فهرست

سوره مبارکه انعام

  • 1 قطعه
  • 65':49" مدت زمان
  • 1337 دریافت شده
ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
6. انعام

به ‌نام خدای خوبِ مهربان

خدا را سپاس که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایى را پدید آورد. آن‌وقت، بی‌دین‌ها برای خدا همتا می‌تراشند! 1

هم‌اوست که شما رااز گِل آفرید و مدتی برای زندگی‌تان مشخص کرد؛البته مدت ‌قطعی عمرتان را خدا می‌داند وبس. آن‌وقت، شما در یکتایی‌اش شک‌وشبهه می‌کنید!{اَجَل دو گونه است: 1. اجل معلّق: غیرحتمی و تغییرپذیر؛ 2. اجل مُسَمّا: حتمی و تغییرناپذیر.اجل معلّق مرگ زودرس است و اجل مسمّا مرگ طبیعی. به‌جز حوادث و بلایا، برخی گناهان مثل قطع‌رحم و عاقّ والدین نیز مرگ طبیعی را به مرگ زودرس تبدیل می‌کنند.} 2

او یگانه خدای آسمان‌ها و زمین است که هم ظاهر و باطنتان را می‌داند و هم کارهای خوب یا بدتان را می‌داند. 3

هر ‌نشانه‌ای از نشانه‌های خدا برایشان می‌آید، اعتنایی به آن نمی‌کنند. 4

درنتیجه، حرف حق را همین‌که به گوششان می‌رسد، دروغ می‌دانند؛ پس همان پیش‌بینی‌هایی که مسخره‌اش می‌کردند، بالاخره درحقّشان به واقعیت خواهدپیوست. 5

مگر نمی‌بینندکه قبل از آن‌ها، چه ملت‌های زیادی را نابودکردیم؟! اتفاقاً‌ امکاناتی به آن‌ها داده بودیم که به شما نداده‌ایم! باران‌های پی‌درپی برایشان فرستادیم و نهرهای پرآب در سرزمین‌هایشان روان ساختیم؛ ولی به‌سزای گناهانشان نابودشان کردیم و نسل‌های تازه‌ای به‌جایشان روی کار آوردیم. 6

حتی به‌فرض، نوشته‌ای روی کاغذ برایت می‌فرستادیم و با دستانشان لمسش می‌کردند، باز هم می‌گفتند: «این‌ها همان حرف‌های سحرآمیز رایج است!» 7

بهانه هم می‌آوردند: «چرا فرشته‌ای محمد را در مأموریتش همراهی نمی‌کند؟!» به‌فرض هم، فرشته‌ای با او می‌فرستادیم، باز ایمان نمی‌آوردند. آن‌وقت، کارشان تمام بود و دیگر مهلتی به آن‌ها داده نمی‌شد! 8

حتی اگر بنایمان این بودکه خودِ پیامبر ازجنس فرشته‌ها باشد،باز او را به‌قیافۀ انسان می‌فرستادیم و آن‌وقت هم، به‌خیال خودشان،دربارۀ او به‌اشتباهشان می‌انداختیم!{هر پیامبری عهده‌دار رهبرى و تربیت مردم است و سرمشق عملى آنان؛ پس لازم است که از جنس خود مردم باشد و همۀ غریزه‌ها و ویژگی‌های انسانی در او جاری باشد. فرشته حتی اگر دیدنی شود، نمی‌تواند الگو باشد؛ چون نه از نیازهای انسان آگاه است، نه از گرایش‌ها و خواسته‌هاى او اطلاعی دارد.} 9

البته پیامبرانِ قبل از تو را هم، دست می‌انداختند؛ ‌پس همان عذاب‌هایی به جانشان افتاد که مسخره‌اش می‌کردند. 10

بگو: «به گوشه‌وکنار دنیا سفر کنید و ببینید آخرعاقبتِ کسانی که آیه‌های خدا را دروغ می‌دانستند، چه شد!» 11

از انکارکننده‌های معاد بپرس: «آنچه در آسمان‌ها و ‌زمین است، مال کیست؟» خودت بگو: «مال خداست؛ همان‌که بنایش را بر مهربانی گذاشته است. او روز قیامت حتماً جمعتان می‌کند که جای هیچ شک‌وشبهه‌ای در آمدنش نیست. به‌هرحال، آن‌هایی که سرمایۀ عمرشان را از کف داده‌اند، ایمان نمی‌آورند. 12

آنچه به‎طور دائم در آسمان‌ها و زمین آرام‌وقرار گرفته، فقط مال خداست و او شنوای داناست.» 13

بپرس: «یعنی کسی غیر از خدای پدیدآورندۀ آسمان‌ها و زمین را ولی‌نعمت خودم بدانم؟! درحالی‌که او به همه غذا می‌دهد؛ ولی خودش بی‌نیاز از غذاست!» باز خودت جواب بده: «من مأمورم سرآمدِ مسلمانان باشم. به من دستور رسیده: ’مبادا برای لحظه‌ای حتی، بت‌پرست شوی.‘» 14

ادامه بده: «مى‌ترسم که اگر نافرمانیِ خدا کنم، گرفتار عذابِ روزی هولناک شوم.‌ 15

آن‌ روز از هرکه عذاب برداشته شود، خدا به او رحم کرده و این است کامیابیِ درخشان!» 16

اگر خدا ضرری به تو بزند، کسی جز خودش نمی‌تواند برطرفش کند. اگر سودی هم به تو برساند، کسی جز خودش نمی‌تواند آن را از تو بگیرد. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمی‌آید.17

او بر بندگان خودش مسلط است و اوست کاردرست آگاه. 18

بپرس: «برای اثبات توحید و نبوت، شهادت چه کسی از همه مهم‌تر است؟» و پاسخ بده: «خدا بهترین شاهد بین من و شماست. این قرآن به ‌من وحی شده تا با آن به شما هشدار دهم و به هرکسی که‌ ‌قرآن در دسترسش قرار بگیرد. آیا باز هم گواهی می‌دهید که در کنار خدا معبودهای دیگری هست؟!» اضافه کن: «من که چنین ‌شهادتی نمى‌دهم!» و ادامه بده: «او معبودی یگانه است. من هم دیگر کاری به بت‌هایتان ندارم.» 19

اهل‌کتاب محمد را همان‌قدر خوب می‌شناسند که بچه‌هایشان را می‌شناسند! ولی آن‌هایی که سرمایۀ عمرِ خود را از کف داده‌اند، ایمان نمی‌آورند. 20

چه کسانی بدکارتر از آن‌هایی‌اند که به خدا نسبت دروغ می‌دهند یا آیه‌هایش را دروغ می‌دانند؟! بله، چنین بدکارهایی خوشبخت نمی‌شوند. 21

روزی را تصور کن که همۀ بت‌پرست‌ها را جمع می‌کنیم و از آن‌ها می‌پرسیم: «کجایند بت‌هایی که ‌خیال می‌کردید باید پرستیده شوند؟!» 22

تازه، عذرِ بدتر از گناهشان این است: «قسم به خدایی که صاحب‌اختیارمان است، ما اصلاً بت‌پرست نبوده‌ایم!» 23

ببین چطور در آنجا هم به ‌خودشان دروغ می‌گویند! و آن بت‌های ساختگی‌شان از جلوی چشم آن‌ها غیب می‌شود! 24

بعضی از بت‌پرست‌ها به قرآن‌خواندنت ظاهراً خوب گوش می‌دهند؛ ولی به‌سزای لج‌بازی‌شان پردۀ غفلتی بر دل‌هایشان می‌کشیم تا حقیقت را نفهمند و گوش‌هایشان را سنگین می‌کنیم تا آن را نشنوند! درکل، هر معجزه‌ای ببینند، باور نمی‌کنند. وقتی هم که باجاروجنجال پیشت می‌آیند، می‌گویند: «این ‌قرآن چیزی جز افسانه‌های گذشتگان نیست!» 25

آن‌ها، هم مردم را از پیرویِ قرآن بازمی‌دارند و هم خودشان از قرآن دوری می‌کنند؛ درحالی‌که ندانسته، دارند خودشان را به نابودی می‌کشانند! 26

