- 333
- 1000
- 1000
- 1000
آشنائی با نیم جزء 17 قرآن کریم
در این برنامه آقای دکتر مجید معارف به بررسی آیات نیم جزء 17 قرآن کریم شامل آیات 88 الی 170 سوره مبارکه اعراف و مروری بر محورهای مهم آن سوره مبارکه می پردازد .
سران قومش که تکبر مىورزیدند گفتند اى شعیب یا تو و کسانى را که با تو ایمان آوردهاند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید گفت آیا هر چند کراهت داشته باشیم (88)
قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ﴿88﴾
اگر بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده [باز] به کیش شما برگردیم در حقیقت به خدا دروغ بستهایم و ما را سزاوار نیست که به آن بازگردیم مگر آنکه خدا پروردگار ما بخواهد [که] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چیزى احاطه دارد بر خدا توکل کردهایم بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داورى کن که تو بهترین داورانى (89)
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ﴿89﴾
و سران قومش که کافر بودند گفتند اگر از شعیب پیروى کنید در این صورت قطعا زیانکارید (90)
وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿90﴾
پس زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانههایشان از پا درآمدند (91)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿91﴾
کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند گویى خود در آن [دیار] سکونت نداشتند کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند خود همان زیانکاران بودند (92)
الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِینَ ﴿92﴾
پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت اى قوم من به راستى که پیامهاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم دیگر چگونه بر گروهى که کافرند دریغ بخورم (93)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿93﴾
و در هیچ شهرى پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم تا مگر به زارى درآیند (94)
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ﴿94﴾
آنگاه به جاى بدى [=بلا] نیکى [=نعمت] قرار دادیم تا انبوه شدند و گفتند پدران ما را [هم مسلما به حکم طبیعت] رنج و راحت مىرسیده است پس در حالى که بى خبر بودند بناگاه [گریبان] آنان را گرفتیم (95)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ ﴿95﴾
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم ولى تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم (96)
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ﴿96﴾
آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالى که به خواب فرو رفتهاند به آنان برسد (97)
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَآئِمُونَ ﴿97﴾
و آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالى که به بازى سرگرمند به ایشان دررسد (98)
أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿98﴾
آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسى] خود را از مکر خدا ایمن نمىداند (99)
أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴿99﴾
مگر براى کسانى که زمین را پس از ساکنان [پیشین] آن به ارث مىبرند باز ننموده است که اگر مىخواستیم آنان را به [کیفر] گناهانشان مىرساندیم و بر دلهایشان مهر مىنهادیم تا دیگر نشنوند (100)
أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ ﴿100﴾
این شهرهاست که برخى از خبرهاى آن را بر تو حکایت مىکنیم در حقیقت پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آوردند اما آنان به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند [باز] ایمان نمىآوردند این گونه خدا بر دلهاى کافران مهر مىنهد (101)
تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ﴿101﴾
و در بیشتر آنان عهدى [استوار] نیافتیم و بیشترشان را جدا نافرمان یافتیم (102)
وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ﴿102﴾
آنگاه بعد از آنان موسى را با آیات خود به سوى فرعون و سران قومش فرستادیم ولى آنها به آن [آیات] کفر ورزیدند پس ببین فرجام مفسدان چگونه بود (103)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿103﴾
و موسى گفت اى فرعون بىتردید من پیامبرى از سوى پروردگار جهانیانم (104)
وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ﴿104﴾
شایسته است که بر خدا جز [سخن] حق نگویم من در حقیقت دلیلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آوردهام پس فرزندان اسرائیل را همراه من بفرست (105)
حَقِیقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُم بِبَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿105﴾
[فرعون] گفت اگر معجزهاى آوردهاى پس اگر راست مىگویى آن را ارائه بده (106)
قَالَ إِن کُنتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿106﴾
پس [موسى] عصایش را افکند و بناگاه اژدهایى آشکار شد (107)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿107﴾
و دستخود را [از گریبان] بیرون کشید و ناگهان براى تماشاگران سپید [و درخشنده] بود (108)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ﴿108﴾
سران قوم فرعون گفتند بىشک این [مرد] ساحرى داناست (109)
قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿109﴾
مىخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور مىدهید (110)
یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿110﴾
گفتند او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانى را به شهرها بفرست (111)
قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَآئِنِ حَاشِرِینَ ﴿111﴾
تا هر ساحر دانایى را نزد تو آرند (112)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿112﴾
و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آیا] اگر ما پیروز شویم براى ما پاداشى خواهد بود (113)
وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْرًا إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿113﴾
گفت آرى و مسلما شما از مقربان [دربار من] خواهید بود (114)
قَالَ نَعَمْ وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿114﴾
گفتند اى موسى آیا تو مىافکنى و یا اینکه ما مىافکنیم (115)
قَالُواْ یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ﴿115﴾
گفتشما بیفکنید و چون افکندند دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در میان آوردند (116)
قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ﴿116﴾
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بینداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید (117)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿117﴾
پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که مىکردند باطل شد (118)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿118﴾
و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند (119)
فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ ﴿119﴾
و ساحران به سجده درافتادند (120)
وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿120﴾
[و] گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (121)
قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ ﴿121﴾
پروردگار موسى و هارون (122)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿122﴾
فرعون گفت آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید قطعا این نیرنگى است که در شهر به راه انداختهاید تا مردمش را از آن بیرون کنید پس به زودى خواهید دانست (123)
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿123﴾
دستها و پاهایتان را یکى از چپ و یکى از راست خواهم برید سپس همه شما را به دار خواهم آویخت (124)
لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿124﴾
گفتند ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (125)
قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿125﴾
و تو جز براى این ما را به کیفر نمىرسانى که ما به معجزات پروردگارمان وقتى براى ما آمد ایمان آوردیم پروردگارا بر ما شکیبایى فرو ریز و ما را مسلمان بمیران (126)
وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ﴿126﴾
و سران قوم فرعون گفتند آیا موسى و قومش را رها مىکنى تا در این سرزمین فساد کنند و [موسى] تو و خدایانت را رها کند [فرعون] گفت بزودى پسرانشان را مىکشیم و زنانشان را زنده نگاه مىداریم و ما بر آنان مسلطیم (127)
وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿127﴾
موسى به قوم خود گفت از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید که زمین از آن خداست آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد مىدهد و فرجام [نیک] براى پرهیزگاران است (128)
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿128﴾
[قوم موسى] گفتند پیش از آنکه تو نزد ما بیایى و [حتى] بعد از آنکه به سوى ما آمدى مورد آزار قرار گرفتیم گفت امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روى زمین جانشین [آنان] سازد آنگاه بنگرد تا چگونه عمل مىکنید (129)
قَالُواْ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِینَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ﴿129﴾
و در حقیقت ما فرعونیان را به خشکسالى و کمبود محصولات دچار کردیم باشد که عبرت گیرند (130)
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ﴿130﴾
پس هنگامى که نیکى [و نعمت] به آنان روى مىآورد مىگفتند این براى [شایستگى] خود ماست و چون گزندى به آنان مىرسید به موسى و همراهانش شگون بد مىزدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونى آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدى اعمالشان کیفر مىدهد] لیکن بیشترشان نمىدانستند (131)
فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿131﴾
و گفتند هر گونه پدیده شگرفى که به وسیله آن ما را افسون کنى براى ما بیاورى ما به تو ایمان آورنده نیستیم (132)
وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آیَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
پس بر آنان طوفان و ملخ و کنه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانههایى آشکار فرستادیم و باز سرکشى کردند و گروهى بدکار بودند (133)
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ ﴿133﴾
و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد گفتند اى موسى پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتما به تو ایمان خواهیم آورد و بنىاسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت (134)
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿134﴾
