فهرست
سوره های اعلی تا انتهای ناس

تلاوت ترتیل خلیل الحصری سوره های اعلی تا انتهای ناس

  • 49 دقیقه مدت
  • 553 دریافت شده
تلاوت: غیر ایرانی متقدم
تلاوت: کامل
تلاوت: استودیویی
ملیت قاری: مصری
ترتیل آموزشی خلیل الحصری،سوره های اعلی تا انتهای ناس

سوره 87: الأعلى


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ﴿1﴾
نام پروردگار والاى خود را به پاکى بستاى (1)



الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾
همان که آفرید و هماهنگى بخشید (2)



وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾
و آنکه اندازه‏ گیرى کرد و راه نمود (3)



وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾
و آنکه چمنزار را برآورد (4)



فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى ﴿5﴾
و پس [از چندى] آن را خاشاکى تیره‏ گون گردانید (5)



سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى ﴿6﴾
ما بزودى [آیات خود را به وسیله سروش غیبى] بر تو خواهیم خواند تا فراموش نکنى (6)



إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى ﴿7﴾
جز آنچه خدا خواهد که او آشکار و آنچه را که نهان است مى‏ داند (7)



وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى ﴿8﴾
و براى تو آسانترین [راه] را فراهم مى‏ گردانیم (8)



فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى ﴿9﴾
پس پند ده اگر پند سود بخشد (9)



سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى ﴿10﴾
آن کس که ترسد بزودى عبرت گیرد (10)



وَیَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾
و نگون‏بخت‏ خود را از آن دور مى دارد (11)



الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى ﴿12﴾
همان کس که در آتشى بزرگ در آید (12)



ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى ﴿13﴾
آنگاه نه در آن مى‏ میرد و نه زندگانى مى‏ یابد (13)



قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى ﴿14﴾
رستگار آن کس که خود را پاک گردانید (14)



وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾
و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد (15)



بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿16﴾
لیکن [شما] زندگى دنیا را بر مى‏ گزینید (16)



وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾
با آنکه [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر است (17)



إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾
قطعا در صحیفه ‏هاى گذشته این [معنى] هست (18)



صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى ﴿19﴾
صحیفه ‏هاى ابراهیم و موسى (19)



سوره 88: الغاشیة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ ﴿1﴾
آیا خبر غاشیه به تو رسیده است (1)



وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿2﴾
در آن روز چهره ‏هایى زبونند (2)



عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ ﴿3﴾
که تلاش کرده رنج [بیهوده] برده‏ اند (3)



تَصْلَى نَارًا حَامِیَةً ﴿4﴾
[ناچار] در آتشى سوزان درآیند (4)



تُسْقَى مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ ﴿5﴾
از چشمه‏ اى داغ نوشانیده شوند (5)



لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِیعٍ ﴿6﴾
خوراکى جز خار خشک ندارند (6)



لَا یُسْمِنُ وَلَا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ ﴿7﴾
[که] نه فربه کند و نه گرسنگى را باز دارد (7)



وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿8﴾
در آن روز چهره ‏هایى شادابند (8)



لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿9﴾
از کوشش خود خشنودند (9)



فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿10﴾
در بهشت برین‏ اند (10)



لَا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً ﴿11﴾
سخن بیهوده‏ اى در آنجا نشنوند (11)


فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿12﴾
در آن چشمه‏ اى روان باشد (12)



فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿13﴾
تختهایى بلند در آنجاست (13)
وَأَکْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿14﴾
و قدحهایى نهاده شده (14)



وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾
و بالشهایى پهلوى هم [چیده] (15)



وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾
و فرشهایى [زربفت] گسترده (16)



أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾
آیا به شتر نمى ‏نگرند که چگونه آفریده شده (17)



وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾
و به آسمان که چگونه برافراشته شده (18)



وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾
و به کوه ‏ها که چگونه برپا داشته شده (19)



وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾
و به زمین که چگونه گسترده شده است (20)



فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾
پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده‏ اى (21)



لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾
بر آنان تسلطى ندارى (22)



إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿23﴾
مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد (23)



فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ ﴿24﴾
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند (24)



إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿25﴾
در حقیقت بازگشت آنان به سوى ماست (25)



ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست (26)



سوره 89: الفجر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالْفَجْرِ ﴿1﴾
سوگند به سپیده‏ دم (1)



وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿2﴾
و به شبهاى دهگانه (2)



وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿3﴾
و به جفت و تاق (3)



وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿4﴾
و به شب وقتى سپرى شود (4)



هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿5﴾
آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)



أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿6﴾
مگر ندانسته‏ اى که پروردگارت با عاد چه کرد (6)



إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿7﴾
با عمارات ستون‏دار ارم (7)



الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿8﴾
که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (8)



وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿9﴾
و با ثمود همانان که در دره تخته ‏سنگها را مى ‏بریدند (9)



وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿10﴾
و با فرعون صاحب خرگاه ‏ها [و بناهاى بلند] (10)



الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿11﴾
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (11)



فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿12﴾
و در آنها بسیار تبهکارى کردند (12)



فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿13﴾
[تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت (13)



إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿14﴾
زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (14)



فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿15﴾
اما انسان هنگامى که پروردگارش وى را مى ‏آزماید و عزیزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى‏ دهد مى‏ گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است (15)



وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿16﴾
و اما چون وى را مى ‏آزماید و روزى‏ اش را بر او تنگ مى‏ گرداند مى‏ گوید پروردگارم مرا خوار کرده است (16)



کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿17﴾
ولى نه بلکه یتیم را نمى ‏نوازید (17)



وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿18﴾
و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را بر نمى‏ انگیزید (18)



وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا ﴿19﴾
و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مى ‏خورید (19)



وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿20﴾
و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (20)



کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿21﴾
نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود (21)



وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿22﴾
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صف‏درصف آیند (22)



وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد (23)



یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
گوید کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم (24)



فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب ‏کردن او عذاب نکند (25)



وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد (26)



یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
اى نفس مطمئنه (27)



ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (28)



فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در میان بندگان من درآى (29)



وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشت من داخل شو (30)



سوره 90: البلد



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)



وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)



وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)



لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده‏ ایم (4)



أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)



یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)



أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)



أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده‏ ایم (8)



وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)



وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)



فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت‏ نگرى] بالا رود (11)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)



فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده‏ اى را آزادکردن (13)



أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام‏ دادن (14)



یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)



أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاک‏نشین (16)



ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده‏ اند (17)



أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)



وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه‏ هاى ما پرداخته‏ اند آنانند ناخجستگان شوم (19)



عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)



سوره 91: الشمس



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به خورشید و تابندگى‏ اش (1)



وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)



وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)



وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)



وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)



وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)



وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)



فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارى‏ اش را به آن الهام کرد (8)



قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)



وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که آلوده‏ اش ساخت قطعا درباخت (10)



کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)



إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقى‏ ترینشان بر[پا] خاست (12)



فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده‏ شتر خدا و [نوبت] آب‏خوردنش را [حرمت نهید] (13)



فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده‏ شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)



وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)



سوره 92: اللیل



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى ﴿1﴾
سوگند به شب چون پرده افکند (1)



وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿2﴾
سوگند به روز چون جلوه‏ گرى آغازد (2)



وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿3﴾
و [سوگند به] آنکه نر و ماده را آفرید (3)



إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (4)



فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (5)



وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (6)



فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿7﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (7)



وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿8﴾
و اما آنکه بخل ورزید و خود را بى ‏نیاز دید (8)



وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿9﴾
و [پاداش] نیکوتر را به دروغ گرفت (9)



فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ﴿10﴾
بزودى راه دشوارى به او خواهیم نمود (10)



وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ﴿11﴾
و چون هلاک شد [دیگر] مال او به کارش نمى ‏آید (11)



إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى ﴿12﴾
همانا هدایت بر ماست (12)



وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى ﴿13﴾
و در حقیقت دنیا و آخرت از آن ماست (13)



فَأَنْذَرْتُکُمْ نَارًا تَلَظَّى ﴿14﴾
پس شما را به آتشى که زبانه مى ‏کشد هشدار دادم (14)



لَا یَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ﴿15﴾
جز نگون‏بخت‏ تر[ین مردم] در آن درنیاید (15)



الَّذِی کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿16﴾
همان که تکذیب کرد و رخ برتافت (16)



وَسَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى ﴿17﴾
و پاک‏رفتارتر[ین مردم] از آن دور داشته خواهد شد (17)



الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى ﴿18﴾
همان که مال خود را مى‏ دهد [براى آنکه] پاک شود (18)



وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ﴿19﴾
و هیچ کس را به قصد پاداش‏یافتن نعمت نمى ‏بخشد (19)



إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿20﴾
جز خواستن رضاى پروردگارش که بسى برتر است [منظورى ندارد] (20)



