- 162
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عبدالله بصفر سوره مبارکه شمس
تلاوت ترتیل سوره ای عبدالله بصفر با ترجمه دکتر الهی قمشه ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
قسم به آفتاب و تابش آن (هنگام رفعتش). (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و قسم به ماه آن گاه که در پی آفتاب تابان در آید. (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و قسم به روز هنگامی که جهان را روشن سازد. (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و به شب وقتی که عالم را در پرده سیاهی کشد. (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان بلند و آن که این کاخ رفیع را بنا کرد. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و به زمین و آن که آن را بگسترد. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید. (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
و به او شر و خیر او را الهام کرد. (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
(قسم به این آیات الهی) که هر کس نفس ناطقه خود را از گناه و بدکاری پاک و منزه سازد به یقین (در دو عالم) رستگار خواهد بود. (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که او را (به کفر و گناه) پلید گرداند البته (در دو جهان) زیانکار خواهد گشت. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
طایفه ثمود از غرور و سرکشی (پیغمبر خود صالح را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
هنگامی که شقیترینشان (قدار بن سالف) بر انگیخته شد (تا ناقه صالح را پی کند). (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و رسول خدا (صالح) به آنها گفت: این ناقه آیت خداست، از خدا بترسید و آن را سیراب گردانید. (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
آن قوم رسول را تکذیب و ناقه او را پی کردند، خدا هم آنان را به کیفر (ظلم و) گناهشان هلاک ساخت و شهرشان را با خاک یکسان نمود. (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و هیچ باک از هلاک آنها نمیداشت (یا آنها هیچ از عاقبت بدگناه خود نمیترسیدند). (15)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
قسم به آفتاب و تابش آن (هنگام رفعتش). (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و قسم به ماه آن گاه که در پی آفتاب تابان در آید. (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و قسم به روز هنگامی که جهان را روشن سازد. (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و به شب وقتی که عالم را در پرده سیاهی کشد. (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان بلند و آن که این کاخ رفیع را بنا کرد. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و به زمین و آن که آن را بگسترد. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید. (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
و به او شر و خیر او را الهام کرد. (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
(قسم به این آیات الهی) که هر کس نفس ناطقه خود را از گناه و بدکاری پاک و منزه سازد به یقین (در دو عالم) رستگار خواهد بود. (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که او را (به کفر و گناه) پلید گرداند البته (در دو جهان) زیانکار خواهد گشت. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
طایفه ثمود از غرور و سرکشی (پیغمبر خود صالح را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
هنگامی که شقیترینشان (قدار بن سالف) بر انگیخته شد (تا ناقه صالح را پی کند). (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و رسول خدا (صالح) به آنها گفت: این ناقه آیت خداست، از خدا بترسید و آن را سیراب گردانید. (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
آن قوم رسول را تکذیب و ناقه او را پی کردند، خدا هم آنان را به کیفر (ظلم و) گناهشان هلاک ساخت و شهرشان را با خاک یکسان نمود. (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و هیچ باک از هلاک آنها نمیداشت (یا آنها هیچ از عاقبت بدگناه خود نمیترسیدند). (15)