و چون عذاب را تا سررسیدى که آنان بدان رسیدند از آنها برداشتیم باز هم پیمانشکنى کردند (135)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ﴿135﴾
سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل بودند (136)
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿136﴾
و به آن گروهى که پیوسته تضعیف مىشدند [بخشهاى] باختر و خاورى سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند وعده نیکوى پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ویران کردیم (137)
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ ﴿137﴾
و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم تا به قومى رسیدند که بر [پرستش] بتهاى خویش همت مىگماشتند گفتند اى موسى همان گونه که براى آنان خدایانى است براى ما [نیز] خدایى قرار ده گفت راستى شما نادانى مىکنید (138)
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿138﴾
در حقیقت آنچه ایشان در آنند نابود [و زایل] و آنچه انجام مىدادند باطل است (139)
إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿139﴾
گفت آیا غیر از خدا معبودى براى شما بجویم با اینکه او شما را بر جهانیان برترى داده است (140)
قَالَ أَغَیْرَ اللّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿140﴾
و [یاد کن] هنگامى را که شما را از فرعونیان نجات دادیم که شما را سختشکنجه مىکردند پسرانتان را مىکشتند و زنانتان را زنده باقى مىگذاشتند و در این براى شما آزمایش بزرگى از جانب پروردگارتان بود (141)
وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ یَسُومُونَکُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿141﴾
و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن (142)
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿142﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
فرمود اى موسى تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِکَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
و در الواح [تورات] براى او در هر موردى پندى و براى هر چیزى تفصیلى نگاشتیم پس [فرمودیم] آن را به جد و جهد بگیر و قوم خود را وادار کن که بهترین آن را فرا گیرند به زودى سراى نافرمانان را به شما مىنمایانم (145)
وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ﴿145﴾
به زودى کسانى را که در زمین بناحق تکبر مىورزند از آیاتم رویگردان سازم [به طورى که] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند بدان ایمان نیاورند و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند (146)
سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿146﴾
و کسانى که آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آیا جز در برابر آنچه مىکردند کیفر مىبینند (147)
وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿147﴾
و قوم موسى پس از [عزیمت] او از زیورهاى خود مجسمه گوسالهاى براى خود ساختند که صداى گاو داشت آیا ندیدند که آن [گوساله] با ایشان سخن نمىگوید و راهى بدانها نمىنماید آن را [به پرستش] گرفتند و ستمکار بودند (148)
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ ﴿148﴾
و چون انگشت ندامت گزیدند و دانستند که واقعا گمراه شدهاند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشاید قطعا از زیانکاران خواهیم بود (149)
وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿149﴾
و چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشینى براى من بودید آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید و الواح را افکند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید [هارون ] گفت اى فرزند مادرم این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمنشاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده (150)
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿150﴾
[موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمتخود درآور و تو مهربانترین مهربانانى (151)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿151﴾
آرى کسانى که گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلتى در زندگى دنیا به ایشان خواهد رسید و ما این گونه دروغپردازان را کیفر مىدهیم (152)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿152﴾
و[لى] کسانى که مرتکب گناهان شدند آنگاه توبه کردند و ایمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود (153)
وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿153﴾
و چون خشم موسى فرو نشست الواح را برگرفت و در رونویس آن براى کسانى که از پروردگارشان بیمناک بودند هدایت و رحمتى بود (154)
وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ﴿154﴾
و موسى از میان قوم خود هفتاد مرد براى میعاد ما برگزید و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مىخواستى آنان را و مرا پیش از این هلاک مىساختى آیا ما را به [سزاى] آنچه کمخردان ما کردهاند هلاک مىکنى این جز آزمایش تو نیست هر که را بخواهى به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهى هدایت مىکنى تو سرور مایى پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانى (155)
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِّمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِی مَن تَشَاء أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ﴿155﴾
