- 67
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق شعبان عبدالعزیز صیاد سوره ضحی، شرح، تین، علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل
تلاوت تحقیق شعبان عبدالعزیز صیاد، این تلاوت در کشور مصر ، شهر قاهره، استودیو اذاعة القرآن اجرا گردیده است.
سوره 93: الضحى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3)
وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شو (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟ (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن. (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و سؤ ال کننده را از خود مران. (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن. (11)
سوره 94: الشرح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ (1)
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ (2)
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی میکرد. (3)
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و آوازه تو را بلند کردیم. (4)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
بنابراین مسلما با سختی آسانی است. (5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
و مسلما با سختی آسانی است. (6)
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز! (7)
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و به سوی پروردگارت توجه کن. (8)
سوره 95: التین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿1﴾
قسم به انجیر و زیتون (یا قسم به سرزمین شام و بیت المقدس). (1)
وَطُورِ سِینِینَ ﴿2﴾
و سوگند به طور سینین. (2)
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ ﴿3﴾
و قسم به این شهر اءمن (مکه). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریده ایم. (4)
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿5﴾
سپس او را به پائینترین مرحله باز گرداندیم. (5)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿6﴾
مگر کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند که برای آنها پاداشی است قطع ناشدنی! (6)
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿7﴾
پس چه چیز سبب میشود که تو بعد از این همه، روز جزا را تکذیب کنی؟! (7)
أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿8﴾
آیا خداوند بهترین حکم کنندگان نیست ؟ (8)
سوره 96: العلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿1﴾
بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. (1)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾
همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد. (2)
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿3﴾
بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. (3)
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾
همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود. (4)
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾
و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. (5)
کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى ﴿6﴾
چنین نیست که انسان حقشناس باشد مسلما طغیان میکند. (6)
أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾
به خاطر اینکه خود را بینیاز میبیند! (7)
إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿8﴾
مسلما بازگشت همه به سوی پروردگار تو است. (8)
أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿9﴾
به من خبر ده آیا کسی که نهی میکند (9)
عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿10﴾
بنده ای را به هنگامی که نماز میخواند (آیا مستحق عذاب الهی نیست)؟ (10)
أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿11﴾
به من خبر ده اگر این بنده بر طریق هدایت باشد، (11)
أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿12﴾
یا مردم را به تقوا دستور دهد (آیا نهی کردن او سزاوار است ؟). (12)
أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿13﴾
به من خبر ده اگر (این طغیانگر) تکذیب حق کند و به آن پشت نماید (چه سرنوشت دردناکی خواهد داشت ؟). (13)
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿14﴾
آیا او نمیداند که خداوند همه اعمالش را میبیند؟! (14)
کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿15﴾
چنان نیست که او خیال میکند اگر دست از کار خود بر ندارد ناصیه اش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی عذاب میکشانیم). (15)
نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿16﴾
همان ناصیه دروغگوی خطا کار! (16)
فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ ﴿17﴾
سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا یاریش کند). (17)
سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ﴿18﴾
ما هم به زودی ماءموران دوزخ را صدا میزنیم! (18)
کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴿19﴾
چنان نیست که او میپندارد، هرگز او را اطاعت مکن و سجده نما و تقرب جوی. (19)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)
سوره 98: البینة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿1﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان (می گفتند) ما دست از آئین خود بر نمیداریم تا دلیل روشنی برای ما بیاید! (1)
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿2﴾
پیامبری از سوی خدا که صحیفه های پاکی را بر ما بخواند. (2)
فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿3﴾
و در آن نوشته های صحیح و پر ارزش باشد. (3)
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿4﴾
ولی اهل کتاب (در دین خدا) اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن برای آنان آمد. (4)
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿5﴾
در حالی که به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص، و از شرک به توحید باز گردند، نماز را برپا دارند، و زکات را ادا کنند، و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار. (5)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿6﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین مخلوقاتند. (6)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿7﴾
(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند. (7)
جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿8﴾
پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن میمانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود، و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد. (8)
سوره 99: الزلزلة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿1﴾
هنگامی که زمین شدیدا به لرزه در آید. (1)
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿2﴾
