- 161
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق کامل یوسف بهتیمی سوره نساء آیه 74 تا 82، بلد، شمس
تلاوت تحقیق کامل یوسف بهتیمی، این تلاوت در سال 1963 میلادی در کشور مصر، شهر قاهره، مسجد امام حسین (ع) اجرا گردیده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿74﴾
آنها که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند باید در راه خدا پیکار کنند، و آن کس که در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (74)
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا ﴿75﴾
چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند پیکار نمیکنید؟، همان افراد (ستمدیده ای) که میگویند خدایا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر و برای ما از طرف خود سرپرست قرار بده. و از برای ما از طرف خود یار و یاوری تعیین فرما. (75)
الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا ﴿76﴾
آنها که ایمان دارند در راه خدا پیکار میکنند و آنها که کافرند در راه طاغوت (و افراد طغیانگر) پس شما با یاران شیطان پیکار کنید (و از آنها نهراسید) زیرا نقشه شیطان (همانند قدرتش) ضعیف است. (76)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿77﴾
آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد (فعلا) دست از جهاد بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بپردازید، (اما آنها از این دستور ناراحت بودند) ولی هنگامی که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد جمعی از آنان از مردم میترسیدند همانگونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتی ؟ چرا این فرمان را کمی تاخیر نینداختی ؟ به آنها بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزکار باشد بهتر است و کوچکترین ستمی به شما نخواهد شد. (77)
أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا﴿78﴾
هر کجا باشید مرگ شما را میگیرد اگر چه در برجهای محکم باشید، و اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پیروزی) برسد میگویند از ناحیه خدا است و اگر سیئة (و شکستی) برسد میگویند از ناحیه تو است بگو همه اینها از ناحیه خدا است پس چرا این جمعیت حاضر نیستند حقایق را درک کنند. (78)
مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا ﴿79﴾
آنچه از نیکیها به تو میرسد از ناحیه خدا است و آنچه از بدی به تو میرسد از ناحیه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره کافی است. (79)
مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا﴿80﴾
کسی که از پیامبر اطاعت کند اطاعت خدا کرده و کسی که سرباز زند تو در برابر او مسئول نیستی. (80)
وَیَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَاللَّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا﴿81﴾
آنها در حضور تو میگویند فرمانبرداریم اما هنگامی که از نزد تو بیرون میروند جمعی از آنها جلسات سری شبانه بر ضد گفته های تو تشکیل میدهند، خداوند آنچه را در این جلسات میگویند مینویسد، اعتنائی به آنها مکن (و از نقشه های آنها وحشت نداشته باش) و توکل بر خدا کن و کافی است که او یار و مدافع تو باشد. (81)
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا ﴿82﴾
آیا درباره قرآن نمیاندیشند که اگر از ناحیه غیر خدا بود اختلافات فراوانی در آن مییافتند. (82)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم به این شهر مقدس (مکه). (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
شهری که تو ساکن (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و قسم به پدر و فرزندش (ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنجها است). (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا او گمان میکند که هیچ کس قادر نیست بر او دست یابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: مال زیادی را (در کارهای خیر) تلف کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان میکند هیچ کس او را ندیده (و نمیبیند)؟ (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او (انسان) دو چشم قرار ندادیم ؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب ؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم. (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
ولی او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو نمیدانی آن گردنه چیست ؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده است! (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا اطعام کردن در روز گرسنگی. (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یتیمی از خویشاوندان را. (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی به خاک افتاده را. (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
سپس از کسانی بوده باشد که ایمان آورده، و یکدیگر را به شکیبائی و رحمت توصیه میکنند. (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
آنها اصحاب الیمین هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند). (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که آیات ما را انکار کرده اند افرادی شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود. (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنها آتشی است فرو بسته (که راه فراری از آن نیست). (20)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
به خورشید و گسترش نور آن سوگند! (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و به روز هنگامی که صفحه زمین را روشن سازد (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان و کسی که آسمان را بنا کرده. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانیده. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و سوگند به نفس آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته، (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس نفس خود را تزکیه کرده، رستگار شده (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقی ترین آنها بپاخاست. (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و فرستاده الهی (صالح) به آنها گفت ناقه خدا را با آبشخورش واگذارید (و مزاحم آن نشوید). (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
ولی آنها او را تکذیب نمودند و ناقه را پی کردند و به هلاکت رساندند، لذا پروردگارشان آنها را به خاطر گناهی که مرتکب شده بودند در هم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح نمود! (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و او هرگز از فرجام این کار بیم ندارد (15)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿74﴾
