- 1009
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عبدالله خیاط تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 23
آیات 28 تا آخر سوره مبارکه یس، سوره های مبارکه صافات، ص و آیات 1 تا 31 سوره مبارکه زمر، با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
و ما بر سر قوم او، پس از او، سپاهى از آسمان فرو نفرستادیم، و ما فرو فرستنده [آن] نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
آن جز بانگ مرگبارى یگانه نبود، آنگاه ایشان خاموش شدند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ﴿30﴾
اى دریغ بر بندگان، هیچ پیامبرى براى آنان نیامد، مگر آنکه او را ریشخند کردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ﴿31﴾
آیا نیندیشیدهاند که چه بسیار پیش از ایشان، نسلهایى را نابود کردیم که آنان به سوى اینان باز نگشتند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همگیشان جز جمعى نیستند که نزد ما احضار کرده شوند (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ﴿33﴾
و زمین پژمرده [بایر] مایه عبرتى است براى آنان که زنده اش گرداندیم و از آن دانه ها برآوردیم که از آن مىخورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ﴿34﴾
و در آن باغهایى از خرما و انگور پدید آوردیم و در آنجا چشمه ساران روان ساختیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا سرانجام از بار و بر آن و آنچه دستهاى خودشان عمل آورده بود، بخورند، آیا سپاس نمى گزارند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک و منزه است کسى که همه گونه ها را آفریده است، از جمله آنچه زمین مىرویاند و نیز از [وجود] خودشان و نیز آنچه نمى شناسند (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و براى آنان شب پدیده شگرفى است که روز را از آن جدا مىسازیم که آنگاه در تاریکى فرو مىروند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید با قرار و قاعده[ى معینش] جریان دارد، این اندازه آفرینى [خداوند] پیروزمند داناست (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و ماه را نیز منزلگاه هایى مقرر داشته ایم تا [در سیر خویش] همچون شاخه خشکیده دیرینه باز مىگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزاوار است که [در سیر خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جوید، و همه در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و مایه عبرتى است براى آنان که ما زاد و رودشان را در کشتى گرانبار سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و براى آنان چیزى همانند آن آفریده ایم که سوارش مىشوند (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنان را غرقه مىسازیم، و فریادرسى ندارند، و نجات داده نشوند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از سوى ما [بینند] و برخوردارى تا زمانى معین (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه پیش روى شما و از آنچه پشت سرتان است، پروا کنید، باشد که مشمول رحمت شوید [اعراض کنند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیتى از آیات پروردگارشان براى آنان نیامده است مگر آنکه از آن رویگردان بوده اند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزى داده است، بخشش کنید، کافران به مؤمنان گویند، آیا کسى را خوراک دهیم که اگر خداوند بخواهد خوراکش مىدهد، شما جز در گمراهى آشکار نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و گویند اگر راست مىگویید این وعده کى فرا مىرسد (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز بانگ مرگبار یگانه اى را انتظار نمى کشند که در حالى که ستیزه و جدل مىکنند، فروگیردشان (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
و در آن هنگام نه وصیتى توانند کرد و نه به سوى خانواده شان باز مىگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده شود، آنگاه ایشان از گورها [برخیزند و] به سوى پروردگارشان بشتابند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
گویند واى بر ما، کى ما را از خواب [گاه] مان برانگیخت؟ این همان است که خداى رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته اند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[سپس] جز بانگ مرگبار یگانه اى در کار نیست، آنگاه است که همگى [آنان] در نزد ما حاضر شدگانند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
[بدانید که] امروز بر هیچ کس ستمى نرود، و جز در برابر کارى که کرده اید، جزا نیابید (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بىگمان بهشتیان امروز در کارى خوش و خرمند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
ایشان و جفت هایشان در سایه ساران بر روى اورنگ ها تکیه زده اند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنان میوههاست، و براى آنان هرچه طلب کنند، آماده است (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
سلام [بر شما]، این سخنى است از پروردگار مهربان (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
[و ندا آید] امروز اى گنهکاران [از نیکوکاران] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
آیا اى آدمیان با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید، که این راهى راست است (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و به راستى گروهى بسیار از شما را گمراه کرد، آیا تعقل نمى کردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان جهنمى است که به شما وعده داده شده بود (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز به خاطر کفرى که مى ورزیدید، به آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان هایشان مهر گذاریم و درباره آنچه مى کردند، دستهایشان با ما سخن بگویند، و پاهایشان گواهى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ﴿66﴾
و اگر خواهیم دیدگانشان را نابینا سازیم، آنگاه به سوى راه [/صراط] بشتابند، اما چگونه بنگرند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر خواهیم آنان را در جایشان مسخ گردانیم، آنگاه نتوانند رفتارى کنند و نه بازگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر کس را که عمر [دراز] دهیم، خلقت [و رفتارش] را باژگونه کنیم، آیا تعقل نمىکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و ما به او [پیامبر] شعر نیاموخته ایم، و سزاوار او [هم] نیست، این جز اندرز و قرآن مبین نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر کس را که زنده [دل] است هشدار دهد و حجت را بر کافران تمام گرداند (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ﴿71﴾
آیا نیندیشیده اند که ما براى آنان از آنچه دستان [قدرت] مان بر سازد، چارپایانى آفریده ایم که ایشان داراى آن هستند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را رام ایشان گردانده ایم، لذا هم مرکوبشان از آنهاست و هم از آن مىخورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و براى آنان در آنها سودها و آشامیدنىهاست، آیا سپاس نمىگزارند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و به جاى خداوند خدایانى را [به پرستش] گرفته اند به امید آنکه ایشان یارى یابند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[اما] آنها به یارى [دادن] ایشان توانایى ندارند، و ایشان براى آنها چون سپاهى هستند که در [عرصه قیامت] حاضر کرده شوند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس سخنشان تو را اندوهگین نکند، ما آنچه پنهان مىدارند و آنچه آشکار مىدارند مىدانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان نیندیشیده است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم، آنگاه او جدل پیشه اى آشکار است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثل مىزند و آفرینش خود را فراموش مىکند، گوید چه کسى استخوانها را -در حالى که پوسیده اند از نو زنده مى گرداند؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورده است، زنده اش مىگرداند، او به هر آفرینشى دانا [و توانا]ست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ﴿80﴾
همان کسى که براى شما از درخت سبز[تر و تازه] آتشى پدید آورد، که آنگاه از آن آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، تواناى آن نیست که مانند ایشان را بیافریند، چرا، و او آفرینشگر داناست (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
امر او چون [آفرینش] چیزى را اراده کند، تنها همین است که به آن مىگوید موجود شو، [و بىدرنگ] موجود مىشود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است کسى که ملکوت هر چیز به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشوید (83)
صافات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾
سوگند به فرشتگان صف در صف (1)
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾
و به بازدارندگان [از معاصى] (2)
فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾
و به خوانندگان ذکر [قرآن و کتابهاى آسمانى] (3)
إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾
که خداى شما یگانه است (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و پروردگار مشرقها [و مغربها] (5)
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿6﴾
ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراسته ایم (6)
وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ ﴿7﴾
و از هر شیطان سرکشى محفوظ داشته ایم (7)
لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ ﴿8﴾
به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر سو رانده شوند (8)
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿9﴾
به راندنى سخت، و عذابى پاینده [در پیش] دارند (9)
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿10﴾
مگر کسى که ربایشى برباید، که شهابى درخشان در پى اش افتد (10)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِینٍ لَازِبٍ﴿11﴾
پس از ایشان بپرس آیا آفرینش آنان استوارتر است یا آنانى که آفریده ایم، ما ایشان را از گلى چسبنده آفریده ایم (11)
بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿12﴾
بلکه تو [از حال آنان] تعجب کرده اى، و آنان [کار و بار تو را] ریشخند مى کنند (12)
وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿13﴾
و چون اندرزشان دهند، پند نپذیرند (13)
وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿14﴾
و چون هر پدیده شگرفى بینند، تمسخر پیشه کنند (14)
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و گویند این جز جادویى آشکار نیست (15)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿16﴾
[گویند] چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا ما از نو برانگیخته [و زنده] خواهیم شد؟ (16)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿17﴾
و همچنین پدران نخستین ما؟ (17)
قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ ﴿18﴾
بگو آرى، و شما خوار و زبون باشید (18)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنْظُرُونَ ﴿19﴾
پس آن یک نعره تند باشد، پس آنگاه ایشان بنگرند (19)
وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿20﴾
و گویند اى واى بر ما این روز جزاست (20)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿21﴾
این [همان] روز داورى است که آن را انکار مىکردید (21)
احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿22﴾
ستم پیشگان [مشرک] و همتایانشان را همراه با آنچه به جاى خداوند مى پرستیدند [یکجا] گرد آورید، (22)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ ﴿23﴾
آنگاه به سوى راه جهنم راهنمایشان کنید (23)
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ﴿24﴾
و آنان را بازدارید که ایشان بازخواست کردنى هستند (24)
مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿25﴾
شما را چه مىشود که همدیگر را یارى نمىکنید؟ (25)
بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿26﴾
آرى ایشان امروز تسلیم پیشه اند (26)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿27﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به همپرسى روى آورند (27)
قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿28﴾
گویند شما بودید که "حق به جانب" به سراغ ما می آمدید (28)
قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿29﴾
گویند بلکه خود شما مؤمن نبودید (29)
وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿30﴾
و ما را بر شما سلطهاى نبود، بلکه شما قومى سرکش بودید (30)
فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿31﴾
و حکم پروردگارمان در حق ما تحقق یافت، ما چشندگان [عذاب]ایم (31)
فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿32﴾
آنگاه شما را گمراه کردیم، ما خود هم گمراه بودیم (32)
فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿33﴾
آنگاه ایشان در چنین روزى در عذاب مشترکند (33)
إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿34﴾
ما با گناهکاران چنین مىکنیم (34)
إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿35﴾
اینان چنان بودند که چون به آنان [کلمه] لا اله الا الله گفته مىشد، استکبار مى ورزیدند (35)
وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿36﴾
و مىگفتند آیا ما رهاکننده خدایانمان به خاطر شاعرى دیوانه باشیم؟ (36)
بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿37﴾
حق این است که او [پیامبر] حق را به میان آورد و پیامبران [پیشین] را تصدیق کرد (37)
إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿38﴾
شما چشندگان عذاب دردناکید (38)
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿39﴾
و جز بر حسب آنچه کرده اید، جزا نمى یابید (39)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
مگر بندگان اخلاص یافته خداوند (40)
أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿41﴾
اینان روزى معین دارند (41)
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿42﴾
انواع میوهها، و خود گرامیانند (42)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿43﴾
در بهشتهاى پرناز و نعمت (43)
عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿44﴾
بر روى تختها، رو به روى همدیگر (44)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿45﴾
براى آنان جامى از شرابى جارى بگردانند [و پیش آرند] (45)
بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿46﴾
سپید درخشان و لذتبخش آشامندگان (46)
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿47﴾
هیچ دردسرى در آن نیست، و از آن مست نشوند (47)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿48﴾
و نزد ایشان دوشیزگان چشم فروهشته [/قانع به همسر] درشت چشم هستند (48)
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿49﴾
گویى ایشان بیضه هاى شتر مرغ نهفته اند (49)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿50﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به هم پرسى روى آورند (50)
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿51﴾
گویندهاى از میان آنان گوید مرا [در دنیا] همنشینى بود (51)
یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿52﴾
که مىگفت آیا تو [هم] از باور دارندگانى؟ (52)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿53﴾
[به اینکه] آیا چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا ما جزا خواهیم یافت؟ (53)
قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿54﴾
[سپس] گوید آیا شما نگرندگانید؟ (54)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿55﴾
سپس فرانگرد و او را در میانه دوزخ ببیند (55)
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿56﴾
[و از دور به او] گوید به خدا نزدیک بود که تو مرا به نابودى بکشانى (56)
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿57﴾
و اگر نعمت پروردگارم نبود من نیز از حاضر شدگان [در عذاب] بودم (57)
أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿58﴾
پس آیا ما دیگر نمى میریم؟ (58)
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿59﴾
مگر به مردن نخستینمان، و ما عذاب شونده نیستیم؟ (59)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿60﴾
بىگمان این [که من در بهشت هستم] همان رستگارى بزرگ است (60)
لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿61﴾
باید که اهل عمل براى چنین هدفى بکوشند (61)
أَذَلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿62﴾
آیا این پیشکش بهتر است یا درخت زقوم؟ (62)
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ ﴿63﴾
ما آن را مایه آزمون ستمکاران [مشرک] قرار داده ایم (63)
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿64﴾
آن درختى است که از بن جهنم مىروید (64)
طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿65﴾
میوه اش گویى کله هاى شیاطین است (65)
فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿66﴾
آنگاه ایشان خورنده از آنند، و پرکننده شکم هاى خویش از آن (66)
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِیمٍ ﴿67﴾
سپس براى آنان آمیزهاى از آب جوش هست که به دنبال آن نوشند (67)
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿68﴾
سپس بازگشت گاهشان به سوى دوزخ است (68)
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿69﴾
چرا که ایشان پدرانشان را گمراه یافتند (69)
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿70﴾
و آنان به دنبال ایشان شتافتند (70)
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿71﴾
و به راستى پیش از آنان، بیشترینه پیشینیان گمراه شدند (71)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ ﴿72﴾
و به راستى به میان آنان هشدار دهندگانى فرستادیم (72)
فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ ﴿73﴾
پس بنگر سرانجام هشدار یافتگان چگونه بوده است (73)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿74﴾
مگر بندگان اخلاص یافته خداوند (74)
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿75﴾
و به راستى نوح ما را ندا داد، و چه نیکو پاسخ دهندگانیم (75)
وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾
و او و خانواده اش را از گرفتارى بزرگ رهانیدیم (76)
وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ ﴿77﴾
و زاد و رود او را ماندگار گرداندیم (77)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿78﴾
و براى او در میان واپسینیان، نام نیک نهادیم (78)
سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿79﴾
در میان جهانیان، سلام بر نوح (79)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿80﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (80)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿81﴾
که او از بندگان مؤمن ما بود (81)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿82﴾
سپس دیگران را غرقه ساختیم (82)
وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾
و ابراهیم جزو پیروان او بود (83)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾
چنین بود که دل پاک و پیراسته [از شک و شرک] به درگاه پروردگارش آورد (84)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾
آنگاه که به پدرش و قومش گفت چه چیزى را مىپرستید؟ (85)
أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾
آیا به دروغ و دغل در هواى خدایانى به جاى خداوند هستید؟ (86)
فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾
پس گمانتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟ (87)
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾
سپس نگاهى به ستارگان انداخت (88)
فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾
و گفت من بیمارم (89)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾
آنگاه به او پشت کردند [و تنهایش گذاشتند] (90)
فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾
رو به خدایانشان آورد و گفت چرا [چیزى] نمىخورید (91)
مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿92﴾
شما را چه مىشود چرا سخن نمىگویید؟ (92)
فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾
پس [نهانى] بر آنان ضربه اى به شدت فرود آورد (93)
فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾
آنگاه شتابان رو به سوى او آوردند (94)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾
[ابراهیم] گفت آیا چیزى را که [با دست خود] تراشیده اید مى پرستید؟ (95)
وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾
و حال آنکه خداوند شما را و چیزهایى را که بر سر آنها کار مىکنید، آفریده است (96)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾
گفتند براى او بنایى بر آورید، و او را در آتش بیندازید (97)
فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾
آنگاه در حق او بد سگالیدند، ولى آنان را فرودست گرداندیم (98)
وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾
و [ابراهیم] گفت من رونده به سوى پروردگارم هستم، که به زودى مرا رهنمایى خواهد کرد (99)
رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾
پروردگارا به من از شایستگان فرزندى ببخش (100)
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾
آنگاه او را به فرزندى بردبار مژده دادیم (101)
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿102﴾
و چون در کار و کوشش به پاى او رسید، [ابراهیم] گفت اى فرزندم من در خواب دیده ام که سر تو را مىبرم، بنگر [در این کار] چه مىبینى؟ [اسماعیل] گفت پدر جان آنچه فرمانت داده اند، انجام بده، که به زودى مرا به خواست خداوند، از شکیبایان خواهى یافت (102)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾
آنگاه چون هر دو [بر این کار] گردن نهادند و او را بر گونه اش به خاک افکند (103)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾
ندایش دادیم که اى ابراهیم (104)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾
رؤیایت را به حقیقت باورداشتى، ما بدینسان نیکوکاران را جزا مى دهیم (105)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿106﴾
بىگمان این آزمونى آشکار است (106)
وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾
و به جاى او قربانى بزرگى را فدیه پذیرفتیم (107)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾
و براى او در میان واپسینان نام نیک نهادیم (108)
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾
سلام بر ابراهیم (109)
کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾
بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (110)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾
چرا که او از بندگان مؤمن ما بود (111)
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾
و او را به اسحاق که پیامبرى از شایستگان بود، بشارت دادیم (112)
وَبَارَکْنَا عَلَیْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ﴿113﴾
و به او و به اسحاق برکت بخشیدیم، و از زاد و رود آنان، هم نیکوکار بود و هم آشکارا ستمگر در حق خویش (113)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿114﴾
و به راستى بر موسى و هارون منت نهادیم [و نعمت دادیم] (114)
وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿115﴾
آن دو و قومشان را از گرفتارى بزرگ رهانیدیم (115)
وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿116﴾
و آنان را یارى دادیم و آنان بودند که پیروز شدند (116)
وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿117﴾
و به آن دو، کتاب روشنگر بخشیدیم (117)
وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿118﴾
و آن دو را به راه راست هدایت کردیم (118)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ ﴿119﴾
و براى آنان در میان واپسینان نام نیک نهادیم (119)
سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿120﴾
سلام بر موسى و هارون (120)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿121﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (121)
إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿122﴾
که آن دو از بندگان مؤمن ما بودند (122)
وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
و همانا الیاس از پیامبران بود (123)
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
چنین بود که به قومش گفت آیا پروا نمىکنید (124)
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿125﴾
آیا بعل را مىپرستید و بهترین آفریدگاران را رها مى کنید؟ (125)
اللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿126﴾
خداوند را، که پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست؟ (126)
فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿127﴾
پس او را دروغگو شمردند و ایشان [براى حساب و عذاب] حاضر شدگانند (127)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿128﴾
مگر آن بندگان خداوند که اخلاص یافته اند (128)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿129﴾
و براى او در میان واپسینان نام نیک نهادیم (129)
سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ ﴿130﴾
و سلام بر آل یاسین (130)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿131﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (131)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
او از بندگان مؤمن ما بود (132)
وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿133﴾
و همانا لوط از پیامبران بود (133)
إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿134﴾
چنین بود که او و خانواده اش، همگى را، رهایى دادیم (134)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿135﴾
مگر پیرزنى که جزو واپسماندگان [در عذاب] بود (135)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿136﴾
سپس دیگران را نابود کردیم (136)
وَإِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیْهِمْ مُصْبِحِینَ ﴿137﴾
و خود شما بر [آثار] آنان بامدادان مىگذرید (137)
وَبِاللَّیْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿138﴾
و نیز شامگاهان، پس آیا تعقل نمىکنید؟ (138)
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿139﴾
و بىگمان یونس از پیامبران بود (139)
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾
آنگاه که به سوى کشتى گرانبار گریخت (140)
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿141﴾
پس با آنان قرعه انداخت و او بیرون انداختنى شد (141)
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿142﴾
و ماهى [بزرگ /نهنگ] او را فرو بلعید و او در خور ملامت بود (142)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿143﴾
و اگر از تسبیح گویان نبود (143)
لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿144﴾
