ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند
43. زخرف
به نام خدای بزرگوار مهربان
حا، میم. 1
به همین کتاب روشنگر قسم 2
که ما آن را به زبان رسای عربی فرستادیم تا عقلتان را در فهمش بهکار بیندازید. 3
و قسم که قرآن در کتاب اصلیِ پیش ما، بلندمرتبه و حکمتآموز است. 4
حالا که گوشتان اصلاً بدهکارِ آیههای قرآن نیست، آیا ما هم کلاً آن را به گوشتان نرسانیم؟! 5
چه پیامبران زیادی در میان مردمان گذشته فرستادیم؛ 6
ولی هر پیامبری برای راهنماییشان آمد، بهمسخرهاش گرفتند. 7
خیرهسرتر از بتپرستهای زمان تو را هم نابود کردیم! داستان عبرتانگیزشان در سورههای دیگر گذشت. 8
البته اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، پاسخ میدهند: «همان شکستناپذیرِ دانا آفریده است.» 9
همانکه زمین را محل آرامشتان کرده و برای رفتوآمدتان، راههای مختلف گذاشته است تا راحت به مقصد برسید. 10
همانکه از آسمان برف و باران کافی میفرستد؛ آنوقت زمینهای مرده را بهبرکتش، حیات دوباره میدهیم. شما هم همینطور از قبرها بیرون آورده میشوید. 11
همانکه همۀ موجودات را نر و ماده آفریده است و از چهارپایان و کشتیها وسایلنقلیه برایتان تدارک دیده است 12
تا سوارشان شوید و بعد از آنکه خوب جاگیر شدید، نعمتهای خدا را بهیاد آورید و بگویید: «کاردرست است خدایی که اینها را در اختیارمان گذاشت؛ وگرنه ما نمیتوانستیم از آنها استفاده کنیم. 13
دستآخر هم بهسوی خدا برمیگردیم.» 14
بتپرستها فرشتگان را دختران خدا و پارۀ تنش بهحساب میآورند! این انسانها بدجور ناشکرند. 15
خدا، از بین مخلوقاتش، آیا دخترها را برای خودش گذاشته است و امتیازِ داشتن پسرها را به شما داده؟! 16
هر وقت به یکی از آنها خبر دختردارشدن میدهند، یعنی همان نسبتی که او به خدا میدهد، رنگ از رویش میپرد و شروع میکند به خودخوری! 17
آیا دخترها را فرزند خدا میگیرند که معمولاً با علاقه به زر و زیور بزرگ میشوند و در جنگوجدال زودتر شکست میخورند؟! 18
فرشتگانی را که بندگان خدای رحماناند، زن فرض میکنند؟! مگر وقتِ آفریدن آنها حضور داشتهاند؟! البته حرفهایشان حتماً ثبت میشود و دربارهاش بازخواست میشوند. 19
در توجیه بتپرستیِ خودشان میگویند: «اگر خدای رحمان میخواست، بتها را نمیپرستیدیم!» ولی آنها دلیل معتبری بر ادعایشان ندارند و تنها به حدس و گمان تکیه زدهاند. 20
آیا قبل از قرآن کتابی به آنها دادهایم که به مطالبش استناد میکنند؟! 21
نه! بلکه تمام حرفشان همین است: «دیدیم که پدرانمان دنبال آیینی هستند. با تقلید از روش آنها، خب ما هم در راهِ درستیم!» 22
قبل از تو هم در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش اینطور میگفتند: «دیدیم که پدرانمان دنبال آیینی هستند. خب ما هم دنبالشان راه افتادیم!» 23
پیامبرشان میگفت: «حتی اگر برایتان آیینی هدایتبخشتر از آیین تقلیدیِ پدرانتان آورده باشم؟!» مرفّهان بیدرد میگفتند: «دینی را که مأمور رساندنش هستید، ما باور نمیکنیم.» 24
پس، از آنها انتقام گرفتیم. ببین آخرعاقبتِ کسانی که آیههای خدا را دروغ دانستند، چه شد! 25
