آیات 148 تا آخر سوره نساء و 1 تا 82 سوره مائده
خداوند افشای بدی[ های مردم] را دوست ندارد مگر [برای] کسی که مورد ستم قرار گرفته [و برای دفع ستم چاره ای جز افشا نداشته باشد]؛ خداوند شنوا[ی نالۀ ستمدیده] و دانا[ی به وضع ستمکار] است«148»
اگر کار خیری را آشکارا انجام دهید یا آن را پنهان دارید، یا از بدی [دیگران در حق خودتان] گذشت کنید [کاری مورد رضای خدا انجام داده اید؛] مسلّماً خداوند همواره گذشت کننده و تواناست«149»
بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می ورزند و می خواهند بین خدا و پیامبرانش [به این که برخی از اینان فرستادۀ خدا نیستند] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و منکر برخی دیگر می شویم، و می خواهند [میان کفر و ایمان] راه [سومی] انتخاب کنند [بسیار ابلهند]«150»
اینان کافر واقعی اند، ما برای کافران عذاب خوارکننده ای آماده کرده ایم«151»
آنان که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند خداوند پاداششان را عطا می کند؛ خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است«152»
یهودیان از تو می خواهند از آسمانِ [علمِ خداوند] کتابی برای آنان نازل کنی، [این بازیگرانِ زشت باطن] بزرگ تر از آن را از موسی خواستند، [خواستۀ آنان این بود] که گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده. پس به کیفر ستمشان صاعقه آنان را فراگرفت، سپس بعد از آن که [بر ضرورت پرستش معبود یگانه] دلایل روشن برای آنان آمد گوساله را [به عنوان معبود] انتخاب کردند ، و ما از این [گناهِ زشت بعد از توبۀ آنان] درگذشتیم، و به موسی معجزات و دلایل آشکار دادیم«153»
و کوه طور را به خاطر پیمان استوارشان [برای پذیرفتن نبوت موسی و عمل به تورات] بر فرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با فروتنی از دروازۀ شهر درآیید، و نیز اِعلام کردیم: روز شنبه [از حکم حُرمتِ صید ماهی] تجاوز نکنید، و از آنان [برای اجرای این حکم] پیمانی محکم گرفتیم «154»
پس به کیفر پیمان شکنی آنان و کفرورزی شان به آیات خدا، و ظالمانه کشتن انبیا، و گفتار [بی پایۀ باطل] آنان [مبنی بر این ] که دل هایمان در پوشش است [و بدین جهت کلام حق را نمی فهمیم، از رحمت خود دورشان کردیم]، بلکه خداوند [به سبب کفرشان] بر دل هایشان مُهرِ [محرومیت از فهم حقایق] زد، به این سبب جز اندکی مؤمن نمی شوند «155»
و [نیز] به علت انکارشان [نسبت به نبوت عیسی]، و گفتارشان دربارۀ مریمِ [پاکدامن و وارسته] که بُهتان بزرگی بود [مستحق عذابشان ساختیم]«156»
و به سبب این گفتار [سراسر دروغ]شان که گفتند: ما عیسی بن مریم فرستادۀ خدا را کشتیم. [به خواری دنیا و آتش دوزخ محکومشان کردیم،] درصورتی که او را نکشتند و به صلیب نیاویختند، بلکه [شخص دیگری به جای عیسی] بر آنان مشتبه شد، [و مشتبه شده را به صلیب کشیدند،] و آنان که دربارۀ وضع او دچار اختلاف شدند در مورد وی در تردیدند، و جز پیروی از گمانِ واهی هیچ آگاهی به [سرگذشت] عیسی ندارند؛ و یقیناً او را نکشتند «157»
بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد، خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است «158»
از اهل کتاب اَحدی نیست مگر آن که پیش از مرگش به عیسی ایمان می آورد [که او فرستادۀ خدا و بندۀ او و مژده دهنده به ظهور محمّد صلی الله علیه وآله است، و حال آن که ایمان در آن لحظه سودبخش نیست]، و [عیسی] در قیامت بر [باطل بودنِ عقاید و اعمال] آنان شاهد است «159»
پس به کیفر ستمی که یهودیان [به آیات خدا و بر خود و بر دیگران و آیین آسمانی مسیح] روا داشتند، و به سزای آن که بسیاری [از مردم] را از [سلوک در] راه خدا مانع شدند چیزهای پاکیزۀ دلپذیری [مانند شیر، پیهِ حیوانات، چربی و صید ماهی در روز شنبه] را که برای آنان حلال بود حرام کردیم «160»
و [نیز به سبب] رِباگرفتنشان که [مؤکداً] از آن نهی شده بودند، و خوردن اموال مردم از راه نامشروع، [حلال های خدا بر آنان حرام شد] و ما برای کافرانِ از آنان عذابی دردناک آماده کرده ایم «161»
ولی در بین آنان ثابت قدمان در دانش [که از برکت دانششان تسلیم حق شدند]، و مؤمنانی که به آنچه بر تو و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند، به ویژه خوانندگان نماز [با شرایط ویژه اش]، و پرداخت کنندگان زکات، و ایمان آورندگان به خدا و قیامت، همه و همه [جمعی هستند که] به زودی پاداش بزرگی عطایشان خواهیم کرد«162»
ما به سوی تو وحی فرستادیم همان گونه که به نوح و پیامبرانِ بعد از او وحی فرستادیم، و [نیز] به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگانشان [که دارای مقام نبوتند]، و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی کردیم، و به داود «زبور» بخشیدیم«163»
و [به] پیامبرانی [وحی فرستادیم] که سرگذشتشان را پیش از این برایت گفتیم، و [نیز به] پیامبرانی [وحی کردیم] که داستانشان را برایت حکایت نکردیم، و خداوند بی واسطه و به صورتی ویژه با موسی سخن گفت «164»
پیامبرانی که مژده رسان و بیم دهنده بودند تا برای مردم [چه در دنیا و چه آخرت] در پیشگاه خداوند پس از فرستادنِ پیامبران، حجت و عذری [برای کافربودنشان] نباشد؛ خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است «165»
[معاندانِ اهل کتاب نزول وحی را بر تو قبول ندارند،] ولی خداوند به [حقانیت] آنچه بر تو به علم و دانشش نازل کرده گواهی می دهد، و فرشتگان [هم] گواه [نزول وحی بر تو ] هستند؛ گرچه گواهی خداوند بس است «166»
آنان که آلوده به کفر ند و [مردم را] از [قرارگرفتن در] راه خدا بازداشتند مسلّماً به گمراهی دوری [که هرگز در آن دسترسی به هدایت ندارند] افتاده اند «167»
بی تردید آنان که کفر ورزیدند و [به آیات خدا و خود و دیگران] ستم کردند، خداوند بر آن نیست که آنان را بیامرزد، و به راهی [که ضامن خیر دنیا و آخرت است] هدایتشان کند «168»
مگر به راه دوزخ، درحالی که در آن همواره جاودانه اند که این [جاودانه ساختنشان در دوزخ] بر خدا آسان است «169»
ای مردم! حقاً پیامبری از سوی پروردگارتان به درستی و راستی به سویتان آمد، پس به او مؤمن شوید که به خیر شماست، و اگر کافر شوید [و نبوتش را انکار کنید بدانید خدا از شما و ایمانتان بی نیاز است؛ زیرا] آنچه در آسمان ها و زمین است در سیطرۀ مالکیت و فرمانروایی خداست، و خداوند همواره دانا و حکیم است«170»
ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ [و گزافه گویی] نداشته باشید، [و از چارچوب آیات حق و تعالیم پیامبران خارج نشوید!] و دربارۀ خداوند جز به راستی و درستی سخن مگویید! [حقیقت] جز این نیست که مسیح عیسی بن مریم فرستادۀ خدا، و کلمه [یعنی مخلوق] اوست که او را به مریم القا کرد، و [این عبد صالح،] روحی از سوی خداوند است، پس به خدا و پیامبرانش ایمان آورید، و نگویید خدا [ترکیبی از] سه [عنصرِ «اَب» و «اِبن» و «روحُ القُدُس»] است! [از این عقیدۀ باطل] بازایستید که به خیر [دنیا و آخرت] شماست، جز این نیست که خداوند معبود یکتاست، [و در ذات بی نهایتش ترکیبی وجود ندارد،] از این که دارای فرزندی باشد پاک و منزّه است، آنچه در آسمان ها و زمین است فقط مملوک اوست، خداوند از نظر کارسازی [و تدبیر همۀ امور هستی] بس است «171»
مسیح از این که بنده و پرستندۀ خدا باشد هرگز امتناع ندارد، فرشتگانِ مقرّب هم [از بنده بودن] سر برنمی تابند، آنان که رویگردان از بندگی خدایند، و [در برابر پروردگار] متکبّرند قطعاً خدا همۀ آنان را [برای حِسابرسی] به سوی خود جمع خواهد کرد «172»
اما آنان که مؤمن شدند و کارهای شایسته انجام دادند پاداششان را به طور کامل می دهد، و از احسانش بر آنان می افزاید، ولی کسانی که [از ایمان و عمل صالح] امتناع ورزیدند و [در برابر پروردگار] تکبّر کردند به عذاب دردناکی عذابشان می کند، و [برای نجات خود] در برابر خداوند دوست و یاوری نخواهند یافت«173»
ای مردم! به یقین از سوی پروردگارتان برای شما بُرهانِ ویژه ای [چون پیامبر اسلام] آمد، و نیز نوری روشنگرِ [راه هدایت؛ مانند قرآن] به جانب شما فرستادیم «174»
در نتیجه آنان که به خداوند ایمان آوردند و به او تمسک جستند قطعاً در رحمتی ویژه و احسانی از نزد خود واردشان خواهد کرد، و به سوی خود به راه راست هدایتشان می کند«175»
از تو دربارۀ «کلاله»؛ [یعنی برادران و خواهرانِ میراث بَر] فتوا می خواهند، بگو: خداوند دربارۀ کلاله به شما به این صورت فتوا می دهد: اگر مردی بی فرزند از دنیا برود و خواهری داشته باشد، خواهر، نصف میراثِ به جا مانده را به ارث می برد. و [اگر زنی بمیرد و جز یک برادر نداشته باشد] برادر، همۀ میراثِ به جا ماندۀ او را به ارث می برد، [البته] اگر زن فرزندی نداشته باشد، و اگر [ وارثان میت] دو خواهر باشند دو سوم میراثِ او را به ارث می برند، و اگر [وارثان میت] چند برادر و خواهر باشند سهم ارثِ هر مرد دو برابر زن است، خداوند [احکامش را] برای شما توضیح می دهد تا گمراه نشوید؛ خداوند به همه چیز داناست«176»
شماره سوره 5 نام سوره مائده تعداد آیات 120 مدنی
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
ای مؤمنان! به همۀ قراردادها[ی خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نذرها و سوگندها] وفا کنید! گوشت چهارپایانِ دامی، جز آنچه [در آیات بعد حرام بودنش] بر شما خوانده می شود برایتان حلال است. و درحالی که مُحرِم [به اِحرام حج یا عمره] هستید نباید شکار را حلال بدانید، یقیناً خداوند آنچه را بخواهد [بر اساس علم و حکمتش و در جهت مصلحت زندگی شما] فرمان می دهد«1»