و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد! (2)
وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿3﴾
و انسان میگوید زمین را چه میشود (که اینگونه میلرزد)؟ (3)
یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿4﴾
در آن روز زمین تمام خبرهای خود را بازگو میکند. (4)
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴿5﴾
چرا که پروردگارت به او وحی کرده است. (5)
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿6﴾
در آن روز مردم به صورت گروه های مختلف از قبرها خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. (6)
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿7﴾
پس هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار خیر انجام داده آن را میبیند. (7)
وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿8﴾
و هر کس به اندازه ذره ای کار بد کرده آن را میبیند. (8)
سوره 100: العادیات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ﴿1﴾
سوگند به اسبان دوندهای که نفس زنان (به سوی میدان جهاد) پیش رفتند. (1)
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ﴿2﴾
و سوگند به آنها (که بر اثر برخورد سمشان به سنگهای بیابان) جرقه های آتش افروختند. (2)
فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا ﴿3﴾
و با دمیدن صبح بر دشمن یورش بردند. (3)
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿4﴾
و گرد و غبار به هر سو پراکنده کردند. (4)
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿5﴾
و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند. (5)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ﴿6﴾
که انسان در برابر نعمتهای پروردگارش ناسپاس و بخیل است. (6)
وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ ﴿7﴾
و او خود نیز بر این معنی گواه است. (7)
وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ﴿8﴾
او علاقه شدیدی به مال دارد. (8)
أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ ﴿9﴾
آیا نمیداند روزی که تمام آنچه در قبرهاست زنده میشود. (9)
وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ﴿10﴾
و آنچه در درون سینه ها است آشکار میگردد. (10)
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ ﴿11﴾
در آن روز پروردگارشان از آنها کاملا با خبر است. (11)
سوره 101: القارعة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْقَارِعَةُ ﴿1﴾
آن حادثه کوبنده، (1)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿2﴾
و چه حادثه کوبنده ای؟! (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی که حادثه کوبنده چیست ؟ (3)
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿4﴾
روزی که مردم مانند پروانه های پراکنده به هر سو میدوند. (4)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿5﴾
و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده میگردد. (5)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿6﴾
(در آن روز) کسی که ترازوهای اعمالش سنگین است. (6)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿7﴾
در یک زندگی خشنود خواهد بود. (7)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ﴿8﴾
و اما کسی که ترازوهایش سبک است. (8)
فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ ﴿9﴾
پناهگاهش هاویه (دوزخ) است. (9)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿10﴾
و تو چه میدانی هاویه چیست ؟ (10)
نَارٌ حَامِیَةٌ ﴿11﴾
آتشی است سوزان. (11)
سوره 102: التکاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿1﴾
تفاخر و تکاثر شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل کرده). (1)
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾
تا آنجا که زیارت قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید). (2)
کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾
چنین نیست که شما خیال میکنید به زودی خواهید دانست. (3)
ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾
باز چنان نیست که شما میپندارید به زودی خواهید دانست. (4)
کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿5﴾
چنان نیست که شما خیال میکنید اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید (به سراغ این موهومات و تفاخرها نمیرفتید). (5)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿6﴾
شما قطعا جهنم را خواهید دید! (6)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿7﴾
سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین مشاهده خواهید کرد. (7)
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿8﴾
سپس در آن روز همه شما از نعمتهائی که داشته اید سؤ ال خواهید شد. (8)
سوره 103: العصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَصْرِ ﴿1﴾
به عصر سوگند، (1)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿2﴾
که انسانها همه در زیانند. (2)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿3﴾
مگر کسانی که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده، و یکدیگر را به شکیبائی و استقامت توصیه نمود. (3)
سوره 104: الهمزة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿1﴾
وای بر هر عیب جوی مسخره کننده ای! (1)
الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿2﴾
همان کس که مال را جمع آوری و شماره کرده (بی آنکه حساب مشروع و نامشروع کند). (2)
یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿3﴾
گمان میکند که اموالش سبب جاودانگی او است! (3)
کَلَّا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿4﴾
چنین نیست که او میپندارد، به زودی در حطمه (آتشی خردکننده) پرتاب میشود. (4)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾
و تو چه میدانی حطمه چیست ؟ (5)
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾
آتش برافروخته الهی است. (6)
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾
آتشی که از دلها سرمی زند! (7)
إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ ﴿8﴾
این آتش بر آنها به صورت دربسته است. (8)
فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ ﴿9﴾
در ستونهای کشیده و طولانی! (9)
سوره 105: الفیل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿1﴾
آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل (لشگر ابرهه که به قصد نابودی کعبه آمده بودند) چه کرد؟! (1)
أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿2﴾
آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهی قرار نداد؟ (2)
وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿3﴾
و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد. (3)
تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿4﴾