در شکم آن تا روزى که مردمان برانگیخته شوند به سر مىبرد (144)
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿145﴾
آنگاه او را به کرانه بایر افکندیم و او بیمار بود (145)
وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ ﴿146﴾
و بر سر او [براى سایه افکنى] گیاهى از قسم کدو رویاندیم (146)
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿147﴾
و [سرانجام] او را به سوى صدهزار نفر یا بیشتر [به رسالت] فرستادیم (147)
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿148﴾
آنگاه ایمان آوردند و ما نیز آنان را تا مدتى بهره مند ساختیم (148)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾
از آنان بپرس که آیا پروردگار تو را دختران است و خود ایشان را پسران؟ (149)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾
یا آنکه ما فرشتگان را مادینه آفریده ایم و ایشان شاهد بوده اند؟ (150)
أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿151﴾
هان ایشان از سر تهمتشان مىگویند (151)
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿152﴾
خداوند فرزندى پدید آورده است، و ایشان دروغگو هستند (152)
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿153﴾
آیا [خداوند] دختران را بر پسران ترجیح داده است؟ (153)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿154﴾
شما را چه مىشود، چگونه داورى مىکنید؟ (154)
أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿155﴾
آیا اندیشه نمىکنید؟ (155)
أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُبِینٌ ﴿156﴾
یا حجتى آشکار در دست دارید؟ (156)
فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿157﴾
پس اگر راست مىگویید سندتان را بیاورید (157)
وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴿158﴾
و بین او و جن پیوندى قائل شدند، و جنیان خود به خوبى مىدانند که ایشان [براى حساب] حاضر شدگانند (158)
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿159﴾
پاک و منزه است خداوند از آنچه مىگویند (159)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿160﴾
مگر بندگان خداوند که اخلاص یافتگانند (160)
فَإِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾
بدانید که شما و آنچه مىپرستید (161)
مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿162﴾
شما کسى را به گمراهى نمىکشید (162)
إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿163﴾
مگر کسى را که درآینده به دوزخ است (163)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ ﴿164﴾
[و فرشتگان گویند] هیچ کس از ما نیست مگر آنکه پایگاهى معین دارد (164)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾
و ماییم که صف در صفیم (165)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
و ماییم که تسبیح گویانیم (166)
وَإِنْ کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿167﴾
و آنان ادعا مىکردند (167)
لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِکْرًا مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿168﴾
که اگر در دست ما کتابى از [کتابهاى آسمانى] پیشینیان بود (168)
لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿169﴾
بىشک از بندگان اخلاص یافته خداوند مىشدیم (169)
فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿170﴾
ولى آن [کتاب آسمانى/ قرآن] را انکار کردند، زودا که بدانند (170)
وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ﴿171﴾
و حکم ما در حق بندگان به رسالت فرستاده مان از پیش معین شده است (171)
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿172﴾
ایشانند که نصرت یافتگانند (172)
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾
و سپاه ماست که ایشان پیروزند (173)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿174﴾
پس تا مدتى از آنان روى بگردان (174)
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿175﴾
و بنگر ایشان را، که زودا به دیده بصیرت بنگرند (175)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾
آیا عذاب ما را به شتاب مىخواهند (176)
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِینَ ﴿177﴾
آنگاه که به سراى ایشان فرود آید، چه بد است بامداد [عذاب] هشدار یافتگان (177)
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿178﴾
و تا مدتى از آنان روى بگردان (178)
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿179﴾
و بنگر زودا که به دیده بصیرت بنگرند (179)
سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿180﴾
پاک و منزه است پروردگارت، که پروردگار پیروزمند است، از آنچه مىگویند (180)
وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿181﴾
و درود بر پیامبران باد (181)
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿182﴾
و سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است (182)
ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ﴿1﴾
ص [صاد] سوگند به قرآن پندآموز (1)
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿2﴾
آرى کافران گرفتار حمیت [جاهلیت] و ستیزه جویى اند (2)
کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ ﴿3﴾
چه بسیار نسلها که پیش از ایشان نابودشان کردیم و فریاد خواستند اما زمان، زمان گریز [و رهایى] نبود (3)
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ﴿4﴾
و شگفتى مىکردند که [پیامبر] هشدار دهنده اى از خودشان به سراغ آنان آمده است، و کافران گفتند این جادوگر دروغ زن است (4)
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ﴿5﴾
آیا همه خدایان را خداى یگانه اى مىسازد، این امر عجیبى است (5)
وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ یُرَادُ ﴿6﴾
و بزرگان ایشان به راه خود رفتند و گفتند که بروید و بر [عبادت] خدایان خود شکیبایى پیشه کنید، که این امر مطلوب است (6)
مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿7﴾
ما چنین چیزى در آیین اخیر نشنیده ایم این جز از خود بر ساختن نیست (7)
أَأُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿8﴾
آیا از میان همه ما قرآن بر او نازل شده است؟ بلکه ایشان از یاد من در شک و شبه هاند، یا هنوز عذاب مرا نچشیده اند (8)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ ﴿9﴾
یا گنجینه هاى رحمت پروردگار پیروزمند بخشنده ات در اختیار آنان است؟ (9)
أَمْ لَهُمْ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَلْیَرْتَقُوا فِی الْأَسْبَابِ﴿10﴾
یا فرمانروایى آسمانها و زمین و مابین آنها از آن ایشان است، پس با نردبان ها فراروند (10)
جُنْدٌ مَا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿11﴾
در آنجا سپاهى است از همدستان که شکست خوردنى است (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿12﴾
پیش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب سپاه، تکذیب [پیامبران را] پیشه کردند (12)
وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ أُولَئِکَ الْأَحْزَابُ ﴿13﴾
و نیز ثمود و قوم لوط و اصحاب ایکه، این جماعتها (13)
إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿14﴾
یکایک آنان جز تکذیب پیامبران کارى نکردند، و لذا عقاب من [در حق آنان] تحقق یافت (14)
وَمَا یَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿15﴾
و اینان جز بانگ مرگبار یگانهاى را انتظار نمىکشند که فروگذار نمىکند (15)
وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ ﴿16﴾
و ادعا کردند که پروردگارا کارنامه ما را پیش از روز حساب، هر چه زودتر به ما بده (16)
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
بر آنچه مىگویند شکیبایى کن، و از بنده ما داوود یاد کن که هم توانمند بود و هم توبه کار (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را همراه او رام کرده بودیم که شامگاهان و بامدادان همنوا با او تسبیح مىگفتند (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
و پرندگان را که گرد آینده بودند و همه باز گردنده (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و فرمانروایى او را استوار داشتیم و به او پیامبرى و نفوذ کلامى فیصله بخش بخشیده بودیم (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
و آیا خبر اصحاب دعوى به تو رسیده است که از دیوار محراب او بالا رفتند (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ﴿22﴾
آنگاه که [ناگهان] بر داوود وارد شدند و او از ایشان هراسید، گفتند مترس، اصحاب دعوایى هستیم که بعضى از ما بر دیگرى ستم کرده است، پس در میان ما به حق داورى کن، و بیداد مکن و ما را به راه راست رهنمایى کن (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
[یکى از آنان گفت] این دوست من است که نود و نه میش دارد، و من یک میش تنها دارم، و مىگوید آن را هم به من واگذار و با من درشت گویى مىکند (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
[داوود] گفت به راستى با خواستن میش تو و افزودنش به میش هاى خود، در حق تو ستم کرده است، و بسیارى از شریکان هستند که در حق همدیگر ستم مىکنند، مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته پیش گرفته باشند، و ایشان [به واقع] اندک شمارند، و داوود دانست که ما او را آزموده ایم، آنگاه به درگاه پروردگارش استغفار کرد، و به سجده در افتاد و توبه کرد (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
آنگاه این امر را بر او آمرزیدیم، و او در نزد ما تقرب و نیک سرانجامى داشت (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
اى داوود ما تو را در روى زمین خلیفه [خود] برگماشته ایم، پس در میان مردم به حق داورى کن، و از هوى و هوس پیروى مکن، که تو را از راه خدا گمراه کند، بىگمان کسانى که از راه خدا گمراه مىشوند عذاب سخت و سنگینى در پیش دارند چرا که روز حساب را فراموش کرده اند (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
و ما آسمان و زمین و مابین آنها را بیهوده نیافریده ایم، این پندار کسانى است که کفر ورزیده اند، و واى بر کسانى که کفر ورزیده اند از [عذاب] آتش دوزخ (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانى را که ایمان آورده اند و کارهاى شایسته کرده اند، همانند مفسدان در زمین قرار مىدهیم، یا آیا پارسایان را مانند فاجران مى شماریم؟ (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿29﴾
کتابى است مبارک که آن را بر تو فرو فرستاده ایم، تا در آیات آن اندیشه کنند، و خردمندان از آن پند گیرند (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
و به داوود سلیمان را بخشیدیم، چه نیکو بندهاى که تواب بود (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
چنین بود که شامگاهان اسبهاى نیکویى بر او عرضه داشتند (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ﴿32﴾
[سلیمان سرگرم تماشاى آنان شد] آنگاه گفت [دریغا] من چنان شیفته مهر اسبان شدم که از یاد پروردگارم غافل شدم، تا آنکه [خورشید] در حجاب [مغرب] پنهان شد (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
[سپس گفت] آنها را به نزد من باز گردانید آنگاه به دست کشیدن بر ساقها و گردنهاى آنها پرداخت (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
و به راستى سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى را افکندیم، سپس توبه کرد (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت پروردگارا مرا بیامرز و به من فرمانروایى ببخش که سزاوار هیچ کس پس از من نباشد که تو بخششگرى (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
آنگاه باد را رام او ساختیم که به فرمان او هر جا که خواسته باشد به آهستگى روان باشد (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و دیوانى را که همه بنا یا غواص بودند [مسخر او ساختیم] (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و دیگرانى که به هم بستگان با پاى بندها بودند (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
این بخشش ماست، بىحساب [آن را] ببخش یا براى خود نگهدار (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و او را نزد ما تقرب و نیک سرانجامى بود (40)
وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴿41﴾
و بنده ما ایوب را یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است (41)
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿42﴾
[گفتیم] پایت را به زمین بزن، اینک این شست نگاهى است سرد و نوشیدنى (42)
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿43﴾
و [سپس /دیگربار] خانواده اش و همانند آن را همراه ایشان، از سر رحمت خویش و براى پندآموزى به خردمندان، به او بخشیدیم (43)
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿44﴾
و [به او به رعایت عهدى که کرده بود، گفتیم] دستهاى چوب ترکه به دستت بگیر، و با آن [همسرت را فقط یک بار] بزن، و سوگند مشکن، ما او را شکیبا یافتیم، چه نیکو بندهاى که تواب بود (44)
وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ﴿45﴾
و یاد کن بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که همه توانمند [در عبادت] و دیده ور بودند (45)
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ﴿46﴾
ما آنان را به خصلتى ویژه ساختیم که آخرت اندیشى بود (46)
وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ ﴿47﴾
و ایشان از نظر ما از برگزیدگان نیک بودند (47)
وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الْأَخْیَارِ ﴿48﴾
و یاد کن اسماعیل و الیسع و ذوالکفل را که همه از نیکان بودند (48)
