- 820
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عبدالفتاح شعشاعی سوره نجم، مدثر، بینه، قریش
تلاوت تحقیق عبدالفتاح شعشاعی، این تلاوت در سال 1954 میلادی در کشور مصر، شهر قاهره، مسجد امام حسین (ع) اجرا گردیده است.
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزی»… (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات که سومین آنها است (دختران خدا هستند)؟! (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش تر از پسرانند). (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیمی است غیر عادلانه! (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴿23﴾
اینها فقط نامهائی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشته اید (نامهائی بیمحتوا و اسمهائی است بیمسمی!) و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده، آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آیا آنچه انسان تمنا دارد به آن میرسد؟ (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
در حالی که آخرت و دنیا از آن خدا است. (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و چه بسیار فرشتگانی که در آسمانها هستند و شفاعت آنها سودی نمیبخشد مگر بعد از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد. (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
کسانی که به آخرت ایمان ندارند فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری میکنند. (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
آنها هرگز به این سخن یقین ندارند تنها از ظن و گمان بیپایه پیروی مینمایند، با اینکه گمان هرگز انسان را بینیاز از حق نمیکند. (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
حال که چنین است از اینها که از ذکر ما روی میگردانند و جز زندگی مادی دنیا را نمیطلبند، اعراض کن. (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این آخرین حد آگاهی آنها است، پروردگار تو کسانی را که از راه او گمراه شده اند به خوبی میشناسد، و هدایت یافتگان را از همه بهتر میداند. (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
برای خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است تا بدکاران را به خاطر اعمال بدشان کیفر دهد، و نیکوکاران را در برابر اعمال نیکشان پاداش. (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
همانها که از گناهان کبیره و اعمال زشت، جز صغیره، دوری میکنند، آمرزش پروردگار تو گسترده است، او نسبت به شما از همه آگاهتر است، از آن هنگام که شما را از زمین آفرید، و در آن موقع که به صورت جنینهائی در شکم مادرانتان بودید، پس خودستائی نکنید چرا که او پرهیزگاران را بهتر میشناسد. (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
آیا آن کس را که از اسلام (یا انفاق) روی گردان شد مشاهده کردی؟! (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و کمی عطا کرد و از بیشتر امساک نمود. (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا نزد او علم غیب است و میبیند (که دیگران میتوانند گناهان او را بردوش گیرند). (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا از آنچه در کتب موسی نازل گردیده با خبر نشده است ؟ (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و در کتب ابراهیم همان کسی که وظیفه خود را به طور کامل ادا کرد. (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد. (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست. (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و اینکه سعیش به زودی دیده میشود (و به نتیجه اش میرسد). (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس به او جزای کافی داده خواهد شد. (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
(و آیا از کتب پیشین انبیاء به او نرسیده است) که همه امور به پروردگارت باز میگردد؟ (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و اینکه او است که میخنداند و میگریاند! (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و او است که میمیراند و زنده میکند. (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و او است که دو زوج مذکر و مؤ نث را میآفریند، (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفه ای که خارج میشود (و در رحم میریزد). (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و اینکه بر خدا است ایجاد عالم دیگر (تا عدالت اجرا گردد). (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و اینکه او است که بینیاز میکند، و سرمایه باقی میبخشد. (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و اینکه او است پروردگار ستاره شعری. (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
(و آیا به انسان نرسیده است که در کتب انبیای پیشین آمده) که خداوند قوم «عاد نخستین» را هلاک کرد؟ (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و همچنین «قوم ثمود» را، و کسی از آنها را باقی نگذارد. (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و نیز قوم نوح را پیش از آنها، چرا که آنها از همه ظالمتر و طغیانگرتر بودند. (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
و نیز شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) را بر زمین کوبید. (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
سپس آنها را با عذاب سنگین پوشانید! (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
(بگو) در کدامیک از نعمتهای پروردگارت تردید داری؟! (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این (پیامبر) بیم دهنده ای از بیم دهنده گان پیشین است. (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
آنچه باید نزدیک شود نزدیک شده است (و قیامت فرا میرسد). (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
و هیچکس جز خدا نمیتواند شدائد آنرا برطرف سازد. (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
آیا از این سخن تعجب میکنید؟ (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و میخندید و نمیگریید؟ (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و پیوسته در غفلت و هوسرانی به سر میبرید؟ (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
حال که چنین است همه برای خدا سجده کنید و پرستش نمائید. (62)