که با سنگهای کوچکی آنها را هدف قرار میدادند. (4)
فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿5﴾
در نتیجه آنها را همچون کاه خورده شده قرار داد (5)
سوره 93: الضحى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3)
وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شو (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟ (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن. (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و سؤ ال کننده را از خود مران. (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن. (11)
سوره 94: الشرح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ (1)
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ (2)
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی میکرد. (3)
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و آوازه تو را بلند کردیم. (4)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
بنابراین مسلما با سختی آسانی است. (5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
و مسلما با سختی آسانی است. (6)
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز! (7)
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و به سوی پروردگارت توجه کن. (8)
سوره 95: التین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿1﴾
قسم به انجیر و زیتون (یا قسم به سرزمین شام و بیت المقدس). (1)
وَطُورِ سِینِینَ ﴿2﴾
و سوگند به طور سینین. (2)
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ ﴿3﴾
و قسم به این شهر اءمن (مکه). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریده ایم. (4)
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿5﴾
سپس او را به پائینترین مرحله باز گرداندیم. (5)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿6﴾
مگر کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند که برای آنها پاداشی است قطع ناشدنی! (6)
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿7﴾
پس چه چیز سبب میشود که تو بعد از این همه، روز جزا را تکذیب کنی؟! (7)
أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿8﴾
آیا خداوند بهترین حکم کنندگان نیست ؟ (8)
سوره 96: العلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿1﴾
بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. (1)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾
همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد. (2)
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿3﴾
بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. (3)
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾
همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود. (4)
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾
و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. (5)
کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى ﴿6﴾
چنین نیست که انسان حقشناس باشد مسلما طغیان میکند. (6)
أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾
به خاطر اینکه خود را بینیاز میبیند! (7)
إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿8﴾
مسلما بازگشت همه به سوی پروردگار تو است. (8)
أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿9﴾
به من خبر ده آیا کسی که نهی میکند (9)
عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿10﴾
بنده ای را به هنگامی که نماز میخواند (آیا مستحق عذاب الهی نیست)؟ (10)
أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿11﴾
به من خبر ده اگر این بنده بر طریق هدایت باشد، (11)
أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿12﴾
یا مردم را به تقوا دستور دهد (آیا نهی کردن او سزاوار است ؟). (12)
أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿13﴾
به من خبر ده اگر (این طغیانگر) تکذیب حق کند و به آن پشت نماید (چه سرنوشت دردناکی خواهد داشت ؟). (13)
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿14﴾
آیا او نمیداند که خداوند همه اعمالش را میبیند؟! (14)
کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿15﴾
چنان نیست که او خیال میکند اگر دست از کار خود بر ندارد ناصیه اش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی عذاب میکشانیم). (15)
نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿16﴾
همان ناصیه دروغگوی خطا کار! (16)
فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ ﴿17﴾
سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا یاریش کند). (17)
سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ﴿18﴾
ما هم به زودی ماءموران دوزخ را صدا میزنیم! (18)
کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴿19﴾
چنان نیست که او میپندارد، هرگز او را اطاعت مکن و سجده نما و تقرب جوی. (19)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)
سوره 98: البینة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿1﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان (می گفتند) ما دست از آئین خود بر نمیداریم تا دلیل روشنی برای ما بیاید! (1)
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿2﴾
پیامبری از سوی خدا که صحیفه های پاکی را بر ما بخواند. (2)
فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿3﴾
و در آن نوشته های صحیح و پر ارزش باشد. (3)
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿4﴾
ولی اهل کتاب (در دین خدا) اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن برای آنان آمد. (4)
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿5﴾
در حالی که به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص، و از شرک به توحید باز گردند، نماز را برپا دارند، و زکات را ادا کنند، و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار. (5)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿6﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین مخلوقاتند. (6)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿7﴾
(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند. (7)
جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿8﴾
پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن میمانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود، و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد. (8)
سوره 99: الزلزلة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿1﴾
هنگامی که زمین شدیدا به لرزه در آید. (1)
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿2﴾
و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد! (2)
وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿3﴾