اینطور بود که ابراهیم به عمو و قومش گفت: «من دیگر به بتهایتان کاری ندارم 26
و سروکارم تنها با کسی است که مرا آفریده و خودش دستم را میگیرد.» 27
خدا هم یکتاپرستی را در نسل او ادامه داد؛ بهامید اینکه همۀ آنها بهطرف خدا رو بیاورند. 28
بتپرستهای مکه و پدران بیدینشان را غرقِ نازونعمت کردم تا بالاخره پیامبری باصراحت، بههمراه قرآن برای راهنماییشان ظهور کرد. 29
وقتی قرآن به دستشان رسید، گفتند: «اینها حرفهای سحرآمیز است! ما که باورش نمیکنیم.» 30
و بهانه آوردند: «اصلاً این قرآن چرا بر یکی از بزرگان مکه یا طائف فرستاده نشده است؟!» 31
مگر این رحمت خدا را آنها تقسیم میکنند؟! حتی آنچه برای گذراندن زندگی دنیاییشان لازم دارند، ما میانشان پخش میکنیم و با استعدادهای مختلف، بر همدیگر برتریشان میدهیم تا از خدمات متقابلِ یکدیگر استفاده کنند. البته آن رحمت خدا از مال و مقامی که بهدست میآورند، بهتر است. 32
اگر بنا نبود که همه بهقدر تلاش خودشان از دنیا برخوردار شوند، سقف خانۀ بیدینها را از طلا و نقره میساختیم، با بهارخوابهایی باشکوه که آنها از بالایش خودنمایی بکنند. 33
برای خانههایشان درهای متعددی میگذاشتیم و تختهایی مجلل که بر آنها لَم بدهند. 34
البته همۀ اینها خوشیهای زندگی دنیاست و حال آنکه از نظر خدا، خوشیهای آخرت برای خودمراقبان است. 35
آنهایی که از یاد خدای رحمان چشم میپوشند، شیطانهایی را مأمورشان میکنیم تا همنشینشان باشند. 36
آن شیطانها از راه خدا بازشان میدارند؛ درحالیکه آنها خیال میکنند در راه درستاند! 37
قیامت که پیشمان بیایند، به آن شیطانها میگویند: «ایکاش بین ما و شما از شرق تا غرب عالم فاصله بود. بد همنشینهایی بودید!» 38
این حرفها امروز دیگر بهدردتان نمیخورد؛ چون در دنیا بد کردید. هر دو گروه در عذابکشیدن، مشترکید. 39
پیامبر! مگر میتوانی به گوش جماعتی که خودشان را به کری زدهاند، حرفی فرو کنی؟! یا به جماعتی که خودشان را به کوری زدهاند، راهی نشان دهی و کلاً آنهایی را که غرق گمراهیاند، متوجه کنی؟! 40
اگر تو را از دنیا ببریم، حتماً از آنها انتقام میگیریم 41
و اگر هم، قبل از مرگت، عذابی را نشانت بدهیم که به آنها وعده دادهایم، درهرحال ما بر آنها کاملاً مسلّطیم. 42
پس به آنچه به تو وحی شده است، مقیّد باش که تو در راه درستی هستی. 43
این قرآن مایۀ یادآوری است، هم برای تو و هم برای قومت. دربارۀ پایبندی به آن بالاخره بازخواست خواهید شد. 44
از پیروان پیامبرانِ قبل از خودت بپرس که مگر بهجای خدای رحمان معبودهایی تعیین کرده بودیم که پرستش بشوند؟! 45
موسی را با معجزههایمان برای راهنمایی فرعون و نزدیکانش فرستادیم. گفت: «من فرستادۀ صاحب جهانیانم.» 46
بهمحض اینکه موسی چند معجزۀ ما را برایشان بهنمایش گذاشت، آنها را بهمسخره گرفتند! 47
هر معجزهای نشانشان دادیم، یکی از دیگری بزرگتر بود. آخرکار، به انواع عذاب گرفتارشان کردیم؛ شاید بهراه بیایند! 48