هَذَا ذِکْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿49﴾
این یاد کردى است و پرهیزگاران را نیک سرانجامى است (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿50﴾
بهشت هاى عدن که درهایش براى ایشان گشوده است (50)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿51﴾
در آنجا تکیه [بر اورنگها] زدگانند، در آنجا میوه هاى بسیار، و نوشیدنى [ها] مى طلبند (51)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿52﴾
و نزد آنان دوشیزگان همسال چشم فروهشته [/قانع به شوهر] هستند (52)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِیَوْمِ الْحِسَابِ ﴿53﴾
این است آنچه به شما براى روز حساب وعده داده شده بود (53)
إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿54﴾
این همان رزق معین از جانب ماست که تمامى ندارد (54)
هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿55﴾
چنین است، و سرکشان را بدترین سرانجام است (55)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿56﴾
جهنم است که واردش مىشوند و بد آرامگاهى است (56)
هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿57﴾
چنین است، آب جوش و چرکابه که باید بچشندش (57)
وَآخَرُ مِنْ شَکْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿58﴾
و عذابى دیگر است همانند آن به انواع و اقسام (58)
هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿59﴾
این گروهى است که همراه با شما به دوزخ فرو رفته اند، خوشامدى نیست ایشان را، چرا که به آتش دوزخ در آینده اند (59)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿60﴾
گویند شما را خوشامدى نباشد، شما بودید که آن راه را پیش پاى ما گذاشتید، پس چه بد قرارگاهى است (60)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ ﴿61﴾
گویند پروردگارا هر کس که این را پیش پاى ما گذاشته است، عذابش را در آتش دوزخ دو چندان بیفزاى (61)
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿62﴾
و گویند ما را چه شده است که مردانى را که از بد کرداران مىشمردیمشان، [در اینجا] نمىبینیم؟ (62)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿63﴾
آیا آنان را به ریشخند گرفتهایم، یا چشمها[مان] بر ایشان نمى افتد؟ (63)
إِنَّ ذَلِکَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿64﴾
بىگمان ستیزه دوزخیان با همدیگر حق است (64)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿65﴾
بگو من فقط هشدار دهنده ام و خدایى جز خداوند یگانه قهار نیست (65)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿66﴾
پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها که پیروزمند آمرزگار است (66)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ ﴿67﴾
بگو آن خبرى است بس بزرگ (67)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿68﴾
که شما از آن رویگردانید (68)
مَا کَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿69﴾
مرا هیچ آگاهى از ملأاعلى نیست، آنگاه که [فرشتگان] مجادله کردند (69)
إِنْ یُوحَى إِلَیَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿70﴾
به من وحى نمىشود جز در این باب که من هشدار دهنده اى آشکارم (70)
إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِینٍ ﴿71﴾
چنین بود که پروردگارت به فرشتگان فرمود همانا من آفریننده انسانى از گل هستم (71)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿72﴾
پس چون او را استوار بپرداختم، و در آن از روح خود دمیدم براى او به سجده در افتید (72)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿73﴾
آنگاه فرشتگان همگى سجده کردند (73)
إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿74﴾
مگر ابلیس که استکبار ورزید و از کافران شد (74)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ﴿75﴾
فرمود اى ابلیس چه چیزى تو را از سجده به آنچه با دستان خویش آفریده ام، بازداشت؟ آیا استکبار ورزیدى یا از بلندمرتبگان بودى؟ (75)
قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ ﴿76﴾
گفت من بهتر از او هستم، [چرا] که مرا از آتش آفریده اى و او را از گل آفریده اى (76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿77﴾
فرمود از آنجا بیرون شو که تو مطرودى (77)
وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿78﴾
و لعنت من تا روز جزا بر تو خواهد بود (78)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿79﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که [مردمان] برانگیخته شوند مهلت ده (79)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿80﴾
فرمود [پذیرفتم] تو از مهلت یافتگانى (80)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿81﴾
تا روز آن هنگام معین (81)
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿82﴾
گفت [سوگند] به عزت تو که همگى آنان را گمراه خواهم ساخت (82)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿83﴾
مگر از میان آنان، آن بندگانت را که اخلاص یافته اند (83)
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿84﴾
فرمود حق است و حق را مىگویم (84)
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَمِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿85﴾
که جهنم را از تو و همه کسانى از آنان که از تو پیروى مىکنند، آکنده خواهم ساخت (85)
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ ﴿86﴾
بگو براى آن [رسالت] از شما مزدى نمىطلبم، و من از بر خود بستگان نیستم (86)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿87﴾
این جز پندى براى جهانیان نیست (87)
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ ﴿88﴾
و خبرش را پس از چندى خواهید دانست (88)
زمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿1﴾
کتابى است که از سوى خداوند پیروزمند فرزانه فرو فرستاده شده است (1)
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿2﴾
کتاب آسمانى را به راستى و درستى بر تو نازل کرده ایم، پس خداوند را در حالى که دین خود را براى او پاک و پیراسته مىدارى بپرست (2)
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ﴿3﴾
هان دین خالص خداى راست، و کسانى که به جاى او سرورانى به پرستش مىگیرند [و مدعى مىشوند] آنان را جز براى این نمى پرستیم که ما را با تقربى به خداوند نزدیک گردانند، بىگمان خداوند در آنچه ایشان در آن اختلاف دارند، در میانشان داورى خواهد کرد، که خداوند کسى را که دروغزن کفران پیشه است، هدایت نمى کند (3)
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿4﴾
اگر خداوند مىخواست که فرزندى [براى خود] برگزیند، آنچه مىخواست از میان آنچه آفریده است، بر مىگزید، اما او [از این نسبتها] منزه است، او خداوند یگانه قهار است (4)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿5﴾
که آسمانها و زمین را به حق آفریده است، و شب را بر روز و روز را بر شب مىگستراند، و خورشید و ماه را رام کرده است، همه تا سرآمدى معین سیر مىکنند، هان او پیروزمند آمرزگار است (5)
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿6﴾
شما را از تنى یگانه آفرید، سپس همسرش را از او پدید آورد، و براى شما هشت قسم از چارپایان آفرید، و خود شما را در شکم مادرانتان، آفرینشى پس از آفرینشى در میان تاریکیهاى سه گانه مى آفریند، این چنین است خداوند پروردگارتان، که فرمانروایى او راست، خدایى جز او نیست، پس چگونه به بیراهه مىروید؟ (6)
إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿7﴾
اگر کفران بورزید، بدانید که خداوند از شما بى نیاز است، ولى در عین حال کفران را هم بر بندگان خویش نمى پسندد، و اگر سپاس بگزارید آن را بر شما مى پسندد، و هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را برندارد، سپس بازگشتتان به سوى پروردگارتان است، آنگاه شما را از [حقیقت و نتیجه] آنچه کردهاید، آگاه مىسازد، که او داناى راز دلهاست (7)
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿8﴾
و چون به انسان رنجى رسد پروردگارش را -انابت کنان مى خواند، سپس چون نعمتى از سوى خویش به او ارزانى دارد، فراموش مىکند که پیشتر چه دعایى به درگاه او داشت، و براى خداوند همتایانى قائل مىشود که [دیگران را هم] از راه او گمراه سازد، بگو با کفر خویش اندکى [از زندگانى] بهره مند شو که [سرانجام] تو از دوزخیانى (8)
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿9﴾
آیا کسى که در پاسهایى از شب، گاه به سجده و گاه بر پا، نیایشگر است و از آخرت بیم و به رحمت پروردگارش امید دارد [بهتر است یا مشرک غافل ناسپاس]، بگو آیا کسانى که مىدانند، با کسانى که نمىدانند برابرند؟ [هرگز] فقط خردمندانند که پند مىگیرند (9)
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ﴿10﴾
بگو اى بندگان مؤمن من از پروردگارتان پروا کنید، براى کسانى که در این دنیا نیکى کنند، پاداش نیکوست، و زمین خدا گسترده است [از هجرت مهراسید] همانا پاداش شکیبایان بىحساب و به تمامى داده خواهد شد (10)
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿11﴾
بگو فرمان یافتهام که خداوند را -در حالى که دینم را براى او پاک و پیراسته مىدارم بپرستم (11)
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ ﴿12﴾
و فرمان یافته ام که نخستین مسلمان [این امت] باشم (12)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿13﴾
بگو من اگر از امر پروردگارم سرپیچى کنم، از عذاب روزى سهمگین مىترسم (13)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِینِی ﴿14﴾
بگو خداوند را -در حالى که دینم را برایش پیراسته مىدارم مى پرستم (14)
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿15﴾
شما هم هر چه مىخواهید به جاى او بپرستید، بگو زیانکاران [واقعى] کسانى هستند که به خویشتن و خانواده شان در روز قیامت زیان رسانده اند، هان این است زیان مندى آشکار (15)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿16﴾
آنان را از فرازشان سایبانهایى از آتش است، و از فرودشان هم سایبانهایى، این همان است که خداوند بدان بندگانش را مىترساند، اى بندگان من از من پروا کنید (16)
وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿17﴾
و کسانى که از طاغوت پرهیز کرده اند از اینکه بپرستندش، و به سوى خداوند باز گشته اند، بشارت [بهشت] ایشان راست، پس بندگانم را بشارت ده (17)
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾
همان کسانى را که قول [نیک و حق] را مىشنوند و آنگاه از بهترین آن پیروى مىکنند، اینانند که خداوند هدایتشان کرده است و اینانند که خردمندانند (18)
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ ﴿19﴾
آیا کسى که حکم عذاب بر او تحقق یافته [و دوزخى] است، آیا تو کسى را که در دوزخ است مىرهانى؟ (19)
لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ﴿20﴾
ولى کسانى که از پروردگارشان پروا داشته اند، غرفه هایى دارند که بر فراز آنها غرفه هایى ساخته شده است، [و] از فرو دست آن جویباران جارى است، این وعده الهى است [و] خداوند در وعده[اش] خلاف نمىکند (20)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿21﴾
آیا ننگریسته اى که خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و آن را در [مخزن] چشمهساران در دل زمین راه داد، سپس بدان کشت گوناگون بر مىآورد، سپس [آن کشت] مى خشکد و آن را زرد مىبینى، سپس آن را خرد و خوار مىکند، در این امر براى خردمندان یادآورى است (21)
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿22﴾
آیا کسى که خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوى پروردگارش برخوردار از نورى [هدایت] است [همانند سختدلان است؟]، پس واى بر آنان که از ترک یاد الهى، سخت دل هستند، اینانند که در گمراهى آشکارند (22)
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿23﴾
خداوند بهترین سخن را در هیئت کتابى همگون و مکرر فرو فرستاد، که پوستهاى کسانى که از پروردگارشان خشیت دارند از آن به لرزه در آید، سپس [آرامش یابند و] پوست هایشان و دلهایشان با یاد خدا نرم شود، این هدایت الهى است که به آن هر کس را که بخواهد به راه مىآورد، و هر کس که خداوند بیراهش گذارده باشد، رهنمایى ندارد (23)
أَفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿24﴾
آیا کسى که روز قیامت از بدترین عذاب جان به در برد [مانند کسى است که از آن در امان نیست؟]، و به ستمکاران [مشرک] گفته شود [نتیجه] کارى را که کرده بودید بچشید (24)
کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿25﴾
پیشینیان آنان هم تکذیب [پیامبران و کتب آسمانى] پیشه کردند، آنگاه عذاب به نحوى که گمانش را نمى بردند بر سرشان آمد (25)
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
سپس خداوند به آنان در زندگانى دنیا خفت و خوارى چشانید، و اگر مى دانستند عذاب اخروى سهمگین تر است (26)
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ﴿27﴾
و براى مردم در این قرآن از هر گونه مثل زدهایم، باشد که پندگیرند (27)
قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿28﴾
که قرآنى است عربى [/شیوا] بدون کژى و کاستى، باشد که پروا پیشه کنند (28)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿29﴾
خداوند مثلى مىزند از مردى [برده اى] که چند شریک درباره او ستیزجو و ناسازگارند و مردى [/بردهاى] که [بىمدعى] ویژه یک مرد است، آیا این دو برابر و همانندند، سپاس خداى راست، ولى بیشترینه آنان نمىدانند (29)
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ﴿30﴾
تو میرا هستى و آنان هم میرا هستند (30)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿31﴾
