ترتیل سوره ای حنانه خلفی
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به راستى که مؤمنان رستگار شدند (1)
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾
همانان که در نمازشان فروتنند (2)
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾
و آنان که از بیهوده رویگردانند (3)
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾ <br>
و آنان که زکات مىپردازند (4)
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾
و کسانى که پاکدامنند (5)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾
مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آوردهاند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست (6)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿6﴾
پس هر که فراتر از این جوید آنان از حد درگذرندگانند (7)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾
و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت مىکنند (8)
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾
و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند (9)
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿9﴾
آنانند که خود وارثانند (10)
أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾
همانان که بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند (11)
الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾
و به یقین انسان را از عصارهاى از گل آفریدیم (12)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ ﴿12﴾
سپس او را [به صورت] نطفهاى در جایگاهى استوار قرار دادیم (13)
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿13﴾
آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى ساختیم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم آنگاه [جنین را در] آفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است (14)
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿14﴾
بعد از این [مراحل] قطعا خواهید مرد (15)
ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ ﴿15﴾
آنگاه شما در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد (16)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾
و به راستى [ما] بالاى سر شما هفت راه [آسمانى] آفریدیم و از [کار] آفرینش غافل نبودهایم (17)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ ﴿17﴾
و از آسمان آبى به اندازه [معین] فرود آوردیم و آن را در زمین جاى دادیم و ما براى از بین بردن آن مسلما تواناییم (18)
وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾
پس براى شما به وسیله آن باغهایى از درختان خرما و انگور پدیدار کردیم که در آنها براى شما میوههاى فراوان است و از آنها مىخورید (19)
فَأَنشَأْنَا لَکُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿19﴾
و از طور سینا درختى برمىآید که روغن و نان خورشى براى خورندگان است (20)
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ ﴿20﴾
و البته براى شما در دامها[ى گله درس] عبرتى است از [شیرى] که در شکم آنهاست به شما مىنوشانیم و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مىخورید (21)
وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿21﴾
و بر آنها و بر کشتیها سوار مىشوید (22)
وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾
و به یقین نوح را به سوى قومش فرستادیم پس [به آنان] گفت اى قوم من خدا را بپرستید شما را جز او خدایى نیست مگر پروا ندارید (23)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿23﴾
و اشراف قومش که کافر بودند گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست مىخواهد بر شما برترى جوید و اگر خدا مىخواست قطعا فرشتگانى مىفرستاد [ما]در میان پدران نخستین خود چنین [چیزى] نشنیدهایم (24)
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِکَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿24﴾
او نیست جز مردى که در وى [حال] جنون است پس تا چندى در بارهاش دست نگاه دارید (25)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ ﴿25﴾
[نوح] گفت پروردگارا از آن روى که دروغزنم خواندند مرا یارى کن (26)
قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿26﴾
پس به او وحى کردیم که زیر نظر ما و [به] وحى ما کشتى را بساز و چون فرمان ما دررسید و تنور به فوران آمد پس در آن از هر نوع [حیوانى] دو تا [یکى نر و دیگرى ماده] با خانوادهات بجز کسى از آنان که حکم [عذاب ] بر او پیشى گرفته است وارد کن در باره کسانى که ظلم کردهاند با من سخن مگوى زیرا آنها غرق خواهند شد (27)
فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿27﴾
و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو ستایش خدایى را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید (28)
فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿28﴾
و بگو پروردگارا مرا در جایى پربرکت فرود آور [که] تو نیکترین مهماننوازانى (29)
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلًا مُّبَارَکًا وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ ﴿29﴾
در حقیقت در این [ماجرا] عبرتهایى است و قطعا ما آزمایشکننده بودیم (30)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِن کُنَّا لَمُبْتَلِینَ ﴿30﴾
سپس بعد از آنان نسل[هایى] دیگر پدید آوردیم (31)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿31﴾
و در میانشان پیامبرى از خودشان روانه کردیم که خدا را بپرستید جز او براى شما معبودى نیست آیا سر پرهیزگارى ندارید (32)
فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿32﴾
و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست از آنچه مىخورید مىخورد و از آنچه مىنوشید مىنوشد (33)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿33﴾
و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعا زیانکار خواهید بود (34)
وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿34﴾
آیا به شما وعده مىدهد که وقتى مردید و خاک و استخوان شدید [باز] شما [از گور زنده] بیرون آورده مىشوید (35)
أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ ﴿35﴾
وه چه دور است آنچه که وعده داده مىشوید (36)
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾
جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مىمیریم و زندگى مىکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (37)
إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿37﴾
او جز مردى که بر خدا دروغ مىبندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (38)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿38﴾
گفت پروردگارا از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (39)
قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿39﴾
فرمود به زودى سخت پشیمان خواهند شد (40)
قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿40﴾
پس فریاد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت و آنها را [چون] خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد [از رحمتخدا] گروه ستمکاران (41)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿41﴾
آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (42)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿42﴾
هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مىگیرد و نه باز پس مىماند (43)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿43﴾
باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى [هدایت] امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند پس [ما امتهاى سرکش را] یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت [و زبانزد مردم] گردانیدیم دور باد [از رحمتخدا] مردمى که ایمان نمىآورند (44)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿44﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (45)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿45﴾