هر بار که یکی از آن عذابها سرشان میآمد، دست به دامن موسی میشدند: «ای جادوگر بزرگ! به پیامبریات قسم، از خدایت نجاتمان را بخواه. آنوقت، ما حتماً به راه میآییم!» 49 اما همینکه شرّ عذاب را از سرشان کم میکردیم، باز عهد میشکستند! 50
فرعون به قوم خود پیام داد: «مردم! مگر حکومت مصر مال من نیست؟ مگر این نهرهای جداشده از رود نیل که از جلوی کاخهایم روان است، مال من نیست؟ آیا واقعاً نمیبینید؟! 51
حالا، من بهتر از این شخص بیسروپا نیستم که لکنت زبان هم دارد؟! 52
چرا دستبندهای طلا به دستش آویزان نکردهاند؟! چرا فرشتگان، همراهش نیامدهاند؟!» 53
فرعون قومش را شستوشوی مغزی داد! در نتیجه، مطیع بیچونوچرای او شدند. آنها جماعتِ منحرفی بودند. 54
وقتی ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم؛ اینطورکه همه را غرق کردیم 55
و آنها را پیشقدمِ جهنم کردیم و عبرتی برای آیندگان. 56
بتپرستهای مکه، بهمحض اینکه یادی از عیسیبنمریم بهمیان آمد، با هوچیگری به آن اعتراض کردند 57
و گفتند: «بتهای ما برای پرستش بهترند یا عیسی که میگویند خداست؟!» این حرف را زدند، فقط برای چونوچراکردن با تو! اصلاً آنها مردمی کینهتوزند! 58
عیسی فقط بندهای بود که به او نعمت پیامبری دادیم و او را نشانهای کردیم تا حق را برای بنیاسرائیل بگوییم. 59
اگر از شما هم عدهای را لایق میدانستیم، مثل عیسی در زمین فرشتهصفتشان میکردیم که نمایندۀ ما باشند. 60
عیسی، با تولد ویژهاش و زندهکردن مردگان، نشانهای بر امکان قیامت است. پس مبادا در قیامت شک کنید. دنبال من بیایید که راه درست همین است. 61
نکند شیطان مانعتان از رفتنِ این راه شود که او دشمن علنیِ شماست. 62
وقتی عیسی معجزههایی واضح آورد، گفت: «من برایتان حکمت آوردهام و آمدهام تا بعضی چیزهایی را که سرش اختلاف دارید، برایتان روشن کنم. در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و از من الگو بگیرید. 63
در حقیقت، فقط خدا صاحباختیار من و شماست: او را بپرستید که راه درست همین است.» 64
با وجود این صراحت کلام عیسی، بعدها خیلی از فرقههای مسیحی دربارهاش اختلافنظر کردند. وای بر آنها برای عذاب روزی دردناک؛ چون دراینباره تحریف و بزرگنمایی کردند! 65
آیا چشمبهراهِ چیزی جز قیامتاند که در اوج غفلت، یکدفعه سراغشان میآید؟! 66
دوستان هم، در آن روز، دشمن هماند! مگر خودمراقبان. 67
خدا به خودمراقبان خطاب میکند: «بندگانم! امروز نه ترسی بر شما غلبه میکند و نه غصه میخورید...» 68
همان کسانی که به آیههای ما ایمان آوردند و تسلیم محض دستورهای ما بودند. 69
«... شما و همسرانتان داخل بهشت شوید، درحالیکه از خوشی در پوست خود نمیگنجید.» 70
با ظرفهایی زرین و جامهایی بلورین دورشان میگردند، لبریز از خوردنی و نوشیدنی. در آنجا هرچه دل بخواهد و دیده خوشش بیاید، مهیاست. شما در آنجا ماندنی هستید. 71
این همان بهشتی است که برایتان یادگار مانده است، در عوضِ کارهایی که میکردید. 72
برایتان در آنجا میوههای فراوانی است که از آن نوش جان میکنید. 73
در مقابل، گناهکارها در عذاب جهنم ماندنیاند. 74
عذابشان سبک نمیشود و در آنجا سرخوردهاند! 75