کاش وقتی لبِ پرتگاه جهنم نگهشان می‌دارند، می‌دیدی که آرزو می‌کنند: «ای‌کاش به‌ دنیا برِمان می‌گرداندند و آیه‌های خدا را دروغ نمی‌دانستیم و جزوِ مؤمنان می‌شدیم!» 27

نه، چون حقیقتِ کارهای زشتشان که همان جهنم است برایشان آشکار می‌شود، این‌طور آرزو می‌کنند؛ وگرنه به‌فرض محال هم، به‌ دنیا برِشان گردانند، باز ‌سراغ همان کارهایی می‌روند که از آن نهی می‌شدند! آن‌ها قطعاً دروغگویند. 28

همین‌ها بودند که می‌گفتند: «جز همین زندگیِ ما خبری نیست. بعد از مرگ هم ابداً زنده نمی‌شویم!» 29

و کاش وقتی در برابر خدا نگهشان می‌داشتند، می‌دیدی‌ که خدا می‌پرسد: «زنده‌شدنِ بعد از ‌مرگ راست نبود؟!» می‌گویند: «چرا، به خدا قسم که راست بود.» خدا می‌فرماید: «پس بچشید عذاب را به‌سزای اینکه باور نمی‌کردید.» 30

بله، کسانی که دیدار خدا را دروغ می‌دانند، سرمایۀ عمرشان را از کف داده‌اند. پس وقتی حادثۀ قیامت یک‌دفعه ‌سراغشان می‌آید، درحالی‌که بار سنگین گناهانشان را به‌دوش می‌کشند، می‌گویند: «افسوس بر ما که دربارۀ قیامت کوتاهی کردیم!» بدانید که بد باری به‌دوش می‌کشند! 31

زندگی دنیا فقط بازیچه و سرگرمی است و سرای آخرت برای کسانی که مراقب رفتارشان باشند، بهتر است. پس چرا عقلتان را به‌کار نمی‌اندازید؟! 32

خوب می‌دانیم که حرف‌های بیجای بت‌پرست‌ها حسابی غصه‌دارت می‌کند؛ در واقع، آن‌ها تو را دروغگو نمی‌دانند؛ بلکه چنین بدکارهایی آیه‌ها و نشانه‌های خدا را انکار می‌کنند. 33

قبل از تو هم پیامبرانى دروغگو شمرده شدند؛ اما در برابر دروغ‌ها و آزارها صبوری کردند تا آنکه بالاخره یاری‌‌مان شامل حالشان شد. وعده‌های خدا تغییرناپذیر است. البته تا الان فقط بخشی از سرگذشت تلخ ‌و ‌شیرین پیامبران به دستت رسیده است. 34

چنانچه تحمل بی‌اعتنایی‌شان برایت ‌سنگین است، اگر می‌توانی به‌ عمق زمین یابه ‌اوج آسمان بروی تامعجزۀ دیگری برایشان بیاوری،این کار را بکن! ولی باز باور نمی‌کنند. اگر خدا می‌خواست، همه‌شان را به‌زور هم که شده، به ‌راه راست می‌برد! پس برای لحظه‌ای حتی، از ایمان‌نیاوردنشان غصه‌دار نشو. 35

فقط زنده‌دلانی که گوش شنوا دارند، دعوتت را می‌پذیرند؛ اما مرده‌دل‌های بت‌پرست، بعد از آنکه خدا در قیامت زنده‌شان ‌‌کند، گوش شنوا پیدا می‌کنند. بله، فقط به‌سوی او برگردانده می‌شوند. 36

بت‌پرست‌ها می‌گفتند: «جز قرآن، چرا خدا معجزه‌ای بر محمد نمی‌فرستد؟!» بگو: «خدا می‌تواند معجزه‌ای بفرستد؛ ولی بیشترشان نمی‌دانند که این کار به مصلحت نیست.» 37

هر ‌چرنده‌ای در زمین و هر پرنده‌ای در هوا مقصد و مقصودی دارد، مثل شما آدم‌ها: دسته‌جمعی می‌برندشان به محضر خدا. بله، در کتاب آفرینش چیزی را از قلم نینداخته‌ایم.{از این دست آیه ها می فهمیم که حیوانها شعور و اختیار و تکلیف و پرستش و سرکشی دارند و همگام با تمام آفرینش به سوی خدا در حرکتند. البته در سطحی به مراتب ضعیف تر از انسان.} 38

کسانی که آیه‌ها و نشانه‌های ما را دروغ می‌دانند، کرولال‌هایی‌اند در تاریکیِ نادانی و گمراهی! خدا هرکه را نالایق بداند، به‌حال خودش رهایش می‌کند و هرکه را لایق بداند، در راه درست زندگی می‌گذارد. 39

از بت‌پرست‌ها بپرس: «به‌نظرتان، البته صادقانه بگویید، اگر عذاب الهی ‌سراغتان بیاید یا لحظۀ قیامت برسد، غیرخدا را صدا می‌زنید؟!» 40

نه، بلکه فقط او را صدا می‌زنید و بت‌ها را فراموش می‌کنید. او هم اگر صلاح بداند، مصیبتی را که به‌خاطرش او را صدا می‌زدید، برطرف می‌کند. 41

برای مردمانِ قبل از تو پیامبران متعددی فرستادیم؛ ولی ایمان نیاوردند. پس گرفتار سختی و رنجشان کردیم تا به خودشان بیایند و به درگاه ما زاری کنند. 42

چرا وقتی سختی‌های ما ‌سراغشان آمد، زاری نکردند و بلکه به‌عکس، دل‌هایشان سفت‌‌و‌سخت شد و شیطان کارهایشان را رنگ‌ولعاب داد؟! 43

بعد، وقتی حرف‌هایی را فراموش کردندکه آن‌ها را به‌خود می‌آورد،درهای همه‌گونه نعمتی را به رویشان باز کردیم تا به‌کل غافل شوند. وقتی هم ازآن‌‌همه نعمت سرخوش‌ شدند، یک‌دفعه گرفتار عذابشان کردیم؛ پس به‌یک‌باره سرخورده شدند. 44

اَلحمد لله رب العالمین که بالاخره ریشۀ چنین جماعت بدکاری قطع شد. 45

از بت‌پرست‌ها بپرس: «به‌نظر شما اگر خدا شنوایی و بینایی‌تان را بگیرد و مُهر بدبختی بر دل‌هایتان بزند، کدام معبود جز خدا آن را به شما پس می‌دهد؟!» ببین چطور آیه‌های خودمان را به‌‌صورت‌های گوناگون بیان می‌کنیم؛ اما آن‌ها باز از کنارش به‌راحتی رد می‌شوند! 46

باز بپرس: «به‌نظر شما اگر عذاب الهی با علامت و اعلامِ قبلی یا بی‌مقدمه و غافلگیرانه سراغتان بیاید، آیا جز جماعت بدکار کسی نابود خواهد شد؟!» 47

پیامبران را فقط مژده‌رسان و هشداردهنده فرستادیم. آنانی که ایمان بیاورند و رفتارشان را اصلاح کنند، نه ترسی بر آنان غلبه می‌کند و نه غصه می‌خورند؛ 48

ولی کسانی که آیه‌ها و نشانه‌های ما را دروغ بدانند، به‌سزای همین ‌نافرمانی، عذاب دامن‌گیرشان می‌شود. 49

به بت‌پرست‌ها بگو: «ادعا نمى‌کنم که گنجینه‌هاى رحمت خدا پیش من است. به‌خودیِ‌خود علم غیب هم ندارم. ادعا هم نمی‌کنم که من فرشته‌ام؛ بلکه فقط دنباله‌روِ چیزی هستم که به من وحى مى‌شود.» بپرس: «کوردل با بینای حقیقت یکی است؟! پس چرا فکرتان را به‌کار نمی‌اندازید؟!» 50

با این ‌قرآن به کسانى هشدار بده که می‌ترسند دسته‌جمعی به محضر خدا برده شوند و ترسشان از این است که جز او ‌حامی و شفاعت‌کننده‌ای نداشته باشند. با این هشدار شاید مراقب رفتارشان شوند. 51

