- 442
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عبدالمنعم طوخی سوره طه آیات 1 تا 47
تلاوت تحقیق عبدالمنعم طوخی، این تلاوت در دهه 70 میلادی در کشور مصر اجرا گردیده است.
سوره 20: طه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طه ﴿1﴾
طه. (1)
مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. (2)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿3﴾
فقط آنرا برای یادآوری کسانی که (از خدا) میترسند نازل ساختیم. (3)
تَنْزِیلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
این قرآن از سوی کسی نازل شده که خالق زمین و آسمانهای بلند است. (4)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
او خداوندی است رحمن که بر عرش مسلط است. (5)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین و میان این دو و در اعماق زمین وجود دارد. (6)
وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
اگر سخن آشکارا بگوئی (یا مخفی کنی) او پنهانیها و حتی پنهانتر از آنرا نیز میداند! (7)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ﴿8﴾
او خداوندی است که معبودی جز او نیست و برای او نامهای نیک است. (8)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
و آیا خبر موسی به تو رسیده است ؟ (9)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
هنگامی که آتشی (از دور) مشاهده کرد و به خانواده خود گفت اندکی مکث کنید که من آتشی دیدم شاید شعله ای از آن را برای شما بیاورم، یا به وسیله این آتش راه را پیدا کنم. (10)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَى ﴿11﴾
هنگامی که نزد آتش آمد ندا داده شد که ای موسی! (11)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر که تو در سرزمین مقدس طوی هستی. (12)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
و من تو را (برای مقام رسالت) انتخاب کردم، اکنون به آنچه بر تو وحی میشود گوش فرا ده! (13)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
من الله هستم، معبودی جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پادار. (14)
إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
رستاخیز بطور قطع خواهد آمد من میخواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا ببیند. (15)
فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و هرگز نباید افرادی که ایمان به قیامت ندارند و از هوسهای خویش پیروی کردند تو را از آن باز دارند که هلاک خواهی شد. (16)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
و چه چیز در دست راست توست ای موسی؟! (17)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى﴿18﴾
گفت این عصای من است، بر آن تکیه میکنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو میریزم، و نیازهای دیگری را نیز با آن برطرف میکنم. (18)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
گفت ای موسی آنرا بیفکن! (19)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
(موسی) آنرا افکند، ناگهان مار عظیمی شد و شروع به حرکت کرد! (20)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
فرمود آنرا بگیر و نترس ما آنرا به همان صورت اول باز میگردانیم. (21)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
و دست خود را در گریبانت فرو بر، تا سفید و درخشنده بیعیب بیرون آید، و این معجزه دیگری است. (22)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
می خواهیم آیات بزرگ خود را به تو نشان دهیم. (23)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
برو به سوی فرعون که او طغیان کرده است! (24)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
عرض کرد پروردگارا سینه مرا گشاده دار. (25)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
کار مرا بر من آسان گردان. (26)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی ﴿27﴾
و گره از زبانم بگشا. (27)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
تا سخنان مرا بفهمند. (28)
وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی ﴿29﴾
وزیری از خاندانم برای من قرار بده. (29)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
برادرم هارون را. (30)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
به وسیله او پشتم را محکم کن. (31)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
و او را در کار من شریک گردان. (32)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
تا تو را بسیار تسبیح گوئیم. (33)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
و تو را بسیار یاد کنیم. (34)
إِنَّکَ کُنْتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهای. (35)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
فرمود آنچه را خواستهای به تو داده شد، ای موسی! (36)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
و ما بار دیگر نیز تو را مشمول نعمت خود ساختیم. (37)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
آن زمان که به مادرت آنچه را لازم بود الهام کردیم. (38)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
که او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آنرا به ساحل بیفکند، و دشمن من و دشمن او آنرا بگیرد و من محبتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان (علم) من پرورش یابی. (39)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکی کاخ فرعون) راه میرفت و میگفت آیا خانوادهای را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت میکند (و دایه خوبی برای اوست) و به دنبال آن ما تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسی (از فرعونیان) را کشتی اما ما تو را از اندوه نجات دادیم، پس از آن سالیانی در میان مردم مدین توقف نمودی و تو را بارها آزمودیم سپس در زمان مقدر (برای فرمان رسالت) به اینجا آمدی. (40)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
و من تو را برای خودم پرورش دادم! (41)
اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
تو و برادرت با آیات من به سوی فرعون بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید. (42)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است. (43)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
اما به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد. (44)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى ﴿45﴾
(موسی و هارون) گفتند: پروردگارا! از این میترسیم که او بر ما پیشی بگیرد یا طغیان کند. (45)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
فرمود نترسید، من با شما هستم (همه چیز را) میشنوم و میبینم! (46)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
شما به سراغ او بروید و بگوئید: ما فرستاده های پروردگار توئیم، بنی اسرائیل را با ما بفرست، و آنها را شکنجه و آزار مکن، ما آیت روشنی از سوی پروردگارت برای تو آورده ایم و سلام و درود بر آن کس باد که از هدایت پیروی میکند. (47)
