این تلاوت شامل آیات 1 تا 40 سوره مبارکه قیامه و آیات 1 تا 22 سوره مبارکه انسان است .
سوره 75: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به روز قیامت (1)
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
آیا انسان مىپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مىخواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
از اینرو مىپرسد قیامت کى خواهد بود (6)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
و ماه بىنور گردد (8)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
آن روز انسان مىگوید راه فرار کجاست (10)
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مىکنند (13)
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
چرا که جمعکردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
چنین نیست که شما مىپندارید و دلایل معاد را کافى نمىدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
و آخرت را رها مىکنید (21)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿22﴾
و به پروردگارش مىنگرد (23)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
زیرا مىداند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مىشکند (25)
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
چنین نیست که انسان مىپندارد او ایمان نمىآورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
و گفته شود آیا کسى هست کهاین بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
در آن روز گفته مىشود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
بلکه تکذیب کرد و روىگردان شد (32)
وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمىداشت (33)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (34)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (35)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
آیا انسان گمان مىکند بىهدف رها مىشود (36)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا او نطفهاى از منى که در رحم ریخته مىشود نبود (37)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿39﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
سوره 76: الإنسان
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود (1)
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا ﴿1﴾
ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و او را مىآزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (2)
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿2﴾
ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (3)
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿3﴾
ما براى کافران زنجیرها و غلها و شعلههاى سوزان آتش آماده کردهایم (4)
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَا وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿4﴾
به یقین ابرار و نیکان از جامى مىنوشند که با عطر خوشى آمیخته است (5)
إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿5﴾
چشمهاى که بندگان خدا از آن مىنوشند و [به دلخواه خویش] جاریش مىکنند (6)
عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ﴿6﴾
[همان بندگانى که] به نذر خود وفا مىکردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مىترسیدند (7)
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿7﴾
و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند (8)
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿8﴾
ما براى خشنودى خداست که به شما مىخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم (9)
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا ﴿9﴾
ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم (10)
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿10﴾
پس خدا [هم] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت (11)
فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿11﴾
و به [پاس] آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد (12)
وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿12﴾
در آن [بهشت] بر تختها[ى خویش] تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى (13)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا ﴿13﴾
و سایهها[ى درختان] به آنان نزدیک است و میوههایش [براى چیدن] رام (14)
وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿14﴾
و ظروف سیمین و جامهاى بلورین پیرامون آنان گردانده مىشود (15)
وَیُطَافُ عَلَیْهِم بِآنِیَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿15﴾
جامهایى از سیم که درست به اندازه [و با کمال ظرافت] آنها را از کار در آوردهاند (16)
قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿16﴾
و در آنجا از جامى که آمیزه زنجبیل دارد به آنان مىنوشانند (17)
وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ﴿17﴾
از چشمهاى در آنجا که سلسبیل نامیده مىشود (18)
عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا ﴿18﴾
و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مىگردند چون آنها را ببینى گویى که مرواریدهایى پراکندهاند (19)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا ﴿19﴾
و چون بدانجا نگرى [سرزمینى از] نعمت و کشورى پهناور مىبینى (20)
وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿20﴾
[بهشتیان را] جامههاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر در بر است و پیرایه آنان دستبندهاى سیمین است و پروردگارشان بادهاى پاک به آنان مىنوشاند (21)
عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿21﴾
این [پاداش] براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است (22)
إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاء وَکَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُورًا ﴿22﴾
سوره 75: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به روز قیامت (1)
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
آیا انسان مىپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مىخواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
از اینرو مىپرسد قیامت کى خواهد بود (6)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
و ماه بىنور گردد (8)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
آن روز انسان مىگوید راه فرار کجاست (10)
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مىکنند (13)
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
چرا که جمعکردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
چنین نیست که شما مىپندارید و دلایل معاد را کافى نمىدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
و آخرت را رها مىکنید (21)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿22﴾
و به پروردگارش مىنگرد (23)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
زیرا مىداند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مىشکند (25)
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
چنین نیست که انسان مىپندارد او ایمان نمىآورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
و گفته شود آیا کسى هست کهاین بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
در آن روز گفته مىشود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
بلکه تکذیب کرد و روىگردان شد (32)
وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمىداشت (33)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (34)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (35)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
آیا انسان گمان مىکند بىهدف رها مىشود (36)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا او نطفهاى از منى که در رحم ریخته مىشود نبود (37)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿39﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
سوره 76: الإنسان
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود (1)
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا ﴿1﴾
ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و او را مىآزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (2)
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿2﴾
ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (3)
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿3﴾
ما براى کافران زنجیرها و غلها و شعلههاى سوزان آتش آماده کردهایم (4)
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَا وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿4﴾
به یقین ابرار و نیکان از جامى مىنوشند که با عطر خوشى آمیخته است (5)
إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿5﴾
چشمهاى که بندگان خدا از آن مىنوشند و [به دلخواه خویش] جاریش مىکنند (6)
عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ﴿6﴾
[همان بندگانى که] به نذر خود وفا مىکردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مىترسیدند (7)
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿7﴾
و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند (8)
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿8﴾
ما براى خشنودى خداست که به شما مىخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم (9)
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا ﴿9﴾
ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم (10)
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿10﴾
پس خدا [هم] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت (11)
فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿11﴾
و به [پاس] آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد (12)
وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿12﴾
در آن [بهشت] بر تختها[ى خویش] تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى (13)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا ﴿13﴾
و سایهها[ى درختان] به آنان نزدیک است و میوههایش [براى چیدن] رام (14)
وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿14﴾
و ظروف سیمین و جامهاى بلورین پیرامون آنان گردانده مىشود (15)
وَیُطَافُ عَلَیْهِم بِآنِیَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿15﴾
جامهایى از سیم که درست به اندازه [و با کمال ظرافت] آنها را از کار در آوردهاند (16)
قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿16﴾
و در آنجا از جامى که آمیزه زنجبیل دارد به آنان مىنوشانند (17)
وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ﴿17﴾
از چشمهاى در آنجا که سلسبیل نامیده مىشود (18)
عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا ﴿18﴾
و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مىگردند چون آنها را ببینى گویى که مرواریدهایى پراکندهاند (19)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا ﴿19﴾
و چون بدانجا نگرى [سرزمینى از] نعمت و کشورى پهناور مىبینى (20)
وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿20﴾
[بهشتیان را] جامههاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر در بر است و پیرایه آنان دستبندهاى سیمین است و پروردگارشان بادهاى پاک به آنان مىنوشاند (21)
عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿21﴾
این [پاداش] براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است (22)
إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاء وَکَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُورًا ﴿22﴾