ای مؤمنان! [هتک حُرمت] شعائر الهی [چون مناسک حج] را بر خود مباح نشمارید! و [نیز شکستن حُرمت] ماه های حرام، قربانی بی نشان، قربانی نشاندار، و راهیان به سوی بیت الحرام را که خواهان احسان خشنودی پروردگارشان هستند [بر خود روا مدارید]! چون از اِحرام درآمدید [در صورت تمایل می توانید] شکار کنید، و کینه توزی با گروهی که شما را از ورود به مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نکند که به آنان ستم کنید [و حقوقشان را پایمال سازید.] و یکدیگر را بر [انجام] کارهای نیک و اطاعت از حق و ترک محرّمات یاری کنید. و بر گناه و تجاوز [از حدود الهی] به یکدیگر کمک ندهید! و به فرمان بردن از خدا و اجتناب از محرّماتش گردن نهید که خداوند سخت کیفر است«2»
[خوردنِ آنچه تناسبی با جسم و روح شما ندارد] بر شما حرام شده [چون]: گوشت مُردار، خون، گوشت خوک، آنچه وقت ذبح نام غیر خدا بر آن خوانده شده، [گوشت] حیوانِ خفه شده، حیوانی که به ضرب چوب و سنگ مرده، حیوانی که به سبب پرت شدن از بلندی جان داده، حیوانی که به ضرب شاخ حیوان دیگر بی جان شده، حیوانی که درنده ای آن را [کشته و از آن] خورده به جز آنچه [در آستانۀ مرگ با ذبح شرعی] تزکیه کرده اید، و نیز حیوانی که برای بُت قربانی شده، و آنچه به وسیلۀ تیرهای قمار سهم بندی می کنید حرام است، [همۀ] این ها [در صورت حلال شمردنْ] گناه و نافرمانی [از احکام الهی] است. امروز کافران از [شکست و نابودی] دینتان [که اسلام ناب آسمانی است] نا امید شده اند، جای آن نیست که از آنان بترسید، باید از من بیم داشته باشید [که مبادا با ضربه زدن به دین، به دست خودتان دچار عذابِ سختِ من در دنیا و آخرت شوید.] امروز [با نصب علی بن ابی طالب علیه السلام به امامت و ولایت،] دینتان را به کمال رساندم، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم. پس هرکه در حال شدتِ گرسنگی بی آن که مایل به گناه باشد [به خوردن محرّماتِ بیان شده] ناچار شود، [می تواند به اندازۀ ضرورت از آن ها بهره گیرد؛ زیرا] خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است«3»
از تو می پرسند چه چیزی بر آنان حلال شده؟ بگو: همۀ پاکیزه های دلپذیر، و نیز آنچه حیوانات شکاری صید می کنند بر شما حلال شده درحالی که احکام و قوانین تزکیه شدن را که خداوند به شما تعلیم داده به آن ها می آموزید، بر این اساس از آنچه برای شما [صید کرده و] نگاه داشته اند بخورید، و [هنگام فرستادن حیوانِ شکارکننده] نام خدا را بر آن ببرید، و از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید! زیرا خداوند حسابرسی سریع است «4»
امروز همۀ پاکیزه های دلپذیر برای شما حلال شده است، و طعام اهل کتاب [که با مواد نجس و حرام آمیخته نباشد] بر شما حلال، و طعام شما هم بر آنان حلال است، و زنان پاکدامنِ مؤمن و زنان پاکدامن از اهل کتاب درصورتی که مَهریۀ آنان را بپردازید [بر شما حلال اند]، درحالی که قصدتان ازدواج با آنان باشد نه زِنا، و نخواهید در خلوت معشوقۀ نامشروع بگیرید، هر کس به حقایق ایمانی کفر ورزد قطعاً عملش تباه شده، و در آخرت در زمرۀ تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] خواهد بود«5»
ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز برمی خیزید صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید، و بخشی از سر و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت آن ها مسح کنید! و اگر جُنُب باشید به غسل روی آورید! و چنانچه بیمار هستید، یا در سفر به سر می برید، یا یکی از شما از قضای حاجت آمده بود، یا با زنان آمیزش جنسی داشتید و آبی [برای وضو و غسل] نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید؛ به این کیفیت که بخشی از صورت و دست هایتان را به آن مسح کنید! خداوند نمی خواهد [با تشریع احکامش] شما را به مشقّت اندازد؛ بلکه می خواهد شما را [از آلودگی ها] پاک کند، و نعمتش را بر شما تمام کند تا سپاس بگذارید «6»
و نعمت های خدا را بر خود، و پیمانش را [در لزوم اطاعت از او و پیامبرش] که شما را مؤکداً به آن موظف داشته یاد کرده [قلباً مورد توجه قرار دهید]؛ آن گاه که گفتید: [به گوشِ قبول] شنیدیم و در مقام اطاعت برآمدیم. از خداوند [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید، قطعاً خداوند به اسرار و نیات باطن ها آگاه است«7»
ای مؤمنان! همواره [در همۀ امور] برای خدا قیام کنید و بر اساس عدالت گواهی دهید! و نباید دشمنی با گروهی شما را از عدالت ورزی بازدارد، عدالت کنید که عدالت کردن به [اطاعت از حق و] پرهیز [از تجاوز] نزدیک تر است، از خداوند [فرمان برید، و از محرّماتش] بپرهیزید! زیرا خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است«8»
خداوند به آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند وعدۀ [حتمی] داده که برای آنان آمرزشی ویژه و پاداش بزرگی است «9»
وکسانی که به کفر گرویدند و آیات ما را منکر شدند اهل دوزخند«10»
ای مؤمنان! نعمت خدا را بر خود یاد کرده، [قلباً مورد توجه قرار دهید،] هنگامی که گروهی قصد کردند [برای نابودکردنتان] به شما شبیخون زنند نهایتاً خداوند توطئۀ آنان را از شما بازداشت، از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید؛ و مؤمنان باید فقط بر خدا توکل کنند!«11»
خداوند از بنی اسرائیل [بر لزوم اطاعت از احکامش و پیروی از موسی] پیمان گرفت، و از آنان دوازده سرپرست برانگیختیم [تا هریک عهده دارِ امور قبیله ای باشد]، و خداوند اِعلام کرد: به یقین من با شمایم، اگر نماز را [با شرایط ویژه اش] بخوانید، و زکات بپردازید، و به پیامبرانم ایمان آورید و آنان را در اهدافشان یاری کنید، و برای [جلب خشنودی] خداوند [به نیازمندان] وامی نیکو دهید دراین صورت گناهانتان را محو می کنم، و شما را در بهشت هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است وارد می کنم، پس هرکس از شما بعد از این پیمان به کفر روی آورد، قطعاً از راه راست منحرف شده است «12»
پس آنان را به علت پیمان شکنی [از رحمت خود] راندیم، و دل هایشان را [از پذیرش حق] سخت [و غیر قابل انعطاف] قرار دادیم [تاجایی که] پیوسته سخنان [حق] را از جایگاه های حقیقی اش [برای گمراه ماندنِ مردم] تغییر می دهند، و بخشی از آنچه [از معارف تورات] را که به وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، و همواره از کارهای خائنانۀ آنان جز اندکی از ایشان [که وفادار به پیمان خدایند] آگاه می شوی، پس [تا آمدن حکم جهاد] از آنان بگذر! و [از مجازاتشان] چشم پوشی کن؛ زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد «13»
از کسانی که مدّعی نصرانیت بودند [نیز بر لزوم اطاعت از احکام خود و پیروی از عیسی] پیمان گرفتیم، آنان بخشی از آنچه را [از معارف انجیل] که به وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، بر این اساس بین آنان تا روز قیامت دشمنی و کینه انداختیم، و به زودی خدا آنان را از آنچه همواره انجام می دادند آگاه می کند «14»
ای اهل کتاب! یقیناً پیامبر ما به سوی شما آمد درحالی که بسیاری از آنچه را شما [از کتاب تورات و انجیل دربارۀ نشانه های پیامبری او و قرآن] همواره پنهان می داشتید برای شما توضیح می دهد، و از بسیاری [از مخفی کاری های ناروای شما هم] چشم پوشی می کند، یقیناً از سوی خداوند برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است «15»
خداوند به وسیلۀ آن [نور و کتاب،] کسانی را که خواهان خشنودی او هستند به راه های سلامت هدایت می کند، و آنان را به خواست خود از تاریکی ها[یی چون؛ جهل، کفر، شرک و تکبّر] به سوی نورِ [معرفت، ایمان، اخلاق و عمل صالح] می برد، و به راه راست هدایتشان می کند «16»
قطعاً آنان که گفتند: خدا همان مسیح فرزند مریم است. بدون تردید کافر شده اند، بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح و مادرش و همۀ کسانی را که در زمین هستند هلاک کند چه کسی می تواند در برابر [اراده و قدرت] او اختیار چیزی را داشته باشد [تا مانع این کار شود]؟ درحالی که مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه بین آن دوتاست فقط در سیطرۀ خداست، هرچه را بخواهد می آفریند، و خداوند بر هر کاری تواناست «17»
یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خداوند و محبوبان اوییم. بگو: [اگر ادعای شما درست است] پس چرا خداوند شما را به علت گناهانتان عذاب می کند؟ [این گونه که می گویید نیست،] شما هم بشری از [جنس] مخلوقات خدایید، هرکه را بخواهد می آمرزد، و هرکه را بخواهد عذاب می کند، مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه بین آن دوتاست فقط در سیطرۀ خداست؛ و بازگشت به سوی اوست «18»
ای اهل کتاب! مسلّماً پیامبر ما پس از سپری شدنِ روزگاری از انقطاع نبوت، در حالی به سوی شما آمده که [آنچه را از احکام و معارف الهی به او وحی شده] برای شما بیان می کند، که [روز قیامت در دادگاه حسابرسی] نگویید هیچ مژده دهنده و بیم رسانی برای ما نیامد، بدون شک مژده دهنده و بیم رسان به سویتان آمد، و خداوند بر هر کاری تواناست«19»
[به یاد آرید] هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قومِ من! نعمت های خدا را بر خود یاد کرده، [قلباً مورد توجه قرار دهید،] آن گاه که در بین شما پیامبرانی قرار داد و بعضی از شما را به پادشاهی رسانید، و آنچه به هیچ کس از جهانیانِ [روزگارتان] نداده بود به شما عطا کرد «20»