مردم مستضعفی را که هر صبح ‌و شب خدا را صدا می‌زنند و دنبال رضایتش هستند، برای به‌دست‌آوردن دل خواصِ متکبر از دور‌و‌برت دور نکن! نه چیزی از حساب‌‌وکتاب آن‌ها به‌عهدۀ توست و نه چیزی از حساب‌‌و‌کتاب تو به‌عهدۀ آنان، تا برای آن بخواهی از خودت دورشان کنی و در نتیجه از بدکارها شوی. 52

ثروتمندان را با مستضعفان این‌طور آزمایش می‌کنیم تا درباره‌شان با نیش‌وکنایه بگویند: «آیا از بین ما مردم، همین ‌گداگرسنه‌هایند که خدا نعمت اسلام به آن‌ها داده؟!» دقیقاً! مگر خدا حال شکرگزاران را بهتر نمی‌داند؟! 53

کسانی که به آیه‌های ماایمان آورده‌اند، هر وقت پیشت ‌آمدند، بگو: «خوشابه‌حالتان! خدا بنایش را بر مهربانی گذاشته است؛ این‌طور که هرکس کار بدی از سرِ ندانم‌
کاری انجام دهد و بعد از پی‌بردن به اشتباهش توبه کند و ‌خطای گذشته‌اش را جبران سازد، البته که خدا آمرزندۀ مهربان است.» 54

آیه‌هایمان را این‌طور توضیح می‌دهیم تا با برملاشدن راه‌ورسم گناهکارها، بشود راه را از چاه تشخیص داد و... . 55

به بت‌پرست‌ها گوشزد کن: «من از پرستش بت‌هایی که به‌جای خدا می‌پرستید، نهی شده‌ام.» بعد بگو: «تابع میل شما نیستم؛ وگرنه گمراه می‌شوم و از صف هدایت‌‌یافته‌ها بیرون خواهم رفت.» 56

بگو: «من از طرف خدا معجزه‌ای همچون قرآن در دست دارم که آن ‌را دروغ می‌دانید. در عوض، عذابی فوری می‌خواهید که دست من نیست؛ زیرا کارها همه در اختیار خداست. او حق را از باطل جدا می‌کند و بهترینِ داورها هم هست.» 57

بگو: «اگر عذابی که می‌خواهید زودتر بیاید، دست من بود، دعوای بین من‌ و‌ شما قبل از این‌ها یکسره شده بود! البته که خدا حال بدکارها را بهتر می‌داند.» 58

راه‌های رسیدنِ به غیب تنها پیش خداست و کسی جز او آن‌ها را نمی‌داند. هرچه در خشکی‌ها و دریاهاست می‌داند. هر برگی از درخت بیفتد و هر دانه‌ای در عمق زمین فرو برود و هر محصول تر و خشکی به زمین بیفتد، او می‌داند و بس. بله، همۀ رویدادهای جهان در کتابی ‌روشن ثبت است.{این کتاب مانند کتاب‌های رایج بین ما نیست؛ بلکه همان ‌کتابِ علم خداست که شرق‌ و ‌غرب عالم را فراگرفته و تغییر ‌و ‌تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکت‌های آفرینش در آن ثبت ‌و ‌ضبط است. شاید این همان‌ «لوح محفوظ»، «اُمّ‌الکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیه‌های دیگر آمده‌اند.} 59

اوست کسی که شب‌ها وقت خوابیدن، جانتان را می‌گیرد؛ درحالی‌که کارهای در طولِ روزتان را می‌داند. روز که شد، وقت بیدارشدن جانتان را برمی‌گرداند تا... آن‌هنگام که مرگ ‌حتمی‌تان برسد. دست‌آخر، به‌سوی اوست برگشتنتان. بعد، شما را از کارهایتان باخبر می‌کند. 60

او بر بندگانش مسلط است و فرشتگانی را برایتان می‌فرستد: هم برای حفظتان از حوادث و هم برای ثبت کارهایتان. پس وقتی زمان مرگِ یکی از شما برسد، مأمورانِ دیگر ما، بدون کوتاهی، جانش را می‌گیرند. 61

آخرِ سر، آن ‌مرد‌ه‌ها فقط به‌سوی خدا، یعنی همه‌کارۀ حقیقی‌شان، برگردانده می‌شوند. حواستان باشد: داوری فقط در اختیار اوست و او سریع‌ترین حسابرس است. 62

بپرس: «در بدترین وضعیتِ صحرا و دریا، چه کسی از شرّ حوادث ناگوار نجاتتان می‌دهد؟ درحالی‌که نالان و نهان، صدایش می‌زنید: ’اگر از این مخمصه نجاتمان بدهد، حتماً شکرگزارش می‌شویم!‘» 63

بگو: «خداست که از آن‌ گرفتاری و بلکه از هر اندوه شدیدی نجاتتان می‌دهد؛ ولی شما زیر حرفتان می‌زنید و باز به بت‌پرستی رو می‌آورید!» 64

بگو: «هم‌اوست که می‌تواند عذابی از زمین و آسمان بر سرتان بباراند یا شما را در قالب گروه‌ها و احزاب مختلف به ‌جان ‌هم بیندازد و طعم جنگ ‌و ‌خون‌ریزی با همدیگر را به شما بچشاند.» ببین چطور آیه‌هایمان را به‌‌صورت‌های گوناگون بیان می‌کنیم تا خوب بفهمند! 65

ولی قومت این‌طور عذاب‌ها را، با اینکه حق است، دروغ دانستند.بگو: «من همه‌کاره‌تان نیستم تا مانع انکارکردن‌هایتان شوم. 66

هر خبری به‌وقتش اتفاق می‌افتد و بالاخره خواهید فهمید.» 67

هر وقت در مجلسی بودی و دیدی که مشغول انکار ‌و تمسخر آیه‌های ما هستند، ترکشان کن؛ مگر که مشغول حرفی دیگر شوند. اگر احیاناً شیطان از یادت برد، به‌ محض یادآوری، همنشینی با این ‌جماعتِ بدکار را قطع کن.{ظاهرِ خطاب در این ‌آیه پیامبر(ص) است؛ ولی به‌قرینۀ آیۀ 140 سورۀ نساء (ص100) که فرمود: «هر وقت در مجلسی بودید و شنیدید که آیه‌هایش را انکار و تمسخر می‌کنند، با آن‌ها همنشینی نکنید»، مخاطب اصلی‌اش مسلمان‌هایند؛ زیرا نه‌تنها از پیامبران گناهی سرنمی‌زند، بلکه ‌دستورهای الهی را فراموش هم نمی‌کنند. به‌قول معروف: «به در می‌گوید تا دیوار بشنود!»} 68

البته کسانی که مراقب رفتارشان باشند،شریک ‌جرم آن یاوه‌گوها نیستند؛ ولی به‌هر‌حال به‌یادشان می‌آوریم تا به گناهِ انکار ‌و ‌مسخره‌کردن آیه‌های الهی آلوده نشوند. 69

به‌حال خودشان رها کن کسانی را که بازی ‌و‌ سرگرمی را برنامۀ خود قرار داده‌اند و زندگی ‌دنیا و زرق‌و‌برقش گولشان زده است. با این ‌قرآن مردم را به‌خودشان بیاور تا مبادا کسی در قیامت، گرفتار کارهای زشت خودش شود. آخر، آنجا جز خدا حامی و شفاعت‌کننده‌ای ندارد و برای نجات از عذاب، هر غرامتی هم بدهد، از او گرفته نمی‌شود! آن‌ها گرفتار کارهای خودشان‌اند و به‌‌سزای بی‌دینی‌هایشان، نوشیدنیِ جوشان و عذابی زجرآور نصیبشان می‌شود! 70

بگو: «به‌جای خدا بت‌هایی را بپرستیم که سود ‌و ‌زیانی به ما نمی‌رسانند؟! یعنی بعد از آنکه خدا راهنمایی‌مان کرد، به گذشتۀ ‌تاریکمان برگردیم؟! درست مثل شخص حیرانی که شیاطین او را به درۀ سقوط می‌کشانند. البته، درهمان‌حال، دوستان خوبی هم دارد که به راه درست دعوتش می‌کنند: ’بیا سمت ما.» بگو:«فقط راهنمایی خدا راهنمایی واقعی است و به ما دستور رسیده که تسلیمِ صاحب جهانیان باشیم.» 71