و براى ما در این دنیا نیکى مقرر فرما و در آخرت [نیز] زیرا که ما به سوى تو بازگشتهایم فرمود عذاب خود را به هر کس بخواهم مىرسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى آن را براى کسانى که پرهیزگارى مىکنند و زکات مىدهند و آنان که به آیات ما ایمان مىآورند مقرر مىدارم (156)
وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ﴿156﴾
همانان که از این فرستاده پیامبر درس نخوانده که [نام] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مىیابند پیروى مىکنند [همان پیامبرى که] آنان را به کار پسندیده فرمان مىدهد و از کار ناپسند باز مىدارد و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مىگرداند و از [دوش] آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمىدارد پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند آنان همان رستگارانند (157)
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿157﴾
بگو اى مردم من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده مىکند و مىمیراند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درسنخواندهاى است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروى کنید امید که هدایتشوید (158)
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿158﴾
و از میان قوم موسى جماعتى هستند که به حق راهنمایى مىکنند و به حق داورى مىنمایند (159)
وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿159﴾
و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتى بودند تقسیم کردیم و به موسى وقتى قومش از او آب خواستند وحى کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشید هر گروهى آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم از چیزهاى پاکیزهاى که روزیتان کردهایم بخورید و بر ما ستم نکردند لیکن بر خودشان ستم مىکردند (160)
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿160﴾
و [یاد کن] هنگامى را که بدیشان گفته شد در این شهر سکونت گزینید و از آن هر جا که خواستید بخورید و بگویید [خداوندا] گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه [شهر] درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم [و] به زودى بر [اجر] نیکوکاران بیفزاییم (161)
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿161﴾
پس کسانى از آنان که ستم کردند سخنى را که به ایشان گفته شده بود به سخن دیگرى تبدیل کردند پس به سزاى آنکه ستم مىورزیدند عذابى از آسمان بر آنان فرو فرستادیم (162)
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُواْ یَظْلِمُونَ ﴿162﴾
و از اهالى آن شهرى که کنار دریا بود از ایشان جویا شو آنگاه که به [حکم] روز شنبه تجاوز مىکردند آنگاه که روز شنبه آنان ماهیهایشان روى آب مىآمدند و روزهاى غیر شنبه به سوى آنان نمىآمدند این گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانى مىکردند مىآزمودیم (163)
واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿163﴾
و آنگاه که گروهى از ایشان گفتند براى چه قومى را که خدا هلاککننده ایشان استیا آنان را به عذابى سخت عذاب خواهد کرد پند مىدهید گفتند تا معذرتى پیش پروردگارتان باشد و شاید که آنان پرهیزگارى کنند (164)
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿164﴾
پس هنگامى که آنچه را بدان تذکر داده شده بودند از یاد بردند کسانى را که از [کار] بد باز مىداشتند نجات دادیم و کسانى را که ستم کردند به سزاى آنکه نافرمانى مىکردند به عذابى شدید گرفتار کردیم (165)
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ﴿165﴾
و چون از آنچه از آن نهى شده بودند سرپیچى کردند به آنان گفتیم بوزینگانى راندهشده باشید (166)
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ ﴿166﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت اعلام داشت که تا روز قیامت بر آنان [=یهودیان] کسانى را خواهد گماشت که بدیشان عذاب سخت بچشانند آرى پروردگار تو زودکیفر است و همو آمرزنده بسیار مهربان است (167)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَن یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿167﴾
و آنان را در زمین به صورت گروههایى پراکنده ساختیم برخى از آنان درستکارند و برخى از آنان جز اینند و آنها را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که ایشان بازگردند (168)
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿168﴾
آنگاه بعد از آنان جانشینانى وارث کتاب [آسمانى] شدند که متاع این دنیاى پست را مىگیرند و مىگویند بخشیده خواهیم شد و اگر متاعى مانند آن به ایشان برسد [باز] آن را مىستانند آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانى] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگویند با اینکه آنچه را که در آن [کتاب] است آموختهاند و سراى آخرت براى کسانى که پروا پیشه مىکنند بهتر است آیا باز تعقل نمىکنید (169)
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِن یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَاقُ الْکِتَابِ أَن لاَّ یِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿169﴾
و کسانى که به کتاب [آسمانى] چنگ درمىزنند و نماز برپا داشتهاند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد (170)