ای قومِ من! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر کرده درآیید، و [در برابر دشمن و رویارویی با اهل باطل] عقبگرد نکنید! [و تن به فرار ندهید] که از تباه کنندگان [همۀ سرمایۀ وجودی خود] خواهید شد «21»
گفتند: ای موسی! همانا در آن جا مردمی زورگو و ستمگر هستند، و ما هرگز در آن جا وارد نمی شویم تا آنان از آن جا بیرون روند، اگر از آن جا بیرون روند البته ما وارد خواهیم شد «22»
دو مرد از کسانی که خداترس بودند و خداوند به هر دو نعمت [ایمان و شهامت] داده بود گفتند: از این دروازه به آنان یورش برید! چون به آن جا درآیید یقیناً پیروزید، و اگر مؤمن هستید فقط بر خداوند توکل کنید !«23»
گفتند: ای موسی! تا آنان در آن جایند ما هرگز به آن جا وارد نمی شویم، پس تو و پروردگارت بروید و با آنان بجنگید که ما [تا پایانِ کار و به دست آمدن فرصتِ ورود] در همین جا نشسته ایم!«24»
[موسی] گفت: پروردگارا! من جز اختیار خود و برادرم را ندارم، پس بین ما و این گروه منحرف نافرمان جدایی انداز !«25»
[خداوند به کیفر نافرمانی بنی اسرائیل از پیامبرشان،] حکم داد که: [ورود به] این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنان حرام شد، همواره در طول این مدت در زمین [سینا] سرگردان خواهند بود، پس بر این گروه منحرف نافرمان غمگین مباش!«26»
و داستان دو فرزند آدم را [که سراسر پند و عبرت است] بر اساس درستی و راستی بر آنان بخوان، آن هنگامی که هر دو [با انجام کار نیکی] برای تقرّب [به پروردگار] اقدام کردند، از یکی پذیرفته شد و از دیگری قبول نشد، [آن که عملش مردود گشت از روی حسد و کینه به برادرش] گفت: [سوگند می خورم که] تو را حتماً می کشم. [او در پاسخش] گفت: خداوند فقط از پرهیزگاران می پذیرد «27»
تو اگر برای کشتنِ من دست بگشایی من به قصد کشتنِ تو دست نمی گشایم؛ [زیرا] از خداوند پروردگار جهانیان می ترسم «28»
من می خواهم به عوارض گناه [کشتن] من و گناه خودت دچار شوی، و در نتیجه از دوزخیان باشی، و این کیفر ستمکاران است «29»
پس به خود اجازه داد مرتکب قتل برادرش شود، در نتیجه او را کشت و از تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] شد «30»
نهایتاً [در کنار جسد برادرش سرگردان بود و فکرش به جایی نمی رسید، که] خداوند زاغی را برانگیخت که زمین را می کاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند، [قاتل با دیدن عملِ زاغ] فریاد زد: وای بر من! آیا ناتوان از اینم که مانند این زاغ باشم تا جسد برادرم را دفن کنم؟! سرانجام از پشیمانان شد «31»
به این سبب به بنی اسرائیل سفارش کردیم: هرکس انسانی را جز برای قصاص، یا بدون این که در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی آلوده شده باشد به قتل برساند چنان است که همۀ انسان ها را به قتل رسانده، و هرکس شخصی را [از مرگ برهاند و] زنده بدارد گویی همۀ انسان ها را زنده کرده است. همانا پیامبران، دلایل روشنی برای بنی اسرائیل آوردند، آن گاه بسیاری از آنان پس از آن در زمین به اسراف کاری [و تجاوز از حدود الهی] برخاستند «32»
کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی می کوشند فقط این است که به سختی کشته شوند، یا به دارشان بیاویزند، یا دست ها و پاهایشان برعکس [یکدیگر؛ یعنی دست راست و پای چپ، یا دست چپ و پای راست] بریده شود، یا [از وطن] تبعید شوند، این برای آنان در دنیا مایۀ رسوایی و خواری است، و برای آنان در آخرت عذاب بزرگی است «33»
مگر کسانی که پیش از دست یافتنتان به آنان [به راستی و درستی] توبه کنند، بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است«34»
ای مؤمنان! از خداوند [اطاعت کرده، و از محرّماتش] بپرهیزید، و دستاویزی [چون ایمان و عمل صالح، و آبروی مقرّبانِ درگاهش را برای تقرّب] به سوی او بخواهید، و در راه او جهاد کنید تا [بر موانع راه سعادت] پیروز شوید «35»
مسلّماً کافران اگر همۀ آنچه در زمین است و همانند آن را مالک باشند تا آن را برای نجاتشان از عذاب روز قیامت عوض دهند از آنان نپذیرند، و برای آنان عذاب دردناکی است «36»
همواره می خواهند از آتش درآیند ولی از آن بیرون آمدنی نیستند، و برای آنان عذاب پایداری است«37»
دستِ مرد و زنِ دزد را به کیفر کار [زشت]ی که انجام داده اند به عنوان مجازاتی از سوی خداوند قطع کنید، خداوند [در تشریع احکام بر وفق مصلحت انسان ها] توانای شکست ناپذیر است «38»
کسی که پس از ستم کردنش [چون عمل زشت دزدی، به ارادۀ خودش و از روی صِدق و درستی] توبه کند، و [مفاسدش را] اصلاح سازد، مسلّماً خداوند توبه اش را می پذیرد؛ زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است «39»
آیا ندانسته ای که مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطرۀ خداست؟ هرکه را بخواهد عذاب می کند، و آن را که بخواهد می آمرزد، خداوند بر هر کاری تواناست«40»
ای پیامبر! کسانی که به سوی انکار حقایق می شتابند تو را غمگین نسازند، چه آنان که به زبانشان اظهار ایمان کردند و دل هایشان ایمان نیاورده، و چه آنان که یهودی اند و بسیار به سخنانِ دروغ گوش می دهند، و در برابر دیگر یهودیانی که [از روی حسد و کبر] نزد تو نیامده اند [برای جاسوسی] گوش به فرمانند، [هم آنان که] سخنان [خدا در تورات] را پس از استواری در جایگاه هایش [برای گمراه ماندنِ مردم] تغییر می دهند، و [به مقلّدان و تابعان خود] می گویند: اگر [از جانب پیامبر، احکام و دستورهایی] مطابق آنچه ما می گوییم به شما داده شد بپذیرید، و اگر [به مانندِ] آن به شما ابلاغ نشد از آن اجتناب کنید! کسانی که خداوند برای آنان عذاب بخواهد تو هرگز نمی توانی چیزی از [عذاب] خدا را از آنان برطرف کنی، اینان مردمی هستند که خداوند [به کیفر جنایاتشان] نخواسته دل هایشان را [از کفر و نفاق] پاک کند، برای آنان در دنیا رسوایی و در آخرت عذاب بزرگی است «41»
آنان بسیار به سخنان دروغ گوش می دهند و با همۀ توان مال حرام می خورند، اگر نزد تو آمدند بین آنان [در آنچه تو را داور قرار می دهند] داوری کن، یا از آنان روی برتاب! و اگر روی برتابی هیچ زیانی به تو نمی رسانند، و چون بینشان داوری کردی به عدالت داوری کن! زیرا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد «42»
[شگفتا!] چگونه تو را بین خود به داوری می پذیرند درحالی که تورات که در آن حکم خداست نزد آنان است؟ آن گاه بعد از آن که بین آنان [مطابق با تورات] داوری کردی روی برمی تابند، و [این روی برتافتن نشانۀ این است که] آنان [به تورات هم] ایمان ندارند!«43»
مسلّماً ما تورات را که در آن هدایتگری [به سوی احکام] و روشنگری [نسبت به مسائل اعتقادی] است نازل کردیم، پیامبرانی که تسلیم [خدا و وحی الهی] بودند بر اساس تورات [تا زمان ظهور مسیح] بین یهودیان داوری می کردند، و نیز انبوهی از الهی مسلکان که حفظ و حراست کتاب خدا از آنان خواسته شده بود، و بر درستی آن شاهد بودند [به وسیلۀ آن به داوری می نشستند]، پس [ای دانشمندان یهود!] از مردم بیم نداشته باشید، از من بترسید و آیاتم را به بهایی اندک نفروشید! کسانی که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند قطعاً کافرند «44»
ما در تورات به بنی اسرائیل سفارش کردیم که [در قانونِ کیفر؛] جان در برابر جان، چشم به عوض چشم، بینی به جای بینی، گوش مقابل گوش و دندان در برابر دندان، و زخم ها را نیز کیفری است، پس هرکه [از کیفردادن] گذشت کند آن گذشت کفاره ای برای گناهان اوست، و آنان که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند مسلّماً ستمکارند«45»
و به دنبال پیامبرانِ گذشته، عیسی بن مریم را فرستادیم درحالی که گواهی دهنده [حقانیت] توراتِ پیش از خود بود، و انجیل را که در آن هدایتگری [به سوی احکام] و روشنگری [در مورد مسائل اعتقادی بود] به او عطا کردیم، درحالی که به حقانیت توراتِ نازل شدۀ پیش از خود گواهی می داد، و برای پرهیزگاران هدایت کننده و موعظه گر بود «46»
و باید اهل انجیل بر پایۀ آنچه خداوند در آن نازل کرده داوری کنند! و آنان که بر اساس آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند مسلّماً منحرف و نافرمانند«47»
ما این قرآن را به درستی و راستی به سوی تو نازل کردیم درحالی که گواهی دهنده کتاب های نازل شدۀ پیش از خود، و گواه صادق بر [حقانیت همۀ] آن هاست، پس بین آنان بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و با توجه به آنچه که از حق به سویت آمده از خواسته ها[ی نامشروع] آنان پیروی مکن، برای هریک از شما [ملت ها] آیین و راه روشنی قرار دادیم، و اگر خدا می خواست همۀ شما را به صورت امت واحدی شکل می داد، ولی می خواهد شما را با آنچه عطایتان کرده بیازماید، پس به سوی کارهای نیک بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همۀ شما به سوی خداوند است، نهایتاً شما را به آنچه همواره در مورد آن اختلاف می کردید آگاه می کند، [و بر پایۀ اعمالتان پاداش یا کیفر می دهد] «48»
و بین آنان بر پایۀ آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و از خواسته های [نامشروع] آنان پیروی مکن! و از ایشان برحذر باش! مبادا این که تو را از بخشی از آنچه خداوند به سویت نازل کرده منحرف کنند، پس اگر [از داوری حکیمانه ات] رویگردان شدند بدان که خداوند می خواهد آنان را به سبب پاره ای از گناهانشان مجازات کند، مسلّماً بسیاری از مردم منحرف و نافرمانند «49»
آیا [با وجود آیات نورانی قرآن و مشعل نبوت] جویای فرهنگ جاهلیت اند؟ برای قومی که یقین [به حقایق الهی] دارند چه کسی از نظر داوری بهتر از خداست؟«50»