به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (46)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿46﴾
پس گفتند آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مىباشند ایمان بیاوریم (47)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿47﴾
در نتیجه آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاکشدگان گشتند (48)
فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿48﴾
و به یقین ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم باشد که آنان به راه راست روند (49)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿49﴾
و پسر مریم و مادرش را نشانهاى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم (50)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿50﴾
اى پیامبران از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام مىدهید دانایم (51)
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿51﴾
و در حقیقت این امتشماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم پساز من پروا دارید (52)
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿52﴾
تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و] دسته دسته شدند هر دستهاى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (53)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾
پس آنها را در ورطه گمراهىشان تا چندى واگذار (54)
فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿54﴾
آیا مىپندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مىدهیم (55)
أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِینَ ﴿55﴾
[از آن روى است که] مىخواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم [نه] بلکه نمىفهمند (56)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ ﴿56﴾
در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (57)
إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿57﴾
و کسانى که به نشانههاى پروردگارشان ایمان مىآورند (58)
وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿58﴾
و آنان که به پروردگارشان شرک نمىآورند (59)
وَالَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾
و کسانى که آنچه را دادند [در راه خدا] مىدهند در حالى که دلهایشان ترسان است [و مىدانند] که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (60)
وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿60﴾
آنانند که در کارهاى نیک شتاب مىورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مىجویند (61)
أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿61﴾
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمىکنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مىگوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (62)
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿62﴾
[نه] بلکه دلهاى آنان از این [حقیقت] در غفلت است و آنان غیر از این [گناهان] کردارهایى [دیگر] دارند که به انجام آن مبادرت مىورزند (63)
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿63﴾
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمىآیند (64)
حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿64﴾
امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (65)
لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ﴿65﴾
در حقیقت آیات من بر شما خوانده مىشد و شما بودید که همواره به قهقرا مىرفتید (66)
قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنکِصُونَ ﴿66﴾
در حالى که از [پذیرفتن] آن تکبر مىورزیدید و شب هنگام [در محافل خود] بدگویى مىکردید (67)
مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿67﴾
آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیدهاند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است (68)
أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾
یا پیامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انکار او پرداختهاند (69)
أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿69﴾
یا مىگویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (70)
أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿70﴾
و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى مىکرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مىشد [نه] بلکه یادنامهشان را به آنان دادهایم ولى آنها از [پیروى] یادنامه خود رویگردانند (71)
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿71﴾
یا از ایشان مزدى مطالبه مىکنى و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزىدهندگان است (72)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿72﴾
و در حقیقت این تویى که جدا آنها را به راه راست مىخوانى (73)
وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿73﴾
و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه [درست] سخت منحرفند (74)
وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿74﴾
و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مىورزند (75)
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿75﴾
و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لى] نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (76)
وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿76﴾
تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (77)
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿77﴾
و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (78)
وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿78﴾
و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (79)
وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿79﴾
و اوست آن کس که زنده مىکند و مىمیراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمىاندیشید (80)
وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿80﴾
[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (81)
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿81﴾
گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (82)
قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿82﴾
درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانههاى پیشینیان [چیزى] نیست (83)
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿83﴾
بگو اگر مىدانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (84)
قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿84﴾
خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمىگیرید (85)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿85﴾
بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (86)
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿86﴾
خواهند گفتخدا بگو آیا پرهیزگارى نمىکنید (87)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿87﴾
بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر مىدانید [کیست آنکه] او پناه مىدهد و در پناه کسى نمىرود (88)
قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿88﴾
خواهند گفتخدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شدهاید (89)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿89﴾
[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (90)
بَلْ أَتَیْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿90﴾
خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده [بود] باخود مىبرد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مىجستند منزه استخدا از آنچه وصف مىکنند (91)