همچنین، به ما امر شده: «نماز را با آدابش بخوانید و در حضور خدا، مراقب رفتارتان باشید. او همان است که شما را دسته‌جمعی به محضرش می‌برند.» 72

اوست که آسمان‌ها و زمین را بر اساس حکمت آفرید. به‌محض اینکه به قیامت دستور بدهد: «باش»، به‌سرعت به‌وجود می‌آید؛ چون دستورش واقع‌شدنی است. روزی‌ که در شیپور قیامت بدمند، معلوم خواهد شد که فرمانرواییِ همۀ عالم در اختیار اوست و او دانای پنهان‌ و‌ پیداست و اوست کاردرستِ آگاه.{خدا دهنده و گیرنده همه سلطه های دنیایی و آخرتی است. تمام اقتدار های مادی و معنوی، تک تک قدرت های تکوینی و تشریعی، تمامی ولایت های نبوی و ولایی، یک یک چیره گی های علمی و فنی، و همه سمت ها و مقام های اعتباری و سازمانی} 73

به این ماجرا دقت کن: ابراهیم از عمویش، آزر، پرسید: «واقعاً بت‌هایی بی‌جان را می‌پرستی؟! من که تو و هم‌فکرانت را سخت در اشتباه می‌بینم!» 74

این‌طور، واقعیت‌های پشت‌صحنۀ آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان می‌دادیم تا جزوِ یقین‌کنندگان شود و... . 75

وقتی تاریکی شب فرا رسید، ابراهیم سیارۀ زهره را دید. به ستاره‌پرست‌ها گفت: «این است صاحب‌اختیار من!» اما همین‌که در آسمان محو شد، گفت: «من چیزی را که محو شود، دوست ندارم.»{«رَب» در اینجا کسی است که ‌جهان را می‌گردانَد، نه اینکه می‌آفریند. بت‌پرست‌ها براى خدا شریکى «در خلقت» قائل نبودند؛ بلکه مى‌گفتند: «خدای بزرگ بت‌های ما را آفریده و تدبیر و ادارۀ آفرینش را به آن‌ها واگذاشته است.» در دنیای امروز نیز از این باورهای شرک‌آلود ‌و ‌خرافی می‌توان سراغ گرفت. } 76

وقتی چشمش به ماه تابان افتاد، به ماه‌پرست‌ها گفت: «این است صاحب‌اختیار من!» ولی تا ماه غروب کرد، گفت: «اگر خدا راهنمایی‌ام نکرده بود، ردخور نداشت که جزوِ جماعت گمراه می‌شدم.» 77

وقتی خورشید درخشان را دید، به خورشیدپرست‌ها گفت: «این است صاحب‌اختیار من! این از همه بزرگ‌تر است.» اما همین‌که خورشید هم غروب کرد، گفت: «مردم! من دیگر کاری ندارم به آنچه می‌پرستید. 78

من، با میانه‌‌روی و با تمام وجودم، به کسی رو می‌آورم که همۀ آسمان‌ها و زمین را پدید آورده است و من هرگز بت‌پرست نخواهم شد.» 79

مردمش با او چون‌وچرا کردند. ابراهیم گفت: «آیا با من دربارۀ خدا چون‌وچرا می‌کنید، درحالی‌که او مرا راهنمایی کرده؟! من از خشم خیالیِ خدایانتان نمی‌ترسم. جز به‌خواست خدا آسیبی به من نخواهد رسید؛ زیرا خدا به همه‌ چیز علم دارد. پس چرا به‌خود نمی‌آیید؟! 80

چطور شد که من باید از قهر و غضب بت‌های شما بترسم؛ اما شما، با اینکه خدا دلیلی بر درستیِ بت‌پرستی نفرستاده است، از این کار غلطتان نترسید؟! پس اگر واقعاً می‌دانید، بگویید که کدام‌یک از ما دو گروه، سزاوارِ درامان‌بودن از عذاب است؟ 81

البته مؤمنانی که ایمانشان را به ظلمی همچون بت‌پرستی آلوده نساخته‌اند، فقط آنان در امن‌وامان‌اند و راه درست را پیدا کرده‌اند.» 82

این‌ها دلیل‌هایی بود که به دل ابراهیم انداختیم تا در برابر مردم، از خود دفاع کند. هرکه را شایسته بدانیم، چندین درجه بالا می‌بریم؛ زیرا خدا کاردرستِ داناست. 83

به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و دست تک‌تکشان را گرفتیم. البته قبل از آن به نوح کمک کرده بودیم. از نسل ابراهیم، دست اینان را هم گرفتیم: داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون. بله، به درستکاران این‌طور پاداش می‌دهیم. 84

دست زکریا، یحیی، عیسی و الیاس را هم گرفتیم. آنان همه جزوِ شایستگان بودند. 85

دست اسماعیل، یَسَع، یونس و لوط را هم گرفتیم و همگی‌شان را بر جهانیان برتری دادیم 86

و نیز گروهی از پدران و فرزندان و برادرانشان را برتری دادیم و آنان را برگزیدیم و به راه درست زندگی سوقشان دادیم. 87

این است هدایت خدا: دست هریک از بندگانش را که لایق ببیند، با آن هدایت می‌گیرد؛ درحالی‌که اگر بت بپرستند، تمام تلاش‌هایشان بر باد می‌رود. 88

اینان کسانی‌اند که به ایشان کتاب آسمانی و سِمت رهبری و پیامبری دادیم؛ پس اگر ‌مردم این نعمت‌ها را ناشکری کنند، آن را می‌سپاریم به گروه دیگری که ناشکری‌اش نکنند. 89

بله، این پیامبران کسانی‌اند که خدا دستشان را گرفته است؛ پس راهشان را ادامه بده. به مردم هم بگو: «برای راهنمایی‌تان مزدی که از شما نمی‌خواهم!» این پیامبر و کتابش فقط مایۀ به‌خودآمدن جهانیان است. 90

یهودی‌هایی که ادعا می‌کنند: «خدا برای راهنمایی مردم بر هیچ بشری چیزی نفرستاده»، خدا را آن‌طور‌که بایدوشاید نشناخته‌اند. بپرس: «تورات را که موسی آورد و سراسرش راهنمایی و نور بود، چه کسی فرستاد؟ همان کتابی که آن را به‌صورت ورق‌پاره‌‌هایی درآوردید! آنچه به دلخواهتان بود، آشکار می‌‌کردید و بخش زیادی را مخفی می‌ساختید؛ درصورتی‌که چیزهایی از تورات یاد گرفته بودید که نه شما و نه پدرانتان بدون ‌تورات نمی‌توانستید یاد بگیرید!» بگو: «خداست که همه را فرستاده.» آن‌وقت، به‌حال خودشان رهایشان کن تا سرگرم غوطه‌خوردن در عقاید پوچشان باشند! 91

این ‌قرآن کتابی است که آن را فرستادیم تا مایۀ خیر و برکت باشد و مؤیّد کتاب‌های آسمانیِ موجود و تا به مردم مکه و ساکنان اطرافش هشدار دهی و... . البته کسانی که آخرت را باور دارند و مراقب نمازهایشان هستند، قرآن را هم باور دارند.{منظور، تورات و انجیلِ موجود در دوران صدر اسلام است.} 92

چه کسانی بدکارتر از آن‌هایی‌اند که به خدا نسبت دروغ می‌دهند یا ادعا مى‌کنند: «به ما وحى شده»، درحالى‌که چیزى به آن‌ها وحى نشده است یا ادعا می‌کنند: «ما هم مثل آنچه خدا فرستاده، خواهیم فرستاد»؟! کاش این بدکارها را در لحظه‌های سختِ جان‌کندن می‌دیدی که فرشتگان دستانشان را به‌طرف آن‌ها دراز می‌کنند و برسرشان فریاد می‌زنند:«جان بکنید! امروز خواروزار می‌شوید، به‌سزای حرف‌های بیجایی که دربارۀ خدا می‌گفتید ودر برابر آیه‌ها و نشانه‌هایش شاخ‌وشانه می‌کشیدید.» 93