در واقع، ما به آنها بد نکردیم؛ بلکه آنها خودشان به خود بد کردند. 76
فریاد میزنند: «نگهبان! بگو خدا دیگر کارمان را یکسره کند!» میگوید: «مرگ، بیمرگ! شما اینجا مقیمید!» 77
یقیناً حق را برای شما انسانها آورده بودیم؛ ولی بیشترتان چشم دیدن حق را نداشتید. 78
آیا آنها بر کارهایشان اصرار دارند؟! خب، پس ما هم بر کار خودمان اصرار داریم! 79
خیال میکنند ما رازها و حرفهای درگوشیشان را نمیشنویم؟! چرا! فرشتگان ما هم پیش آنهایند و مینویسند. 80
بگو: «اگر خدای رحمان فرزندی داشت، اولین عبادتکنندۀ فرزندش خودم بودم!» 81
خدای آسمانها و زمین، خدایی که فرمانرواییِ جهان دست اوست، بهدور است از توصیفهایی که میکنند. 82
بگذار در افکار پوچشان غوطهور باشند و به دنیای مادیشان سرگرم بمانند تا بالاخره با روز موعود روبهرو شوند. 83
اوست که در آسمان، خداست و در زمین، خداست و هماوست کاردرست دانا. 84
پربرکت است کسی که فرمانرواییِ آسمانها و زمین و آنچه میانشان است، فقط مال اوست. زمان قیامت را فقط او میداند و سرانجام فقط بهسوی او برِتان میگردانند. 85
کسانی که بتپرستها بهجای خدا صدایشان میزنند، اختیار شفاعت ندارند. فقط کسانی میتوانند شفاعت کنند که به یکتاییِ او معترفاند و میدانند او به شفاعت چه کسی راضی است. 86
اگر از بتپرستها بپرسی: «چه کسی شما را آفریده؟» حتماً میگویند: «خدا.» پس چطور از بندگیاش به انحراف کشیده میشوند 87
و از این شکایت پیامبر غافلاند: «خدایا، اینها جماعتیاند که ایمان نمیآورند»؟! 88
فعلاً دست از سرشان بردار و خداحافظی کن. بالاخره خواهند فهمید! 89
43. زخرف
به نام خدای بزرگوار مهربان
حا، میم. 1
به همین کتاب روشنگر قسم 2
که ما آن را به زبان رسای عربی فرستادیم تا عقلتان را در فهمش بهکار بیندازید. 3
و قسم که قرآن در کتاب اصلیِ پیش ما، بلندمرتبه و حکمتآموز است. 4
حالا که گوشتان اصلاً بدهکارِ آیههای قرآن نیست، آیا ما هم کلاً آن را به گوشتان نرسانیم؟! 5
چه پیامبران زیادی در میان مردمان گذشته فرستادیم؛ 6
ولی هر پیامبری برای راهنماییشان آمد، بهمسخرهاش گرفتند. 7
خیرهسرتر از بتپرستهای زمان تو را هم نابود کردیم! داستان عبرتانگیزشان در سورههای دیگر گذشت. 8
البته اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، پاسخ میدهند: «همان شکستناپذیرِ دانا آفریده است.» 9
همانکه زمین را محل آرامشتان کرده و برای رفتوآمدتان، راههای مختلف گذاشته است تا راحت به مقصد برسید. 10
همانکه از آسمان برف و باران کافی میفرستد؛ آنوقت زمینهای مرده را بهبرکتش، حیات دوباره میدهیم. شما هم همینطور از قبرها بیرون آورده میشوید. 11
همانکه همۀ موجودات را نر و ماده آفریده است و از چهارپایان و کشتیها وسایلنقلیه برایتان تدارک دیده است 12
تا سوارشان شوید و بعد از آنکه خوب جاگیر شدید، نعمتهای خدا را بهیاد آورید و بگویید: «کاردرست است خدایی که اینها را در اختیارمان گذاشت؛ وگرنه ما نمیتوانستیم از آنها استفاده کنیم. 13
دستآخر هم بهسوی خدا برمیگردیم.» 14
بتپرستها فرشتگان را دختران خدا و پارۀ تنش بهحساب میآورند! این انسانها بدجور ناشکرند. 15