ای مؤمنان! یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود نگیرید، آنان دوستان یکدیگرند [و فقط به روابط میان خود بر ضد شما وفادارند،] هرکس از شما سرپرستی و دوستی آنان را بپذیرد قطعاً در زمرۀ آنان خواهد بود، بی تردید خداوند مردم ستمکار را هدایت نمی کند «51»
کسانی که در دل هایشان [در مورد پیروزشدن اسلام بر دیگر فرهنگ ها] بیماری [شک و تردید] است می بینی که در مورد [دوستی با] یهود و نصاری شتاب می ورزند، [و بر اساس خیال باطلشان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه گاه استواری نباشند] می گویند: می ترسیم آسیبِ ناگواری به ما برسد، [پس لازم است با یهود و نصاری دوستی کنیم.] امید است خداوند از سوی خود پیروزی یا خیر دیگری [برای مسلمانان] پیش آرد تا [این بیماردلان] بر آنچه در دل هایشان پنهان می داشتند پشیمان شوند «52»
مؤمنان [پس از پیروزی، به یکدیگر] می گویند: آیا این [بیماردلان] آنان هستند که با سوگندهای مؤکدشان به خدا سوگند می خوردند که همراه [و همراز] شمایند؟! [ولی روشن شد که دروغ می گفتند، و به سبب دوستی با یهود و نصاری] اعمالشان نابود و [بی اثر] گشت، در نهایت از تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] شدند «53»
ای مؤمنان! هرکس از شما از دین خود برگردد [و به آیین های ضد اسلام روی آورَد زیانی به خدا و پیامبر نمی رساند]، خداوند به زودی گروهی را می آورد که محبوب خدایند و خداوند هم محبوب آنان است، در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرسخت [و قدرتمند]، همواره در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنشِ هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسند، این احسان خداست که به هرکس بخواهد می دهد؛ خداوند بسیار عطاکننده و داناست«54»
سرپرست و دوست واقعی شما فقط خدا و پیامبر اوست، و نیز مؤمنانی [چون علی بن ابی طالب علیه السلام] که همواره نماز را [با شرایط ویژه اش] می خوانند و درحال رکوع به تهیدستان صدقه می دهند «55»
و آنان که خدا و پیامبرش و مؤمنانی [چون امامان معصوم علیهم السلام] را به سرپرستی و دوستی بپذیرند [حزب خدایند و] مسلّماً حزب خدا فقط [همه جا و در هر زمان] پیروزند«56»
ای مؤمنان! کسانی که دین شما را به مسخره و بازیچه گرفته اند سرپرست و دوست خود نگیرید! چه از اهل کتاب باشند و چه از کافران، اگر مؤمن هستید از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید !«57»
چون مردم را برای نماز فرا می خوانید آن را به مسخره و بازیچه می گیرند، این [کار زشتشان] به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [در حقایق الهی و معارف وحی] اندیشه نمی کنند«58»
بگو: ای اهل کتاب! جز این را بر ما عیب می گیرید که ما به خداوند و آنچه [از سوی او] بر ما نازل شده، و آنچه پیش از ما [بر پیامبران] نازل گشته ایمان آورده ایم؟! همانا [این عیب جویی شما به علت این است که] بیشتر شما منحرف و نافرمان هستید«59»
بگو: آیا شما را از کسانی خبر دهم که کیفرشان [از مؤمنانی که به گمانتان از ایمانشان عیب می گیرید، و سزاوار عذابشان می دانید] نزد خداوند بدتر است؟ [آنان] قومی [از گذشتگان خود شما هستند] که خداوند [از رحمت خود] طردشان کرده، و بر آنان خشم گرفته، و برخی از آنان را به صورت بوزینه و خوک درآورده، و [نیز آنان که به جای خدا] طاغوت را پرستیدند! اینانند که جایگاهشان بدتر، و از راه راست گمراه ترند «60»
چون نزد شما آیند می گویند: ایمان آوردیم. درحالی که با کفر بر شما وارد می شوند و با کفر بیرون می روند، خداوند به آنچه [ از کفر و نفاق] که همواره پنهان می کنند داناتر است «61»
بسیاری از آنان را می بینی که به سوی گناه و تجاوز [از حدود خدا] و حرام خواری می شتابند، هرآینه بد است اعمالی که همواره انجام می دادند «62»
چرا الهی مسلکان و عالِمان یهود، آنان را از گفتار گناه آلود و حرام خواری باز نمی دارند؟ قطعاً بد است سکوتی که همواره پیش می گرفتند !«63»
یهود گفتند: دست [قدرت] خدا [برای تأمین رزق و تصرف در امور آفرینش و تشریع بعضی از قوانین تکوینی و تشریعی] بسته است! دست های خودشان بسته باد! و بر آنان به سبب گفتار [باطل]شان لعنت باد! بلکه دست [قدرتِ خداوند به صورت کامل و بی نهایت] همواره گشوده و باز است، هرگونه که بخواهد انفاق می کند، مسلّماً آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می افزاید، ما میان آنان تا روز قیامت کینه و دشمنی انداختیم، هرگاه آتشی برای جنگ [با مؤمنان] افروختند خدا آن را خاموش کرد، همواره در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی می کوشند، خداوند تبهکارانِ فتنه انگیز را دوست ندارد«64»
اگر اهل کتاب ایمان [واقعی به خداوند و پیامبر اسلام] می آوردند و [از خدا اطاعت کرده، از محرّماتش] اجتناب می کردند، قطعاً گناهانشان را محو می کردیم و در بهشت های پرنعمت واردشان می ساختیم «65»
اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان به آنان نازل شده [باور داشتند و به آیاتش] عمل می کردند، بی تردید از برکات آسمان و زمین بهره مند می شدند، از آنان گروهی میانه رو هستند و بسیاری از آنان آنچه را انجام می دهند بد است«66»
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [دربارۀ معرفی علی بن ابی طالب علیه السلام به مقام ولایت و امامت بر امت] بر تو نازل شده ابلاغ کن! اگر انجام ندهی پیام خدا را به مردم نرسانده ای! خداوند تو را از [گزند] مردم حفظ می کند، مسلّماً خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند«67»
بگو: ای اهل کتاب! شما بر مسلک قابل اعتنایی نیستید تا زمانی که به تورات و انجیل و آنچه را از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده عمل کنید، بی تردید آنچه [چون قرآن] از سوی پروردگارت بر تو نازل شده بر سرکشی و کفرِ بسیاری از آنان می افزاید، پس بر [سرکشی و کفرِ] قومِ کافر غمگین مباش «68»
مسلّماً کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودی ها و صابئی ها و نصاری هرکدامشان [قلباً] به خدا و روز قیامت مؤمن شوند، و کار شایسته انجام دهند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند «69»
هرآینه ما از بنی اسرائیل [بر اطاعت از احکام و قوانین تورات و پیروی از موسی] پیمان گرفتیم، و پیامبرانی به سوی آنان فرستادیم، هرگاه پیامبری آنچه دلخواهشان نبود برای آنان می آورْد گروهی را منکر می شدند و گروهی را می کشتند «70»
و پندارشان این بود که [برای آنان] عذابی در کار نیست، براین اساس [از دیدن واقعیات] کور، و [از شنیدن آیات حق] کر شدند، سپس [بعد از آگاهی و توبه کردن،] خداوند توبۀ آنان را پذیرفت، باز بسیاری از آنان کور و کر شدند، خداوند به آنچه انجام می دهند بیناست «71»
آنان که [از روی اعتقاد] گفتند: خدا همان مسیح فرزند مریم است، مسلّماً کافر شدند، درحالی که مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوندِ یکتا را که پروردگارِ من و پروردگار همۀ شماست بپرستید، مسلّماً هرکس برای خداوند [در ربوبیت و خالقیت] شریک قائل شود خداوند بهشت را بر او حرام کرده، و جایگاهش آتش است، و برای ستمکاران هیچ یاوری نخواهد بود «72»
آنان که گفتند: خدا یکی از [این] سه [عنصر: پدر، پسر و روحُ القُدُس] است. قطعاً کافر شدند، درحالی که هیچ معبودی جز خداوند یکتا وجود ندارد، و اگر از آنچه می گویند بازنایستند قطعاً به کافرانِ از آنان عذاب دردناکی خواهد رسید «73»
آیا [با توبه کردن از عقیدۀ شرک آلودِ تثلیث] به سوی خدا بازنمی گردند و از او درخواست آمرزش نمی کنند؟ درحالی که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است «74»
مسیح فرزند مریم جز فرستاده ای [از سوی خدای یکتا] نیست که پیش از او پیامبرانی [آمدند و] درگذشتند، و مادرش زنِ [درست کردار و] راست گفتاری بود، هر دو [مانند دیگر انسان ها] غذا می خوردند، با دقت بنگر چگونه دلایل را برای آنان بیان می کنیم [تا بدانند تولدیافتگان و نیازمندانِ به خوراک، خدا نیستند،] آن گاه با دقت بنگر که آنان را چگونه [از حق به سوی باطل] بازشان می گردانند؟!«75»
بگو: آیا به جای خداوند چیزی را می پرستید که اختیار هیچ زیان و سودی را برای شما ندارد؟! درحالی که خداوند شنوا[ی همۀ گفتارها] و دانا[ی به همۀ امور] است «76»
بگو: ای اهل کتاب! در دینتان به ناحق، غلوّ [و گزافه گویی] نداشته باشید! و از خواسته های [نامشروعِ] گروهی که یقیناً پیش از این گمراه شدند و بسیاری را به گمراهی کشیدند و از راه راست به بیراهه رفتند پیروی نکنید !«77»
کافران از بنی اسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند «78»
آنان یکدیگر را از کارهای زشتی که مرتکب می شدند باز نمی داشتند، هرآینه بد بود آنچه را پیوسته انجام می دادند !«79»
بسیاری از آنان را می بینی با کافران رابطۀ دوستی دارند، مسلّماً بد است آنچه به دست خودشان برای قیامتشان پیش فرستاده اند، و نتیجه اش این است که خداوند بر آنان خشمگین شده، و هم آنان در عذاب جاودانه اند «80»
اگر به خداوند و پیامبر و آنچه بر او نازل شده ایمان می آوردند قطعاً کافران را به عنوان دوست خود انتخاب نمی کردند؛ ولی بسیاری از آنان منحرف و نافرمانند«81»
مسلّماً سرسخت ترین مردم را در کینه و دشمنی با مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت، و البته نزدیک ترینشان را در دوستی با مؤمنان کسانی می یابی که گفتند: ما نصرانی هستیم. این دوستی آنان به سبب این است که گروهی از آنان کشیشانِ دانشمند و عابدانِ خداترسند، و آنان [در برابر حق] تکبّر نمی کنند «82»