همان‌طورکه شما را اول‌‌بار تنها آفریدیم، حالا هم تک‌وتنها پیشمان آمده‌اید! بله، همۀ داشته‌های دنیایی‌تان را که به شما داده بودیم، پشت سرتان رها کرده‌اید و دست خالی آمده‌اید! راستی، بت‌هایی را که خیال می‌کردید در انجام‌دادن کارهایتان بین ماو شما واسطه هستند، همراهتان نمی‌بینیم! بین شما و آن‌ها جدایی افتاده و چیزهایی‌ که ‌خیال می‌کردید تکیه‌گاهتان هستند، از جلوی چشمتان غیبشان زده است. 94

خدا دانه و هسته را می‌شکافد. موجود زنده را از دل مادّۀ بی‌جان بیرون می‌کشد و مادّۀ بی‌جان را از موجود زنده. این ‌است ‌خدا. پس چرا از مسیر حق به انحراف کشیده می‌شوید؟!{مانند بیرون‌آمدن تخم از شکم پرنده، خشک‌شدن شاخۀ درخت، درآمدن ناخن و مو، رشدکردن فردی بدکار در خانواده‌ای درستکار و... . البته همۀ مواد جامد حیات دارند؛ ولی در مقایسه با جانوران «بی‌جان»اند.} 95

هم‌او شکافندۀ شب است، برای بیرون‌کشیدن سپیده‌دم و شب رامایۀ آرامش کرده و خورشید و ماه را معیاری برای محاسبۀ زمان. این است اندازه‌گیریِ آن شکست‌ناپذیرِ دانا. 96

هم‌اوست که ستاره‌ها ‌و سیاره‌ها را برایتان علامت‌هایی کرده تا در تاریکی‌های صحرا ‌و ‌دریا راهتان را پیدا کنید. بله، نشانه‌هایمان را توضیح می‌دهیم برای مردم خوش‌فهم. 97

اوست کسی که همه‌تان را از یک‌ انسان به‌وجود آورده و می‌آورَد. بعضی‌هایتان به دنیا آمده‌اند و بعضی‌های دیگر به دنیا می‌آیند. بله، نشانه‌هایمان را توضیح می‌دهیم برای مردم خوش‌فکر. 98

اوست‌ که از آسمان، برف‌ و باران می‌فرستد. به‌برکتش، گیاهان گوناگون می‌رویانیم و به آن‌ها برگ و ساقه می‌دهیم و از درون ساقه‌، دانه‌های روی‌هم چیده‌شده درمی‌آوریم. از شکوفۀ نخل خرما، خوشه‌هایی به‌هم‌پیوسته و آویزان بیرون می‌کشیم و باغ‌هایی از انواع انگور و درختان زیتون و انار پدید می‌آوریم که بعضی در شکل و رنگ و طعم و بو شبیه هم‌اند و بعضی مختلف. میوه‌دادنِ این درختان و طرز رسیدنش را خوب تماشا کنید. در آفرینش ‌همۀ این‌ها نشانه‌هایی از یکتاییِ خداست برای مردمِ باایمان. 99

ولی بت‌پرست‌ها براى خدا در کاروبار عالم، شریک‌هایی از جن در نظر می‌گیرند؛ با اینکه جنّیان را هم، خدا آفریده است. تازه، با ندانم‌کاری، براى او پسران ‌و دخترانى می‌تراشند. خدا مبرّاست از توصیف‌هایی که می‌کنند و برتر از آن.{بعضی‌هایشان می‌گفتند: «خدا با دختری از جنّیان ازدواج کرده است و فرشتگانِ دختر و پسر نتیجۀ این ازدواج‌اند!»} 100

او خالق خلّاقِ آسمان‌ها و زمین است. با توجه به اینکه خدا همسری ندارد، چطور ممکن است بچه‌ای داشته باشد؟! همه چیز را او آفریده است و او هر چیزی را می‌داند. 101

بله، این ‌است ‌خدایی که صاحب‌اختیار شماست. ‌معبودی جز او نیست و او آفرینندۀ هر چیزی است. پس او را بپرستید؛ چون او همه‌کارۀ موجودات است. 102

البته چشم‌ها نمی‌توانند او را ببینند؛ ولی او نگاه‌ها را زیر نظر دارد؛ چون او نکته‌سنج و آگاه است. {تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین‌کار که در برابر چشمی و غایب از نظــــری نمی‌روی ز دل مـا برون و این عجب است که هر صباح و مَسا شمع مجلس دگری} 103

بله، زمینه‌های بسیاری برای فهم درست، از طرف خدا برایتان آمده‌ است: هرکه با چشم بصیرت نگاهشان کند، به‌ خودش سود می‌رساند و هرکه خودش را به ‌کوری بزند، به خودش‌ ضرر می‌زند. بگو: «به‌هرحال، من مراقبتان نیستم.» 104

این‌طور، آیه‌هایمان را به‌صورت‌های گوناگون بیان می‌کنیم تا آن‌وقت به‌طعنه بگویند تو قرآن رااز دیگران یاد گرفته‌ای! نخیر،بلکه تا براى مردم خوش‌فهم توضیحش بدهیم و... . 105

دنباله‌روِ چیزی باش که از طرف خدا به تو وحى شده است. معبودى جز او نیست. از بت‌پرست‌ها هم رو بگردان. 106

اگر خدا آن‌ها را لایق می‌دید، به‌حال خود رهایشان نمی‌کرد تا بت بپرستند. تو را مراقب آن‌ها نکرده‌ایم. همه‌کاره‌شان هم نیستی. 107

مسلمانان! به مقدسات بت‌پرست‌ها فحش ندهید! وگرنه، آن‌ها هم با ندانم‌کاری و برای تلافی، به خدا و مقدساتتان فحش می‌دهند. کارهای هر گروهی را این‌طور در نظرشان رنگ‌ولعاب داده‌ایم. دست‌آخر، به‌سوی خداست برگشتنشان؛ پس باخبرشان می‌کند از کارهایشان. 108

بت‌پرست‌ها سفت‌‌و‌سخت به خدا قسم می‌خورند که اگر معجزه‌ای برایشان بیاید، مسلمان می‌شوند. بگو: «اختیار معجزه‌ها دست خداست.» تازه، نمی‌دانید که! اگر معجزه‌ای هم برایشان بیاید، ایمان نمی‌آورند. 109

به‌سزای آنکه قبل از آمدن معجزه‌ها ایمان نیاوردند، این‌بار هم دل و دیدگانشان را زیرورو می‌کنیم تا بعد از معجزه هم ایمان نیاورند و آن‌ها را در سرکشی‌شان رها می‌کنیم که کوردل باقی بمانند! 110

حتی به‌فرض محال، ما فرشته‌ها را هم به‌سویشان بفرستیم و مرده‌ها با آن‌ها به‌حرف دربیایند و هر چیز دیگری را با آن‌ها روبه‌رو کنیم تا آن چیزها به حقانیت تو شهادت دهند، باز هم محال است ایمان بیاورند؛ مگر آنکه خدا به آن‌ها توفیق دهد؛ ولی بیشترشان این ‌را نمی‌دانند. 111

این‌طور، در برابر هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انسی و جنّی عَلم کردیم که حرف‌هایی جذاب و فریبنده، بین خودشان ردوبدل ‌کنند. اگر خدا می‌خواست، به‌زور جلویشان را می‌گرفت تا این کارها را نکنند. پس فعلاً آن‌ها را با خیال‌بافی‌هایشان، به‌حال خودشان رها کن 112

تا در نتیجۀ آن ارتباطات شیطانی، دل‌های کسانی که آخرت را باور نمی‌کنند، به همان حرف‌ها متمایل شود و از آن خوششان بیاید و هر بلایی که خواستند، سرِ خودشان بیاورند و...! 113