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿91﴾
داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک مىگردانند (92)
عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿92﴾
بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (93)
قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿93﴾
پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (94)
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿94﴾
و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده دادهایم بر تو بنمایانیم (95)
وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿95﴾
بدى را به شیوهاى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مىکنند داناتریم (96)
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿96﴾
و بگو پروردگارا از وسوسههاى شیطانها به تو پناه مىبرم (97)
وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿97﴾
و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مىبرم (98)
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿98﴾
تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مىگوید پروردگارا مرا بازگردانید (99)
حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿99﴾
شاید من در آنچه وانهادهام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (100)
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿100﴾
پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبتخویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمىپرسند (101)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ ﴿101﴾
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (102)
فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿102﴾
و کسانى که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مىمانند (103)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿103﴾
آتش چهره آنها را مىسوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (104)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿104﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمىشد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمىدادید (105)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
مىگویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (106)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (107)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
مىفرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (108)
قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
در حقیقت دستهاى از بندگان من بودند که مىگفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانى (109)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مىخندیدید (110)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (111)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
مىفرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (112)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
مىگویند یک روز یا پارهاى از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (113)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
مىفرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مىدانستید (114)
قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمىشوید (115)
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾
پس والاستخدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (116)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾
و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مىباشد در حقیقت کافران رستگار نمىشوند (117)
وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾
و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى (118)
وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به راستى که مؤمنان رستگار شدند (1)
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾
همانان که در نمازشان فروتنند (2)
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾
و آنان که از بیهوده رویگردانند (3)
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾ <br>
و آنان که زکات مىپردازند (4)
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾
و کسانى که پاکدامنند (5)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾
مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آوردهاند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست (6)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿6﴾
پس هر که فراتر از این جوید آنان از حد درگذرندگانند (7)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾
و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت مىکنند (8)
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾
و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند (9)
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿9﴾
آنانند که خود وارثانند (10)
أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾
همانان که بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند (11)
الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾
و به یقین انسان را از عصارهاى از گل آفریدیم (12)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ ﴿12﴾
سپس او را [به صورت] نطفهاى در جایگاهى استوار قرار دادیم (13)
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿13﴾
آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى ساختیم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم آنگاه [جنین را در] آفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است (14)
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿14﴾
بعد از این [مراحل] قطعا خواهید مرد (15)
ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ ﴿15﴾
آنگاه شما در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد (16)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾
و به راستى [ما] بالاى سر شما هفت راه [آسمانى] آفریدیم و از [کار] آفرینش غافل نبودهایم (17)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ ﴿17﴾
و از آسمان آبى به اندازه [معین] فرود آوردیم و آن را در زمین جاى دادیم و ما براى از بین بردن آن مسلما تواناییم (18)
وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾
پس براى شما به وسیله آن باغهایى از درختان خرما و انگور پدیدار کردیم که در آنها براى شما میوههاى فراوان است و از آنها مىخورید (19)
فَأَنشَأْنَا لَکُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿19﴾
و از طور سینا درختى برمىآید که روغن و نان خورشى براى خورندگان است (20)
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ ﴿20﴾
و البته براى شما در دامها[ى گله درس] عبرتى است از [شیرى] که در شکم آنهاست به شما مىنوشانیم و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مىخورید (21)
وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿21﴾
و بر آنها و بر کشتیها سوار مىشوید (22)
وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾
و به یقین نوح را به سوى قومش فرستادیم پس [به آنان] گفت اى قوم من خدا را بپرستید شما را جز او خدایى نیست مگر پروا ندارید (23)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿23﴾
و اشراف قومش که کافر بودند گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست مىخواهد بر شما برترى جوید و اگر خدا مىخواست قطعا فرشتگانى مىفرستاد [ما]در میان پدران نخستین خود چنین [چیزى] نشنیدهایم (24)
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِکَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿24﴾