خداوند افشای بدی[ های مردم] را دوست ندارد مگر [برای] کسی که مورد ستم قرار گرفته [و برای دفع ستم چاره ای جز افشا نداشته باشد]؛ خداوند شنوا[ی نالۀ ستمدیده] و دانا[ی به وضع ستمکار] است«148»
اگر کار خیری را آشکارا انجام دهید یا آن را پنهان دارید، یا از بدی [دیگران در حق خودتان] گذشت کنید [کاری مورد رضای خدا انجام داده اید؛] مسلّماً خداوند همواره گذشت کننده و تواناست«149»
بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می ورزند و می خواهند بین خدا و پیامبرانش [به این که برخی از اینان فرستادۀ خدا نیستند] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و منکر برخی دیگر می شویم، و می خواهند [میان کفر و ایمان] راه [سومی] انتخاب کنند [بسیار ابلهند]«150»
اینان کافر واقعی اند، ما برای کافران عذاب خوارکننده ای آماده کرده ایم«151»
آنان که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند خداوند پاداششان را عطا می کند؛ خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است«152»
یهودیان از تو می خواهند از آسمانِ [علمِ خداوند] کتابی برای آنان نازل کنی، [این بازیگرانِ زشت باطن] بزرگ تر از آن را از موسی خواستند، [خواستۀ آنان این بود] که گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده. پس به کیفر ستمشان صاعقه آنان را فراگرفت، سپس بعد از آن که [بر ضرورت پرستش معبود یگانه] دلایل روشن برای آنان آمد گوساله را [به عنوان معبود] انتخاب کردند ، و ما از این [گناهِ زشت بعد از توبۀ آنان] درگذشتیم، و به موسی معجزات و دلایل آشکار دادیم«153»
و کوه طور را به خاطر پیمان استوارشان [برای پذیرفتن نبوت موسی و عمل به تورات] بر فرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با فروتنی از دروازۀ شهر درآیید، و نیز اِعلام کردیم: روز شنبه [از حکم حُرمتِ صید ماهی] تجاوز نکنید، و از آنان [برای اجرای این حکم] پیمانی محکم گرفتیم «154»
پس به کیفر پیمان شکنی آنان و کفرورزی شان به آیات خدا، و ظالمانه کشتن انبیا، و گفتار [بی پایۀ باطل] آنان [مبنی بر این ] که دل هایمان در پوشش است [و بدین جهت کلام حق را نمی فهمیم، از رحمت خود دورشان کردیم]، بلکه خداوند [به سبب کفرشان] بر دل هایشان مُهرِ [محرومیت از فهم حقایق] زد، به این سبب جز اندکی مؤمن نمی شوند «155»
و [نیز] به علت انکارشان [نسبت به نبوت عیسی]، و گفتارشان دربارۀ مریمِ [پاکدامن و وارسته] که بُهتان بزرگی بود [مستحق عذابشان ساختیم]«156»
و به سبب این گفتار [سراسر دروغ]شان که گفتند: ما عیسی بن مریم فرستادۀ خدا را کشتیم. [به خواری دنیا و آتش دوزخ محکومشان کردیم،] درصورتی که او را نکشتند و به صلیب نیاویختند، بلکه [شخص دیگری به جای عیسی] بر آنان مشتبه شد، [و مشتبه شده را به صلیب کشیدند،] و آنان که دربارۀ وضع او دچار اختلاف شدند در مورد وی در تردیدند، و جز پیروی از گمانِ واهی هیچ آگاهی به [سرگذشت] عیسی ندارند؛ و یقیناً او را نکشتند «157»
بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد، خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است «158»
از اهل کتاب اَحدی نیست مگر آن که پیش از مرگش به عیسی ایمان می آورد [که او فرستادۀ خدا و بندۀ او و مژده دهنده به ظهور محمّد صلی الله علیه وآله است، و حال آن که ایمان در آن لحظه سودبخش نیست]، و [عیسی] در قیامت بر [باطل بودنِ عقاید و اعمال] آنان شاهد است «159»
پس به کیفر ستمی که یهودیان [به آیات خدا و بر خود و بر دیگران و آیین آسمانی مسیح] روا داشتند، و به سزای آن که بسیاری [از مردم] را از [سلوک در] راه خدا مانع شدند چیزهای پاکیزۀ دلپذیری [مانند شیر، پیهِ حیوانات، چربی و صید ماهی در روز شنبه] را که برای آنان حلال بود حرام کردیم «160»
و [نیز به سبب] رِباگرفتنشان که [مؤکداً] از آن نهی شده بودند، و خوردن اموال مردم از راه نامشروع، [حلال های خدا بر آنان حرام شد] و ما برای کافرانِ از آنان عذابی دردناک آماده کرده ایم «161»
ولی در بین آنان ثابت قدمان در دانش [که از برکت دانششان تسلیم حق شدند]، و مؤمنانی که به آنچه بر تو و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند، به ویژه خوانندگان نماز [با شرایط ویژه اش]، و پرداخت کنندگان زکات، و ایمان آورندگان به خدا و قیامت، همه و همه [جمعی هستند که] به زودی پاداش بزرگی عطایشان خواهیم کرد«162»
ما به سوی تو وحی فرستادیم همان گونه که به نوح و پیامبرانِ بعد از او وحی فرستادیم، و [نیز] به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگانشان [که دارای مقام نبوتند]، و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی کردیم، و به داود «زبور» بخشیدیم«163»
و [به] پیامبرانی [وحی فرستادیم] که سرگذشتشان را پیش از این برایت گفتیم، و [نیز به] پیامبرانی [وحی کردیم] که داستانشان را برایت حکایت نکردیم، و خداوند بی واسطه و به صورتی ویژه با موسی سخن گفت «164»
پیامبرانی که مژده رسان و بیم دهنده بودند تا برای مردم [چه در دنیا و چه آخرت] در پیشگاه خداوند پس از فرستادنِ پیامبران، حجت و عذری [برای کافربودنشان] نباشد؛ خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است «165»
[معاندانِ اهل کتاب نزول وحی را بر تو قبول ندارند،] ولی خداوند به [حقانیت] آنچه بر تو به علم و دانشش نازل کرده گواهی می دهد، و فرشتگان [هم] گواه [نزول وحی بر تو ] هستند؛ گرچه گواهی خداوند بس است «166»
آنان که آلوده به کفر ند و [مردم را] از [قرارگرفتن در] راه خدا بازداشتند مسلّماً به گمراهی دوری [که هرگز در آن دسترسی به هدایت ندارند] افتاده اند «167»
بی تردید آنان که کفر ورزیدند و [به آیات خدا و خود و دیگران] ستم کردند، خداوند بر آن نیست که آنان را بیامرزد، و به راهی [که ضامن خیر دنیا و آخرت است] هدایتشان کند «168»
مگر به راه دوزخ، درحالی که در آن همواره جاودانه اند که این [جاودانه ساختنشان در دوزخ] بر خدا آسان است «169»
ای مردم! حقاً پیامبری از سوی پروردگارتان به درستی و راستی به سویتان آمد، پس به او مؤمن شوید که به خیر شماست، و اگر کافر شوید [و نبوتش را انکار کنید بدانید خدا از شما و ایمانتان بی نیاز است؛ زیرا] آنچه در آسمان ها و زمین است در سیطرۀ مالکیت و فرمانروایی خداست، و خداوند همواره دانا و حکیم است«170»
ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ [و گزافه گویی] نداشته باشید، [و از چارچوب آیات حق و تعالیم پیامبران خارج نشوید!] و دربارۀ خداوند جز به راستی و درستی سخن مگویید! [حقیقت] جز این نیست که مسیح عیسی بن مریم فرستادۀ خدا، و کلمه [یعنی مخلوق] اوست که او را به مریم القا کرد، و [این عبد صالح،] روحی از سوی خداوند است، پس به خدا و پیامبرانش ایمان آورید، و نگویید خدا [ترکیبی از] سه [عنصرِ «اَب» و «اِبن» و «روحُ القُدُس»] است! [از این عقیدۀ باطل] بازایستید که به خیر [دنیا و آخرت] شماست، جز این نیست که خداوند معبود یکتاست، [و در ذات بی نهایتش ترکیبی وجود ندارد،] از این که دارای فرزندی باشد پاک و منزّه است، آنچه در آسمان ها و زمین است فقط مملوک اوست، خداوند از نظر کارسازی [و تدبیر همۀ امور هستی] بس است «171»
مسیح از این که بنده و پرستندۀ خدا باشد هرگز امتناع ندارد، فرشتگانِ مقرّب هم [از بنده بودن] سر برنمی تابند، آنان که رویگردان از بندگی خدایند، و [در برابر پروردگار] متکبّرند قطعاً خدا همۀ آنان را [برای حِسابرسی] به سوی خود جمع خواهد کرد «172»
اما آنان که مؤمن شدند و کارهای شایسته انجام دادند پاداششان را به طور کامل می دهد، و از احسانش بر آنان می افزاید، ولی کسانی که [از ایمان و عمل صالح] امتناع ورزیدند و [در برابر پروردگار] تکبّر کردند به عذاب دردناکی عذابشان می کند، و [برای نجات خود] در برابر خداوند دوست و یاوری نخواهند یافت«173»
ای مردم! به یقین از سوی پروردگارتان برای شما بُرهانِ ویژه ای [چون پیامبر اسلام] آمد، و نیز نوری روشنگرِ [راه هدایت؛ مانند قرآن] به جانب شما فرستادیم «174»
در نتیجه آنان که به خداوند ایمان آوردند و به او تمسک جستند قطعاً در رحمتی ویژه و احسانی از نزد خود واردشان خواهد کرد، و به سوی خود به راه راست هدایتشان می کند«175»
از تو دربارۀ «کلاله»؛ [یعنی برادران و خواهرانِ میراث بَر] فتوا می خواهند، بگو: خداوند دربارۀ کلاله به شما به این صورت فتوا می دهد: اگر مردی بی فرزند از دنیا برود و خواهری داشته باشد، خواهر، نصف میراثِ به جا مانده را به ارث می برد. و [اگر زنی بمیرد و جز یک برادر نداشته باشد] برادر، همۀ میراثِ به جا ماندۀ او را به ارث می برد، [البته] اگر زن فرزندی نداشته باشد، و اگر [ وارثان میت] دو خواهر باشند دو سوم میراثِ او را به ارث می برند، و اگر [وارثان میت] چند برادر و خواهر باشند سهم ارثِ هر مرد دو برابر زن است، خداوند [احکامش را] برای شما توضیح می دهد تا گمراه نشوید؛ خداوند به همه چیز داناست«176»
شماره سوره 5 نام سوره مائده تعداد آیات 120 مدنی
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
ای مؤمنان! به همۀ قراردادها[ی خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نذرها و سوگندها] وفا کنید! گوشت چهارپایانِ دامی، جز آنچه [در آیات بعد حرام بودنش] بر شما خوانده می شود برایتان حلال است. و درحالی که مُحرِم [به اِحرام حج یا عمره] هستید نباید شکار را حلال بدانید، یقیناً خداوند آنچه را بخواهد [بر اساس علم و حکمتش و در جهت مصلحت زندگی شما] فرمان می دهد«1»