سوره 20: طه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طه ﴿1﴾
طه. (1)
مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. (2)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿3﴾
فقط آنرا برای یادآوری کسانی که (از خدا) میترسند نازل ساختیم. (3)
تَنْزِیلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
این قرآن از سوی کسی نازل شده که خالق زمین و آسمانهای بلند است. (4)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
او خداوندی است رحمن که بر عرش مسلط است. (5)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین و میان این دو و در اعماق زمین وجود دارد. (6)
وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
اگر سخن آشکارا بگوئی (یا مخفی کنی) او پنهانیها و حتی پنهانتر از آنرا نیز میداند! (7)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ﴿8﴾
او خداوندی است که معبودی جز او نیست و برای او نامهای نیک است. (8)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
و آیا خبر موسی به تو رسیده است ؟ (9)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
هنگامی که آتشی (از دور) مشاهده کرد و به خانواده خود گفت اندکی مکث کنید که من آتشی دیدم شاید شعله ای از آن را برای شما بیاورم، یا به وسیله این آتش راه را پیدا کنم. (10)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَى ﴿11﴾
هنگامی که نزد آتش آمد ندا داده شد که ای موسی! (11)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر که تو در سرزمین مقدس طوی هستی. (12)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
و من تو را (برای مقام رسالت) انتخاب کردم، اکنون به آنچه بر تو وحی میشود گوش فرا ده! (13)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
من الله هستم، معبودی جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پادار. (14)
إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
رستاخیز بطور قطع خواهد آمد من میخواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا ببیند. (15)
فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و هرگز نباید افرادی که ایمان به قیامت ندارند و از هوسهای خویش پیروی کردند تو را از آن باز دارند که هلاک خواهی شد. (16)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
و چه چیز در دست راست توست ای موسی؟! (17)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى﴿18﴾
گفت این عصای من است، بر آن تکیه میکنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو میریزم، و نیازهای دیگری را نیز با آن برطرف میکنم. (18)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
گفت ای موسی آنرا بیفکن! (19)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
(موسی) آنرا افکند، ناگهان مار عظیمی شد و شروع به حرکت کرد! (20)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
فرمود آنرا بگیر و نترس ما آنرا به همان صورت اول باز میگردانیم. (21)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
و دست خود را در گریبانت فرو بر، تا سفید و درخشنده بیعیب بیرون آید، و این معجزه دیگری است. (22)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
می خواهیم آیات بزرگ خود را به تو نشان دهیم. (23)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
برو به سوی فرعون که او طغیان کرده است! (24)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
عرض کرد پروردگارا سینه مرا گشاده دار. (25)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
کار مرا بر من آسان گردان. (26)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی ﴿27﴾
و گره از زبانم بگشا. (27)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
تا سخنان مرا بفهمند. (28)
وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی ﴿29﴾
وزیری از خاندانم برای من قرار بده. (29)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
برادرم هارون را. (30)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
به وسیله او پشتم را محکم کن. (31)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
و او را در کار من شریک گردان. (32)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
تا تو را بسیار تسبیح گوئیم. (33)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
و تو را بسیار یاد کنیم. (34)
إِنَّکَ کُنْتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهای. (35)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
فرمود آنچه را خواستهای به تو داده شد، ای موسی! (36)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
و ما بار دیگر نیز تو را مشمول نعمت خود ساختیم. (37)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
آن زمان که به مادرت آنچه را لازم بود الهام کردیم. (38)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
که او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آنرا به ساحل بیفکند، و دشمن من و دشمن او آنرا بگیرد و من محبتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان (علم) من پرورش یابی. (39)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکی کاخ فرعون) راه میرفت و میگفت آیا خانوادهای را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت میکند (و دایه خوبی برای اوست) و به دنبال آن ما تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسی (از فرعونیان) را کشتی اما ما تو را از اندوه نجات دادیم، پس از آن سالیانی در میان مردم مدین توقف نمودی و تو را بارها آزمودیم سپس در زمان مقدر (برای فرمان رسالت) به اینجا آمدی. (40)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
و من تو را برای خودم پرورش دادم! (41)
اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
تو و برادرت با آیات من به سوی فرعون بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید. (42)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است. (43)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
اما به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد. (44)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى ﴿45﴾
(موسی و هارون) گفتند: پروردگارا! از این میترسیم که او بر ما پیشی بگیرد یا طغیان کند. (45)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
فرمود نترسید، من با شما هستم (همه چیز را) میشنوم و میبینم! (46)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
شما به سراغ او بروید و بگوئید: ما فرستاده های پروردگار توئیم، بنی اسرائیل را با ما بفرست، و آنها را شکنجه و آزار مکن، ما آیت روشنی از سوی پروردگارت برای تو آورده ایم و سلام و درود بر آن کس باد که از هدایت پیروی میکند. (47)