- 427
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق طه الفشنی سوره طور 1 تا آخر ، نجم 1 تا 18
تلاوت تحقیق طه الفشنی ، این تلاوت در کشور مصر اجرا گردیده است
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به «کوه طور»! (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و کتابی که نوشته شده است. (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در صفحه ای گسترده. (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
و سوگند به بیت المعمور. (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
و سقف برافراشته. (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و دریای مملو و برافروخته. (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقع میشود! (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
و چیزی از آن مانع نخواهد بود. (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
(این عذاب الهی) در آن روزی است که آسمان به شدت به حرکت در می آید، (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها از جا کنده و متحرک می شوند! (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
وای در آن روز بر تکذیب کنندگان، (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
همانها که در سخنان باطل به بازی مشغولند! (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
در آن روز که آنها را بزور به سوی آتش دوزخ می رانند! (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
(به آنها می گویند:) این همان آتشی است که آن را انکار می کردید! (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این سحر است یا شما نمی بینید؟! (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
در آن وارد شوید و بسوزید؛ می خواهید صبر کنید یا نکنید، برای شما یکسان است؛ چرا که تنها به اعمالتان جزا داده می شوید! (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند، (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
و از آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است شاد و مسرورند! (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
(به آنها گفته می شود:) بخورید و بیاشامید گوارا؛ اینها در برابر اعمالی است که انجام می دادید! (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
این در حالی است که بر تختهای صف کشیده در کنار هم تکیه می زنند، و (حورالعین) را به همسریِ آنها در می آوریم! (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمی کاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است! (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و همواره از انواع میوه ها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختیارشان می گذاریم! (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه، از یکدیگر می گیرند! (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و پیوسته بر گِردشان نوجوانانی برای (خدمت) آنان گردش می کنند که همچون مرواریدهای درون صدفند! (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
در این هنگام رو به یکدیگر کرده (از گذشته) سؤال می نمایند؛ (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
می گویند: ما در میان خانواده خود ترسان بودیم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگیرد)! (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب کُشنده ما را حفظ کرد! (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما از پیش او را می خواندیم (و می پرستیدیم)، که اوست نیکوکار و مهربان! (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
حال که چنین است تذکر ده، و به لطف پروردگارت تو کاهن و مجنون نیستی. (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بلکه آنها میگویند او شاعری است که ما انتظار مرگش را میکشیم! (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو: انتظار بکشید که من هم با شما انتظار میکشم (شما انتظار مرگ مرا و من انتظار پیروزی و نابودی شما را!). (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا عقلهایشان آنها را به این اعمال دستور میدهد؟ یا قومی طغیانگرند؟ (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
آنها میگویند قرآن را به خدا افترا بسته، ولی آنها ایمان ندارند. (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
اگر راست میگویند سخنی همانند آن بیاورند. (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا آنها بیسبب آفریده شده اند؟ یا خود خالق خویشتنند؟! (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا آنها آسمانها و زمین را آفریده اند؟ بلکه آنها طالب یقین نیستند! (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا خزائن پروردگارت نزد آنها است ؟ یا بر همه چیز عالم سیطره دارند؟! (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
آیا نردبانی دارند (که به آسمان بالا میروند) و به وسیله آن اسرار وحی را میشنوند؟ کسی که از آنها این ادعا را دارد دلیل روشنی بیاورد! (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا سهم خدا دختران و سهم شما پسران است ؟ (که فرشتگان را دختران خدا مینامید). (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا تو از آنها پاداشی مطالبه میکنی که در زیر بار گران آن قرار دارند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا اسرار غیب نزد آنها است و از روی آن مینویسند؟! (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
آیا میخواهند نقشه شیطانی برای تو بکشند؟ ولی بدانند خود کافران در دام این نقشه ها گرفتار میشوند! (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
یا معبودی غیر خداوند دارند (که قول یاری آنها را داده) منزه است خدا از آنچه برای او شریک قرار میدهند. (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
(چنان لجوجند که) اگر ببینند قطعه سنگی از آسمان (برای عذاب آنها) سقوط میکند میگویند این ابر متراکم است! (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
حال که چنین است آنها را رها کن تا روز مرگ خود را ملاقات کنند. (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزی که نقشه های آنها سودی به حالشان نخواهد داشت، و از هیچ سو یاری نمیشوند. (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و برای ستمگران عذابی قبل از آن است (در همین جهان) ولی اکثرشان نمیدانند. (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، و هنگامی که برمی خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
(همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح. (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به «کوه طور»! (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و کتابی که نوشته شده است. (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در صفحه ای گسترده. (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
و سوگند به بیت المعمور. (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
و سقف برافراشته. (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و دریای مملو و برافروخته. (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقع میشود! (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
و چیزی از آن مانع نخواهد بود. (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
(این عذاب الهی) در آن روزی است که آسمان به شدت به حرکت در می آید، (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها از جا کنده و متحرک می شوند! (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
وای در آن روز بر تکذیب کنندگان، (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
همانها که در سخنان باطل به بازی مشغولند! (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
در آن روز که آنها را بزور به سوی آتش دوزخ می رانند! (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
(به آنها می گویند:) این همان آتشی است که آن را انکار می کردید! (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این سحر است یا شما نمی بینید؟! (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
در آن وارد شوید و بسوزید؛ می خواهید صبر کنید یا نکنید، برای شما یکسان است؛ چرا که تنها به اعمالتان جزا داده می شوید! (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند، (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
و از آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است شاد و مسرورند! (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
(به آنها گفته می شود:) بخورید و بیاشامید گوارا؛ اینها در برابر اعمالی است که انجام می دادید! (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
این در حالی است که بر تختهای صف کشیده در کنار هم تکیه می زنند، و (حورالعین) را به همسریِ آنها در می آوریم! (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمی کاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است! (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و همواره از انواع میوه ها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختیارشان می گذاریم! (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه، از یکدیگر می گیرند! (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و پیوسته بر گِردشان نوجوانانی برای (خدمت) آنان گردش می کنند که همچون مرواریدهای درون صدفند! (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
در این هنگام رو به یکدیگر کرده (از گذشته) سؤال می نمایند؛ (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
می گویند: ما در میان خانواده خود ترسان بودیم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگیرد)! (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب کُشنده ما را حفظ کرد! (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما از پیش او را می خواندیم (و می پرستیدیم)، که اوست نیکوکار و مهربان! (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
حال که چنین است تذکر ده، و به لطف پروردگارت تو کاهن و مجنون نیستی. (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بلکه آنها میگویند او شاعری است که ما انتظار مرگش را میکشیم! (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو: انتظار بکشید که من هم با شما انتظار میکشم (شما انتظار مرگ مرا و من انتظار پیروزی و نابودی شما را!). (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا عقلهایشان آنها را به این اعمال دستور میدهد؟ یا قومی طغیانگرند؟ (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
آنها میگویند قرآن را به خدا افترا بسته، ولی آنها ایمان ندارند. (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
اگر راست میگویند سخنی همانند آن بیاورند. (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا آنها بیسبب آفریده شده اند؟ یا خود خالق خویشتنند؟! (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا آنها آسمانها و زمین را آفریده اند؟ بلکه آنها طالب یقین نیستند! (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا خزائن پروردگارت نزد آنها است ؟ یا بر همه چیز عالم سیطره دارند؟! (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
آیا نردبانی دارند (که به آسمان بالا میروند) و به وسیله آن اسرار وحی را میشنوند؟ کسی که از آنها این ادعا را دارد دلیل روشنی بیاورد! (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا سهم خدا دختران و سهم شما پسران است ؟ (که فرشتگان را دختران خدا مینامید). (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا تو از آنها پاداشی مطالبه میکنی که در زیر بار گران آن قرار دارند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا اسرار غیب نزد آنها است و از روی آن مینویسند؟! (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
آیا میخواهند نقشه شیطانی برای تو بکشند؟ ولی بدانند خود کافران در دام این نقشه ها گرفتار میشوند! (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
یا معبودی غیر خداوند دارند (که قول یاری آنها را داده) منزه است خدا از آنچه برای او شریک قرار میدهند. (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
(چنان لجوجند که) اگر ببینند قطعه سنگی از آسمان (برای عذاب آنها) سقوط میکند میگویند این ابر متراکم است! (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
حال که چنین است آنها را رها کن تا روز مرگ خود را ملاقات کنند. (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزی که نقشه های آنها سودی به حالشان نخواهد داشت، و از هیچ سو یاری نمیشوند. (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و برای ستمگران عذابی قبل از آن است (در همین جهان) ولی اکثرشان نمیدانند. (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، و هنگامی که برمی خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
(همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح. (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)