سپس شما در روز قیامت در برابر پروردگارتان مجادله [و محاکمه] مىکنید (31)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
و ما بر سر قوم او، پس از او، سپاهى از آسمان فرو نفرستادیم، و ما فرو فرستنده [آن] نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
آن جز بانگ مرگبارى یگانه نبود، آنگاه ایشان خاموش شدند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ﴿30﴾
اى دریغ بر بندگان، هیچ پیامبرى براى آنان نیامد، مگر آنکه او را ریشخند کردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ﴿31﴾
آیا نیندیشیدهاند که چه بسیار پیش از ایشان، نسلهایى را نابود کردیم که آنان به سوى اینان باز نگشتند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همگیشان جز جمعى نیستند که نزد ما احضار کرده شوند (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ﴿33﴾
و زمین پژمرده [بایر] مایه عبرتى است براى آنان که زنده اش گرداندیم و از آن دانه ها برآوردیم که از آن مىخورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ﴿34﴾
و در آن باغهایى از خرما و انگور پدید آوردیم و در آنجا چشمه ساران روان ساختیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا سرانجام از بار و بر آن و آنچه دستهاى خودشان عمل آورده بود، بخورند، آیا سپاس نمى گزارند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک و منزه است کسى که همه گونه ها را آفریده است، از جمله آنچه زمین مىرویاند و نیز از [وجود] خودشان و نیز آنچه نمى شناسند (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و براى آنان شب پدیده شگرفى است که روز را از آن جدا مىسازیم که آنگاه در تاریکى فرو مىروند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید با قرار و قاعده[ى معینش] جریان دارد، این اندازه آفرینى [خداوند] پیروزمند داناست (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و ماه را نیز منزلگاه هایى مقرر داشته ایم تا [در سیر خویش] همچون شاخه خشکیده دیرینه باز مىگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزاوار است که [در سیر خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جوید، و همه در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و مایه عبرتى است براى آنان که ما زاد و رودشان را در کشتى گرانبار سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و براى آنان چیزى همانند آن آفریده ایم که سوارش مىشوند (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنان را غرقه مىسازیم، و فریادرسى ندارند، و نجات داده نشوند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از سوى ما [بینند] و برخوردارى تا زمانى معین (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه پیش روى شما و از آنچه پشت سرتان است، پروا کنید، باشد که مشمول رحمت شوید [اعراض کنند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیتى از آیات پروردگارشان براى آنان نیامده است مگر آنکه از آن رویگردان بوده اند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزى داده است، بخشش کنید، کافران به مؤمنان گویند، آیا کسى را خوراک دهیم که اگر خداوند بخواهد خوراکش مىدهد، شما جز در گمراهى آشکار نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و گویند اگر راست مىگویید این وعده کى فرا مىرسد (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز بانگ مرگبار یگانه اى را انتظار نمى کشند که در حالى که ستیزه و جدل مىکنند، فروگیردشان (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
و در آن هنگام نه وصیتى توانند کرد و نه به سوى خانواده شان باز مىگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده شود، آنگاه ایشان از گورها [برخیزند و] به سوى پروردگارشان بشتابند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
گویند واى بر ما، کى ما را از خواب [گاه] مان برانگیخت؟ این همان است که خداى رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته اند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[سپس] جز بانگ مرگبار یگانه اى در کار نیست، آنگاه است که همگى [آنان] در نزد ما حاضر شدگانند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
[بدانید که] امروز بر هیچ کس ستمى نرود، و جز در برابر کارى که کرده اید، جزا نیابید (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بىگمان بهشتیان امروز در کارى خوش و خرمند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
ایشان و جفت هایشان در سایه ساران بر روى اورنگ ها تکیه زده اند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنان میوههاست، و براى آنان هرچه طلب کنند، آماده است (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
سلام [بر شما]، این سخنى است از پروردگار مهربان (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
[و ندا آید] امروز اى گنهکاران [از نیکوکاران] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
آیا اى آدمیان با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید، که این راهى راست است (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و به راستى گروهى بسیار از شما را گمراه کرد، آیا تعقل نمى کردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان جهنمى است که به شما وعده داده شده بود (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز به خاطر کفرى که مى ورزیدید، به آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان هایشان مهر گذاریم و درباره آنچه مى کردند، دستهایشان با ما سخن بگویند، و پاهایشان گواهى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ﴿66﴾
و اگر خواهیم دیدگانشان را نابینا سازیم، آنگاه به سوى راه [/صراط] بشتابند، اما چگونه بنگرند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر خواهیم آنان را در جایشان مسخ گردانیم، آنگاه نتوانند رفتارى کنند و نه بازگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر کس را که عمر [دراز] دهیم، خلقت [و رفتارش] را باژگونه کنیم، آیا تعقل نمىکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و ما به او [پیامبر] شعر نیاموخته ایم، و سزاوار او [هم] نیست، این جز اندرز و قرآن مبین نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر کس را که زنده [دل] است هشدار دهد و حجت را بر کافران تمام گرداند (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ﴿71﴾
آیا نیندیشیده اند که ما براى آنان از آنچه دستان [قدرت] مان بر سازد، چارپایانى آفریده ایم که ایشان داراى آن هستند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را رام ایشان گردانده ایم، لذا هم مرکوبشان از آنهاست و هم از آن مىخورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و براى آنان در آنها سودها و آشامیدنىهاست، آیا سپاس نمىگزارند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و به جاى خداوند خدایانى را [به پرستش] گرفته اند به امید آنکه ایشان یارى یابند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[اما] آنها به یارى [دادن] ایشان توانایى ندارند، و ایشان براى آنها چون سپاهى هستند که در [عرصه قیامت] حاضر کرده شوند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس سخنشان تو را اندوهگین نکند، ما آنچه پنهان مىدارند و آنچه آشکار مىدارند مىدانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان نیندیشیده است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم، آنگاه او جدل پیشه اى آشکار است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثل مىزند و آفرینش خود را فراموش مىکند، گوید چه کسى استخوانها را -در حالى که پوسیده اند از نو زنده مى گرداند؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورده است، زنده اش مىگرداند، او به هر آفرینشى دانا [و توانا]ست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ﴿80﴾
همان کسى که براى شما از درخت سبز[تر و تازه] آتشى پدید آورد، که آنگاه از آن آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، تواناى آن نیست که مانند ایشان را بیافریند، چرا، و او آفرینشگر داناست (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
امر او چون [آفرینش] چیزى را اراده کند، تنها همین است که به آن مىگوید موجود شو، [و بىدرنگ] موجود مىشود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است کسى که ملکوت هر چیز به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشوید (83)
صافات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾
سوگند به فرشتگان صف در صف (1)
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾
و به بازدارندگان [از معاصى] (2)
فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾
و به خوانندگان ذکر [قرآن و کتابهاى آسمانى] (3)
إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾
که خداى شما یگانه است (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و پروردگار مشرقها [و مغربها] (5)
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿6﴾
ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراسته ایم (6)
وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ ﴿7﴾
و از هر شیطان سرکشى محفوظ داشته ایم (7)
لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ ﴿8﴾
به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر سو رانده شوند (8)
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿9﴾
به راندنى سخت، و عذابى پاینده [در پیش] دارند (9)
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿10﴾
مگر کسى که ربایشى برباید، که شهابى درخشان در پى اش افتد (10)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِینٍ لَازِبٍ﴿11﴾
پس از ایشان بپرس آیا آفرینش آنان استوارتر است یا آنانى که آفریده ایم، ما ایشان را از گلى چسبنده آفریده ایم (11)
بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿12﴾
بلکه تو [از حال آنان] تعجب کرده اى، و آنان [کار و بار تو را] ریشخند مى کنند (12)
وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿13﴾
و چون اندرزشان دهند، پند نپذیرند (13)
وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿14﴾
و چون هر پدیده شگرفى بینند، تمسخر پیشه کنند (14)
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و گویند این جز جادویى آشکار نیست (15)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿16﴾
[گویند] چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا ما از نو برانگیخته [و زنده] خواهیم شد؟ (16)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿17﴾
و همچنین پدران نخستین ما؟ (17)
قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ ﴿18﴾
بگو آرى، و شما خوار و زبون باشید (18)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنْظُرُونَ ﴿19﴾
پس آن یک نعره تند باشد، پس آنگاه ایشان بنگرند (19)
وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿20﴾
و گویند اى واى بر ما این روز جزاست (20)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿21﴾
این [همان] روز داورى است که آن را انکار مىکردید (21)
احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿22﴾
ستم پیشگان [مشرک] و همتایانشان را همراه با آنچه به جاى خداوند مى پرستیدند [یکجا] گرد آورید، (22)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ ﴿23﴾
آنگاه به سوى راه جهنم راهنمایشان کنید (23)
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ﴿24﴾
و آنان را بازدارید که ایشان بازخواست کردنى هستند (24)
مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿25﴾
شما را چه مىشود که همدیگر را یارى نمىکنید؟ (25)
بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿26﴾
آرى ایشان امروز تسلیم پیشه اند (26)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿27﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به همپرسى روى آورند (27)
قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿28﴾
گویند شما بودید که "حق به جانب" به سراغ ما می آمدید (28)
قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿29﴾
گویند بلکه خود شما مؤمن نبودید (29)
وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿30﴾
و ما را بر شما سلطهاى نبود، بلکه شما قومى سرکش بودید (30)
فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿31﴾
و حکم پروردگارمان در حق ما تحقق یافت، ما چشندگان [عذاب]ایم (31)
فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿32﴾
آنگاه شما را گمراه کردیم، ما خود هم گمراه بودیم (32)
فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿33﴾
آنگاه ایشان در چنین روزى در عذاب مشترکند (33)
إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿34﴾
ما با گناهکاران چنین مىکنیم (34)
إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿35﴾
اینان چنان بودند که چون به آنان [کلمه] لا اله الا الله گفته مىشد، استکبار مى ورزیدند (35)
وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿36﴾
و مىگفتند آیا ما رهاکننده خدایانمان به خاطر شاعرى دیوانه باشیم؟ (36)
بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿37﴾
حق این است که او [پیامبر] حق را به میان آورد و پیامبران [پیشین] را تصدیق کرد (37)
إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿38﴾
شما چشندگان عذاب دردناکید (38)