سوره 74: المدثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿1﴾
ای در بستر خواب آرمیده! (1)
قُمْ فَأَنْذِرْ ﴿2﴾
برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده). (2)
وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ ﴿3﴾
و پروردگارت را بزرگ بشمار. (3)
وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ ﴿4﴾
و لباست را پاک کن. (4)
وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿5﴾
و از پلیدیها بپرهیز. (5)
وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ ﴿6﴾
و منت مگذار، و فزونی مطلب. (6)
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ ﴿7﴾
و به خاطر پروردگارت شکیبائی کن. (7)
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿8﴾
هنگامی که در صور دمیده شود. (8)
فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿9﴾
آن روز روز سختی است. (9)
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿10﴾
و برای کافران آسان نیست. (10)
ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿11﴾
مرا با کسی که او را تنها آفریدم واگذار! (11)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿12﴾
همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم. (12)
وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿13﴾
و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند. (13)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿14﴾
و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم. (14)
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿15﴾
باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم! (15)
کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿16﴾
هرگز چنین نخواهد شد، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی میورزد. (16)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿17﴾
به زودی او را مجبور میکنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر میافکنم) (17)
إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿18﴾
او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت. (18)
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿19﴾
مرگ بر او باد چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد. (19)
ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿20﴾
باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود. (20)
ثُمَّ نَظَرَ ﴿21﴾
سپس نگاهی افکند. (21)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿22﴾
بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد. (22)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿23﴾
سپس پشت (به حق) کرد و تکبر ورزید. (23)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿24﴾
و سرانجام گفت این (قرآن) چیزی جز یک سحر جالب همچون سحرهای پیشینیان نیست! (24)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿25﴾
این جز سخن انسان نمیباشد! (25)
سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿26﴾
(اما) به زودی او را وارد دوزخ میکنیم. (26)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿27﴾
و تو نمیدانی دوزخ چیست ؟ (27)
لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿28﴾
(آتشی است که) نه چیزی را باقی میگذارد و نه چیزی را رها میسازد! (28)
لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ ﴿29﴾
پوست تن را به کلی دگرگون میکند. (29)
عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿30﴾
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده اند! (30)
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿31﴾
ماءموران دوزخ را جز فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم، تا اهل کتاب (یهود و نصاری) یقین پیدا کنند، و ایمان مؤ منان افزوده شود، و اهل کتاب و مؤ منان (در حقانیت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و کافران بگویند: خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟ (آری) اینگونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند، و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست. (31)
کَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿32﴾
اینچنین نیست که آنها تصور میکنند، سوگند به ماه. (32)
وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾
و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند. (33)
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾
و به صبح هنگامی که چهره بگشاید. (34)
إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ ﴿35﴾
که آن (حوادث هولناک قیامت) از مسائل مهم است. (35)
نَذِیرًا لِلْبَشَرِ ﴿36﴾
هشدار و انذاری است برای همه انسانها. (36)
لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ﴿37﴾
برای کسانی از شما که میخواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند). (37)
کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿38﴾
هر کس در گرو اعمال خویش است. (38)
إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿39﴾
مگر اصحاب الیمین (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوی به دست راستشان میدهند). (39)
فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿40﴾
آنها در باغهای بهشتند و سؤ ال میکنند. (40)
عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿41﴾
از مجرمان: (41)
مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ﴿42﴾
چه چیز شما را به دوزخ فرستاد؟ (42)
قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿43﴾
می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم! (43)
وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿44﴾
و اطعام مستمند نمیکردیم! (44)
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿45﴾
و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم. (45)
وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿46﴾
و همواره روز جزا را انکار میکردیم. (46)
حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿47﴾
تا زمانی که مرگ ما فرا رسید. (47)
فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿48﴾
لذا شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمیبخشید. (48)
