- 1326
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم سوره ذاریات آیات 15 تا 58
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم، این تلاوت در سال 1984 میلادی در کشور مصر اجرا گردیده است.
سوره 51: الذاریات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿15﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (15)
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ ﴿16﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى گیرند زیرا که آنها پیش از این نیکوکار بودند (16)
کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿17﴾
و از شب اندکى را مىغنودند (17)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿18﴾
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش میکردند (18)
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿19﴾
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (19)
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ ﴿20﴾
و روى زمین براى اهل یقین نشانه هایى [متقاعدکننده] است (20)
وَفِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿21﴾
و در خود شما پس مگر نمى بینید (21)
وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿22﴾
و روزى شما و آنچه وعده داده شده اید در آسمان است (22)
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ﴿23﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مى گویید (23)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿24﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (24)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿25﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفت سلام مردمى ناشناسید (25)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿26﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله اى فربه [و بریان] آورد (26)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿27﴾
آن را به نزدیکشان برد [و] گفت مگر نمى خورید (27)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿28﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى کرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (28)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿29﴾
و زنش با فریادى [از شگفتى] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت زنى پیر نازا [چگونه بزاید] (29)
قَالُوا کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿30﴾
گفتند پروردگارت چنین فرموده است او خود حکیم داناست (30)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
[ابراهیم] گفت اى فرستادگان ماموریت شما چیست (31)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿32﴾
گفتند ما به سوى مردمى پلیدکار فرستاده شده ایم (32)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِینٍ ﴿33﴾
تا سنگهایى از گل رس بر [سر] آنان فرو فرستیم (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
[که] نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است (34)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
پس هر که از مؤمنان در آن [شهرها] بود بیرون بردیم (35)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
و[لى] در آنجا جز یک خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم (36)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و در آنجا براى آنها که از عذاب پر درد مى ترسند عبرتى به جاى گذاشتیم (37)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانه اى است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مى گردانید (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مى نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بى گمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانه اى است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان هیچ روزیى نمى خواهم و نمى خواهم که مرا خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)
سوره 51: الذاریات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿15﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (15)
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ ﴿16﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى گیرند زیرا که آنها پیش از این نیکوکار بودند (16)
کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿17﴾
و از شب اندکى را مىغنودند (17)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿18﴾
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش میکردند (18)
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿19﴾
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (19)
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ ﴿20﴾
و روى زمین براى اهل یقین نشانه هایى [متقاعدکننده] است (20)
وَفِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿21﴾
و در خود شما پس مگر نمى بینید (21)
وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿22﴾
و روزى شما و آنچه وعده داده شده اید در آسمان است (22)
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ﴿23﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مى گویید (23)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿24﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (24)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿25﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفت سلام مردمى ناشناسید (25)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿26﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله اى فربه [و بریان] آورد (26)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿27﴾
آن را به نزدیکشان برد [و] گفت مگر نمى خورید (27)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿28﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى کرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (28)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿29﴾
و زنش با فریادى [از شگفتى] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت زنى پیر نازا [چگونه بزاید] (29)
قَالُوا کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿30﴾
گفتند پروردگارت چنین فرموده است او خود حکیم داناست (30)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
[ابراهیم] گفت اى فرستادگان ماموریت شما چیست (31)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿32﴾
گفتند ما به سوى مردمى پلیدکار فرستاده شده ایم (32)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِینٍ ﴿33﴾
تا سنگهایى از گل رس بر [سر] آنان فرو فرستیم (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
[که] نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است (34)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
پس هر که از مؤمنان در آن [شهرها] بود بیرون بردیم (35)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
و[لى] در آنجا جز یک خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم (36)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و در آنجا براى آنها که از عذاب پر درد مى ترسند عبرتى به جاى گذاشتیم (37)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانه اى است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مى گردانید (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مى نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بى گمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانه اى است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان هیچ روزیى نمى خواهم و نمى خواهم که مرا خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)