ای مؤمنان! [هتک حُرمت] شعائر الهی [چون مناسک حج] را بر خود مباح نشمارید! و [نیز شکستن حُرمت] ماه های حرام، قربانی بی نشان، قربانی نشاندار، و راهیان به سوی بیت الحرام را که خواهان احسان خشنودی پروردگارشان هستند [بر خود روا مدارید]! چون از اِحرام درآمدید [در صورت تمایل می توانید] شکار کنید، و کینه توزی با گروهی که شما را از ورود به مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نکند که به آنان ستم کنید [و حقوقشان را پایمال سازید.] و یکدیگر را بر [انجام] کارهای نیک و اطاعت از حق و ترک محرّمات یاری کنید. و بر گناه و تجاوز [از حدود الهی] به یکدیگر کمک ندهید! و به فرمان بردن از خدا و اجتناب از محرّماتش گردن نهید که خداوند سخت کیفر است«2»
[خوردنِ آنچه تناسبی با جسم و روح شما ندارد] بر شما حرام شده [چون]: گوشت مُردار، خون، گوشت خوک، آنچه وقت ذبح نام غیر خدا بر آن خوانده شده، [گوشت] حیوانِ خفه شده، حیوانی که به ضرب چوب و سنگ مرده، حیوانی که به سبب پرت شدن از بلندی جان داده، حیوانی که به ضرب شاخ حیوان دیگر بی جان شده، حیوانی که درنده ای آن را [کشته و از آن] خورده به جز آنچه [در آستانۀ مرگ با ذبح شرعی] تزکیه کرده اید، و نیز حیوانی که برای بُت قربانی شده، و آنچه به وسیلۀ تیرهای قمار سهم بندی می کنید حرام است، [همۀ] این ها [در صورت حلال شمردنْ] گناه و نافرمانی [از احکام الهی] است. امروز کافران از [شکست و نابودی] دینتان [که اسلام ناب آسمانی است] نا امید شده اند، جای آن نیست که از آنان بترسید، باید از من بیم داشته باشید [که مبادا با ضربه زدن به دین، به دست خودتان دچار عذابِ سختِ من در دنیا و آخرت شوید.] امروز [با نصب علی بن ابی طالب علیه السلام به امامت و ولایت،] دینتان را به کمال رساندم، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم. پس هرکه در حال شدتِ گرسنگی بی آن که مایل به گناه باشد [به خوردن محرّماتِ بیان شده] ناچار شود، [می تواند به اندازۀ ضرورت از آن ها بهره گیرد؛ زیرا] خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است«3»
از تو می پرسند چه چیزی بر آنان حلال شده؟ بگو: همۀ پاکیزه های دلپذیر، و نیز آنچه حیوانات شکاری صید می کنند بر شما حلال شده درحالی که احکام و قوانین تزکیه شدن را که خداوند به شما تعلیم داده به آن ها می آموزید، بر این اساس از آنچه برای شما [صید کرده و] نگاه داشته اند بخورید، و [هنگام فرستادن حیوانِ شکارکننده] نام خدا را بر آن ببرید، و از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید! زیرا خداوند حسابرسی سریع است «4»
امروز همۀ پاکیزه های دلپذیر برای شما حلال شده است، و طعام اهل کتاب [که با مواد نجس و حرام آمیخته نباشد] بر شما حلال، و طعام شما هم بر آنان حلال است، و زنان پاکدامنِ مؤمن و زنان پاکدامن از اهل کتاب درصورتی که مَهریۀ آنان را بپردازید [بر شما حلال اند]، درحالی که قصدتان ازدواج با آنان باشد نه زِنا، و نخواهید در خلوت معشوقۀ نامشروع بگیرید، هر کس به حقایق ایمانی کفر ورزد قطعاً عملش تباه شده، و در آخرت در زمرۀ تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] خواهد بود«5»
ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز برمی خیزید صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید، و بخشی از سر و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت آن ها مسح کنید! و اگر جُنُب باشید به غسل روی آورید! و چنانچه بیمار هستید، یا در سفر به سر می برید، یا یکی از شما از قضای حاجت آمده بود، یا با زنان آمیزش جنسی داشتید و آبی [برای وضو و غسل] نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید؛ به این کیفیت که بخشی از صورت و دست هایتان را به آن مسح کنید! خداوند نمی خواهد [با تشریع احکامش] شما را به مشقّت اندازد؛ بلکه می خواهد شما را [از آلودگی ها] پاک کند، و نعمتش را بر شما تمام کند تا سپاس بگذارید «6»
و نعمت های خدا را بر خود، و پیمانش را [در لزوم اطاعت از او و پیامبرش] که شما را مؤکداً به آن موظف داشته یاد کرده [قلباً مورد توجه قرار دهید]؛ آن گاه که گفتید: [به گوشِ قبول] شنیدیم و در مقام اطاعت برآمدیم. از خداوند [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید، قطعاً خداوند به اسرار و نیات باطن ها آگاه است«7»
ای مؤمنان! همواره [در همۀ امور] برای خدا قیام کنید و بر اساس عدالت گواهی دهید! و نباید دشمنی با گروهی شما را از عدالت ورزی بازدارد، عدالت کنید که عدالت کردن به [اطاعت از حق و] پرهیز [از تجاوز] نزدیک تر است، از خداوند [فرمان برید، و از محرّماتش] بپرهیزید! زیرا خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است«8»
خداوند به آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند وعدۀ [حتمی] داده که برای آنان آمرزشی ویژه و پاداش بزرگی است «9»
وکسانی که به کفر گرویدند و آیات ما را منکر شدند اهل دوزخند«10»
ای مؤمنان! نعمت خدا را بر خود یاد کرده، [قلباً مورد توجه قرار دهید،] هنگامی که گروهی قصد کردند [برای نابودکردنتان] به شما شبیخون زنند نهایتاً خداوند توطئۀ آنان را از شما بازداشت، از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید؛ و مؤمنان باید فقط بر خدا توکل کنند!«11»
خداوند از بنی اسرائیل [بر لزوم اطاعت از احکامش و پیروی از موسی] پیمان گرفت، و از آنان دوازده سرپرست برانگیختیم [تا هریک عهده دارِ امور قبیله ای باشد]، و خداوند اِعلام کرد: به یقین من با شمایم، اگر نماز را [با شرایط ویژه اش] بخوانید، و زکات بپردازید، و به پیامبرانم ایمان آورید و آنان را در اهدافشان یاری کنید، و برای [جلب خشنودی] خداوند [به نیازمندان] وامی نیکو دهید دراین صورت گناهانتان را محو می کنم، و شما را در بهشت هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است وارد می کنم، پس هرکس از شما بعد از این پیمان به کفر روی آورد، قطعاً از راه راست منحرف شده است «12»
پس آنان را به علت پیمان شکنی [از رحمت خود] راندیم، و دل هایشان را [از پذیرش حق] سخت [و غیر قابل انعطاف] قرار دادیم [تاجایی که] پیوسته سخنان [حق] را از جایگاه های حقیقی اش [برای گمراه ماندنِ مردم] تغییر می دهند، و بخشی از آنچه [از معارف تورات] را که به وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، و همواره از کارهای خائنانۀ آنان جز اندکی از ایشان [که وفادار به پیمان خدایند] آگاه می شوی، پس [تا آمدن حکم جهاد] از آنان بگذر! و [از مجازاتشان] چشم پوشی کن؛ زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد «13»
از کسانی که مدّعی نصرانیت بودند [نیز بر لزوم اطاعت از احکام خود و پیروی از عیسی] پیمان گرفتیم، آنان بخشی از آنچه را [از معارف انجیل] که به وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، بر این اساس بین آنان تا روز قیامت دشمنی و کینه انداختیم، و به زودی خدا آنان را از آنچه همواره انجام می دادند آگاه می کند «14»
ای اهل کتاب! یقیناً پیامبر ما به سوی شما آمد درحالی که بسیاری از آنچه را شما [از کتاب تورات و انجیل دربارۀ نشانه های پیامبری او و قرآن] همواره پنهان می داشتید برای شما توضیح می دهد، و از بسیاری [از مخفی کاری های ناروای شما هم] چشم پوشی می کند، یقیناً از سوی خداوند برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است «15»
خداوند به وسیلۀ آن [نور و کتاب،] کسانی را که خواهان خشنودی او هستند به راه های سلامت هدایت می کند، و آنان را به خواست خود از تاریکی ها[یی چون؛ جهل، کفر، شرک و تکبّر] به سوی نورِ [معرفت، ایمان، اخلاق و عمل صالح] می برد، و به راه راست هدایتشان می کند «16»
قطعاً آنان که گفتند: خدا همان مسیح فرزند مریم است. بدون تردید کافر شده اند، بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح و مادرش و همۀ کسانی را که در زمین هستند هلاک کند چه کسی می تواند در برابر [اراده و قدرت] او اختیار چیزی را داشته باشد [تا مانع این کار شود]؟ درحالی که مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه بین آن دوتاست فقط در سیطرۀ خداست، هرچه را بخواهد می آفریند، و خداوند بر هر کاری تواناست «17»
یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خداوند و محبوبان اوییم. بگو: [اگر ادعای شما درست است] پس چرا خداوند شما را به علت گناهانتان عذاب می کند؟ [این گونه که می گویید نیست،] شما هم بشری از [جنس] مخلوقات خدایید، هرکه را بخواهد می آمرزد، و هرکه را بخواهد عذاب می کند، مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه بین آن دوتاست فقط در سیطرۀ خداست؛ و بازگشت به سوی اوست «18»
ای اهل کتاب! مسلّماً پیامبر ما پس از سپری شدنِ روزگاری از انقطاع نبوت، در حالی به سوی شما آمده که [آنچه را از احکام و معارف الهی به او وحی شده] برای شما بیان می کند، که [روز قیامت در دادگاه حسابرسی] نگویید هیچ مژده دهنده و بیم رسانی برای ما نیامد، بدون شک مژده دهنده و بیم رسان به سویتان آمد، و خداوند بر هر کاری تواناست«19»
[به یاد آرید] هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قومِ من! نعمت های خدا را بر خود یاد کرده، [قلباً مورد توجه قرار دهید،] آن گاه که در بین شما پیامبرانی قرار داد و بعضی از شما را به پادشاهی رسانید، و آنچه به هیچ کس از جهانیانِ [روزگارتان] نداده بود به شما عطا کرد «20»