آنها که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند باید در راه خدا پیکار کنند، و آن کس که در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (74)
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا ﴿75﴾
چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند پیکار نمیکنید؟، همان افراد (ستمدیده ای) که میگویند خدایا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر و برای ما از طرف خود سرپرست قرار بده. و از برای ما از طرف خود یار و یاوری تعیین فرما. (75)
الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا ﴿76﴾
آنها که ایمان دارند در راه خدا پیکار میکنند و آنها که کافرند در راه طاغوت (و افراد طغیانگر) پس شما با یاران شیطان پیکار کنید (و از آنها نهراسید) زیرا نقشه شیطان (همانند قدرتش) ضعیف است. (76)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿77﴾
آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد (فعلا) دست از جهاد بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بپردازید، (اما آنها از این دستور ناراحت بودند) ولی هنگامی که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد جمعی از آنان از مردم میترسیدند همانگونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتی ؟ چرا این فرمان را کمی تاخیر نینداختی ؟ به آنها بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزکار باشد بهتر است و کوچکترین ستمی به شما نخواهد شد. (77)
أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا﴿78﴾
هر کجا باشید مرگ شما را میگیرد اگر چه در برجهای محکم باشید، و اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پیروزی) برسد میگویند از ناحیه خدا است و اگر سیئة (و شکستی) برسد میگویند از ناحیه تو است بگو همه اینها از ناحیه خدا است پس چرا این جمعیت حاضر نیستند حقایق را درک کنند. (78)
مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا ﴿79﴾
آنچه از نیکیها به تو میرسد از ناحیه خدا است و آنچه از بدی به تو میرسد از ناحیه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره کافی است. (79)
مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا﴿80﴾
کسی که از پیامبر اطاعت کند اطاعت خدا کرده و کسی که سرباز زند تو در برابر او مسئول نیستی. (80)
وَیَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَاللَّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا﴿81﴾
آنها در حضور تو میگویند فرمانبرداریم اما هنگامی که از نزد تو بیرون میروند جمعی از آنها جلسات سری شبانه بر ضد گفته های تو تشکیل میدهند، خداوند آنچه را در این جلسات میگویند مینویسد، اعتنائی به آنها مکن (و از نقشه های آنها وحشت نداشته باش) و توکل بر خدا کن و کافی است که او یار و مدافع تو باشد. (81)
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا ﴿82﴾
آیا درباره قرآن نمیاندیشند که اگر از ناحیه غیر خدا بود اختلافات فراوانی در آن مییافتند. (82)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم به این شهر مقدس (مکه). (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
شهری که تو ساکن (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و قسم به پدر و فرزندش (ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنجها است). (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا او گمان میکند که هیچ کس قادر نیست بر او دست یابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: مال زیادی را (در کارهای خیر) تلف کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان میکند هیچ کس او را ندیده (و نمیبیند)؟ (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او (انسان) دو چشم قرار ندادیم ؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب ؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم. (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
ولی او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو نمیدانی آن گردنه چیست ؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده است! (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا اطعام کردن در روز گرسنگی. (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یتیمی از خویشاوندان را. (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی به خاک افتاده را. (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
سپس از کسانی بوده باشد که ایمان آورده، و یکدیگر را به شکیبائی و رحمت توصیه میکنند. (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
آنها اصحاب الیمین هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند). (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که آیات ما را انکار کرده اند افرادی شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود. (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنها آتشی است فرو بسته (که راه فراری از آن نیست). (20)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
به خورشید و گسترش نور آن سوگند! (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و به روز هنگامی که صفحه زمین را روشن سازد (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان و کسی که آسمان را بنا کرده. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانیده. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و سوگند به نفس آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته، (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس نفس خود را تزکیه کرده، رستگار شده (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقی ترین آنها بپاخاست. (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و فرستاده الهی (صالح) به آنها گفت ناقه خدا را با آبشخورش واگذارید (و مزاحم آن نشوید). (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
ولی آنها او را تکذیب نمودند و ناقه را پی کردند و به هلاکت رساندند، لذا پروردگارشان آنها را به خاطر گناهی که مرتکب شده بودند در هم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح نمود! (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و او هرگز از فرجام این کار بیم ندارد (15)