- 2985
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق سید متولی عبدالعال سوره بلد، ضحی، شرح، قریش
تلاوت تحقیق سید متولی عبدالعال، این تلاوت در شهر شیراز اجرا گردیده است.
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم به این شهر مقدس (مکه). (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
شهری که تو ساکن (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و قسم به پدر و فرزندش (ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنجها است). (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا او گمان میکند که هیچ کس قادر نیست بر او دست یابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: مال زیادی را (در کارهای خیر) تلف کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان میکند هیچ کس او را ندیده (و نمیبیند)؟ (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او (انسان) دو چشم قرار ندادیم ؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب ؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم. (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
ولی او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو نمیدانی آن گردنه چیست ؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده است! (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا اطعام کردن در روز گرسنگی. (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یتیمی از خویشاوندان را. (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی به خاک افتاده را. (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
سپس از کسانی بوده باشد که ایمان آورده، و یکدیگر را به شکیبائی و رحمت توصیه میکنند. (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
آنها اصحاب الیمین هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند). (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که آیات ما را انکار کرده اند افرادی شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود. (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنها آتشی است فرو بسته (که راه فراری از آن نیست). (20)
سوره 93: الضحى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3)
وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شو (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟ (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن. (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و سؤ ال کننده را از خود مران. (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن. (11)
سوره 94: الشرح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ (1)
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ (2)
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی میکرد. (3)
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و آوازه تو را بلند کردیم. (4)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
بنابراین مسلما با سختی آسانی است. (5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
و مسلما با سختی آسانی است. (6)
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز! (7)
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و به سوی پروردگارت توجه کن. (8)
سوره 106: قریش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ ﴿1﴾
(مجازات اصحاب الفیل) به خاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و مقدمات ظهور پیامبر فراهم شود). (1)
إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿2﴾
الفت آنها در سفرهای زمستانه و تابستانه است. (2)
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿3﴾
پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند. (3)
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿4﴾
همانکس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از نااءمنی رهائی بخشید. (4)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم به این شهر مقدس (مکه). (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
شهری که تو ساکن (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و قسم به پدر و فرزندش (ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح). (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنجها است). (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا او گمان میکند که هیچ کس قادر نیست بر او دست یابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: مال زیادی را (در کارهای خیر) تلف کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان میکند هیچ کس او را ندیده (و نمیبیند)؟ (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او (انسان) دو چشم قرار ندادیم ؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب ؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم. (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
ولی او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو نمیدانی آن گردنه چیست ؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده است! (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا اطعام کردن در روز گرسنگی. (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یتیمی از خویشاوندان را. (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی به خاک افتاده را. (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
سپس از کسانی بوده باشد که ایمان آورده، و یکدیگر را به شکیبائی و رحمت توصیه میکنند. (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
آنها اصحاب الیمین هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند). (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که آیات ما را انکار کرده اند افرادی شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود. (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنها آتشی است فرو بسته (که راه فراری از آن نیست). (20)
سوره 93: الضحى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3)
وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شو (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟ (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن. (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و سؤ ال کننده را از خود مران. (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن. (11)
سوره 94: الشرح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ (1)
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ (2)
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی میکرد. (3)
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و آوازه تو را بلند کردیم. (4)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
بنابراین مسلما با سختی آسانی است. (5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
و مسلما با سختی آسانی است. (6)
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز! (7)
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و به سوی پروردگارت توجه کن. (8)
سوره 106: قریش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ ﴿1﴾
(مجازات اصحاب الفیل) به خاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و مقدمات ظهور پیامبر فراهم شود). (1)
إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿2﴾
الفت آنها در سفرهای زمستانه و تابستانه است. (2)
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿3﴾
پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند. (3)
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿4﴾
همانکس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از نااءمنی رهائی بخشید. (4)