ای قومِ من! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر کرده درآیید، و [در برابر دشمن و رویارویی با اهل باطل] عقبگرد نکنید! [و تن به فرار ندهید] که از تباه کنندگان [همۀ سرمایۀ وجودی خود] خواهید شد «21»
گفتند: ای موسی! همانا در آن جا مردمی زورگو و ستمگر هستند، و ما هرگز در آن جا وارد نمی شویم تا آنان از آن جا بیرون روند، اگر از آن جا بیرون روند البته ما وارد خواهیم شد «22»
دو مرد از کسانی که خداترس بودند و خداوند به هر دو نعمت [ایمان و شهامت] داده بود گفتند: از این دروازه به آنان یورش برید! چون به آن جا درآیید یقیناً پیروزید، و اگر مؤمن هستید فقط بر خداوند توکل کنید !«23»
گفتند: ای موسی! تا آنان در آن جایند ما هرگز به آن جا وارد نمی شویم، پس تو و پروردگارت بروید و با آنان بجنگید که ما [تا پایانِ کار و به دست آمدن فرصتِ ورود] در همین جا نشسته ایم!«24»
[موسی] گفت: پروردگارا! من جز اختیار خود و برادرم را ندارم، پس بین ما و این گروه منحرف نافرمان جدایی انداز !«25»
[خداوند به کیفر نافرمانی بنی اسرائیل از پیامبرشان،] حکم داد که: [ورود به] این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنان حرام شد، همواره در طول این مدت در زمین [سینا] سرگردان خواهند بود، پس بر این گروه منحرف نافرمان غمگین مباش!«26»
و داستان دو فرزند آدم را [که سراسر پند و عبرت است] بر اساس درستی و راستی بر آنان بخوان، آن هنگامی که هر دو [با انجام کار نیکی] برای تقرّب [به پروردگار] اقدام کردند، از یکی پذیرفته شد و از دیگری قبول نشد، [آن که عملش مردود گشت از روی حسد و کینه به برادرش] گفت: [سوگند می خورم که] تو را حتماً می کشم. [او در پاسخش] گفت: خداوند فقط از پرهیزگاران می پذیرد «27»
تو اگر برای کشتنِ من دست بگشایی من به قصد کشتنِ تو دست نمی گشایم؛ [زیرا] از خداوند پروردگار جهانیان می ترسم «28»
من می خواهم به عوارض گناه [کشتن] من و گناه خودت دچار شوی، و در نتیجه از دوزخیان باشی، و این کیفر ستمکاران است «29»
پس به خود اجازه داد مرتکب قتل برادرش شود، در نتیجه او را کشت و از تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] شد «30»
نهایتاً [در کنار جسد برادرش سرگردان بود و فکرش به جایی نمی رسید، که] خداوند زاغی را برانگیخت که زمین را می کاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند، [قاتل با دیدن عملِ زاغ] فریاد زد: وای بر من! آیا ناتوان از اینم که مانند این زاغ باشم تا جسد برادرم را دفن کنم؟! سرانجام از پشیمانان شد «31»
به این سبب به بنی اسرائیل سفارش کردیم: هرکس انسانی را جز برای قصاص، یا بدون این که در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی آلوده شده باشد به قتل برساند چنان است که همۀ انسان ها را به قتل رسانده، و هرکس شخصی را [از مرگ برهاند و] زنده بدارد گویی همۀ انسان ها را زنده کرده است. همانا پیامبران، دلایل روشنی برای بنی اسرائیل آوردند، آن گاه بسیاری از آنان پس از آن در زمین به اسراف کاری [و تجاوز از حدود الهی] برخاستند «32»
کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی می کوشند فقط این است که به سختی کشته شوند، یا به دارشان بیاویزند، یا دست ها و پاهایشان برعکس [یکدیگر؛ یعنی دست راست و پای چپ، یا دست چپ و پای راست] بریده شود، یا [از وطن] تبعید شوند، این برای آنان در دنیا مایۀ رسوایی و خواری است، و برای آنان در آخرت عذاب بزرگی است «33»
مگر کسانی که پیش از دست یافتنتان به آنان [به راستی و درستی] توبه کنند، بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است«34»
ای مؤمنان! از خداوند [اطاعت کرده، و از محرّماتش] بپرهیزید، و دستاویزی [چون ایمان و عمل صالح، و آبروی مقرّبانِ درگاهش را برای تقرّب] به سوی او بخواهید، و در راه او جهاد کنید تا [بر موانع راه سعادت] پیروز شوید «35»
مسلّماً کافران اگر همۀ آنچه در زمین است و همانند آن را مالک باشند تا آن را برای نجاتشان از عذاب روز قیامت عوض دهند از آنان نپذیرند، و برای آنان عذاب دردناکی است «36»
همواره می خواهند از آتش درآیند ولی از آن بیرون آمدنی نیستند، و برای آنان عذاب پایداری است«37»
دستِ مرد و زنِ دزد را به کیفر کار [زشت]ی که انجام داده اند به عنوان مجازاتی از سوی خداوند قطع کنید، خداوند [در تشریع احکام بر وفق مصلحت انسان ها] توانای شکست ناپذیر است «38»
کسی که پس از ستم کردنش [چون عمل زشت دزدی، به ارادۀ خودش و از روی صِدق و درستی] توبه کند، و [مفاسدش را] اصلاح سازد، مسلّماً خداوند توبه اش را می پذیرد؛ زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است «39»
آیا ندانسته ای که مالکیت و فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطرۀ خداست؟ هرکه را بخواهد عذاب می کند، و آن را که بخواهد می آمرزد، خداوند بر هر کاری تواناست«40»
ای پیامبر! کسانی که به سوی انکار حقایق می شتابند تو را غمگین نسازند، چه آنان که به زبانشان اظهار ایمان کردند و دل هایشان ایمان نیاورده، و چه آنان که یهودی اند و بسیار به سخنانِ دروغ گوش می دهند، و در برابر دیگر یهودیانی که [از روی حسد و کبر] نزد تو نیامده اند [برای جاسوسی] گوش به فرمانند، [هم آنان که] سخنان [خدا در تورات] را پس از استواری در جایگاه هایش [برای گمراه ماندنِ مردم] تغییر می دهند، و [به مقلّدان و تابعان خود] می گویند: اگر [از جانب پیامبر، احکام و دستورهایی] مطابق آنچه ما می گوییم به شما داده شد بپذیرید، و اگر [به مانندِ] آن به شما ابلاغ نشد از آن اجتناب کنید! کسانی که خداوند برای آنان عذاب بخواهد تو هرگز نمی توانی چیزی از [عذاب] خدا را از آنان برطرف کنی، اینان مردمی هستند که خداوند [به کیفر جنایاتشان] نخواسته دل هایشان را [از کفر و نفاق] پاک کند، برای آنان در دنیا رسوایی و در آخرت عذاب بزرگی است «41»
آنان بسیار به سخنان دروغ گوش می دهند و با همۀ توان مال حرام می خورند، اگر نزد تو آمدند بین آنان [در آنچه تو را داور قرار می دهند] داوری کن، یا از آنان روی برتاب! و اگر روی برتابی هیچ زیانی به تو نمی رسانند، و چون بینشان داوری کردی به عدالت داوری کن! زیرا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد «42»
[شگفتا!] چگونه تو را بین خود به داوری می پذیرند درحالی که تورات که در آن حکم خداست نزد آنان است؟ آن گاه بعد از آن که بین آنان [مطابق با تورات] داوری کردی روی برمی تابند، و [این روی برتافتن نشانۀ این است که] آنان [به تورات هم] ایمان ندارند!«43»
مسلّماً ما تورات را که در آن هدایتگری [به سوی احکام] و روشنگری [نسبت به مسائل اعتقادی] است نازل کردیم، پیامبرانی که تسلیم [خدا و وحی الهی] بودند بر اساس تورات [تا زمان ظهور مسیح] بین یهودیان داوری می کردند، و نیز انبوهی از الهی مسلکان که حفظ و حراست کتاب خدا از آنان خواسته شده بود، و بر درستی آن شاهد بودند [به وسیلۀ آن به داوری می نشستند]، پس [ای دانشمندان یهود!] از مردم بیم نداشته باشید، از من بترسید و آیاتم را به بهایی اندک نفروشید! کسانی که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند قطعاً کافرند «44»
ما در تورات به بنی اسرائیل سفارش کردیم که [در قانونِ کیفر؛] جان در برابر جان، چشم به عوض چشم، بینی به جای بینی، گوش مقابل گوش و دندان در برابر دندان، و زخم ها را نیز کیفری است، پس هرکه [از کیفردادن] گذشت کند آن گذشت کفاره ای برای گناهان اوست، و آنان که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند مسلّماً ستمکارند«45»
و به دنبال پیامبرانِ گذشته، عیسی بن مریم را فرستادیم درحالی که گواهی دهنده [حقانیت] توراتِ پیش از خود بود، و انجیل را که در آن هدایتگری [به سوی احکام] و روشنگری [در مورد مسائل اعتقادی بود] به او عطا کردیم، درحالی که به حقانیت توراتِ نازل شدۀ پیش از خود گواهی می داد، و برای پرهیزگاران هدایت کننده و موعظه گر بود «46»
و باید اهل انجیل بر پایۀ آنچه خداوند در آن نازل کرده داوری کنند! و آنان که بر اساس آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند مسلّماً منحرف و نافرمانند«47»
ما این قرآن را به درستی و راستی به سوی تو نازل کردیم درحالی که گواهی دهنده کتاب های نازل شدۀ پیش از خود، و گواه صادق بر [حقانیت همۀ] آن هاست، پس بین آنان بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و با توجه به آنچه که از حق به سویت آمده از خواسته ها[ی نامشروع] آنان پیروی مکن، برای هریک از شما [ملت ها] آیین و راه روشنی قرار دادیم، و اگر خدا می خواست همۀ شما را به صورت امت واحدی شکل می داد، ولی می خواهد شما را با آنچه عطایتان کرده بیازماید، پس به سوی کارهای نیک بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همۀ شما به سوی خداوند است، نهایتاً شما را به آنچه همواره در مورد آن اختلاف می کردید آگاه می کند، [و بر پایۀ اعمالتان پاداش یا کیفر می دهد] «48»
و بین آنان بر پایۀ آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و از خواسته های [نامشروع] آنان پیروی مکن! و از ایشان برحذر باش! مبادا این که تو را از بخشی از آنچه خداوند به سویت نازل کرده منحرف کنند، پس اگر [از داوری حکیمانه ات] رویگردان شدند بدان که خداوند می خواهد آنان را به سبب پاره ای از گناهانشان مجازات کند، مسلّماً بسیاری از مردم منحرف و نافرمانند «49»
آیا [با وجود آیات نورانی قرآن و مشعل نبوت] جویای فرهنگ جاهلیت اند؟ برای قومی که یقین [به حقایق الهی] دارند چه کسی از نظر داوری بهتر از خداست؟«50»