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿49﴾
چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟ (49)
کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿50﴾
گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده. (50)
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿51﴾
که از شیر فرار کرده اند! (51)
بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً ﴿52﴾
بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود. (52)
کَلَّا بَلْ لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿53﴾
چنین نیست که آنها میگویند، بلکه آنها از آخرت نمیترسند. (53)
کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ ﴿54﴾
چنین نیست که آنها میگویند، آن (قرآن) یک تذکر و یادآوری است. (54)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿55﴾
هر کس بخواهد از آن پند میگیرد. (55)
وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿56﴾
و هیچکس پند نمیگیرد مگر اینکه خدا بخواهد، او اهل تقوی و آمرزش است. (56)
سوره 98: البینة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿1﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان (می گفتند) ما دست از آئین خود بر نمیداریم تا دلیل روشنی برای ما بیاید! (1)
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿2﴾
پیامبری از سوی خدا که صحیفه های پاکی را بر ما بخواند. (2)
فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿3﴾
و در آن نوشته های صحیح و پر ارزش باشد. (3)
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿4﴾
ولی اهل کتاب (در دین خدا) اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن برای آنان آمد. (4)
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿5﴾
در حالی که به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص، و از شرک به توحید باز گردند، نماز را برپا دارند، و زکات را ادا کنند، و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار. (5)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿6﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین مخلوقاتند. (6)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿7﴾
(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند. (7)
جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿8﴾
پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن میمانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود، و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد. (8)
سوره 106: قریش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ ﴿1﴾
(مجازات اصحاب الفیل) به خاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و مقدمات ظهور پیامبر فراهم شود). (1)
إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿2﴾
الفت آنها در سفرهای زمستانه و تابستانه است. (2)
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿3﴾
پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند. (3)
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿4﴾
همانکس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از نااءمنی رهائی بخشید. (4)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزی»… (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات که سومین آنها است (دختران خدا هستند)؟! (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش تر از پسرانند). (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیمی است غیر عادلانه! (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴿23﴾
اینها فقط نامهائی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشته اید (نامهائی بیمحتوا و اسمهائی است بیمسمی!) و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده، آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آیا آنچه انسان تمنا دارد به آن میرسد؟ (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
در حالی که آخرت و دنیا از آن خدا است. (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و چه بسیار فرشتگانی که در آسمانها هستند و شفاعت آنها سودی نمیبخشد مگر بعد از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد. (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
کسانی که به آخرت ایمان ندارند فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری میکنند. (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
آنها هرگز به این سخن یقین ندارند تنها از ظن و گمان بیپایه پیروی مینمایند، با اینکه گمان هرگز انسان را بینیاز از حق نمیکند. (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
حال که چنین است از اینها که از ذکر ما روی میگردانند و جز زندگی مادی دنیا را نمیطلبند، اعراض کن. (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این آخرین حد آگاهی آنها است، پروردگار تو کسانی را که از راه او گمراه شده اند به خوبی میشناسد، و هدایت یافتگان را از همه بهتر میداند. (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
برای خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است تا بدکاران را به خاطر اعمال بدشان کیفر دهد، و نیکوکاران را در برابر اعمال نیکشان پاداش. (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
همانها که از گناهان کبیره و اعمال زشت، جز صغیره، دوری میکنند، آمرزش پروردگار تو گسترده است، او نسبت به شما از همه آگاهتر است، از آن هنگام که شما را از زمین آفرید، و در آن موقع که به صورت جنینهائی در شکم مادرانتان بودید، پس خودستائی نکنید چرا که او پرهیزگاران را بهتر میشناسد. (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
آیا آن کس را که از اسلام (یا انفاق) روی گردان شد مشاهده کردی؟! (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و کمی عطا کرد و از بیشتر امساک نمود. (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا نزد او علم غیب است و میبیند (که دیگران میتوانند گناهان او را بردوش گیرند). (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا از آنچه در کتب موسی نازل گردیده با خبر نشده است ؟ (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و در کتب ابراهیم همان کسی که وظیفه خود را به طور کامل ادا کرد. (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد. (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست. (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و اینکه سعیش به زودی دیده میشود (و به نتیجه اش میرسد). (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس به او جزای کافی داده خواهد شد. (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