بااینکه خدا قرآن را گویا و شفاف برایتان فرستاده است، آیا جز او را به داوری انتخاب کنم؟! اهل‌کتاب به‌خوبی می‌دانند که قرآن حساب‌شده و هدف‌دار از طرف خدا فرستاده شده است؛ پس برای لحظه‌ای حتی، شک به دلت راه نده! 114

پیام خدا، با آمدنِ اسلام و قرآن و بر اساس راستی و عدالت، به مرحلۀ شکوفایی رسیده است وچیزی توانایی تغییردادن پیام‌هایش را ندارد؛ چون اوست شنوای دانا. 115

در احکام ‌و معارف دینی، اگر دنباله‌رو بیشترِ مردمِ روی زمین باشی، تو را از راه خدا به‌در خواهند کرد! زیرا آن‌ها فقط دنباله‌روِ بافته‌های ذهنیِ خودشان هستند و فقط به حدس و گمان تکیه می‌زنند. 116

البته خدا بهتر می‌شناسد آن‌هایی را که از راهش به‌در شده‌اند و بهتر می‌داند وضع‌وحال کسانی را که در راه درست‌اند. 117

اگر آیه‌های خدا را واقعاً باور دارید، از حیوانات حلال‌گوشتی‌‌ بخورید که وقت سربریدن، نام خدا بر آن‌ها برده شده است. 118

چه‌تان شده که از حیوانات حلال‌گوشتی نمی‌خورید که وقت سربریدن، نام خدا بر آن‌ها برده شده است؛ درصورتی‌که خدا شفاف گفته که چه چیزهایی را برایتان حرام کرده است؛ مگر اینکه برای حفظ جانتان، به خوردن چیزهای حرام مجبور شوید. خیلی‌ها خودسرانه و بدون آگاهی، با حلال و حرام‌کردن چیزها، مردم ساده‌لوح را گمراه می‌کنند. خدا خوب می‌داند وضع‌وحال آن‌هایی را که از خط‌قرمزهای الهی بگذرند. 119

دست ازگناهان بکشید؛ خواه ضرر و زشتی‌شان ‌را بدانید،خواه ندانید. کسانى که مرتکب گناه مى‌شوند، به‌‌سزای غوطه‌ورشدنشان در منجلاب بدی‌ها مجازات خواهند شد. 120

از حیوانات حلال‌گوشتی‌‌ که وقت سربریدن، نام خدا را بر آ‌ن‌ها نبرده‌اند، نخورید؛ چون این کار انحراف از فرمان خداست. شیطان‌ها، دوستان بی‌دینشان را وسوسه می‌کنند تا دربارۀ خوردن این گوشت‌ها، با شما بگومگو کنند. اگر با آن‌ها هم‌عقیده و هم‌عمل شوید، البته که به همان اندازه بی‌دین هستید!{ بی‌دینی سه نوع است: 1. بی‌دینیِ اعتقادی؛ 2. بی‌دینی زبانی؛ 3. بی‌دینیِ عملی. عمل‌نکردن به دستورهای دین و سهل‌انگاری در آن‌ها سر از بی‌دینیِ عملی در خواهد آورد. خدا در جای‌جای قرآن، بی‌دینیِ بعضی مسلمان‌ها را گوشزد کرده است. در ضمن، مسلمان‌های مقیم یا مسافر در کشورهای غیراسلامی مراقب‌اند که غذای حلال تهیه کنند؛ زیرا می‌دانند که خوراک پاک چه تأثیر عمیقی در سلامت زندگی و سعادت آخرتشان می‌گذارد.} 121

کسی را درنظر بگیرید که دل‌مرده است و با راهنمایی‌هایمان زنده‌اش می‌کنیم و نوری به دستش می‌دهیم تا بین مردم بتواند راه درست را با آن پیدا کند و برود. آیا او مانند کسی است که گرفتار تاریکی‌های اعتقادی و اخلاقی است و بیرون‌بیا هم نیست؟! کارهای زشتی که بی‌دین‌ها می‌کردند، این‌طور در نظرشان رنگ‌ولعاب داده شد. 122

همچنین،به گناهکارهای سرشناسِ هر شهر و دیاری امکانات و فرصت کافی می‌دهیم؛ ولی دست‌آخر این می‌شود که به گول‌زدن مردم در آن‌ شهرها مشغول می‌شوند؛ اما بی‌آنکه بفهمند، دارند خودشان را گول می‌زنند! 123

وقتی آیه‌ای خطاب به آن‌ها بیاید، با ریشخند و تکبر می‌گویند: «هرگز ایمان نمی‌آوریم؛ تا آنکه همان مقام و امتیازی را به ما بدهند که به پیامبران الهی داده‌اند!» بگو: «خدا بهتر می‌داند که پیامبری‌اش را به چه کسی بدهد.» آن گناهکارهای سرشناسی که مردم را گول می‌زنند، به‌سزای نقشه‌های شومشان، به همین زودی‌ها در پیشگاه خدا دچار خواری ‌و عذابی سخت می‌شوند. 124

هرکه را خدا لایقِ راهنمایی بداند، ظرفیت درونی‌اش را برای پذیرش اسلام بیشتر می‌کند و هرکه را بخواهد از سرِ بی‌لیاقتی‌اش به‌حال خود رها ‌کند، ظرفیت درونی‌اش را برای پذیرش حق آن‌قدر کم می‌کند که انگار می‌خواهد جانش دربیاید! خدا کسانی را که او و آیه‌هایش را باور نمی‌کنند، این‌طور به پلیدی می‌کشاند.{همان‌طورکه پرواز به آسمان،‌ بدون وسایل، ناممکن است، پذیرش حقیقت برای لج‌بازهای بی‌لیاقت هم نشدنی است.} 125

این است راه‌وروشِ تغییرناپذیر خدا. به‌یقین، آیه‌ها و نشانه‌هایمان را برای مردمی توضیح می‌دهیم که می‌خواهند به‌خود بیایند. 126

به‌‌پاس کارهای خوبی‌ که می‌کردند، برایشان پیش خدا سرای آرامش مهیاست و کس‌وکارشان خداست. 127

روز قیامت که خدا همگان را جمع کند، شیطان‌ها را این‌طور سرزنش می‌کند: «خیلی از انسان‌ها را گمراه کردید.» انسان‌هایی که دوست شیطان‌ها بودند، اعتراف می‌کنند: «خدایا، ما به همدیگر فایدۀ دوطرفه رساندیم و گذشت و گذشت، تا به سرانجامی‌ رسیدیم که تو برایمان تعیین کرده بودی.» خدا هم حکم می‌کند: «آتش جایگاهتان است که آنجا ماندنی هستید؛ مگر آنکه خدا چیز دیگری بخواهد؛ چون خدا کاردرستِ داناست.»1-{یعنی ما با دنباله‌روی از شیطان‌ها دنبال هوس‌رانی بودیم و شیطان‌ها از گمراه‌کردنِ ما لذت می‌بردند.}2- {امروزه هم گروه‌های شیطان‌پرست به‌صورت‌های گوناگون و در بیشترِ کشورهای جهان به فعالیت‌های غیرانسانی و پلید مشغول‌اند و جوانان صاف‌وساده را به خودشان جذب می‌کنند و به پوچی و تباهی می‌کشانند.} 128

بله، سرپرستی بدکارها را به‌دلیل کارهای ناپسندشان، این‌طور به همدیگر وامی‌گذاریم. 129

در قیامت، خدا از آن‌ها می‌پرسد: «ای‌ جماعت جن ‌و اِنس، مگر پیامبرانی از جنس خودتان پیشتان نیامدند که آیه‌هایم را برایتان بخوانند و دیدار امروزتان را به شما گوشزد کنند؟!» جواب می‌دهند: «به‌ضرر خودمان شهادت می‌دهیم که آمدند و هشدار هم دادند.» بله! زندگی دنیا و زرق‌وبرقش فریبشان داد و حالا به‌ضرر خودشان گواهى می‌دهند که بی‌دین بوده‌اند. 130

پیامبران آمده‌اند تا مردم را باخبر کنند. آخر، خدا بنا ندارد شهرهایی را که مردمش از حقایق بی‌خبرند، ظالمانه نابود کند. 131