وَالَّذِینَ یُمَسَّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ﴿170﴾
سران قومش که تکبر مىورزیدند گفتند اى شعیب یا تو و کسانى را که با تو ایمان آوردهاند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید گفت آیا هر چند کراهت داشته باشیم (88)
قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ﴿88﴾
اگر بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده [باز] به کیش شما برگردیم در حقیقت به خدا دروغ بستهایم و ما را سزاوار نیست که به آن بازگردیم مگر آنکه خدا پروردگار ما بخواهد [که] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چیزى احاطه دارد بر خدا توکل کردهایم بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داورى کن که تو بهترین داورانى (89)
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ﴿89﴾
و سران قومش که کافر بودند گفتند اگر از شعیب پیروى کنید در این صورت قطعا زیانکارید (90)
وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿90﴾
پس زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانههایشان از پا درآمدند (91)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿91﴾
کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند گویى خود در آن [دیار] سکونت نداشتند کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند خود همان زیانکاران بودند (92)
الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْبًا کَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِینَ ﴿92﴾
پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت اى قوم من به راستى که پیامهاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم دیگر چگونه بر گروهى که کافرند دریغ بخورم (93)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿93﴾
و در هیچ شهرى پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم تا مگر به زارى درآیند (94)
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ﴿94﴾
آنگاه به جاى بدى [=بلا] نیکى [=نعمت] قرار دادیم تا انبوه شدند و گفتند پدران ما را [هم مسلما به حکم طبیعت] رنج و راحت مىرسیده است پس در حالى که بى خبر بودند بناگاه [گریبان] آنان را گرفتیم (95)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ ﴿95﴾
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم ولى تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم (96)
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ﴿96﴾
آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالى که به خواب فرو رفتهاند به آنان برسد (97)
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَآئِمُونَ ﴿97﴾
و آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالى که به بازى سرگرمند به ایشان دررسد (98)
أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿98﴾
آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسى] خود را از مکر خدا ایمن نمىداند (99)
أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴿99﴾
مگر براى کسانى که زمین را پس از ساکنان [پیشین] آن به ارث مىبرند باز ننموده است که اگر مىخواستیم آنان را به [کیفر] گناهانشان مىرساندیم و بر دلهایشان مهر مىنهادیم تا دیگر نشنوند (100)
أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ ﴿100﴾
این شهرهاست که برخى از خبرهاى آن را بر تو حکایت مىکنیم در حقیقت پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آوردند اما آنان به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند [باز] ایمان نمىآوردند این گونه خدا بر دلهاى کافران مهر مىنهد (101)
تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ﴿101﴾
و در بیشتر آنان عهدى [استوار] نیافتیم و بیشترشان را جدا نافرمان یافتیم (102)
وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ﴿102﴾
آنگاه بعد از آنان موسى را با آیات خود به سوى فرعون و سران قومش فرستادیم ولى آنها به آن [آیات] کفر ورزیدند پس ببین فرجام مفسدان چگونه بود (103)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿103﴾
و موسى گفت اى فرعون بىتردید من پیامبرى از سوى پروردگار جهانیانم (104)
وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ﴿104﴾
شایسته است که بر خدا جز [سخن] حق نگویم من در حقیقت دلیلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آوردهام پس فرزندان اسرائیل را همراه من بفرست (105)
حَقِیقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُم بِبَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿105﴾
[فرعون] گفت اگر معجزهاى آوردهاى پس اگر راست مىگویى آن را ارائه بده (106)
قَالَ إِن کُنتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿106﴾
پس [موسى] عصایش را افکند و بناگاه اژدهایى آشکار شد (107)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿107﴾
و دستخود را [از گریبان] بیرون کشید و ناگهان براى تماشاگران سپید [و درخشنده] بود (108)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ﴿108﴾
سران قوم فرعون گفتند بىشک این [مرد] ساحرى داناست (109)
قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿109﴾
مىخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور مىدهید (110)
یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿110﴾