(و آیا از کتب پیشین انبیاء به او نرسیده است) که همه امور به پروردگارت باز میگردد؟ (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و اینکه او است که میخنداند و میگریاند! (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و او است که میمیراند و زنده میکند. (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و او است که دو زوج مذکر و مؤ نث را میآفریند، (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفه ای که خارج میشود (و در رحم میریزد). (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و اینکه بر خدا است ایجاد عالم دیگر (تا عدالت اجرا گردد). (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و اینکه او است که بینیاز میکند، و سرمایه باقی میبخشد. (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و اینکه او است پروردگار ستاره شعری. (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
(و آیا به انسان نرسیده است که در کتب انبیای پیشین آمده) که خداوند قوم «عاد نخستین» را هلاک کرد؟ (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و همچنین «قوم ثمود» را، و کسی از آنها را باقی نگذارد. (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و نیز قوم نوح را پیش از آنها، چرا که آنها از همه ظالمتر و طغیانگرتر بودند. (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
و نیز شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) را بر زمین کوبید. (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
سپس آنها را با عذاب سنگین پوشانید! (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
(بگو) در کدامیک از نعمتهای پروردگارت تردید داری؟! (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این (پیامبر) بیم دهنده ای از بیم دهنده گان پیشین است. (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
آنچه باید نزدیک شود نزدیک شده است (و قیامت فرا میرسد). (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
و هیچکس جز خدا نمیتواند شدائد آنرا برطرف سازد. (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
آیا از این سخن تعجب میکنید؟ (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و میخندید و نمیگریید؟ (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و پیوسته در غفلت و هوسرانی به سر میبرید؟ (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
حال که چنین است همه برای خدا سجده کنید و پرستش نمائید. (62)
سوره 74: المدثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿1﴾
ای در بستر خواب آرمیده! (1)
قُمْ فَأَنْذِرْ ﴿2﴾
برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده). (2)
وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ ﴿3﴾
و پروردگارت را بزرگ بشمار. (3)
وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ ﴿4﴾
و لباست را پاک کن. (4)
وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿5﴾
و از پلیدیها بپرهیز. (5)
وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ ﴿6﴾
و منت مگذار، و فزونی مطلب. (6)
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ ﴿7﴾
و به خاطر پروردگارت شکیبائی کن. (7)
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿8﴾
هنگامی که در صور دمیده شود. (8)
فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿9﴾
آن روز روز سختی است. (9)
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿10﴾
و برای کافران آسان نیست. (10)
ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿11﴾
مرا با کسی که او را تنها آفریدم واگذار! (11)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿12﴾
همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم. (12)
وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿13﴾
و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند. (13)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿14﴾
و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم. (14)
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿15﴾
باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم! (15)
کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿16﴾
هرگز چنین نخواهد شد، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی میورزد. (16)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿17﴾
به زودی او را مجبور میکنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر میافکنم) (17)
إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿18﴾
او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت. (18)
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿19﴾
مرگ بر او باد چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد. (19)
ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿20﴾
باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود. (20)
ثُمَّ نَظَرَ ﴿21﴾
سپس نگاهی افکند. (21)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿22﴾
بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد. (22)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿23﴾
سپس پشت (به حق) کرد و تکبر ورزید. (23)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿24﴾
و سرانجام گفت این (قرآن) چیزی جز یک سحر جالب همچون سحرهای پیشینیان نیست! (24)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿25﴾
این جز سخن انسان نمیباشد! (25)
سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿26﴾
(اما) به زودی او را وارد دوزخ میکنیم. (26)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿27﴾
و تو نمیدانی دوزخ چیست ؟ (27)
لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿28﴾