خدا، از بین مخلوقاتش، آیا دخترها را برای خودش گذاشته است و امتیازِ داشتن پسرها را به شما داده؟! 16
هر وقت به یکی از آنها خبر دختردارشدن میدهند، یعنی همان نسبتی که او به خدا میدهد، رنگ از رویش میپرد و شروع میکند به خودخوری! 17
آیا دخترها را فرزند خدا میگیرند که معمولاً با علاقه به زر و زیور بزرگ میشوند و در جنگوجدال زودتر شکست میخورند؟! 18
فرشتگانی را که بندگان خدای رحماناند، زن فرض میکنند؟! مگر وقتِ آفریدن آنها حضور داشتهاند؟! البته حرفهایشان حتماً ثبت میشود و دربارهاش بازخواست میشوند. 19
در توجیه بتپرستیِ خودشان میگویند: «اگر خدای رحمان میخواست، بتها را نمیپرستیدیم!» ولی آنها دلیل معتبری بر ادعایشان ندارند و تنها به حدس و گمان تکیه زدهاند. 20
آیا قبل از قرآن کتابی به آنها دادهایم که به مطالبش استناد میکنند؟! 21
نه! بلکه تمام حرفشان همین است: «دیدیم که پدرانمان دنبال آیینی هستند. با تقلید از روش آنها، خب ما هم در راهِ درستیم!» 22
قبل از تو هم در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش اینطور میگفتند: «دیدیم که پدرانمان دنبال آیینی هستند. خب ما هم دنبالشان راه افتادیم!» 23
پیامبرشان میگفت: «حتی اگر برایتان آیینی هدایتبخشتر از آیین تقلیدیِ پدرانتان آورده باشم؟!» مرفّهان بیدرد میگفتند: «دینی را که مأمور رساندنش هستید، ما باور نمیکنیم.» 24
پس، از آنها انتقام گرفتیم. ببین آخرعاقبتِ کسانی که آیههای خدا را دروغ دانستند، چه شد! 25
اینطور بود که ابراهیم به عمو و قومش گفت: «من دیگر به بتهایتان کاری ندارم 26
و سروکارم تنها با کسی است که مرا آفریده و خودش دستم را میگیرد.» 27
خدا هم یکتاپرستی را در نسل او ادامه داد؛ بهامید اینکه همۀ آنها بهطرف خدا رو بیاورند. 28
بتپرستهای مکه و پدران بیدینشان را غرقِ نازونعمت کردم تا بالاخره پیامبری باصراحت، بههمراه قرآن برای راهنماییشان ظهور کرد. 29
وقتی قرآن به دستشان رسید، گفتند: «اینها حرفهای سحرآمیز است! ما که باورش نمیکنیم.» 30
و بهانه آوردند: «اصلاً این قرآن چرا بر یکی از بزرگان مکه یا طائف فرستاده نشده است؟!» 31
مگر این رحمت خدا را آنها تقسیم میکنند؟! حتی آنچه برای گذراندن زندگی دنیاییشان لازم دارند، ما میانشان پخش میکنیم و با استعدادهای مختلف، بر همدیگر برتریشان میدهیم تا از خدمات متقابلِ یکدیگر استفاده کنند. البته آن رحمت خدا از مال و مقامی که بهدست میآورند، بهتر است. 32
اگر بنا نبود که همه بهقدر تلاش خودشان از دنیا برخوردار شوند، سقف خانۀ بیدینها را از طلا و نقره میساختیم، با بهارخوابهایی باشکوه که آنها از بالایش خودنمایی بکنند. 33
برای خانههایشان درهای متعددی میگذاشتیم و تختهایی مجلل که بر آنها لَم بدهند. 34
البته همۀ اینها خوشیهای زندگی دنیاست و حال آنکه از نظر خدا، خوشیهای آخرت برای خودمراقبان است. 35
آنهایی که از یاد خدای رحمان چشم میپوشند، شیطانهایی را مأمورشان میکنیم تا همنشینشان باشند. 36
آن شیطانها از راه خدا بازشان میدارند؛ درحالیکه آنها خیال میکنند در راه درستاند! 37