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿39﴾
و جز بر حسب آنچه کرده اید، جزا نمى یابید (39)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
مگر بندگان اخلاص یافته خداوند (40)
أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿41﴾
اینان روزى معین دارند (41)
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿42﴾
انواع میوهها، و خود گرامیانند (42)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿43﴾
در بهشتهاى پرناز و نعمت (43)
عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿44﴾
بر روى تختها، رو به روى همدیگر (44)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿45﴾
براى آنان جامى از شرابى جارى بگردانند [و پیش آرند] (45)
بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿46﴾
سپید درخشان و لذتبخش آشامندگان (46)
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿47﴾
هیچ دردسرى در آن نیست، و از آن مست نشوند (47)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿48﴾
و نزد ایشان دوشیزگان چشم فروهشته [/قانع به همسر] درشت چشم هستند (48)
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿49﴾
گویى ایشان بیضه هاى شتر مرغ نهفته اند (49)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿50﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به هم پرسى روى آورند (50)
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿51﴾
گویندهاى از میان آنان گوید مرا [در دنیا] همنشینى بود (51)
یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿52﴾
که مىگفت آیا تو [هم] از باور دارندگانى؟ (52)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿53﴾
[به اینکه] آیا چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا ما جزا خواهیم یافت؟ (53)
قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿54﴾
[سپس] گوید آیا شما نگرندگانید؟ (54)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿55﴾
سپس فرانگرد و او را در میانه دوزخ ببیند (55)
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿56﴾
[و از دور به او] گوید به خدا نزدیک بود که تو مرا به نابودى بکشانى (56)
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿57﴾
و اگر نعمت پروردگارم نبود من نیز از حاضر شدگان [در عذاب] بودم (57)
أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿58﴾
پس آیا ما دیگر نمى میریم؟ (58)
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿59﴾
مگر به مردن نخستینمان، و ما عذاب شونده نیستیم؟ (59)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿60﴾
بىگمان این [که من در بهشت هستم] همان رستگارى بزرگ است (60)
لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿61﴾
باید که اهل عمل براى چنین هدفى بکوشند (61)
أَذَلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿62﴾
آیا این پیشکش بهتر است یا درخت زقوم؟ (62)
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ ﴿63﴾
ما آن را مایه آزمون ستمکاران [مشرک] قرار داده ایم (63)
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿64﴾
آن درختى است که از بن جهنم مىروید (64)
طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿65﴾
میوه اش گویى کله هاى شیاطین است (65)
فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿66﴾
آنگاه ایشان خورنده از آنند، و پرکننده شکم هاى خویش از آن (66)
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِیمٍ ﴿67﴾
سپس براى آنان آمیزهاى از آب جوش هست که به دنبال آن نوشند (67)
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿68﴾
سپس بازگشت گاهشان به سوى دوزخ است (68)
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿69﴾
چرا که ایشان پدرانشان را گمراه یافتند (69)
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿70﴾
و آنان به دنبال ایشان شتافتند (70)
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿71﴾
و به راستى پیش از آنان، بیشترینه پیشینیان گمراه شدند (71)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ ﴿72﴾
و به راستى به میان آنان هشدار دهندگانى فرستادیم (72)
فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ ﴿73﴾
پس بنگر سرانجام هشدار یافتگان چگونه بوده است (73)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿74﴾
مگر بندگان اخلاص یافته خداوند (74)
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿75﴾
و به راستى نوح ما را ندا داد، و چه نیکو پاسخ دهندگانیم (75)
وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾
و او و خانواده اش را از گرفتارى بزرگ رهانیدیم (76)
وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ ﴿77﴾
و زاد و رود او را ماندگار گرداندیم (77)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿78﴾
و براى او در میان واپسینیان، نام نیک نهادیم (78)
سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿79﴾
در میان جهانیان، سلام بر نوح (79)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿80﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (80)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿81﴾
که او از بندگان مؤمن ما بود (81)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿82﴾
سپس دیگران را غرقه ساختیم (82)
وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾
و ابراهیم جزو پیروان او بود (83)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾
چنین بود که دل پاک و پیراسته [از شک و شرک] به درگاه پروردگارش آورد (84)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾
آنگاه که به پدرش و قومش گفت چه چیزى را مىپرستید؟ (85)
أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾
آیا به دروغ و دغل در هواى خدایانى به جاى خداوند هستید؟ (86)
فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾
پس گمانتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟ (87)
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾
سپس نگاهى به ستارگان انداخت (88)
فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾
و گفت من بیمارم (89)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾
آنگاه به او پشت کردند [و تنهایش گذاشتند] (90)
فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾
رو به خدایانشان آورد و گفت چرا [چیزى] نمىخورید (91)
مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿92﴾
شما را چه مىشود چرا سخن نمىگویید؟ (92)
فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾
پس [نهانى] بر آنان ضربه اى به شدت فرود آورد (93)
فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾
آنگاه شتابان رو به سوى او آوردند (94)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾
[ابراهیم] گفت آیا چیزى را که [با دست خود] تراشیده اید مى پرستید؟ (95)
وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾
و حال آنکه خداوند شما را و چیزهایى را که بر سر آنها کار مىکنید، آفریده است (96)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾
گفتند براى او بنایى بر آورید، و او را در آتش بیندازید (97)
فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾
آنگاه در حق او بد سگالیدند، ولى آنان را فرودست گرداندیم (98)
وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾
و [ابراهیم] گفت من رونده به سوى پروردگارم هستم، که به زودى مرا رهنمایى خواهد کرد (99)
رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾
پروردگارا به من از شایستگان فرزندى ببخش (100)
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾
آنگاه او را به فرزندى بردبار مژده دادیم (101)
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿102﴾
و چون در کار و کوشش به پاى او رسید، [ابراهیم] گفت اى فرزندم من در خواب دیده ام که سر تو را مىبرم، بنگر [در این کار] چه مىبینى؟ [اسماعیل] گفت پدر جان آنچه فرمانت داده اند، انجام بده، که به زودى مرا به خواست خداوند، از شکیبایان خواهى یافت (102)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾
آنگاه چون هر دو [بر این کار] گردن نهادند و او را بر گونه اش به خاک افکند (103)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾
ندایش دادیم که اى ابراهیم (104)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾
رؤیایت را به حقیقت باورداشتى، ما بدینسان نیکوکاران را جزا مى دهیم (105)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿106﴾
بىگمان این آزمونى آشکار است (106)
وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾
و به جاى او قربانى بزرگى را فدیه پذیرفتیم (107)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾
و براى او در میان واپسینان نام نیک نهادیم (108)
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾
سلام بر ابراهیم (109)
کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾
بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (110)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾
چرا که او از بندگان مؤمن ما بود (111)
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾
و او را به اسحاق که پیامبرى از شایستگان بود، بشارت دادیم (112)
وَبَارَکْنَا عَلَیْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ﴿113﴾
و به او و به اسحاق برکت بخشیدیم، و از زاد و رود آنان، هم نیکوکار بود و هم آشکارا ستمگر در حق خویش (113)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿114﴾
و به راستى بر موسى و هارون منت نهادیم [و نعمت دادیم] (114)
وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿115﴾
آن دو و قومشان را از گرفتارى بزرگ رهانیدیم (115)
وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿116﴾
و آنان را یارى دادیم و آنان بودند که پیروز شدند (116)
وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿117﴾
و به آن دو، کتاب روشنگر بخشیدیم (117)
وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿118﴾
و آن دو را به راه راست هدایت کردیم (118)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ ﴿119﴾
و براى آنان در میان واپسینان نام نیک نهادیم (119)
سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿120﴾
سلام بر موسى و هارون (120)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿121﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (121)
إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿122﴾
که آن دو از بندگان مؤمن ما بودند (122)
وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
و همانا الیاس از پیامبران بود (123)
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
چنین بود که به قومش گفت آیا پروا نمىکنید (124)
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿125﴾
آیا بعل را مىپرستید و بهترین آفریدگاران را رها مى کنید؟ (125)
اللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿126﴾
خداوند را، که پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست؟ (126)
فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿127﴾
پس او را دروغگو شمردند و ایشان [براى حساب و عذاب] حاضر شدگانند (127)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿128﴾
مگر آن بندگان خداوند که اخلاص یافته اند (128)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿129﴾
و براى او در میان واپسینان نام نیک نهادیم (129)
سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ ﴿130﴾
و سلام بر آل یاسین (130)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿131﴾
ما بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (131)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
او از بندگان مؤمن ما بود (132)
وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿133﴾
و همانا لوط از پیامبران بود (133)
إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿134﴾
چنین بود که او و خانواده اش، همگى را، رهایى دادیم (134)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿135﴾
مگر پیرزنى که جزو واپسماندگان [در عذاب] بود (135)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿136﴾
سپس دیگران را نابود کردیم (136)
وَإِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیْهِمْ مُصْبِحِینَ ﴿137﴾
و خود شما بر [آثار] آنان بامدادان مىگذرید (137)
وَبِاللَّیْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿138﴾
و نیز شامگاهان، پس آیا تعقل نمىکنید؟ (138)
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿139﴾
و بىگمان یونس از پیامبران بود (139)
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾
آنگاه که به سوى کشتى گرانبار گریخت (140)
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿141﴾
پس با آنان قرعه انداخت و او بیرون انداختنى شد (141)
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿142﴾
و ماهى [بزرگ /نهنگ] او را فرو بلعید و او در خور ملامت بود (142)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿143﴾
و اگر از تسبیح گویان نبود (143)
لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿144﴾
در شکم آن تا روزى که مردمان برانگیخته شوند به سر مىبرد (144)
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿145﴾
