- 122
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عمر القزابری سوره مبارکه عبس
تلاوت ترتیل سوره ای عمر القزابری به روایت ورش عن نافع _ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿1﴾
ترشرویى کرد و روى بر تافت (1)
أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿2﴾
از اینکه آن نابینا به نزد او آمد (2)
وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿3﴾
و تو چه دانى چه بسا او پاکدلى ورزد (3)
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿4﴾
یا پندگیرد و پندش سود بخشد (4)
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿5﴾
اما کسى که بى نیازى نشان مىدهد (5)
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿6﴾
[چرا] تو به او مىپردازى (6)
وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿7﴾
و اگر هم پاکدلى پیشه نکند، ایرادى بر تو نیست (7)
وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿8﴾
و اما کسى که شتابان به سویت آمد (8)
وَهُوَ یَخْشَى ﴿9﴾
و او خشیت مى ورزد (9)
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿10﴾
تو از او به دیگرى مى پردازى (10)
کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿11﴾
چنین نیست، آن پندآموزى است (11)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿12﴾
هر که خواهد آن را یاد کند (12)
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿13﴾
در میان صحیفه هاى ارجمند است (13)
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿14﴾
که بلندمرتبه است و پاک داشته (14)
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿15﴾
به دست نویسندگانى (15)
کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿16﴾
که گرامیانند و نیکان (16)
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿17﴾
مرگ بر انسان [کافر] چقدر کافرکیش است (17)
مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿18﴾
مگر از چه چیزى او را آفریده است (18)
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿19﴾
او را از نطفهاى آفریده است و سر و سامان بخشیده است (19)
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿20﴾
سپس راه را بر او آسان داشته است (20)
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿21﴾
سپس او را میرانید و او را در گور کرد (21)
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿22﴾
سپس هر زمان که خواست او را برانگیزد (22)
کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿23﴾
حاشا، او آنچه به او فرمان داده بود، انجام نداد (23)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿24﴾
پس باید انسان به خوراک خویش بنگرد (24)
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿25﴾
ما آب را به فراوانى فرو ریخته ایم (25)
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿26﴾
سپس زمین را به نیکى برشکافته ایم (26)
فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿27﴾
و در آن دانه [ها] رویانده ایم (27)
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿28﴾
و نیز انگور و سبزیجات (28)
وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿29﴾
و درخت زیتون و خرما (29)
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿30﴾
و بوستانهاى انبوه (30)
وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿31﴾
و میوه و علف (31)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿32﴾
کالایى براى شما و براى چارپایانتان (32)
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿33﴾
چون بانگ گوشفرسا در آید (33)
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿34﴾
روزى که انسان از برادرش بگریزد (34)
وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿35﴾
و از مادرش و پدرش (35)
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿36﴾
و همسرش و پسرانش (36)
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿37﴾
براى هر کس از آنان در چنین روز کارى باشد که او را از همه باز دارد (37)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿38﴾
در چنین روز چهرههایى تابناک باشد (38)
ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿39﴾
خندان و شادمان (39)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿40﴾
و در چنین روز بر چهره هایى غبار باشد (40)
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿41﴾
تیرگى آنها را فرو گیرد (41)
أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿42﴾
اینان همان کافرکیشان نافرمانند (42)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿1﴾
ترشرویى کرد و روى بر تافت (1)
أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿2﴾
از اینکه آن نابینا به نزد او آمد (2)
وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿3﴾
و تو چه دانى چه بسا او پاکدلى ورزد (3)
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿4﴾
یا پندگیرد و پندش سود بخشد (4)
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿5﴾
اما کسى که بى نیازى نشان مىدهد (5)
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿6﴾
[چرا] تو به او مىپردازى (6)
وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿7﴾
و اگر هم پاکدلى پیشه نکند، ایرادى بر تو نیست (7)
وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿8﴾
و اما کسى که شتابان به سویت آمد (8)
وَهُوَ یَخْشَى ﴿9﴾
و او خشیت مى ورزد (9)
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿10﴾
تو از او به دیگرى مى پردازى (10)
کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿11﴾
چنین نیست، آن پندآموزى است (11)
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿12﴾
هر که خواهد آن را یاد کند (12)
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿13﴾
در میان صحیفه هاى ارجمند است (13)
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿14﴾
که بلندمرتبه است و پاک داشته (14)
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿15﴾
به دست نویسندگانى (15)
کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿16﴾
که گرامیانند و نیکان (16)
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿17﴾
مرگ بر انسان [کافر] چقدر کافرکیش است (17)
مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿18﴾
مگر از چه چیزى او را آفریده است (18)
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿19﴾
او را از نطفهاى آفریده است و سر و سامان بخشیده است (19)
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿20﴾
سپس راه را بر او آسان داشته است (20)
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿21﴾
سپس او را میرانید و او را در گور کرد (21)
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿22﴾
سپس هر زمان که خواست او را برانگیزد (22)
کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿23﴾
حاشا، او آنچه به او فرمان داده بود، انجام نداد (23)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿24﴾
پس باید انسان به خوراک خویش بنگرد (24)
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿25﴾
ما آب را به فراوانى فرو ریخته ایم (25)
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿26﴾
سپس زمین را به نیکى برشکافته ایم (26)
فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿27﴾
و در آن دانه [ها] رویانده ایم (27)
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿28﴾
و نیز انگور و سبزیجات (28)
وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿29﴾
و درخت زیتون و خرما (29)
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿30﴾
و بوستانهاى انبوه (30)
وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿31﴾
و میوه و علف (31)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿32﴾
کالایى براى شما و براى چارپایانتان (32)
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿33﴾
چون بانگ گوشفرسا در آید (33)
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿34﴾
روزى که انسان از برادرش بگریزد (34)
وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿35﴾
و از مادرش و پدرش (35)
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿36﴾
و همسرش و پسرانش (36)
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿37﴾
براى هر کس از آنان در چنین روز کارى باشد که او را از همه باز دارد (37)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿38﴾
در چنین روز چهرههایى تابناک باشد (38)
ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿39﴾
خندان و شادمان (39)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿40﴾
و در چنین روز بر چهره هایى غبار باشد (40)
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿41﴾
تیرگى آنها را فرو گیرد (41)
أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿42﴾
اینان همان کافرکیشان نافرمانند (42)