قیامت که پیشمان بیایند، به آن شیطانها میگویند: «ایکاش بین ما و شما از شرق تا غرب عالم فاصله بود. بد همنشینهایی بودید!» 38
این حرفها امروز دیگر بهدردتان نمیخورد؛ چون در دنیا بد کردید. هر دو گروه در عذابکشیدن، مشترکید. 39
پیامبر! مگر میتوانی به گوش جماعتی که خودشان را به کری زدهاند، حرفی فرو کنی؟! یا به جماعتی که خودشان را به کوری زدهاند، راهی نشان دهی و کلاً آنهایی را که غرق گمراهیاند، متوجه کنی؟! 40
اگر تو را از دنیا ببریم، حتماً از آنها انتقام میگیریم 41
و اگر هم، قبل از مرگت، عذابی را نشانت بدهیم که به آنها وعده دادهایم، درهرحال ما بر آنها کاملاً مسلّطیم. 42
پس به آنچه به تو وحی شده است، مقیّد باش که تو در راه درستی هستی. 43
این قرآن مایۀ یادآوری است، هم برای تو و هم برای قومت. دربارۀ پایبندی به آن بالاخره بازخواست خواهید شد. 44
از پیروان پیامبرانِ قبل از خودت بپرس که مگر بهجای خدای رحمان معبودهایی تعیین کرده بودیم که پرستش بشوند؟! 45
موسی را با معجزههایمان برای راهنمایی فرعون و نزدیکانش فرستادیم. گفت: «من فرستادۀ صاحب جهانیانم.» 46
بهمحض اینکه موسی چند معجزۀ ما را برایشان بهنمایش گذاشت، آنها را بهمسخره گرفتند! 47
هر معجزهای نشانشان دادیم، یکی از دیگری بزرگتر بود. آخرکار، به انواع عذاب گرفتارشان کردیم؛ شاید بهراه بیایند! 48
هر بار که یکی از آن عذابها سرشان میآمد، دست به دامن موسی میشدند: «ای جادوگر بزرگ! به پیامبریات قسم، از خدایت نجاتمان را بخواه. آنوقت، ما حتماً به راه میآییم!» 49 اما همینکه شرّ عذاب را از سرشان کم میکردیم، باز عهد میشکستند! 50
فرعون به قوم خود پیام داد: «مردم! مگر حکومت مصر مال من نیست؟ مگر این نهرهای جداشده از رود نیل که از جلوی کاخهایم روان است، مال من نیست؟ آیا واقعاً نمیبینید؟! 51
حالا، من بهتر از این شخص بیسروپا نیستم که لکنت زبان هم دارد؟! 52
چرا دستبندهای طلا به دستش آویزان نکردهاند؟! چرا فرشتگان، همراهش نیامدهاند؟!» 53
فرعون قومش را شستوشوی مغزی داد! در نتیجه، مطیع بیچونوچرای او شدند. آنها جماعتِ منحرفی بودند. 54
وقتی ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم؛ اینطورکه همه را غرق کردیم 55
و آنها را پیشقدمِ جهنم کردیم و عبرتی برای آیندگان. 56
بتپرستهای مکه، بهمحض اینکه یادی از عیسیبنمریم بهمیان آمد، با هوچیگری به آن اعتراض کردند 57
و گفتند: «بتهای ما برای پرستش بهترند یا عیسی که میگویند خداست؟!» این حرف را زدند، فقط برای چونوچراکردن با تو! اصلاً آنها مردمی کینهتوزند! 58
عیسی فقط بندهای بود که به او نعمت پیامبری دادیم و او را نشانهای کردیم تا حق را برای بنیاسرائیل بگوییم. 59
اگر از شما هم عدهای را لایق میدانستیم، مثل عیسی در زمین فرشتهصفتشان میکردیم که نمایندۀ ما باشند. 60
عیسی، با تولد ویژهاش و زندهکردن مردگان، نشانهای بر امکان قیامت است. پس مبادا در قیامت شک کنید. دنبال من بیایید که راه درست همین است. 61
نکند شیطان مانعتان از رفتنِ این راه شود که او دشمن علنیِ شماست. 62
