیند (218)
وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿219﴾
و حرکت تو را در میان سجده کنندگان [مى نگرد] (219)
إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿220﴾
او همان شنواى داناست (220)
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿221﴾
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى آیند (221)
تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿222﴾
بر هر دروغزن گناهکارى فرود مى آیند (222)
یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿223﴾
که [دزدانه] گوش فرا مى دارند و بیشترشان دروغگویند (223)
وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾
و شاعران را گمراهان پیروى مى کنند (224)
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿225﴾
آیا ندیده اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (225)
وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿226﴾
و آنانند که چیزهایى مى گویند که انجام نمى دهند (226)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿227﴾
مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته اند یارى خواسته اند و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (227)
سوره 27: النمل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ ﴿1﴾
طا سین این است آیات قرآن و [آیات] کتابى روشنگر (1)
هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿2﴾
که [مایه] هدایت و بشارت براى مؤمنان است (2)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿3﴾
همانان که نماز برپا مى دارند و زکات مى دهند و خود به آخرت یقین دارند (3)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ ﴿4﴾
کسانى که به آخرت ایمان ندارند کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم [تا همچنان] سرگشته بمانند (4)
أُولَئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿5﴾
آنان کسانى اند که عذاب سخت براى ایشان خواهد بود و در آخرت خود زیانکارترین [مردم] اند (5)
وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿6﴾
و حقا تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مى دارى (6)
إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿7﴾
[یادکن] هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت من آتشى به نظرم رسید به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد یا شعله آتشى براى شما مى آورم باشد که خود را گرم کنید (7)
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿8﴾
چون نزد آن آمد آوا رسید که خجسته [و مبارک گردید] آنکه در کنار این آتش و آنکه پیرامون آن است و منزه است خدا پروردگار جهانیان (8)
یَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿9﴾
اى موسى این منم خداى عزیز حکیم (9)
وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿10﴾
و عصایت را بیفکن پس چون آن را همچون مارى دید که مى جنبد پشت گردانید و به عقب بازنگشت اى موسى مترس که فرستادگان پیش من نمى ترسند (10)
إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿11﴾
لیکن کسى که ستم کرده سپس بعد از بدى نیکى را جایگزین [آن] گردانیده [بداند] که من آمرزنده مهربانم (11)
وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿12﴾
و دستت را در گریبانت کن تا سپید بى عیب بیرون آید [اینها] از [جمله] نشانه هاى نه گانه اى است [که باید] به سوى فرعون و قومش [ببرى] زیرا که آنان مردمى نافرمانند (12)
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿13﴾
و هنگامى که آیات روشنگر ما به سویشان آمد گفتند این سحرى آشکار است (13)
وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿14﴾
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روى ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود (14)
وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿15﴾
و به راستى به داوود و سلیمان دانشى عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش برترى داده است (15)
وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿16﴾
و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت اى مردم ما زبان پرندگان را تعلیم یافته ایم و از هر چیزى به ما داده شده است راستى که این همان امتیاز آشکار است (16)
وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿17﴾
و براى سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمعآورى شدند و [براى رژه] دسته دسته گردیدند (17)
حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿18﴾
تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (18)
فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿19﴾
[سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به کار شایسته اى که آن را مى پسندى بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایسته ات داخل کن (19)
وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ ﴿20﴾
و جویاى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است که هدهد را نمى بینم یا شاید از غایبان است (20)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿21﴾
قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى کنم یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد (21)
فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ ﴿22﴾
پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و] گفت از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده ام (22)
إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ ﴿23﴾
من [آنجا] زنى را یافتم که بر آنها سلطنت میکرد و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت (23)
وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ ﴿24﴾
او و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا به خورشید سجده مى کنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتیجه [به حق] راه نیافته بودند (24)
أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿25﴾
[آرى شیطان چنین کرده بود] تا براى خدایى که نهان را در آسمانها و زمین بیرون مى آورد و آنچه را پنهان مى دارید و آنچه را آشکار مى نمایید مى داند سجده نکنند (25)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿26﴾
خداى یکتا که هیچ خدایى جز او نیست پروردگار عرش بزرگ است (26)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿176﴾
اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (176)
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿177﴾
آنگاه که شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید (177)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿178﴾
من براى شما فرستاده اى در خور اعتمادم (178)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿179﴾
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (179)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿180﴾
و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (180)
أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿181﴾
پیمانه را تمام دهید و از کمفروشان مباشید (181)
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿182﴾
و با ترازوى درست بسنجید (182)
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿183﴾
و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (183)
وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿184﴾
و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (184)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿185﴾
گفتند تو واقعا از افسونشدگانى (185)
وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿186﴾
و تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى و قطعا تو را از دروغگویان مى دانیم (186)
فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿187﴾
پس اگر از راستگویانى پاره اى از آسمان بر [سر] ما بیفکن (187)
قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿188﴾
[شعیب] گفت پروردگارم به آنچه مى کنید داناتر است (188)
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿189﴾
پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (189)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿190﴾
قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (190)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿191﴾
و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (191)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
به زبان عربى روشن (195)
وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿196﴾
و [وصف] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است (196)
أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿197﴾
آیا براى آنان این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنى اسرائیل از آن اطلاع دارند (197)
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿198﴾
و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل میکردیم (198)
فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿199﴾
و پیامبر آن را برایشان مى خواند به آن ایمان نمى آوردند (199)
کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿200﴾
این گونه در دلهاى گناهکاران [انکار را] راه مى دهیم (200)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿201﴾
که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (201)
فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿202﴾
که به طور ناگهانى در حالى که بى خبرند بدیشان برسد (202)
فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿203﴾
و بگویند آیا مهلت خواهیم یافت (203)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾
پس آیا عذاب ما را به شتاب مى خواهند (204)
أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿205﴾
مگر نمى دانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (205)
ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿206﴾
و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مى شوند بدیشان برسد (206)
مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿207﴾
آنچه از آن برخوردار مى شدند به کارشان نمى آید [و عذاب را از آنان دفع نمى کند] (207)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿208﴾
و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر آنکه براى آن هشداردهندگانى بود (208)
ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿209﴾
[تا آنان را] تذکر [دهند] و ما ستمکار نبوده ایم (209)
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿210﴾
و شیطانها آن را فرود نیاورده اند (210)
وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿211﴾
و آنان را نسزد و نمى توانند [وحى کنند] (211)
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
در حقیقت آنها از شنیدن معزول [و محروم]اند (212)
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿213﴾
پس با خدا خداى دیگر مخوان که از عذابشدگان خواهى شد (213)
وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿214﴾
و خویشان نزدیکت را هشدار ده (214)
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿215﴾
و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده اند بال خود را فرو گستر (215)
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾
و اگر تو را نافرمانى کردند بگو من از آنچه مى کنید بیزارم (216)
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿217﴾
و بر [خداى] عزیز مهربان توکل کن (217)
الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿218﴾
آن کس که چون [به نماز] برمى خیزى تو را مى بیند (218)
وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿219﴾
و حرکت تو را در میان سجده کنندگان [مى نگرد] (219)
إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿220﴾
او همان شنواى داناست (220)
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿221﴾
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى آیند (221)
تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿222﴾
بر هر دروغزن گناهکارى فرود مى آیند (222)
یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿223﴾
که [دزدانه] گوش فرا مى دارند و بیشترشان دروغگویند (223)
وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾
و شاعران را گمراهان پیروى مى کنند (224)
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿225﴾
آیا ندیده اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (225)
وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿226﴾
و آنانند که چیزهایى مى گویند که انجام نمى دهند (226)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿227﴾
مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته اند یارى خواسته اند و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (227)
سوره 27: النمل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ ﴿1﴾
طا سین این است آیات قرآن و [آیات] کتابى روشنگر (1)
هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿2﴾
که [مایه] هدایت و بشارت براى مؤمنان است (2)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿3﴾
همانان که نماز برپا مى دارند و زکات مى دهند و خود به آخرت یقین دارند (3)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ ﴿4﴾
کسانى که به آخرت ایمان ندارند کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم [تا همچنان] سرگشته بمانند (4)
أُولَئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿5﴾
آنان کسانى اند که عذاب سخت براى ایشان خواهد بود و در آخرت خود زیانکارترین [مردم] اند (5)
وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿6﴾
و حقا تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مى دارى (6)
إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿7﴾
[یادکن] هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت من آتشى به نظرم رسید به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد یا شعله آتشى براى شما مى آورم باشد که خود را گرم کنید (7)
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿8﴾
چون نزد آن آمد آوا رسید که خجسته [و مبارک گردید] آنکه در کنار این آتش و آنکه پیرامون آن است و منزه است خدا پروردگار جهانیان (8)
یَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿9﴾
اى موسى این منم خداى عزیز حکیم (9)
وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿10﴾
و عصایت را بیفکن پس چون آن را همچون مارى دید که مى جنبد پشت گردانید و به عقب بازنگشت اى موسى مترس که فرستادگان پیش من نمى ترسند (10)
إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿11﴾
لیکن کسى که ستم کرده سپس بعد از بدى نیکى را جایگزین [آن] گردانیده [بداند] که من آمرزنده مهربانم (11)
وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿12﴾
و دستت را در گریبانت کن تا سپید بى عیب بیرون آید [اینها] از [جمله] نشانه هاى نه گانه اى است [که باید] به سوى فرعون و قومش [ببرى] زیرا که آنان مردمى نافرمانند (12)
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿13﴾
و هنگامى که آیات روشنگر ما به سویشان آمد گفتند این سحرى آشکار است (13)
وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿14﴾
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روى ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود (14)
وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿15﴾
و به راستى به داوود و سلیمان دانشى عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش برترى داده است (15)
وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿16﴾
و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت اى مردم ما زبان پرندگان را تعلیم یافته ایم و از هر چیزى به ما داده شده است راستى که این همان امتیاز آشکار است (16)
وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿17﴾
و براى سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمعآورى شدند و [براى رژه] دسته دسته گردیدند (17)
حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿18﴾
تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (18)
فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿19﴾
[سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به کار شایسته اى که آن را مى پسندى بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایسته ات داخل کن (19)
وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ ﴿20﴾
و جویاى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است که هدهد را نمى بینم یا شاید از غایبان است (20)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿21﴾
قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى کنم یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد (21)
فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ ﴿22﴾
پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و] گفت از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده ام (22)
إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ ﴿23﴾
من [آنجا] زنى را یافتم که بر آنها سلطنت میکرد و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت (23)
وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ ﴿24﴾
او و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا به خورشید سجده مى کنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتیجه [به حق] راه نیافته بودند (24)
أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿25﴾
[آرى شیطان چنین کرده بود] تا براى خدایى که نهان را در آسمانها و زمین بیرون مى آورد و آنچه را پنهان مى دارید و آنچه را آشکار مى نمایید مى داند سجده نکنند (25)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿26﴾
خداى یکتا که هیچ خدایى جز او نیست پروردگار عرش بزرگ است (26)