- 1445
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق محمد طنطاوی سوره نجم آیات 1 تا 25
تلاوت تحقیق محمد طنطاوی، این تلات در تهران، دانشگاه مالک اشتر اجرا شده است.
سوره 53: النجم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآید (1)
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
و از سر هوس سخن نمىگوید (3)
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مىشود نیست (4)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مىکنید (12)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
آنگاه که درختسدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿21﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمىکنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
سوره 53: النجم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآید (1)
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
و از سر هوس سخن نمىگوید (3)
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مىشود نیست (4)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مىکنید (12)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
آنگاه که درختسدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿21﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمىکنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