وَلَسَوْفَ یَرْضَى ﴿21﴾
و قطعا بزودى خشنود خواهد شد (21)


سوره 93: الضحى



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالضُّحَى ﴿1﴾
سوگند به روشنایى روز (1)



وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
سوگند به شب چون آرام گیرد (2)



مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3)



وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)



وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)



أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)



وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)




وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را تنگدست‏ یافت و بى ‏نیاز گردانید (8)



فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)



وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و گدا را مران (10)



وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى (11)



سوره 94: الشرح



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا براى تو سینه‏ ات را نگشاده‏ ایم (1)



وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم (2)



الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
[بارى] که [گویى] پشت تو را شکست (3)



وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و نامت را براى تو بلند گردانیدیم (4)



فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
پس [بدان که] با دشوارى آسانى است (5)



إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
آرى با دشوارى آسانى است (6)



فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس چون فراغت‏ یافتى به طاعت درکوش (7)



وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور (8)



سوره 95: التین



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿1﴾
سوگند به انجیر و زیتون (1)



وَطُورِ سِینِینَ ﴿2﴾
و طور سینا (2)



وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ ﴿3﴾
و این شهر امن [و امان] (3)



لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿4﴾
[که] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم (4)



ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿5﴾
سپس او را به پست‏ ترین [مراتب] پستى بازگردانیدیم (5)



إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿6﴾
مگر کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کرده‏ اند که پاداشى بى‏ منت‏ خواهند داشت (6)



فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿7﴾
پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامى دارد (7)



أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿8﴾
آیا خدا نیکوترین داوران نیست (8)



سوره 96: العلق


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿1﴾
بخوان به نام پروردگارت که آفرید (1)


خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾
انسان را از علق آفرید (2)



اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿3﴾
بخوان و پروردگار تو کریمترین [کریمان] است (3)



الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾
همان کس که به وسیله قلم آموخت (4)



عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾
آنچه را که انسان نمى‏ دانست [بتدریج به او] آموخت (5)



کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى ﴿6﴾
حقا که انسان سرکشى مى ‏کند (6)



أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾
همین که خود را بى ‏نیاز پندارد (7)



إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿8﴾
در حقیقت بازگشت به سوى پروردگار توست (8)



أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿9﴾
آیا دیدى آن کس را که باز مى‏ داشت (9)



عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿10﴾
بنده‏ اى را آنگاه که نماز مى‏ گزارد (10)



أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿11﴾
چه پندارى اگر او بر هدایت باشد (11)



أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿12﴾
یا به پرهیزگارى وادارد [براى او بهتر نیست] (12)



أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿13﴾
[و باز] آیا چه پندارى [که] اگر او به تکذیب پردازد و روى برگرداند [چه کیفرى در پیش دارد] (13)



أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿14﴾
مگر ندانسته که خدا مى ‏بیند (14)



کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿15﴾
زنهار اگر باز نایستد موى پیشانى [او] را سخت بگیریم (15)



نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿16﴾
[همان] موى پیشانى دروغزن گناه‏پیشه را (16)



فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ ﴿17﴾
[بگو] تا گروه خود را بخواند (17)



سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ﴿18﴾
بزودى آتشبانان را فرا خوانیم (18)



کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴿19﴾
زنهار فرمانش مبر و سجده کن و خود را [به خدا] نزدیک گردان (19)



سوره 97: القدر



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم (1)


وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و از شب قدر چه آگاهت کرد (2)



لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (3)



تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر کارى [که مقرر شده است] فرود آیند (4)



سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است (5)



سوره 98: البینة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿1﴾
کافران اهل کتاب و مشرکان دست‏بردار نبودند تا دلیلى آشکار بر ایشان آید (1)



رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿2﴾
فرستاده‏ اى از جانب خدا که [بر آنان] صحیفه ‏هایى پاک را تلاوت کند (2)



فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿3﴾
که در آنها نوشته ‏هاى استوار است (3)



وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿4﴾
و اهل کتاب دستخوش پراکندگى نشدند مگر پس از آنکه برهان آشکار براى آنان آمد (4)



وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿5﴾
و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و در حالى که به توحید گراییده‏ اند دین [خود] را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بدهند و دین [ثابت و] پایدار همین است (5)



إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿6﴾
کسانى از اهل کتاب که کفر ورزیده‏ اند و [نیز] مشرکان در آتش دوزخند [و] در آن همواره مى‏ مانند اینانند که بدترین آفریدگانند (6)



إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿7﴾
در حقیقت کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده‏ اند آنانند که بهترین آفریدگانند (7)



جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿8﴾
پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاى همیشگى است که از زیر [درختان] آن نهرها روان است جاودانه در آن همى مانند خدا از آنان خشنود است و [آنان نیز] از او خشنود این [پاداش] براى کسى است که از پروردگارش بترسد (8)



سوره 99: الزلزلة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿1﴾
آنگاه که زمین به لرزش [شدید] خود لرزانیده شود (1)



وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿2﴾
و زمین بارهاى سنگین خود را برون افکند (2)



وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿3﴾
و انسان گوید [زمین] را چه شده است (3)



یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿4﴾
آن روز است که [زمین] خبرهاى خود را باز گوید (4)



بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴿5﴾
[همان گونه] که پروردگارت بدان وحى کرده است (5)



یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿6﴾
آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود (6)



فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿7﴾
پس هر که هموزن ذره‏ اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (7)



وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿8﴾
و هر که هموزن ذره‏ اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (8)



سوره 100: العادیات



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ﴿1﴾
سوگند به مادیانهائى که با همهمه تازانند و با سم[هاى] خود از سنگ آتش مى ‏جهانند (1)



فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ﴿2﴾
و برق [از سنگ] همى جهانند (2)



فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا ﴿3﴾
و صبحگاهان هجوم آرند (3)



فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿4﴾
و با آن [یورش] گردى برانگیزند (4)



فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿5﴾
و بدان [هجوم] در دل گروهى درآیند (5)



إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ﴿6﴾
که انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است (6)



وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ ﴿7﴾
و او خود بر این [امر] نیک گواه است (7)



وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ﴿8﴾
و راستى او سخت‏ شیفته مال است (8)



أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ ﴿9﴾
مگر نمى‏ داند که چون آنچه در گورهاست بیرون ریخته گردد (9)



وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ﴿10﴾
و آنچه در سینه‏ هاست فاش شود (10)



إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ ﴿11﴾
در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ایشان نیک آگاه است (11)



سوره 101: القارعة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



الْقَارِعَةُ ﴿1﴾
کوبنده (1)



مَا الْقَارِعَةُ ﴿2﴾
چیست کوبنده (2)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿3﴾
و تو چه دانى که کوبنده چیست (3)



یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿4﴾
روزى که مردم چون پروانه[هاى] پراکنده گردند (4)



وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿5﴾
و کوه ‏ها مانند پشم زده‏ شده رنگین شود (5)



فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿6﴾
اما هر که سنجیده ‏هایش سنگین برآید (6)



فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿7﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (7)



وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ﴿8﴾
و اما هر که سنجیده ‏هایش سبک بر آید (8)



فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ ﴿9﴾
پس جایش هاویه باشد (9)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿10﴾
و تو چه دانى که آن چیست (10)



نَارٌ حَامِیَةٌ ﴿11﴾
آتشى است‏ سوزنده (11)



سوره 102: التکاثر



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿1﴾
تفاخر به بیشترداشتن شما را غافل داشت (1)



حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾
تا کارتان [و پایتان] به گورستان رسید (2)



کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾
نه چنین است زودا که بدانید (3)



ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾
باز هم نه چنین است زودا که بدانید (4)



کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿5﴾
هرگز چنین نیست اگر علم‏الیقین داشتید (5)



لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿6﴾
به یقین دوزخ را مى ‏بینید (6)



ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿7﴾
سپس آن را قطعا به عین‏الیقین درمى‏ یابید (7)



ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿8﴾
سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین] پرسیده خواهید شد (8)



سوره 103: العصر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


وَالْعَصْرِ ﴿1﴾
سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] (1)


إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿2﴾
که واقعا انسان دستخوش زیان است (2)


إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿3﴾
مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‏ اند (3)



سوره 104: الهمزة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿1﴾
واى بر هر بدگوى عیبجویى (1)



الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿2﴾
که مالى گرد آورد و برشمردش (2)



یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿3﴾
پندارد که مالش او را جاوید کرده (3)



کَلَّا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿4﴾
ولى نه قطعا در آتش خردکننده فرو افکنده خواهد شد (4)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾
و تو چه دانى که آن آتش خردکننده چیست (5)


نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾
آتش افروخته خدا[یى] است (6)



الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾
[آتشى] که به دلها مى ‏رسد (7)


إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ ﴿8﴾
و [آتشى که] در ستونهایى دراز آنان را در میان فرامى‏ گیرد (8)


فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ ﴿9﴾
در ستونهای کشیده و طولانی! (9)


سوره 105: الفیل


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿1﴾
مگر ندیدى پروردگارت با پیلداران چه کرد (1)



أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿2﴾
آیا نیرنگشان را بر باد نداد (2)


وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿3﴾
و بر سر آنها دسته دسته پرندگانى ا بابیل فرستاد (3)



تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿4﴾
[که] بر آنان سنگهایى از گل [سخت] مى‏ افکندند (4)


فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿5﴾
و [سرانجام خدا] آنان را مانند کاه جویده‏ شده گردانید (5)


سوره 106: قریش



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ ﴿1﴾
براى الفت‏ دادن قریش (1)


إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿2﴾
الفتشان هنگام کوچ زمستان و تابستان [خدا پیلداران را نابود کرد] (2)


فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿3﴾
پس باید خداوند این خانه را بپرستند (3)



الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿4﴾
همان [خدایى] که در گرسنگى غذایشان داد و از بیم [دشمن] آسوده ‏خاطرشان کرد (4)



سوره 107: الماعون


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿1﴾
آیا کسى را که [روز] جزا را دروغ مى‏ خواند دیدى (1)



فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿2﴾
این همان کس است که یتیم را بسختى مى ‏راند (2)



وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿3﴾
و به خوراک‏ دادن بینوا ترغیب نمى ‏کند (3)



فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿4﴾
پس واى بر نمازگزارانى (4)



الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿5﴾
که از نمازشان غافلند (5)



الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿6﴾
آنان که ریا مى کنند (6)



وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿7﴾
و از [دادن] زکات [و وسایل و مایحتاج خانه] خوددارى مى ‏ورزند (7)



سوره 108: الکوثر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿1﴾
ما تو را [چشمه] کوثر دادیم (1)



فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿2﴾
پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن (2)



إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿3﴾
دشمنت‏ خود بى‏ تبار خواهد بود (3)



سوره 109: الکافرون



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿1﴾
بگو اى کافران (1)


لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿2﴾
آنچه مى ‏پرستید نمى ‏پرستم (2)



وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿3﴾
و آنچه مى ‏پرستم شما نمى ‏پرستید (3)



وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿4﴾
و نه آنچه پرستیدید من مى ‏پرستم (4)


وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿5﴾
و نه آنچه مى ‏پرستم شما مى ‏پرستید (5)


لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿6﴾
دین شما براى خودتان و دین من براى خودم (6)


سوره 110: النصر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾
چون یارى خدا و پیروزى فرا رسد (1)


وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾
و ببینى که مردم دسته‏ دسته در دین خدا درآیند (2)


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾
پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه که وى همواره توبه‏ پذیر است (3)


سوره 111: المسد



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿1﴾
بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد (1)


مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿2﴾
دارایى او و آنچه اندوخت‏ سودش نکرد (2)



سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿3﴾
بزودى در آتشى پرزبانه درآید (3)


وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿4﴾
و زنش آن هیمه‏ کش [آتش فروز] (4)


فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿5﴾
بر گردنش طنابى از لیف خرماست (5)


سوره 112: الإخلاص


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان


قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾
بگو اوست‏ خداى یگانه (1)


اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾
خداى صمد [ثابت متعالى] (2)



لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿3﴾
[کسى را] نزاده و زاده نشده است (3)



وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿4﴾
و هیچ کس او را همتا نیست (4)



سوره 113: الفلق



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿1﴾
بگو پناه مى برم به پروردگار سپیده دم (1)



مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿2﴾
از شر آنچه آفریده (2)


وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿3﴾
و از شر تاریکى چون فراگیرد (3)


وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿4﴾
و از شر دمندگان افسون در گره ‏ها (4)



وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿5﴾
و از شر [هر] حسود آنگاه که حسد ورزد (5)



سوره 114: الناس



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان



قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿1﴾
بگو پناه مى برم به پروردگار مردم (1)



مَلِکِ النَّاسِ ﴿2﴾
پادشاه مردم (2)



إِلَهِ النَّاسِ ﴿3﴾
معبود مردم (3)



مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿4﴾
از شر وسوسه‏ گر نهانى (4)



الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿5﴾
آن کس که در سینه‏ هاى مردم وسوسه مى ‏کند (5)



مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ ﴿6﴾
چه از جن و [چه از] انس (6)


قطعات صوتی

  • عنوان
    زمان
  • 49:14

مشخصات

سایر مشخصات

تصاویر

تلاوت‌هایی از این قاری

پایگاه قرآن