هر آدم و جنّی، متناسب با کارهایش، درجاتی دارد و خدا از کارهایی که می‌کنند، بی‌خبر نیست. 132

همچنین، خدا بی‌نیازِ مهربان است و به شما بد نمی‌کند؛ ولی اگر ببیند نالایقید، شما را از بین می‌بَرد و مردم دیگری به‌جایتان می‌آورَد؛ همان‌طور‌که شما را از نسل مردمان گذشته به‌وجود آورد. 133

آنچه به شما وعده داده می‌شود، البته آمدنی است و شما نمی‌توانید حریف خدا شوید. 134

بگو: «قوم من! هر کاری از دستتان برمی‌آید، بکنید! من هم به وظیفه‌ام عمل می‌کنم. بالاخره خواهید فهمید چه کسی عاقبت‌به‌خیر می‌شود! معلوم است که بدکارها خوشبخت نمی‌شوند.» 135

بت‌پرست‌ها از محصولات کشاورزی و دام‌هایی که خودِ خدا می‌آفریند، مقداری برای خدا کنار می‌گذاشتند و مقداری برای بت‌هایشان! به‌خیال خودشان می‌گفتند: «این سهم خداست.این هم سهم بت‌هایمان!» سهم بت‌هایشان به خدا نمی‌رسید؛ اما سهم خدابه هر بهانه‌ای به بت‌هایشان می‌رسید!چقدر بد تقسیم‌بندی می‌کنند!136

همچنین، کاهنانِ بتخانه‌ها کشتن فرزندان را در نظر خیلی از بت‌پرست‌ها، رنگ‌ولعاب می‌دادند تا دست‌آخر آن‌ها را به نابودی بکشانند و همان اندک اعتقادشان به دین ابراهیمی را هم هرچه بیشتر با خرافات در هم کنند. اگر خدا می‌خواست، به‌زور جلویشان را می‌گرفت تا این کارها را نکنند؛ ولی فعلاً آن‌ها را با خیال‌بافی‌هایشان به‌حال خودشان رها کن. 137

بت‌پرست‌ها به‌خیال خودشان می‌گفتند: «دست‌زدن به این دام‌ها و محصولات کشاورزی ممنوع است و جز کسی که ما بخواهیم، یعنی کاهنانِ بتخانه‌ها، حق استفاده از آن‌ها را ندارد!» چهارپایانی هم داشتند که سوارشدن برآن‌ها کلاً حرام بود و نیز چهارپایانی که در سفر حج سوارشان نمی‌شدند! این دروغ‌ها را به خدا می‌بستند. خدا هم سزای این ‌دروغ‌بافی‌هایشان را خواهد داد.{بَحیره: شتری که دهمین بچه‌اش نر بود. سائبه: شترى که نذر بت‌ها می‌کردند. وصیله: گوسفندی که دوقلو زاییده بود. حام: شتری که در خدمت صاحبش بود تا پیر و ناتوان می‌شد. اعراب جاهلى استفاده از بعضی حیوانات را بر خودشان ممنوع کرده بودند: خوردن گوشت، سوارشدن، چیدن پشم و... . گاهى هم بی‌استفاده و یله رهایشان می‌کردند. هنوز هم در برخی کشورها از این جنس خرافه‌ها رایج است.} 138

همچنین می‌گفتند: «خوردنِ بچه‌های این دام‌ها درصورتی‌که زنده به دنیا بیایند، مخصوص مردان ماست و بر زنانمان حرام است؛ اما اگر مرده به دنیا بیایند، همگی می‌توانند از آن استفاده کنند!» خدا سزای ‌دروغ‌‌بافی‌هایشان را خواهد داد؛ زیرا او کاردرستِ داناست. 139

البته کسانی که از روی حماقت و ندانم‌کاری، بچه‌هایشان را می‌کشند و با دروغ‌بستن به خدا استفاده از برخی چیزهایی را که خدا روزی‌شان کرده، ممنوع می‌کنند، سرمایۀ عمرشان را بر باد می‌دهند. این افراد گمراه شده‌اند و دیگر هم کسی دستشان را نمی‌گیرد. 140

اوست کسی که باغ‌هایی پدید آورد که بعضی نیاز به داربست دارند و بعضی نه. نخلستان‌ها و کشتزارهایی هم با محصولات گوناگون و درختان زیتون و انار پدید آورد که بعضی در شکل و رنگ و طعم و بو شبیه هم‌اند و بعضی مختلف. وقتی باغ‌ها و مزارع به‌بار می‌نشیند، از میوه ‌و ‌محصولش استفاده کنید و وقت چیدن، حق نیازمندان را از آن بدهید و زیاده‌روی و ریخت‌و‌پاش نکنید که خدا اسراف‌کارها را دوست ندارد!{تکیه‌گاهی برای شاخ‌وبرگ برخی درخت‌ها، مثل مُو انگور، برای اینکه بتوانند روی پا بایستند و قد بکشند.} 141

اوست که از ردۀ چهارپایان، حیواناتی باربر و گوشتی آفرید. از این ‌نعمت‌هایی که روزی‌تان کرده‌ایم، استفاده کنید و با حرام‌دانستن آن‌ها، پا جای پای شیطان نگذارید که او دشمن علنیِ شماست! 142

منظور از آن‌ چهارپایان چهار جفت حیوان نرو ماده است: یک‌ جفت گوسفند و یک‌ جفت بز.. . از بت‌پرست‌ها بپرس: «خدا نرهای آن‌ها را حرام کرده یا ماده‌ها را یا بچه‌هایی را که در شکم ماده‌هاست؟! اگر راست می‌گویید، جواب سؤالم را با دلیل و مدرک بدهید!» 143

... یک جفت شتر و یک جفت گاو هم هست. باز بپرس: «خدا نرهای آن‌ها را حرام کرده یا ماده‌ها را یا بچه‌هایی را که در شکم ماده‌هاست؟! اصلاً وقتی خدا آن‌ها را حرام می‌کرد، حاضر و شاهد بودید؟!» پس چه کسانی بدکارتر از آن‌هایی‌اند که بخواهند با دروغ‌بستن به خدا مردم ساده‌لوح را گمراه کنند؟! خدا این‌طور بدکارها را در اهدافشان موفق نمی‌کند. 144

بگو: «در بین آیات و احکامی‌ که به من وحی شده، چیزی نمی‌بینم که خوردنش برای مصرف‌کننده‌ها حرام باشد؛ مگر آنکه حیوانِ مرده باشد یا خونی باشد که وقتِ سربریدن حیوان بیرون می‌ریزد یا گوشت خوک باشد که این‌ها همه پلیدند، یاحیوانی باشد که وقت سربریدن، از سرِ نافرمانی، نام غیرخدا بر آن برده‌اند. البته کسی که برای حفظ جانش، آن‌هم با بی‌میلی و به‌اندازۀ ضرورت، مجبور به ‌خوردنشان شود، گناهی به گردنش نیست؛ زیرا خدا آمرزندۀ مهربان است.» 145

بر یهودی‌ها استفاده از هر حیوانِ غیرسُم‌چاکی را حرام کردیم و پیِه و چربیِ گاو و گوسفند را هم بر آن‌ها حرام کردیم؛ به‌جز چربی‌هایی که بر پشت و پهلوهایشان چسبیده یا مخلوط با استخوان است. این ‌‌ممنوعیت‌ها را به‌سزای سرکشی‌هایشان وضع کردیم. ما در تمام این ‌حرف‌ها راستگوییم.{غیرسُم‌چاک یعنی چهارپا و پرنده‌ای که بین انگشتانش شکاف ندارد؛ بلکه مثل اسب و شتر، یک‌تکه است یا مثل مرغابی و اردک، پرده‌ای نازک بین انگشتانش قرار دارد.} 146

پس اگر تو را دروغگو ‌دانستند، بگو: «خدا لطفی سرشار دارد؛ ولی عذاب سختش دربارۀ گناهکارها ردخور ندارد.» 147