(آتشی است که) نه چیزی را باقی میگذارد و نه چیزی را رها میسازد! (28)
لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ ﴿29﴾
پوست تن را به کلی دگرگون میکند. (29)
عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿30﴾
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده اند! (30)
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿31﴾
ماءموران دوزخ را جز فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم، تا اهل کتاب (یهود و نصاری) یقین پیدا کنند، و ایمان مؤ منان افزوده شود، و اهل کتاب و مؤ منان (در حقانیت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و کافران بگویند: خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟ (آری) اینگونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند، و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست. (31)
کَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿32﴾
اینچنین نیست که آنها تصور میکنند، سوگند به ماه. (32)
وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾
و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند. (33)
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾
و به صبح هنگامی که چهره بگشاید. (34)
إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ ﴿35﴾
که آن (حوادث هولناک قیامت) از مسائل مهم است. (35)
نَذِیرًا لِلْبَشَرِ ﴿36﴾
هشدار و انذاری است برای همه انسانها. (36)
لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ﴿37﴾
برای کسانی از شما که میخواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند). (37)
کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿38﴾
هر کس در گرو اعمال خویش است. (38)
إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿39﴾
مگر اصحاب الیمین (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوی به دست راستشان میدهند). (39)
فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿40﴾
آنها در باغهای بهشتند و سؤ ال میکنند. (40)
عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿41﴾
از مجرمان: (41)
مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ﴿42﴾
چه چیز شما را به دوزخ فرستاد؟ (42)
قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿43﴾
می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم! (43)
وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿44﴾
و اطعام مستمند نمیکردیم! (44)
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿45﴾
و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم. (45)
وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿46﴾
و همواره روز جزا را انکار میکردیم. (46)
حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿47﴾
تا زمانی که مرگ ما فرا رسید. (47)
فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿48﴾
لذا شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمیبخشید. (48)
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿49﴾
چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟ (49)
کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿50﴾
گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده. (50)
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿51﴾
که از شیر فرار کرده اند! (51)
بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً ﴿52﴾
بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود. (52)
کَلَّا بَلْ لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿53﴾
چنین نیست که آنها میگویند، بلکه آنها از آخرت نمیترسند. (53)
کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ ﴿54﴾
چنین نیست که آنها میگویند، آن (قرآن) یک تذکر و یادآوری است. (54)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿55﴾
هر کس بخواهد از آن پند میگیرد. (55)
وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿56﴾
و هیچکس پند نمیگیرد مگر اینکه خدا بخواهد، او اهل تقوی و آمرزش است. (56)
سوره 98: البینة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿1﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان (می گفتند) ما دست از آئین خود بر نمیداریم تا دلیل روشنی برای ما بیاید! (1)
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿2﴾
پیامبری از سوی خدا که صحیفه های پاکی را بر ما بخواند. (2)
فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿3﴾
و در آن نوشته های صحیح و پر ارزش باشد. (3)
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿4﴾
ولی اهل کتاب (در دین خدا) اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن برای آنان آمد. (4)
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿5﴾
در حالی که به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص، و از شرک به توحید باز گردند، نماز را برپا دارند، و زکات را ادا کنند، و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار. (5)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿6﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین مخلوقاتند. (6)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿7﴾
(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند. (7)
جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿8﴾
پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن میمانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود، و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد. (8)
سوره 106: قریش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ ﴿1﴾
(مجازات اصحاب الفیل) به خاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و مقدمات ظهور پیامبر فراهم شود). (1)
إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿2﴾
الفت آنها در سفرهای زمستانه و تابستانه است. (2)
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿3﴾
پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند. (3)
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿4﴾
همانکس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از نااءمنی رهائی بخشید. (4)