گفتند او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانى را به شهرها بفرست (111)
قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَآئِنِ حَاشِرِینَ ﴿111﴾
تا هر ساحر دانایى را نزد تو آرند (112)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿112﴾
و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آیا] اگر ما پیروز شویم براى ما پاداشى خواهد بود (113)
وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْرًا إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿113﴾
گفت آرى و مسلما شما از مقربان [دربار من] خواهید بود (114)
قَالَ نَعَمْ وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿114﴾
گفتند اى موسى آیا تو مىافکنى و یا اینکه ما مىافکنیم (115)
قَالُواْ یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ﴿115﴾
گفتشما بیفکنید و چون افکندند دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در میان آوردند (116)
قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ﴿116﴾
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بینداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید (117)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿117﴾
پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که مىکردند باطل شد (118)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿118﴾
و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند (119)
فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ ﴿119﴾
و ساحران به سجده درافتادند (120)
وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿120﴾
[و] گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (121)
قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ ﴿121﴾
پروردگار موسى و هارون (122)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿122﴾
فرعون گفت آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید قطعا این نیرنگى است که در شهر به راه انداختهاید تا مردمش را از آن بیرون کنید پس به زودى خواهید دانست (123)
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿123﴾
دستها و پاهایتان را یکى از چپ و یکى از راست خواهم برید سپس همه شما را به دار خواهم آویخت (124)
لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿124﴾
گفتند ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (125)
قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿125﴾
و تو جز براى این ما را به کیفر نمىرسانى که ما به معجزات پروردگارمان وقتى براى ما آمد ایمان آوردیم پروردگارا بر ما شکیبایى فرو ریز و ما را مسلمان بمیران (126)
وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ﴿126﴾
و سران قوم فرعون گفتند آیا موسى و قومش را رها مىکنى تا در این سرزمین فساد کنند و [موسى] تو و خدایانت را رها کند [فرعون] گفت بزودى پسرانشان را مىکشیم و زنانشان را زنده نگاه مىداریم و ما بر آنان مسلطیم (127)
وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿127﴾
موسى به قوم خود گفت از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید که زمین از آن خداست آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد مىدهد و فرجام [نیک] براى پرهیزگاران است (128)
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿128﴾
[قوم موسى] گفتند پیش از آنکه تو نزد ما بیایى و [حتى] بعد از آنکه به سوى ما آمدى مورد آزار قرار گرفتیم گفت امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روى زمین جانشین [آنان] سازد آنگاه بنگرد تا چگونه عمل مىکنید (129)
قَالُواْ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِینَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ﴿129﴾
و در حقیقت ما فرعونیان را به خشکسالى و کمبود محصولات دچار کردیم باشد که عبرت گیرند (130)
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ﴿130﴾
پس هنگامى که نیکى [و نعمت] به آنان روى مىآورد مىگفتند این براى [شایستگى] خود ماست و چون گزندى به آنان مىرسید به موسى و همراهانش شگون بد مىزدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونى آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدى اعمالشان کیفر مىدهد] لیکن بیشترشان نمىدانستند (131)
فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ﴿131﴾
و گفتند هر گونه پدیده شگرفى که به وسیله آن ما را افسون کنى براى ما بیاورى ما به تو ایمان آورنده نیستیم (132)
وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آیَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
پس بر آنان طوفان و ملخ و کنه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانههایى آشکار فرستادیم و باز سرکشى کردند و گروهى بدکار بودند (133)
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ ﴿133﴾
و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد گفتند اى موسى پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتما به تو ایمان خواهیم آورد و بنىاسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت (134)
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿134﴾
و چون عذاب را تا سررسیدى که آنان بدان رسیدند از آنها برداشتیم باز هم پیمانشکنى کردند (135)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ﴿135﴾
سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل بودند (136)
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿136﴾
و به آن گروهى که پیوسته تضعیف مىشدند [بخشهاى] باختر و خاورى سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند وعده نیکوى پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ویران کردیم (137)
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ ﴿137﴾
و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم تا به قومى رسیدند که بر [پرستش] بتهاى خویش همت مىگماشتند گفتند اى موسى همان گونه که براى آنان خدایانى است براى ما [نیز] خدایى قرار ده گفت راستى شما نادانى مىکنید (138)
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿138﴾
در حقیقت آنچه ایشان در آنند نابود [و زایل] و آنچه انجام مىدادند باطل است (139)
إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿139﴾
گفت آیا غیر از خدا معبودى براى شما بجویم با اینکه او شما را بر جهانیان برترى داده است (140)
قَالَ أَغَیْرَ اللّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿140﴾
و [یاد کن] هنگامى را که شما را از فرعونیان نجات دادیم که شما را سختشکنجه مىکردند پسرانتان را مىکشتند و زنانتان را زنده باقى مىگذاشتند و در این براى شما آزمایش بزرگى از جانب پروردگارتان بود (141)
وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ یَسُومُونَکُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿141﴾
و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن (142)
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿142﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
فرمود اى موسى تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِکَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
و در الواح [تورات] براى او در هر موردى پندى و براى هر چیزى تفصیلى نگاشتیم پس [فرمودیم] آن را به جد و جهد بگیر و قوم خود را وادار کن که بهترین آن را فرا گیرند به زودى سراى نافرمانان را به شما مىنمایانم (145)
وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ﴿145﴾
به زودى کسانى را که در زمین بناحق تکبر مىورزند از آیاتم رویگردان سازم [به طورى که] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند بدان ایمان نیاورند و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند (146)
سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿146﴾
و کسانى که آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آیا جز در برابر آنچه مىکردند کیفر مىبینند (147)
وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿147﴾
و قوم موسى پس از [عزیمت] او از زیورهاى خود مجسمه گوسالهاى براى خود ساختند که صداى گاو داشت آیا ندیدند که آن [گوساله] با ایشان سخن نمىگوید و راهى بدانها نمىنماید آن را [به پرستش] گرفتند و ستمکار بودند (148)
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ ﴿148﴾
و چون انگشت ندامت گزیدند و دانستند که واقعا گمراه شدهاند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشاید قطعا از زیانکاران خواهیم بود (149)
وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿149﴾
و چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشینى براى من بودید آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید و الواح را افکند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید [هارون ] گفت اى فرزند مادرم این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمنشاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده (150)
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿150﴾
[موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمتخود درآور و تو مهربانترین مهربانانى (151)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿151﴾
آرى کسانى که گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلتى در زندگى دنیا به ایشان خواهد رسید و ما این گونه دروغپردازان را کیفر مىدهیم (152)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿152﴾
و[لى] کسانى که مرتکب گناهان شدند آنگاه توبه کردند و ایمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود (153)
وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿153﴾
و چون خشم موسى فرو نشست الواح را برگرفت و در رونویس آن براى کسانى که از پروردگارشان بیمناک بودند هدایت و رحمتى بود (154)
وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ﴿154﴾
و موسى از میان قوم خود هفتاد مرد براى میعاد ما برگزید و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مىخواستى آنان را و مرا پیش از این هلاک مىساختى آیا ما را به [سزاى] آنچه کمخردان ما کردهاند هلاک مىکنى این جز آزمایش تو نیست هر که را بخواهى به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهى هدایت مىکنى تو سرور مایى پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانى (155)
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِّمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِی مَن تَشَاء أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ﴿155﴾