البته بت‌پرست‌ها برای توجیه این قانون‌تراشی‌هایشان خواهند گفت: «اگر خدا می‌خواست، ما و پدرانمان بت نمی‌پرستیدیم و چیزی را حرام نمی‌کردیم!» آن قبلی‌ها هم پیامبران را این‌طور دروغگو دانستند تا دست‌آخر طعم تلخ عذابمان را چشیدند. اگر خدا تأییدشان می‌کرد که عذابشان نمی‌کرد! ‌بگو: «دلیل معتبری برای ادعاهایتان دارید که برای ما رو کنید؟! آخر، شما فقط دنباله‌روِ بافته‌های ذهنیِ خودتان هستید و فقط به حدس و گمان تکیه می‌زنید.» 148

در ادامه بگو: «در عوض، خدا دلیل قانع‌کننده‌ای دارد و آن اینکه اگر می‌خواست، همه‌تان را به‌زور هم که شده، به راه درست می‌آورد.»{پس همین‌طورکه باید با اختیار خودتان ایمان بیاورید، معلوم است که با اختیار خودتان بی‌دینی می‌کنید! خدا دوست دارد که همه به راه درست «بروند»؛ ولی کسی را به‌اجبار «نمی‌بَرد» و فقط راهنمایی می‌کند.} 149

همچنین بگو: «گواهانتان را بیاورید که شهادت بدهند خدا این‌ها را حرام کرده است!» پس اگر به‌دروغ شهادت دادند، تو با آن‌ها هم‌صدا نشو. همچنین، تابع میل این دو گروه نباش: یهودی‌هایی‌ که آیه‌های ما را دروغ می‌دانند و بت‌‌پرست‌هایی که آخرت را باور نمی‌کنند و بت‌ها را هم‌رتبۀ خدا می‌دانند! 150

به همه بگو: «بیایید چیزهایی را که خدا فرمان داده است، برایتان بخوانم: چیزی را به‌جای او نپرستید و تا می‌توانید در خدمت پدر و مادر باشید. بچه‌هایتان را از سرِ فقر و نداری نکشید؛ چون روزیِ شما و آن‌ها را ما می‌دهیم. دوروبَرِ کارهای زشت نگردید، ‌چه آشکار باشد و چه مخفی. آدمِ بی‌گناهی را که خدا جانش را محترم می‌داند، نکشید؛ مگر اینکه شرعاً حقّش باشد. خدا به شما این‌طور سفارش کرده است تا عقلتان را به‌کار بیندازید.{دو تلنگرِ شبیه به هم در این آیه هست. دومی را در پاورقی آیۀ 23 سورۀ إسراء (ص284) بخوانید. و اوّلی رادر اینجا: در زبان عربی «إحسان» را هم با «إلیٰ» می‌آورند و هم با «بِـ». اگر با «إلیٰ» بیاید، یعنی نیکیِ بی‌واسطه یا با واسطه؛ اما اگر با «بِـ» بیاید یعنی فقط نیکیِ بی‌واسطه و مستقیم! همچنین، «بِـ» معنای اِلصاق و اتصال می‌دهد. بله، خدای مهربان دوست ندارد که پدر و مادر را به خانۀ سالمندان بفرستیم یا با گرفتن پرستار، محترمانه تَرکشان کنیم! } 151

همچنین، به اموال یتیم دست نزنید، مگر برای حفظ و افزایش آن، تا اینکه او به رشد کافی برسد. پیمانه و ترازویتان را درست ‌و ‌دقیق کنید. عمل به این سفارش‌ها سخت نیست؛ چون هرکس را فقط به‌اندازۀ توانش مسئول می‌دانیم. وقتی نظر خودرا می‌گویید،انصاف رارعایت کنید؛ هرچند دربارۀ نزدیکانتان باشد. دست‌آخر اینکه به‌ دین‌داری‌ تان پایبند باشید. خدا به شما این‌طور سفارش کرده است تا به‌خودتان بیایید. 152

این است راه درست من. پس، از این راه بروید، نه از راه‌های انحرافی که از راه خدا دورتان می‌کند. خدا به شما این‌طور سفارش کرده است تا مراقب رفتارتان شوید.» 153

این ده فرمان را به پیامبران گذشته هم رساندیم. بعد، به موسی تورات را دادیم تا نعمت‌هایمان را برای عمل‌کنندگان به این توصیه‌ها کامل کنیم و توضیح بیشتری دربارۀ تمام مسائل لازم بدهیم و تامایۀ راهنمایی و رحمت برایشان باشد. باشد که دیدارِ خدا را باور کنند. 154

این قرآن کتابی است پُرخیر و برکت که آن را فرستادیم؛ پس به آن عمل کنید و راه مخالفت با آن را در پیش نگیرید تا لطف خدا شامل حالتان شود. 155

بله، قرآن را فرستادیم تا بهانه نیاورید: «کتاب آسمانی فقط برای یهودی‌ها و مسیحی‌ها فرستاده شده بود و ما واقعاً از محتوای کتاب‌هایشان بی‌خبر بودیم!» 156

یا نگویید: «اگر برایمان کتاب آسمانی فرستاده بودند، هدایت‌یافته‌تر از آن‌ها بودیم!» خب، این‌هم قرآن! پراز دلیل‌های روشن و راهنمایی و رحمت است و از طرف خدا برایتان آمده. با‌ وجود این، چه کسانی بدکارتر از آن‌هایی‌اند که آیه‌های خدا را دروغ بدانند و از کنارش به‌راحتی رد شوند؟! کسانی را که به همین راحتی از کنار آیه‌‌هایمان رد می‌شوند، برای همین بی‌اعتنایی‌شان، گرفتارِ عذابی سخت خواهیم کرد. 157

آن‌ها نکند فقط منتظر همین‌اند که فرشتگان عذاب سراغشان بیایند؟! یا خودِ خدا در قیامت؟! یا بعضی از نشانه‌های عذابش؟! روزی که بعضی از نشانه‌های عذابش بیاید، دیگر سودی ندارد ایمان‌آوردنِ کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا ایمان‌داشتنِ کسی که در مدت ایمانش کار خیری نکرده است. به‌هرحال، بگو: «منتظر بمانید که ما هم منتظر می‌مانیم!» 158

عده‌ای که با دینشان برخوردِ گزینشی می‌کنند و به گروه‌های مختلف تقسیم می‌شوند، دیگر کاری به کارشان نداشته باش! حسابشان با خداست. آن‌وقت از کارهایی که می‌کردند، باخبرشان می‌کند. 159

آنانی که کار خوب به قیامت بیاورند، ده برابرش نصیبشان می‌شود و آن‌هایی که کار بد به قیامت بیاورند، فقط به همان اندازه مجازات می‌بینند. به‌هرحال، به هیچ‌یک از این دو دسته ستم نمی‌شود. 160

بگو: «خدا مرا به راه درست زندگی برده است: دینی مستحکم، همان دین ابراهیمِ میانه‌رو. بله، او هرگز بت‌پرست نبود.» 161

بگو: «نماز و عبادت‌هایم و زندگی ‌و مرگم، همه، برای خدا‌ست که صاحب‌اختیار جهانیان است؛ 162

درحالی‌که هیچ‌گونه شریکی ندارد. به من دستور داده شده که این‌طور باشم. بله، من سرآمدِ مسلمانانم.» 163

بالاخره بگو: «با آنکه خدا صاحب‌اختیار همه چیز است، ‌دنبال خدایی غیر از او باشم؟! هر‌که کاری بکند، فقط به‌عهدۀ خودش است و کسی بار گناه کسی را به‌دوش نمی‌کشد. دست‌آخر، به‌سوی خداست برگشتنتان. بعد باخبرتان می‌کند از هر چیزی که سرش اختلاف داشته‌اید.» 164

اوست که شما را جانشین نسل‌های گذشته در زمین کرده است و با استعدادهای مختلف، بر همدیگر برتری‌تان داده تا با چیزهایی امتحانتان کند که در اختیارتان گذاشته است. خدا افراد سرکش را به‌سرعت مجازات می‌کند و در برخورد با خطاکارها آمرزندۀ مهربان است. 165

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 65:49

تصاویر

پایگاه قرآن