- 830
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق محمد احمد شبیب سوره قیامة آیات 1 تا آخر
تلاوت تحقیق محمد احمد شبیب
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان مى پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مى خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
از اینرو مى پرسد قیامت کى خواهد بود (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بى نور گردد (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان مى گوید راه فرار کجاست (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى کنند (13)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
چنین نیست که شما مى پندارید و دلایل معاد را کافى نمیدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
و آخرت را رها مى کنید (21)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿22﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و به پروردگارش مى نگرد (23)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
زیرا مى داند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مى شکند (25)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
چنین نیست که انسان مى پندارد او ایمان نمى آورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و گفته شود آیا کسى هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
در آن روز گفته مى شود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد (32)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمى داشت (33)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (34)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (35)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا انسان گمان مى کند بى هدف رها مى شود (36)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
آیا او نطفه اى از منى که در رحم ریخته مى شود نبود (37)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿39﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان مى پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مى خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
از اینرو مى پرسد قیامت کى خواهد بود (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بى نور گردد (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان مى گوید راه فرار کجاست (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى کنند (13)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
چنین نیست که شما مى پندارید و دلایل معاد را کافى نمیدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
و آخرت را رها مى کنید (21)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿22﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و به پروردگارش مى نگرد (23)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
زیرا مى داند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مى شکند (25)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
چنین نیست که انسان مى پندارد او ایمان نمى آورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و گفته شود آیا کسى هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
در آن روز گفته مى شود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد (32)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمى داشت (33)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (34)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (35)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا انسان گمان مى کند بى هدف رها مى شود (36)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
آیا او نطفه اى از منى که در رحم ریخته مى شود نبود (37)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿39﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)