- 1412
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق راغب مصطفی غلوش سوره کهف آیات 107 تا آخر، بلد 1 تا 18
تلاوت تحقیق راغب مصطفی غلوش، این تلاوت در ایران اجرا گردیده است.
بىگمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است (107)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿107﴾
جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمىکنند (108)
خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿108﴾
بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مىیابد هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم (109)
قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا ﴿109﴾
بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مىشود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (110)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿110﴾
.......
سوره 90: البلد
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به این شهر (1)
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
براستى که انسان را در رنج آفریدهایم (4)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا دو چشمش ندادهایم (8)
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبتنگرى] بالا رود (11)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
بندهاى را آزادکردن (13)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
یا در روز گرسنگى طعامدادن (14)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کردهاند (17)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
اینانند خجستگان (18)
أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
بىگمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است (107)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿107﴾
جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمىکنند (108)
خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿108﴾
بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مىیابد هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم (109)
قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا ﴿109﴾
بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مىشود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (110)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿110﴾
.......
سوره 90: البلد
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به این شهر (1)
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
براستى که انسان را در رنج آفریدهایم (4)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا دو چشمش ندادهایم (8)
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبتنگرى] بالا رود (11)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
بندهاى را آزادکردن (13)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
یا در روز گرسنگى طعامدادن (14)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کردهاند (17)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
اینانند خجستگان (18)
أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