- 312
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل یحیی حوی سوره مبارکه عبس
ترتیل سوره ای یحیی حوی با ترجمه استاد الهی قمشه ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿1﴾
چهره درهم کشید و روی برتافت! (1)
أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿2﴾
از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود. (2)
وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿3﴾
تو چه میدانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند؟ (3)
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿4﴾
یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد. (4)
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿5﴾
اما آن کس که مستغنی است (5)
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿6﴾
تو به او روی میآوری! (6)
وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿7﴾
در حالی که اگر او خود را پاک نسازد چیزی بر تو نیست. (7)
وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿8﴾
اما کسی که به سراغ تو میآید و کوشش میکند، (8)
وَهُوَ یَخْشَى ﴿9﴾
و از خدا ترسان است، (9)
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿10﴾
تو از او غافل میشوی. (10)
کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿11﴾
هرگز چنین مکن، این (قرآن) یک تذکر و یاد آوری است. (11)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿12﴾
و هر کس بخواهد از آن پند میگیرد. (12)
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿13﴾
در الواح پرارزشی ثبت است. (13)
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿14﴾
الواحی والاقدر و پاکیزه. (14)
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿15﴾
به دست سفیرانی است، (15)
کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿16﴾
والامقام و فرمانبردار و نیکوکار. (16)
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿17﴾
مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است؟! (17)
مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿18﴾
(خداوند) او را از چه چیز آفرید؟ (18)
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿19﴾
از نطفه ناچیزی او را آفرید، سپس اندازه گیری کرد و موزون ساخت. (19)
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿20﴾
سپس راه را برای او آسان ساخت. (20)
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿21﴾
بعد او را میراند و در قبر پنهان نمود. (21)
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿22﴾
سپس هر زمان بخواهد او را زنده میکند. (22)
کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿23﴾
چنین نیست که او میپندارد، او هنوز فرمان الهی را اطاعت نکرده است. (23)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿24﴾
انسان باید به غذای خویش بنگرد. (24)
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿25﴾
ما آب فراوانی از آسمان فروریختیم! (25)
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿26﴾
سپس زمین را از هم شکافتیم. (26)
فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿27﴾
و در آن دانه های فراوانی رویاندیم. (27)
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿28﴾
و انگور و سبزی بسیار، (28)
وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿29﴾
و زیتون و نخل فراوان، (29)
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿30﴾
و باغهایی پر درخت، (30)
وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿31﴾
و میوه و چراگاه، (31)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿32﴾
تا وسیله ای برای بهره گیری و چهارپایانتان باشد. (32)
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿33﴾
هنگامی که آن صدای مهیب (صیحه رستاخیز) بیاید (کافران در اندوه عمیقی فرو میروند) (33)
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿34﴾
در آن روز که انسان از برادر خود فرار میکند، (34)
وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿35﴾
و از مادر و پدرش، (35)
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿36﴾
و زن و فرزندانش، (36)
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿37﴾
در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملا به خود مشغول میسازد (37)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿38﴾
صورتهایی در آن روز گشاده و نورانی است، (38)
ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿39﴾
خندان و مسرور است (39)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿40﴾
و صورتهایی در آن روز غبارآلود است، (40)
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿41﴾
و دود تاریکی آنها را پوشانده (41)
أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿42﴾
آنها همان کافران فاجرند (42)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿1﴾
چهره درهم کشید و روی برتافت! (1)
أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿2﴾
از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود. (2)
وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿3﴾
تو چه میدانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند؟ (3)
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿4﴾
یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد. (4)
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿5﴾
اما آن کس که مستغنی است (5)
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿6﴾
تو به او روی میآوری! (6)
وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿7﴾
در حالی که اگر او خود را پاک نسازد چیزی بر تو نیست. (7)
وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿8﴾
اما کسی که به سراغ تو میآید و کوشش میکند، (8)
وَهُوَ یَخْشَى ﴿9﴾
و از خدا ترسان است، (9)
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿10﴾
تو از او غافل میشوی. (10)
کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿11﴾
هرگز چنین مکن، این (قرآن) یک تذکر و یاد آوری است. (11)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿12﴾
و هر کس بخواهد از آن پند میگیرد. (12)
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿13﴾
در الواح پرارزشی ثبت است. (13)
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿14﴾
الواحی والاقدر و پاکیزه. (14)
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿15﴾
به دست سفیرانی است، (15)
کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿16﴾
والامقام و فرمانبردار و نیکوکار. (16)
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿17﴾
مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است؟! (17)
مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿18﴾
(خداوند) او را از چه چیز آفرید؟ (18)
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿19﴾
از نطفه ناچیزی او را آفرید، سپس اندازه گیری کرد و موزون ساخت. (19)
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿20﴾
سپس راه را برای او آسان ساخت. (20)
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿21﴾
بعد او را میراند و در قبر پنهان نمود. (21)
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿22﴾
سپس هر زمان بخواهد او را زنده میکند. (22)
کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿23﴾
چنین نیست که او میپندارد، او هنوز فرمان الهی را اطاعت نکرده است. (23)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿24﴾
انسان باید به غذای خویش بنگرد. (24)
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿25﴾
ما آب فراوانی از آسمان فروریختیم! (25)
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿26﴾
سپس زمین را از هم شکافتیم. (26)
فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿27﴾
و در آن دانه های فراوانی رویاندیم. (27)
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿28﴾
و انگور و سبزی بسیار، (28)
وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿29﴾
و زیتون و نخل فراوان، (29)
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿30﴾
و باغهایی پر درخت، (30)
وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿31﴾
و میوه و چراگاه، (31)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿32﴾
تا وسیله ای برای بهره گیری و چهارپایانتان باشد. (32)
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿33﴾
هنگامی که آن صدای مهیب (صیحه رستاخیز) بیاید (کافران در اندوه عمیقی فرو میروند) (33)
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿34﴾
در آن روز که انسان از برادر خود فرار میکند، (34)
وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿35﴾
و از مادر و پدرش، (35)
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿36﴾
و زن و فرزندانش، (36)
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿37﴾
در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملا به خود مشغول میسازد (37)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿38﴾
صورتهایی در آن روز گشاده و نورانی است، (38)
ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿39﴾
خندان و مسرور است (39)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿40﴾
و صورتهایی در آن روز غبارآلود است، (40)
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿41﴾
و دود تاریکی آنها را پوشانده (41)
أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿42﴾
آنها همان کافران فاجرند (42)