آنگاه او را به کرانه بایر افکندیم و او بیمار بود (145)
وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ ﴿146﴾
و بر سر او [براى سایه افکنى] گیاهى از قسم کدو رویاندیم (146)
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿147﴾
و [سرانجام] او را به سوى صدهزار نفر یا بیشتر [به رسالت] فرستادیم (147)
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿148﴾
آنگاه ایمان آوردند و ما نیز آنان را تا مدتى بهره مند ساختیم (148)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾
از آنان بپرس که آیا پروردگار تو را دختران است و خود ایشان را پسران؟ (149)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾
یا آنکه ما فرشتگان را مادینه آفریده ایم و ایشان شاهد بوده اند؟ (150)
أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿151﴾
هان ایشان از سر تهمتشان مىگویند (151)
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿152﴾
خداوند فرزندى پدید آورده است، و ایشان دروغگو هستند (152)
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿153﴾
آیا [خداوند] دختران را بر پسران ترجیح داده است؟ (153)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿154﴾
شما را چه مىشود، چگونه داورى مىکنید؟ (154)
أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿155﴾
آیا اندیشه نمىکنید؟ (155)
أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُبِینٌ ﴿156﴾
یا حجتى آشکار در دست دارید؟ (156)
فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿157﴾
پس اگر راست مىگویید سندتان را بیاورید (157)
وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴿158﴾
و بین او و جن پیوندى قائل شدند، و جنیان خود به خوبى مىدانند که ایشان [براى حساب] حاضر شدگانند (158)
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿159﴾
پاک و منزه است خداوند از آنچه مىگویند (159)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿160﴾
مگر بندگان خداوند که اخلاص یافتگانند (160)
فَإِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾
بدانید که شما و آنچه مىپرستید (161)
مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿162﴾
شما کسى را به گمراهى نمىکشید (162)
إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿163﴾
مگر کسى را که درآینده به دوزخ است (163)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ ﴿164﴾
[و فرشتگان گویند] هیچ کس از ما نیست مگر آنکه پایگاهى معین دارد (164)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾
و ماییم که صف در صفیم (165)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
و ماییم که تسبیح گویانیم (166)
وَإِنْ کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿167﴾
و آنان ادعا مىکردند (167)
لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِکْرًا مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿168﴾
که اگر در دست ما کتابى از [کتابهاى آسمانى] پیشینیان بود (168)
لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿169﴾
بىشک از بندگان اخلاص یافته خداوند مىشدیم (169)
فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿170﴾
ولى آن [کتاب آسمانى/ قرآن] را انکار کردند، زودا که بدانند (170)
وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ﴿171﴾
و حکم ما در حق بندگان به رسالت فرستاده مان از پیش معین شده است (171)
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿172﴾
ایشانند که نصرت یافتگانند (172)
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾
و سپاه ماست که ایشان پیروزند (173)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿174﴾
پس تا مدتى از آنان روى بگردان (174)
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿175﴾
و بنگر ایشان را، که زودا به دیده بصیرت بنگرند (175)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾
آیا عذاب ما را به شتاب مىخواهند (176)
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِینَ ﴿177﴾
آنگاه که به سراى ایشان فرود آید، چه بد است بامداد [عذاب] هشدار یافتگان (177)
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿178﴾
و تا مدتى از آنان روى بگردان (178)
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿179﴾
و بنگر زودا که به دیده بصیرت بنگرند (179)
سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿180﴾
پاک و منزه است پروردگارت، که پروردگار پیروزمند است، از آنچه مىگویند (180)
وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿181﴾
و درود بر پیامبران باد (181)
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿182﴾
و سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است (182)
ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ﴿1﴾
ص [صاد] سوگند به قرآن پندآموز (1)
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿2﴾
آرى کافران گرفتار حمیت [جاهلیت] و ستیزه جویى اند (2)
کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ ﴿3﴾
چه بسیار نسلها که پیش از ایشان نابودشان کردیم و فریاد خواستند اما زمان، زمان گریز [و رهایى] نبود (3)
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ﴿4﴾
و شگفتى مىکردند که [پیامبر] هشدار دهنده اى از خودشان به سراغ آنان آمده است، و کافران گفتند این جادوگر دروغ زن است (4)
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ﴿5﴾
آیا همه خدایان را خداى یگانه اى مىسازد، این امر عجیبى است (5)
وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ یُرَادُ ﴿6﴾
و بزرگان ایشان به راه خود رفتند و گفتند که بروید و بر [عبادت] خدایان خود شکیبایى پیشه کنید، که این امر مطلوب است (6)
مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿7﴾
ما چنین چیزى در آیین اخیر نشنیده ایم این جز از خود بر ساختن نیست (7)
أَأُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿8﴾
آیا از میان همه ما قرآن بر او نازل شده است؟ بلکه ایشان از یاد من در شک و شبه هاند، یا هنوز عذاب مرا نچشیده اند (8)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ ﴿9﴾
یا گنجینه هاى رحمت پروردگار پیروزمند بخشنده ات در اختیار آنان است؟ (9)
أَمْ لَهُمْ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَلْیَرْتَقُوا فِی الْأَسْبَابِ﴿10﴾
یا فرمانروایى آسمانها و زمین و مابین آنها از آن ایشان است، پس با نردبان ها فراروند (10)
جُنْدٌ مَا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿11﴾
در آنجا سپاهى است از همدستان که شکست خوردنى است (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿12﴾
پیش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب سپاه، تکذیب [پیامبران را] پیشه کردند (12)
وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ أُولَئِکَ الْأَحْزَابُ ﴿13﴾
و نیز ثمود و قوم لوط و اصحاب ایکه، این جماعتها (13)
إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿14﴾
یکایک آنان جز تکذیب پیامبران کارى نکردند، و لذا عقاب من [در حق آنان] تحقق یافت (14)
وَمَا یَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿15﴾
و اینان جز بانگ مرگبار یگانهاى را انتظار نمىکشند که فروگذار نمىکند (15)
وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ ﴿16﴾
و ادعا کردند که پروردگارا کارنامه ما را پیش از روز حساب، هر چه زودتر به ما بده (16)
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
بر آنچه مىگویند شکیبایى کن، و از بنده ما داوود یاد کن که هم توانمند بود و هم توبه کار (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را همراه او رام کرده بودیم که شامگاهان و بامدادان همنوا با او تسبیح مىگفتند (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
و پرندگان را که گرد آینده بودند و همه باز گردنده (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و فرمانروایى او را استوار داشتیم و به او پیامبرى و نفوذ کلامى فیصله بخش بخشیده بودیم (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
و آیا خبر اصحاب دعوى به تو رسیده است که از دیوار محراب او بالا رفتند (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ﴿22﴾
آنگاه که [ناگهان] بر داوود وارد شدند و او از ایشان هراسید، گفتند مترس، اصحاب دعوایى هستیم که بعضى از ما بر دیگرى ستم کرده است، پس در میان ما به حق داورى کن، و بیداد مکن و ما را به راه راست رهنمایى کن (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
[یکى از آنان گفت] این دوست من است که نود و نه میش دارد، و من یک میش تنها دارم، و مىگوید آن را هم به من واگذار و با من درشت گویى مىکند (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
[داوود] گفت به راستى با خواستن میش تو و افزودنش به میش هاى خود، در حق تو ستم کرده است، و بسیارى از شریکان هستند که در حق همدیگر ستم مىکنند، مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته پیش گرفته باشند، و ایشان [به واقع] اندک شمارند، و داوود دانست که ما او را آزموده ایم، آنگاه به درگاه پروردگارش استغفار کرد، و به سجده در افتاد و توبه کرد (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
آنگاه این امر را بر او آمرزیدیم، و او در نزد ما تقرب و نیک سرانجامى داشت (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
اى داوود ما تو را در روى زمین خلیفه [خود] برگماشته ایم، پس در میان مردم به حق داورى کن، و از هوى و هوس پیروى مکن، که تو را از راه خدا گمراه کند، بىگمان کسانى که از راه خدا گمراه مىشوند عذاب سخت و سنگینى در پیش دارند چرا که روز حساب را فراموش کرده اند (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
و ما آسمان و زمین و مابین آنها را بیهوده نیافریده ایم، این پندار کسانى است که کفر ورزیده اند، و واى بر کسانى که کفر ورزیده اند از [عذاب] آتش دوزخ (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانى را که ایمان آورده اند و کارهاى شایسته کرده اند، همانند مفسدان در زمین قرار مىدهیم، یا آیا پارسایان را مانند فاجران مى شماریم؟ (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿29﴾
کتابى است مبارک که آن را بر تو فرو فرستاده ایم، تا در آیات آن اندیشه کنند، و خردمندان از آن پند گیرند (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
و به داوود سلیمان را بخشیدیم، چه نیکو بندهاى که تواب بود (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
چنین بود که شامگاهان اسبهاى نیکویى بر او عرضه داشتند (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ﴿32﴾
[سلیمان سرگرم تماشاى آنان شد] آنگاه گفت [دریغا] من چنان شیفته مهر اسبان شدم که از یاد پروردگارم غافل شدم، تا آنکه [خورشید] در حجاب [مغرب] پنهان شد (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
[سپس گفت] آنها را به نزد من باز گردانید آنگاه به دست کشیدن بر ساقها و گردنهاى آنها پرداخت (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
و به راستى سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى را افکندیم، سپس توبه کرد (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت پروردگارا مرا بیامرز و به من فرمانروایى ببخش که سزاوار هیچ کس پس از من نباشد که تو بخششگرى (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
آنگاه باد را رام او ساختیم که به فرمان او هر جا که خواسته باشد به آهستگى روان باشد (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و دیوانى را که همه بنا یا غواص بودند [مسخر او ساختیم] (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و دیگرانى که به هم بستگان با پاى بندها بودند (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
این بخشش ماست، بىحساب [آن را] ببخش یا براى خود نگهدار (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و او را نزد ما تقرب و نیک سرانجامى بود (40)
وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴿41﴾
و بنده ما ایوب را یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است (41)
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿42﴾
[گفتیم] پایت را به زمین بزن، اینک این شست نگاهى است سرد و نوشیدنى (42)
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿43﴾
و [سپس /دیگربار] خانواده اش و همانند آن را همراه ایشان، از سر رحمت خویش و براى پندآموزى به خردمندان، به او بخشیدیم (43)
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿44﴾
و [به او به رعایت عهدى که کرده بود، گفتیم] دستهاى چوب ترکه به دستت بگیر، و با آن [همسرت را فقط یک بار] بزن، و سوگند مشکن، ما او را شکیبا یافتیم، چه نیکو بندهاى که تواب بود (44)
وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ﴿45﴾
و یاد کن بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که همه توانمند [در عبادت] و دیده ور بودند (45)
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ﴿46﴾
ما آنان را به خصلتى ویژه ساختیم که آخرت اندیشى بود (46)
وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ ﴿47﴾
و ایشان از نظر ما از برگزیدگان نیک بودند (47)
وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الْأَخْیَارِ ﴿48﴾
و یاد کن اسماعیل و الیسع و ذوالکفل را که همه از نیکان بودند (48)
هَذَا ذِکْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿49﴾