و انسان میگوید زمین را چه میشود (که اینگونه میلرزد)؟ (3)
یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿4﴾
در آن روز زمین تمام خبرهای خود را بازگو میکند. (4)
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴿5﴾
چرا که پروردگارت به او وحی کرده است. (5)
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿6﴾
در آن روز مردم به صورت گروه های مختلف از قبرها خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. (6)
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿7﴾
پس هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار خیر انجام داده آن را میبیند. (7)
وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿8﴾
و هر کس به اندازه ذره ای کار بد کرده آن را میبیند. (8)
سوره 100: العادیات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ﴿1﴾
سوگند به اسبان دوندهای که نفس زنان (به سوی میدان جهاد) پیش رفتند. (1)
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ﴿2﴾
و سوگند به آنها (که بر اثر برخورد سمشان به سنگهای بیابان) جرقه های آتش افروختند. (2)
فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا ﴿3﴾
و با دمیدن صبح بر دشمن یورش بردند. (3)
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿4﴾
و گرد و غبار به هر سو پراکنده کردند. (4)
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿5﴾
و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند. (5)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ﴿6﴾
که انسان در برابر نعمتهای پروردگارش ناسپاس و بخیل است. (6)
وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ ﴿7﴾
و او خود نیز بر این معنی گواه است. (7)
وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ﴿8﴾
او علاقه شدیدی به مال دارد. (8)
أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ ﴿9﴾
آیا نمیداند روزی که تمام آنچه در قبرهاست زنده میشود. (9)
وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ﴿10﴾
و آنچه در درون سینه ها است آشکار میگردد. (10)
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ ﴿11﴾
در آن روز پروردگارشان از آنها کاملا با خبر است. (11)
سوره 101: القارعة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْقَارِعَةُ ﴿1﴾
آن حادثه کوبنده، (1)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿2﴾
و چه حادثه کوبنده ای؟! (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی که حادثه کوبنده چیست ؟ (3)
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿4﴾
روزی که مردم مانند پروانه های پراکنده به هر سو میدوند. (4)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿5﴾
و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده میگردد. (5)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿6﴾
(در آن روز) کسی که ترازوهای اعمالش سنگین است. (6)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿7﴾
در یک زندگی خشنود خواهد بود. (7)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ﴿8﴾
و اما کسی که ترازوهایش سبک است. (8)
فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ ﴿9﴾
پناهگاهش هاویه (دوزخ) است. (9)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿10﴾
و تو چه میدانی هاویه چیست ؟ (10)
نَارٌ حَامِیَةٌ ﴿11﴾
آتشی است سوزان. (11)
سوره 102: التکاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿1﴾
تفاخر و تکاثر شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل کرده). (1)
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾
تا آنجا که زیارت قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید). (2)
کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾
چنین نیست که شما خیال میکنید به زودی خواهید دانست. (3)
ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾
باز چنان نیست که شما میپندارید به زودی خواهید دانست. (4)
کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿5﴾
چنان نیست که شما خیال میکنید اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید (به سراغ این موهومات و تفاخرها نمیرفتید). (5)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿6﴾
شما قطعا جهنم را خواهید دید! (6)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿7﴾
سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین مشاهده خواهید کرد. (7)
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿8﴾
سپس در آن روز همه شما از نعمتهائی که داشته اید سؤ ال خواهید شد. (8)
سوره 103: العصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَصْرِ ﴿1﴾
به عصر سوگند، (1)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿2﴾
که انسانها همه در زیانند. (2)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿3﴾
مگر کسانی که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده، و یکدیگر را به شکیبائی و استقامت توصیه نمود. (3)
سوره 104: الهمزة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿1﴾
وای بر هر عیب جوی مسخره کننده ای! (1)
الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿2﴾
همان کس که مال را جمع آوری و شماره کرده (بی آنکه حساب مشروع و نامشروع کند). (2)
یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿3﴾
گمان میکند که اموالش سبب جاودانگی او است! (3)
کَلَّا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿4﴾
چنین نیست که او میپندارد، به زودی در حطمه (آتشی خردکننده) پرتاب میشود. (4)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾
و تو چه میدانی حطمه چیست ؟ (5)
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾
آتش برافروخته الهی است. (6)
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾
آتشی که از دلها سرمی زند! (7)
إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ ﴿8﴾
این آتش بر آنها به صورت دربسته است. (8)
فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ ﴿9﴾
در ستونهای کشیده و طولانی! (9)
سوره 105: الفیل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿1﴾
آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل (لشگر ابرهه که به قصد نابودی کعبه آمده بودند) چه کرد؟! (1)
أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿2﴾
آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهی قرار نداد؟ (2)
وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿3﴾
و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد. (3)
تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿4﴾
که با سنگهای کوچکی آنها را هدف قرار میدادند. (4)
فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿5﴾
در نتیجه آنها را همچون کاه خورده شده قرار داد (5)