ای مؤمنان! یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود نگیرید، آنان دوستان یکدیگرند [و فقط به روابط میان خود بر ضد شما وفادارند،] هرکس از شما سرپرستی و دوستی آنان را بپذیرد قطعاً در زمرۀ آنان خواهد بود، بی تردید خداوند مردم ستمکار را هدایت نمی کند «51»
کسانی که در دل هایشان [در مورد پیروزشدن اسلام بر دیگر فرهنگ ها] بیماری [شک و تردید] است می بینی که در مورد [دوستی با] یهود و نصاری شتاب می ورزند، [و بر اساس خیال باطلشان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه گاه استواری نباشند] می گویند: می ترسیم آسیبِ ناگواری به ما برسد، [پس لازم است با یهود و نصاری دوستی کنیم.] امید است خداوند از سوی خود پیروزی یا خیر دیگری [برای مسلمانان] پیش آرد تا [این بیماردلان] بر آنچه در دل هایشان پنهان می داشتند پشیمان شوند «52»
مؤمنان [پس از پیروزی، به یکدیگر] می گویند: آیا این [بیماردلان] آنان هستند که با سوگندهای مؤکدشان به خدا سوگند می خوردند که همراه [و همراز] شمایند؟! [ولی روشن شد که دروغ می گفتند، و به سبب دوستی با یهود و نصاری] اعمالشان نابود و [بی اثر] گشت، در نهایت از تباه کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] شدند «53»
ای مؤمنان! هرکس از شما از دین خود برگردد [و به آیین های ضد اسلام روی آورَد زیانی به خدا و پیامبر نمی رساند]، خداوند به زودی گروهی را می آورد که محبوب خدایند و خداوند هم محبوب آنان است، در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرسخت [و قدرتمند]، همواره در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنشِ هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسند، این احسان خداست که به هرکس بخواهد می دهد؛ خداوند بسیار عطاکننده و داناست«54»
سرپرست و دوست واقعی شما فقط خدا و پیامبر اوست، و نیز مؤمنانی [چون علی بن ابی طالب علیه السلام] که همواره نماز را [با شرایط ویژه اش] می خوانند و درحال رکوع به تهیدستان صدقه می دهند «55»
و آنان که خدا و پیامبرش و مؤمنانی [چون امامان معصوم علیهم السلام] را به سرپرستی و دوستی بپذیرند [حزب خدایند و] مسلّماً حزب خدا فقط [همه جا و در هر زمان] پیروزند«56»
ای مؤمنان! کسانی که دین شما را به مسخره و بازیچه گرفته اند سرپرست و دوست خود نگیرید! چه از اهل کتاب باشند و چه از کافران، اگر مؤمن هستید از خدا [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید !«57»
چون مردم را برای نماز فرا می خوانید آن را به مسخره و بازیچه می گیرند، این [کار زشتشان] به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [در حقایق الهی و معارف وحی] اندیشه نمی کنند«58»
بگو: ای اهل کتاب! جز این را بر ما عیب می گیرید که ما به خداوند و آنچه [از سوی او] بر ما نازل شده، و آنچه پیش از ما [بر پیامبران] نازل گشته ایمان آورده ایم؟! همانا [این عیب جویی شما به علت این است که] بیشتر شما منحرف و نافرمان هستید«59»
بگو: آیا شما را از کسانی خبر دهم که کیفرشان [از مؤمنانی که به گمانتان از ایمانشان عیب می گیرید، و سزاوار عذابشان می دانید] نزد خداوند بدتر است؟ [آنان] قومی [از گذشتگان خود شما هستند] که خداوند [از رحمت خود] طردشان کرده، و بر آنان خشم گرفته، و برخی از آنان را به صورت بوزینه و خوک درآورده، و [نیز آنان که به جای خدا] طاغوت را پرستیدند! اینانند که جایگاهشان بدتر، و از راه راست گمراه ترند «60»
چون نزد شما آیند می گویند: ایمان آوردیم. درحالی که با کفر بر شما وارد می شوند و با کفر بیرون می روند، خداوند به آنچه [ از کفر و نفاق] که همواره پنهان می کنند داناتر است «61»
بسیاری از آنان را می بینی که به سوی گناه و تجاوز [از حدود خدا] و حرام خواری می شتابند، هرآینه بد است اعمالی که همواره انجام می دادند «62»
چرا الهی مسلکان و عالِمان یهود، آنان را از گفتار گناه آلود و حرام خواری باز نمی دارند؟ قطعاً بد است سکوتی که همواره پیش می گرفتند !«63»
یهود گفتند: دست [قدرت] خدا [برای تأمین رزق و تصرف در امور آفرینش و تشریع بعضی از قوانین تکوینی و تشریعی] بسته است! دست های خودشان بسته باد! و بر آنان به سبب گفتار [باطل]شان لعنت باد! بلکه دست [قدرتِ خداوند به صورت کامل و بی نهایت] همواره گشوده و باز است، هرگونه که بخواهد انفاق می کند، مسلّماً آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می افزاید، ما میان آنان تا روز قیامت کینه و دشمنی انداختیم، هرگاه آتشی برای جنگ [با مؤمنان] افروختند خدا آن را خاموش کرد، همواره در زمین به تبهکاری و فتنه انگیزی می کوشند، خداوند تبهکارانِ فتنه انگیز را دوست ندارد«64»
اگر اهل کتاب ایمان [واقعی به خداوند و پیامبر اسلام] می آوردند و [از خدا اطاعت کرده، از محرّماتش] اجتناب می کردند، قطعاً گناهانشان را محو می کردیم و در بهشت های پرنعمت واردشان می ساختیم «65»
اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان به آنان نازل شده [باور داشتند و به آیاتش] عمل می کردند، بی تردید از برکات آسمان و زمین بهره مند می شدند، از آنان گروهی میانه رو هستند و بسیاری از آنان آنچه را انجام می دهند بد است«66»
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [دربارۀ معرفی علی بن ابی طالب علیه السلام به مقام ولایت و امامت بر امت] بر تو نازل شده ابلاغ کن! اگر انجام ندهی پیام خدا را به مردم نرسانده ای! خداوند تو را از [گزند] مردم حفظ می کند، مسلّماً خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند«67»
بگو: ای اهل کتاب! شما بر مسلک قابل اعتنایی نیستید تا زمانی که به تورات و انجیل و آنچه را از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده عمل کنید، بی تردید آنچه [چون قرآن] از سوی پروردگارت بر تو نازل شده بر سرکشی و کفرِ بسیاری از آنان می افزاید، پس بر [سرکشی و کفرِ] قومِ کافر غمگین مباش «68»
مسلّماً کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودی ها و صابئی ها و نصاری هرکدامشان [قلباً] به خدا و روز قیامت مؤمن شوند، و کار شایسته انجام دهند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند «69»
هرآینه ما از بنی اسرائیل [بر اطاعت از احکام و قوانین تورات و پیروی از موسی] پیمان گرفتیم، و پیامبرانی به سوی آنان فرستادیم، هرگاه پیامبری آنچه دلخواهشان نبود برای آنان می آورْد گروهی را منکر می شدند و گروهی را می کشتند «70»
و پندارشان این بود که [برای آنان] عذابی در کار نیست، براین اساس [از دیدن واقعیات] کور، و [از شنیدن آیات حق] کر شدند، سپس [بعد از آگاهی و توبه کردن،] خداوند توبۀ آنان را پذیرفت، باز بسیاری از آنان کور و کر شدند، خداوند به آنچه انجام می دهند بیناست «71»
آنان که [از روی اعتقاد] گفتند: خدا همان مسیح فرزند مریم است، مسلّماً کافر شدند، درحالی که مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوندِ یکتا را که پروردگارِ من و پروردگار همۀ شماست بپرستید، مسلّماً هرکس برای خداوند [در ربوبیت و خالقیت] شریک قائل شود خداوند بهشت را بر او حرام کرده، و جایگاهش آتش است، و برای ستمکاران هیچ یاوری نخواهد بود «72»
آنان که گفتند: خدا یکی از [این] سه [عنصر: پدر، پسر و روحُ القُدُس] است. قطعاً کافر شدند، درحالی که هیچ معبودی جز خداوند یکتا وجود ندارد، و اگر از آنچه می گویند بازنایستند قطعاً به کافرانِ از آنان عذاب دردناکی خواهد رسید «73»
آیا [با توبه کردن از عقیدۀ شرک آلودِ تثلیث] به سوی خدا بازنمی گردند و از او درخواست آمرزش نمی کنند؟ درحالی که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است «74»
مسیح فرزند مریم جز فرستاده ای [از سوی خدای یکتا] نیست که پیش از او پیامبرانی [آمدند و] درگذشتند، و مادرش زنِ [درست کردار و] راست گفتاری بود، هر دو [مانند دیگر انسان ها] غذا می خوردند، با دقت بنگر چگونه دلایل را برای آنان بیان می کنیم [تا بدانند تولدیافتگان و نیازمندانِ به خوراک، خدا نیستند،] آن گاه با دقت بنگر که آنان را چگونه [از حق به سوی باطل] بازشان می گردانند؟!«75»
بگو: آیا به جای خداوند چیزی را می پرستید که اختیار هیچ زیان و سودی را برای شما ندارد؟! درحالی که خداوند شنوا[ی همۀ گفتارها] و دانا[ی به همۀ امور] است «76»
بگو: ای اهل کتاب! در دینتان به ناحق، غلوّ [و گزافه گویی] نداشته باشید! و از خواسته های [نامشروعِ] گروهی که یقیناً پیش از این گمراه شدند و بسیاری را به گمراهی کشیدند و از راه راست به بیراهه رفتند پیروی نکنید !«77»
کافران از بنی اسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند «78»
آنان یکدیگر را از کارهای زشتی که مرتکب می شدند باز نمی داشتند، هرآینه بد بود آنچه را پیوسته انجام می دادند !«79»
بسیاری از آنان را می بینی با کافران رابطۀ دوستی دارند، مسلّماً بد است آنچه به دست خودشان برای قیامتشان پیش فرستاده اند، و نتیجه اش این است که خداوند بر آنان خشمگین شده، و هم آنان در عذاب جاودانه اند «80»
اگر به خداوند و پیامبر و آنچه بر او نازل شده ایمان می آوردند قطعاً کافران را به عنوان دوست خود انتخاب نمی کردند؛ ولی بسیاری از آنان منحرف و نافرمانند«81»
مسلّماً سرسخت ترین مردم را در کینه و دشمنی با مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت، و البته نزدیک ترینشان را در دوستی با مؤمنان کسانی می یابی که گفتند: ما نصرانی هستیم. این دوستی آنان به سبب این است که گروهی از آنان کشیشانِ دانشمند و عابدانِ خداترسند، و آنان [در برابر حق] تکبّر نمی کنند «82»