این یاد کردى است و پرهیزگاران را نیک سرانجامى است (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿50﴾
بهشت هاى عدن که درهایش براى ایشان گشوده است (50)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿51﴾
در آنجا تکیه [بر اورنگها] زدگانند، در آنجا میوه هاى بسیار، و نوشیدنى [ها] مى طلبند (51)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿52﴾
و نزد آنان دوشیزگان همسال چشم فروهشته [/قانع به شوهر] هستند (52)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِیَوْمِ الْحِسَابِ ﴿53﴾
این است آنچه به شما براى روز حساب وعده داده شده بود (53)
إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿54﴾
این همان رزق معین از جانب ماست که تمامى ندارد (54)
هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿55﴾
چنین است، و سرکشان را بدترین سرانجام است (55)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿56﴾
جهنم است که واردش مىشوند و بد آرامگاهى است (56)
هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿57﴾
چنین است، آب جوش و چرکابه که باید بچشندش (57)
وَآخَرُ مِنْ شَکْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿58﴾
و عذابى دیگر است همانند آن به انواع و اقسام (58)
هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿59﴾
این گروهى است که همراه با شما به دوزخ فرو رفته اند، خوشامدى نیست ایشان را، چرا که به آتش دوزخ در آینده اند (59)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿60﴾
گویند شما را خوشامدى نباشد، شما بودید که آن راه را پیش پاى ما گذاشتید، پس چه بد قرارگاهى است (60)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ ﴿61﴾
گویند پروردگارا هر کس که این را پیش پاى ما گذاشته است، عذابش را در آتش دوزخ دو چندان بیفزاى (61)
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿62﴾
و گویند ما را چه شده است که مردانى را که از بد کرداران مىشمردیمشان، [در اینجا] نمىبینیم؟ (62)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿63﴾
آیا آنان را به ریشخند گرفتهایم، یا چشمها[مان] بر ایشان نمى افتد؟ (63)
إِنَّ ذَلِکَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿64﴾
بىگمان ستیزه دوزخیان با همدیگر حق است (64)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿65﴾
بگو من فقط هشدار دهنده ام و خدایى جز خداوند یگانه قهار نیست (65)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿66﴾
پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها که پیروزمند آمرزگار است (66)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ ﴿67﴾
بگو آن خبرى است بس بزرگ (67)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿68﴾
که شما از آن رویگردانید (68)
مَا کَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿69﴾
مرا هیچ آگاهى از ملأاعلى نیست، آنگاه که [فرشتگان] مجادله کردند (69)
إِنْ یُوحَى إِلَیَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿70﴾
به من وحى نمىشود جز در این باب که من هشدار دهنده اى آشکارم (70)
إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِینٍ ﴿71﴾
چنین بود که پروردگارت به فرشتگان فرمود همانا من آفریننده انسانى از گل هستم (71)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿72﴾
پس چون او را استوار بپرداختم، و در آن از روح خود دمیدم براى او به سجده در افتید (72)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿73﴾
آنگاه فرشتگان همگى سجده کردند (73)
إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿74﴾
مگر ابلیس که استکبار ورزید و از کافران شد (74)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ﴿75﴾
فرمود اى ابلیس چه چیزى تو را از سجده به آنچه با دستان خویش آفریده ام، بازداشت؟ آیا استکبار ورزیدى یا از بلندمرتبگان بودى؟ (75)
قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ ﴿76﴾
گفت من بهتر از او هستم، [چرا] که مرا از آتش آفریده اى و او را از گل آفریده اى (76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿77﴾
فرمود از آنجا بیرون شو که تو مطرودى (77)
وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿78﴾
و لعنت من تا روز جزا بر تو خواهد بود (78)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿79﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که [مردمان] برانگیخته شوند مهلت ده (79)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿80﴾
فرمود [پذیرفتم] تو از مهلت یافتگانى (80)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿81﴾
تا روز آن هنگام معین (81)
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿82﴾
گفت [سوگند] به عزت تو که همگى آنان را گمراه خواهم ساخت (82)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿83﴾
مگر از میان آنان، آن بندگانت را که اخلاص یافته اند (83)
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿84﴾
فرمود حق است و حق را مىگویم (84)
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَمِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿85﴾
که جهنم را از تو و همه کسانى از آنان که از تو پیروى مىکنند، آکنده خواهم ساخت (85)
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ ﴿86﴾
بگو براى آن [رسالت] از شما مزدى نمىطلبم، و من از بر خود بستگان نیستم (86)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿87﴾
این جز پندى براى جهانیان نیست (87)
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ ﴿88﴾
و خبرش را پس از چندى خواهید دانست (88)
زمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿1﴾
کتابى است که از سوى خداوند پیروزمند فرزانه فرو فرستاده شده است (1)
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿2﴾
کتاب آسمانى را به راستى و درستى بر تو نازل کرده ایم، پس خداوند را در حالى که دین خود را براى او پاک و پیراسته مىدارى بپرست (2)
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ﴿3﴾
هان دین خالص خداى راست، و کسانى که به جاى او سرورانى به پرستش مىگیرند [و مدعى مىشوند] آنان را جز براى این نمى پرستیم که ما را با تقربى به خداوند نزدیک گردانند، بىگمان خداوند در آنچه ایشان در آن اختلاف دارند، در میانشان داورى خواهد کرد، که خداوند کسى را که دروغزن کفران پیشه است، هدایت نمى کند (3)
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿4﴾
اگر خداوند مىخواست که فرزندى [براى خود] برگزیند، آنچه مىخواست از میان آنچه آفریده است، بر مىگزید، اما او [از این نسبتها] منزه است، او خداوند یگانه قهار است (4)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿5﴾
که آسمانها و زمین را به حق آفریده است، و شب را بر روز و روز را بر شب مىگستراند، و خورشید و ماه را رام کرده است، همه تا سرآمدى معین سیر مىکنند، هان او پیروزمند آمرزگار است (5)
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿6﴾
شما را از تنى یگانه آفرید، سپس همسرش را از او پدید آورد، و براى شما هشت قسم از چارپایان آفرید، و خود شما را در شکم مادرانتان، آفرینشى پس از آفرینشى در میان تاریکیهاى سه گانه مى آفریند، این چنین است خداوند پروردگارتان، که فرمانروایى او راست، خدایى جز او نیست، پس چگونه به بیراهه مىروید؟ (6)
إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿7﴾
اگر کفران بورزید، بدانید که خداوند از شما بى نیاز است، ولى در عین حال کفران را هم بر بندگان خویش نمى پسندد، و اگر سپاس بگزارید آن را بر شما مى پسندد، و هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را برندارد، سپس بازگشتتان به سوى پروردگارتان است، آنگاه شما را از [حقیقت و نتیجه] آنچه کردهاید، آگاه مىسازد، که او داناى راز دلهاست (7)
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿8﴾
و چون به انسان رنجى رسد پروردگارش را -انابت کنان مى خواند، سپس چون نعمتى از سوى خویش به او ارزانى دارد، فراموش مىکند که پیشتر چه دعایى به درگاه او داشت، و براى خداوند همتایانى قائل مىشود که [دیگران را هم] از راه او گمراه سازد، بگو با کفر خویش اندکى [از زندگانى] بهره مند شو که [سرانجام] تو از دوزخیانى (8)
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿9﴾
آیا کسى که در پاسهایى از شب، گاه به سجده و گاه بر پا، نیایشگر است و از آخرت بیم و به رحمت پروردگارش امید دارد [بهتر است یا مشرک غافل ناسپاس]، بگو آیا کسانى که مىدانند، با کسانى که نمىدانند برابرند؟ [هرگز] فقط خردمندانند که پند مىگیرند (9)
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ﴿10﴾
بگو اى بندگان مؤمن من از پروردگارتان پروا کنید، براى کسانى که در این دنیا نیکى کنند، پاداش نیکوست، و زمین خدا گسترده است [از هجرت مهراسید] همانا پاداش شکیبایان بىحساب و به تمامى داده خواهد شد (10)
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿11﴾
بگو فرمان یافتهام که خداوند را -در حالى که دینم را براى او پاک و پیراسته مىدارم بپرستم (11)
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ ﴿12﴾
و فرمان یافته ام که نخستین مسلمان [این امت] باشم (12)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿13﴾
بگو من اگر از امر پروردگارم سرپیچى کنم، از عذاب روزى سهمگین مىترسم (13)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِینِی ﴿14﴾
بگو خداوند را -در حالى که دینم را برایش پیراسته مىدارم مى پرستم (14)
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿15﴾
شما هم هر چه مىخواهید به جاى او بپرستید، بگو زیانکاران [واقعى] کسانى هستند که به خویشتن و خانواده شان در روز قیامت زیان رسانده اند، هان این است زیان مندى آشکار (15)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿16﴾
آنان را از فرازشان سایبانهایى از آتش است، و از فرودشان هم سایبانهایى، این همان است که خداوند بدان بندگانش را مىترساند، اى بندگان من از من پروا کنید (16)
وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿17﴾
و کسانى که از طاغوت پرهیز کرده اند از اینکه بپرستندش، و به سوى خداوند باز گشته اند، بشارت [بهشت] ایشان راست، پس بندگانم را بشارت ده (17)
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾
همان کسانى را که قول [نیک و حق] را مىشنوند و آنگاه از بهترین آن پیروى مىکنند، اینانند که خداوند هدایتشان کرده است و اینانند که خردمندانند (18)
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ ﴿19﴾
آیا کسى که حکم عذاب بر او تحقق یافته [و دوزخى] است، آیا تو کسى را که در دوزخ است مىرهانى؟ (19)
لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ﴿20﴾
ولى کسانى که از پروردگارشان پروا داشته اند، غرفه هایى دارند که بر فراز آنها غرفه هایى ساخته شده است، [و] از فرو دست آن جویباران جارى است، این وعده الهى است [و] خداوند در وعده[اش] خلاف نمىکند (20)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿21﴾
آیا ننگریسته اى که خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و آن را در [مخزن] چشمهساران در دل زمین راه داد، سپس بدان کشت گوناگون بر مىآورد، سپس [آن کشت] مى خشکد و آن را زرد مىبینى، سپس آن را خرد و خوار مىکند، در این امر براى خردمندان یادآورى است (21)
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿22﴾
آیا کسى که خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوى پروردگارش برخوردار از نورى [هدایت] است [همانند سختدلان است؟]، پس واى بر آنان که از ترک یاد الهى، سخت دل هستند، اینانند که در گمراهى آشکارند (22)
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿23﴾
خداوند بهترین سخن را در هیئت کتابى همگون و مکرر فرو فرستاد، که پوستهاى کسانى که از پروردگارشان خشیت دارند از آن به لرزه در آید، سپس [آرامش یابند و] پوست هایشان و دلهایشان با یاد خدا نرم شود، این هدایت الهى است که به آن هر کس را که بخواهد به راه مىآورد، و هر کس که خداوند بیراهش گذارده باشد، رهنمایى ندارد (23)
أَفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿24﴾
آیا کسى که روز قیامت از بدترین عذاب جان به در برد [مانند کسى است که از آن در امان نیست؟]، و به ستمکاران [مشرک] گفته شود [نتیجه] کارى را که کرده بودید بچشید (24)
کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿25﴾
پیشینیان آنان هم تکذیب [پیامبران و کتب آسمانى] پیشه کردند، آنگاه عذاب به نحوى که گمانش را نمى بردند بر سرشان آمد (25)
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
سپس خداوند به آنان در زندگانى دنیا خفت و خوارى چشانید، و اگر مى دانستند عذاب اخروى سهمگین تر است (26)
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ﴿27﴾
و براى مردم در این قرآن از هر گونه مثل زدهایم، باشد که پندگیرند (27)
قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿28﴾
که قرآنى است عربى [/شیوا] بدون کژى و کاستى، باشد که پروا پیشه کنند (28)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿29﴾
خداوند مثلى مىزند از مردى [برده اى] که چند شریک درباره او ستیزجو و ناسازگارند و مردى [/بردهاى] که [بىمدعى] ویژه یک مرد است، آیا این دو برابر و همانندند، سپاس خداى راست، ولى بیشترینه آنان نمىدانند (29)
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ﴿30﴾
تو میرا هستى و آنان هم میرا هستند (30)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿31﴾
سپس شما در روز قیامت در برابر پروردگارتان مجادله [و محاکمه] مىکنید (31)