او نیست جز مردى که در وى [حال] جنون است پس تا چندى در بارهاش دست نگاه دارید (25)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ ﴿25﴾
[نوح] گفت پروردگارا از آن روى که دروغزنم خواندند مرا یارى کن (26)
قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿26﴾
پس به او وحى کردیم که زیر نظر ما و [به] وحى ما کشتى را بساز و چون فرمان ما دررسید و تنور به فوران آمد پس در آن از هر نوع [حیوانى] دو تا [یکى نر و دیگرى ماده] با خانوادهات بجز کسى از آنان که حکم [عذاب ] بر او پیشى گرفته است وارد کن در باره کسانى که ظلم کردهاند با من سخن مگوى زیرا آنها غرق خواهند شد (27)
فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿27﴾
و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو ستایش خدایى را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید (28)
فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿28﴾
و بگو پروردگارا مرا در جایى پربرکت فرود آور [که] تو نیکترین مهماننوازانى (29)
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلًا مُّبَارَکًا وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ ﴿29﴾
در حقیقت در این [ماجرا] عبرتهایى است و قطعا ما آزمایشکننده بودیم (30)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِن کُنَّا لَمُبْتَلِینَ ﴿30﴾
سپس بعد از آنان نسل[هایى] دیگر پدید آوردیم (31)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿31﴾
و در میانشان پیامبرى از خودشان روانه کردیم که خدا را بپرستید جز او براى شما معبودى نیست آیا سر پرهیزگارى ندارید (32)
فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿32﴾
و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم گفتند این [مرد] جز بشرى چون شما نیست از آنچه مىخورید مىخورد و از آنچه مىنوشید مىنوشد (33)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿33﴾
و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعا زیانکار خواهید بود (34)
وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿34﴾
آیا به شما وعده مىدهد که وقتى مردید و خاک و استخوان شدید [باز] شما [از گور زنده] بیرون آورده مىشوید (35)
أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ ﴿35﴾
وه چه دور است آنچه که وعده داده مىشوید (36)
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾
جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مىمیریم و زندگى مىکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (37)
إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿37﴾
او جز مردى که بر خدا دروغ مىبندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (38)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿38﴾
گفت پروردگارا از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (39)
قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿39﴾
فرمود به زودى سخت پشیمان خواهند شد (40)
قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿40﴾
پس فریاد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت و آنها را [چون] خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد [از رحمتخدا] گروه ستمکاران (41)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿41﴾
آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (42)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿42﴾
هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مىگیرد و نه باز پس مىماند (43)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿43﴾
باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى [هدایت] امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند پس [ما امتهاى سرکش را] یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت [و زبانزد مردم] گردانیدیم دور باد [از رحمتخدا] مردمى که ایمان نمىآورند (44)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿44﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (45)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿45﴾
به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (46)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿46﴾
پس گفتند آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مىباشند ایمان بیاوریم (47)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿47﴾
در نتیجه آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاکشدگان گشتند (48)
فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿48﴾
و به یقین ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم باشد که آنان به راه راست روند (49)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿49﴾
و پسر مریم و مادرش را نشانهاى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم (50)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿50﴾
اى پیامبران از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام مىدهید دانایم (51)
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿51﴾
و در حقیقت این امتشماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم پساز من پروا دارید (52)
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿52﴾
تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و] دسته دسته شدند هر دستهاى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (53)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾
پس آنها را در ورطه گمراهىشان تا چندى واگذار (54)
فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿54﴾
آیا مىپندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مىدهیم (55)
أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِینَ ﴿55﴾
[از آن روى است که] مىخواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم [نه] بلکه نمىفهمند (56)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ ﴿56﴾
در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (57)
إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿57﴾
و کسانى که به نشانههاى پروردگارشان ایمان مىآورند (58)
وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿58﴾
و آنان که به پروردگارشان شرک نمىآورند (59)
وَالَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾
و کسانى که آنچه را دادند [در راه خدا] مىدهند در حالى که دلهایشان ترسان است [و مىدانند] که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (60)
وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿60﴾
آنانند که در کارهاى نیک شتاب مىورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مىجویند (61)
أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿61﴾
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمىکنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مىگوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (62)
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿62﴾
[نه] بلکه دلهاى آنان از این [حقیقت] در غفلت است و آنان غیر از این [گناهان] کردارهایى [دیگر] دارند که به انجام آن مبادرت مىورزند (63)
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿63﴾
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمىآیند (64)
حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿64﴾
امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (65)
لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ﴿65﴾
در حقیقت آیات من بر شما خوانده مىشد و شما بودید که همواره به قهقرا مىرفتید (66)
قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنکِصُونَ ﴿66﴾
در حالى که از [پذیرفتن] آن تکبر مىورزیدید و شب هنگام [در محافل خود] بدگویى مىکردید (67)
مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿67﴾
آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیدهاند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است (68)
أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾
یا پیامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انکار او پرداختهاند (69)
أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿69﴾
یا مىگویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (70)
أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿70﴾
و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى مىکرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مىشد [نه] بلکه یادنامهشان را به آنان دادهایم ولى آنها از [پیروى] یادنامه خود رویگردانند (71)
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿71﴾
یا از ایشان مزدى مطالبه مىکنى و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزىدهندگان است (72)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿72﴾
و در حقیقت این تویى که جدا آنها را به راه راست مىخوانى (73)
وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿73﴾
و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه [درست] سخت منحرفند (74)
وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿74﴾
و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مىورزند (75)
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿75﴾
و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لى] نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (76)
وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿76﴾
تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (77)
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿77﴾
و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (78)
وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿78﴾
و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (79)
وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿79﴾
و اوست آن کس که زنده مىکند و مىمیراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمىاندیشید (80)
وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿80﴾
[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (81)
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿81﴾
گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (82)
قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿82﴾
درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانههاى پیشینیان [چیزى] نیست (83)
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿83﴾
بگو اگر مىدانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (84)
قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿84﴾
خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمىگیرید (85)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿85﴾
بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (86)
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿86﴾
خواهند گفتخدا بگو آیا پرهیزگارى نمىکنید (87)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿87﴾
بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر مىدانید [کیست آنکه] او پناه مىدهد و در پناه کسى نمىرود (88)
قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿88﴾
خواهند گفتخدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شدهاید (89)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿89﴾
[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (90)
بَلْ أَتَیْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿90﴾
خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده [بود] باخود مىبرد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مىجستند منزه استخدا از آنچه وصف مىکنند (91)
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿91﴾
داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک مىگردانند (92)
عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿92﴾
بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (93)
قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿93﴾
پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (94)
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿94﴾
و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده دادهایم بر تو بنمایانیم (95)
وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿95﴾
بدى را به شیوهاى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مىکنند داناتریم (96)
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿96﴾
و بگو پروردگارا از وسوسههاى شیطانها به تو پناه مىبرم (97)
وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿97﴾
و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مىبرم (98)
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿98﴾
تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مىگوید پروردگارا مرا بازگردانید (99)
حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿99﴾
شاید من در آنچه وانهادهام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (100)
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿100﴾
پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبتخویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمىپرسند (101)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ ﴿101﴾
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (102)
فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿102﴾
و کسانى که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مىمانند (103)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿103﴾
آتش چهره آنها را مىسوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (104)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿104﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمىشد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمىدادید (105)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
مىگویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (106)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (107)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
مىفرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (108)
قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
در حقیقت دستهاى از بندگان من بودند که مىگفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانى (109)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مىخندیدید (110)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (111)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
مىفرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (112)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
مىگویند یک روز یا پارهاى از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (113)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
مىفرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مىدانستید (114)
قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمىشوید (115)
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾
پس والاستخدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (116)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾
و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مىباشد در حقیقت کافران رستگار نمىشوند (117)
وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾
و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى (118)
وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