وقتی عیسی معجزههایی واضح آورد، گفت: «من برایتان حکمت آوردهام و آمدهام تا بعضی چیزهایی را که سرش اختلاف دارید، برایتان روشن کنم. در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و از من الگو بگیرید. 63
در حقیقت، فقط خدا صاحباختیار من و شماست: او را بپرستید که راه درست همین است.» 64
با وجود این صراحت کلام عیسی، بعدها خیلی از فرقههای مسیحی دربارهاش اختلافنظر کردند. وای بر آنها برای عذاب روزی دردناک؛ چون دراینباره تحریف و بزرگنمایی کردند! 65
آیا چشمبهراهِ چیزی جز قیامتاند که در اوج غفلت، یکدفعه سراغشان میآید؟! 66
دوستان هم، در آن روز، دشمن هماند! مگر خودمراقبان. 67
خدا به خودمراقبان خطاب میکند: «بندگانم! امروز نه ترسی بر شما غلبه میکند و نه غصه میخورید...» 68
همان کسانی که به آیههای ما ایمان آوردند و تسلیم محض دستورهای ما بودند. 69
«... شما و همسرانتان داخل بهشت شوید، درحالیکه از خوشی در پوست خود نمیگنجید.» 70
با ظرفهایی زرین و جامهایی بلورین دورشان میگردند، لبریز از خوردنی و نوشیدنی. در آنجا هرچه دل بخواهد و دیده خوشش بیاید، مهیاست. شما در آنجا ماندنی هستید. 71
این همان بهشتی است که برایتان یادگار مانده است، در عوضِ کارهایی که میکردید. 72
برایتان در آنجا میوههای فراوانی است که از آن نوش جان میکنید. 73
در مقابل، گناهکارها در عذاب جهنم ماندنیاند. 74
عذابشان سبک نمیشود و در آنجا سرخوردهاند! 75
در واقع، ما به آنها بد نکردیم؛ بلکه آنها خودشان به خود بد کردند. 76
فریاد میزنند: «نگهبان! بگو خدا دیگر کارمان را یکسره کند!» میگوید: «مرگ، بیمرگ! شما اینجا مقیمید!» 77
یقیناً حق را برای شما انسانها آورده بودیم؛ ولی بیشترتان چشم دیدن حق را نداشتید. 78
آیا آنها بر کارهایشان اصرار دارند؟! خب، پس ما هم بر کار خودمان اصرار داریم! 79
خیال میکنند ما رازها و حرفهای درگوشیشان را نمیشنویم؟! چرا! فرشتگان ما هم پیش آنهایند و مینویسند. 80
بگو: «اگر خدای رحمان فرزندی داشت، اولین عبادتکنندۀ فرزندش خودم بودم!» 81
خدای آسمانها و زمین، خدایی که فرمانرواییِ جهان دست اوست، بهدور است از توصیفهایی که میکنند. 82
بگذار در افکار پوچشان غوطهور باشند و به دنیای مادیشان سرگرم بمانند تا بالاخره با روز موعود روبهرو شوند. 83
اوست که در آسمان، خداست و در زمین، خداست و هماوست کاردرست دانا. 84
پربرکت است کسی که فرمانرواییِ آسمانها و زمین و آنچه میانشان است، فقط مال اوست. زمان قیامت را فقط او میداند و سرانجام فقط بهسوی او برِتان میگردانند. 85
کسانی که بتپرستها بهجای خدا صدایشان میزنند، اختیار شفاعت ندارند. فقط کسانی میتوانند شفاعت کنند که به یکتاییِ او معترفاند و میدانند او به شفاعت چه کسی راضی است. 86
اگر از بتپرستها بپرسی: «چه کسی شما را آفریده؟» حتماً میگویند: «خدا.» پس چطور از بندگیاش به انحراف کشیده میشوند 87
و از این شکایت پیامبر غافلاند: «خدایا، اینها جماعتیاند که ایمان نمیآورند»؟! 88
فعلاً دست از سرشان بردار و خداحافظی کن. بالاخره خواهند فهمید! 89