و براى ما در این دنیا نیکى مقرر فرما و در آخرت [نیز] زیرا که ما به سوى تو بازگشتهایم فرمود عذاب خود را به هر کس بخواهم مىرسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى آن را براى کسانى که پرهیزگارى مىکنند و زکات مىدهند و آنان که به آیات ما ایمان مىآورند مقرر مىدارم (156)
وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ﴿156﴾
همانان که از این فرستاده پیامبر درس نخوانده که [نام] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مىیابند پیروى مىکنند [همان پیامبرى که] آنان را به کار پسندیده فرمان مىدهد و از کار ناپسند باز مىدارد و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مىگرداند و از [دوش] آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمىدارد پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند آنان همان رستگارانند (157)
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿157﴾
بگو اى مردم من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده مىکند و مىمیراند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درسنخواندهاى است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروى کنید امید که هدایتشوید (158)
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿158﴾
و از میان قوم موسى جماعتى هستند که به حق راهنمایى مىکنند و به حق داورى مىنمایند (159)
وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿159﴾
و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتى بودند تقسیم کردیم و به موسى وقتى قومش از او آب خواستند وحى کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشید هر گروهى آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم از چیزهاى پاکیزهاى که روزیتان کردهایم بخورید و بر ما ستم نکردند لیکن بر خودشان ستم مىکردند (160)
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿160﴾
و [یاد کن] هنگامى را که بدیشان گفته شد در این شهر سکونت گزینید و از آن هر جا که خواستید بخورید و بگویید [خداوندا] گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه [شهر] درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم [و] به زودى بر [اجر] نیکوکاران بیفزاییم (161)
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿161﴾
پس کسانى از آنان که ستم کردند سخنى را که به ایشان گفته شده بود به سخن دیگرى تبدیل کردند پس به سزاى آنکه ستم مىورزیدند عذابى از آسمان بر آنان فرو فرستادیم (162)
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُواْ یَظْلِمُونَ ﴿162﴾
و از اهالى آن شهرى که کنار دریا بود از ایشان جویا شو آنگاه که به [حکم] روز شنبه تجاوز مىکردند آنگاه که روز شنبه آنان ماهیهایشان روى آب مىآمدند و روزهاى غیر شنبه به سوى آنان نمىآمدند این گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانى مىکردند مىآزمودیم (163)
واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿163﴾
و آنگاه که گروهى از ایشان گفتند براى چه قومى را که خدا هلاککننده ایشان استیا آنان را به عذابى سخت عذاب خواهد کرد پند مىدهید گفتند تا معذرتى پیش پروردگارتان باشد و شاید که آنان پرهیزگارى کنند (164)
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿164﴾
پس هنگامى که آنچه را بدان تذکر داده شده بودند از یاد بردند کسانى را که از [کار] بد باز مىداشتند نجات دادیم و کسانى را که ستم کردند به سزاى آنکه نافرمانى مىکردند به عذابى شدید گرفتار کردیم (165)
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ﴿165﴾
و چون از آنچه از آن نهى شده بودند سرپیچى کردند به آنان گفتیم بوزینگانى راندهشده باشید (166)
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ ﴿166﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت اعلام داشت که تا روز قیامت بر آنان [=یهودیان] کسانى را خواهد گماشت که بدیشان عذاب سخت بچشانند آرى پروردگار تو زودکیفر است و همو آمرزنده بسیار مهربان است (167)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَن یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿167﴾
و آنان را در زمین به صورت گروههایى پراکنده ساختیم برخى از آنان درستکارند و برخى از آنان جز اینند و آنها را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که ایشان بازگردند (168)
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿168﴾
آنگاه بعد از آنان جانشینانى وارث کتاب [آسمانى] شدند که متاع این دنیاى پست را مىگیرند و مىگویند بخشیده خواهیم شد و اگر متاعى مانند آن به ایشان برسد [باز] آن را مىستانند آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانى] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگویند با اینکه آنچه را که در آن [کتاب] است آموختهاند و سراى آخرت براى کسانى که پروا پیشه مىکنند بهتر است آیا باز تعقل نمىکنید (169)
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِن یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَاقُ الْکِتَابِ أَن لاَّ یِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿169﴾
و کسانى که به کتاب [آسمانى] چنگ درمىزنند و نماز برپا داشتهاند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد (170)
وَالَّذِینَ یُمَسَّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ﴿170﴾