- 122
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل احمد طرابلسی سوره مبارکه طه
تلاوت ترتیل سوره ای باصدای احمد طرابلسی
سوره 20: طه
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
طه (1)
طه ﴿1﴾
قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (2)
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
جز اینکه براى هر که مىترسد پندى باشد (3)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿3﴾
[کتابى است] نازل شده از جانب کسى که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است (4)
تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
خداى رحمان که بر عرش استیلا یافته است (5)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست (6)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
و اگر سخن به آواز گویى او نهان و نهانتر را مىداند (7)
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد (8)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿8﴾
و آیا خبر موسى به تو رسید (9)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
هنگامى که آتشى دید پس به خانواده خود گفت درنگ کنید زیرا من آتشى دیدم امید که پارهاى از آن براى شما بیاورم یا در پرتو آتش راه [خود را باز] یابم (10)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
پس چون بدان رسید ندا داده شد که اى موسى (11)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى ﴿11﴾
این منم پروردگار تو پاىپوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس طوى هستى (12)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
و من تو را برگزیدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده (13)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
در حقیقت قیامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مىکوشد جزا یابد (15)
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16)
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (48)
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿48﴾
[فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن کیست (49)
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿49﴾
گفت پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است (50)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿50﴾
گفتحال نسلهاى گذشته چون است (51)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿51﴾
گفت علم آن در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید (52)
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿52﴾
همان کسى که زمین را برایتان گهوارهاى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (53)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى ﴿53﴾
بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانههایى است (54)
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿54﴾
از این [زمین] شما را آفریدهایم در آن شما را بازمىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم (55)
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿55﴾
در حقیقت [ما] همه آیات خود را به [فرعون] نشان دادیم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذیرفت (56)
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿56﴾
گفت اى موسى آمدهاى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى (57)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿57﴾
ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو [آن هم] در جایى هموار (58)
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿58﴾
[موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مىآیند (59)
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿59﴾
پس فرعون رفت و [همه] نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (60)
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿60﴾
موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى [سخت] هلاک مىکند و هر که دروغ بندد نومید مىگردد (61)
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿61﴾
[ساحران] میان خود در باره کارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند (62)
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى ﴿62﴾
[فرعونیان] گفتند قطعا این دو تن ساحرند [و] مىخواهند شما را با سحر خود از سرزمینتان بیرون کنند و آیین والاى شما را براندازند (63)
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى ﴿63﴾
پس نیرنگ خود را گرد آورید و به صف پیش آیید در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مىشود (64)
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿64﴾
[ساحران] گفتند اى موسى یا تو مىافکنى یا [ما] نخستین کس باشیم که مى اندازیم (65)
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿65﴾
گفت [نه] بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمانها و چوبدستىهایشان بر اثر سحرشان در خیال او [چنین] مىنمود که آنها به شتاب مىخزند (66)
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿66﴾
و موسى در خود بیمى احساس کرد (67)
فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَى ﴿67﴾
گفتیم مترس که تو خود برترى (68)
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَى ﴿68﴾
و آنچه در دست راست دارى بینداز تا هر چه را ساختهاند ببلعد در حقیقت آنچه سرهمبندى کردهاند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود (69)
وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى ﴿69﴾
پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم (70)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿70﴾
[فرعون] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است پس بىشک دستهاى شما و پاهایتان را یکى از راست و یکى از چپ قطع مىکنم و شما را بر تنههاى درختخرما به دار مىآویزم تا خوب بدانید عذاب کدام یک از ما سختتر و پایدارتر است (71)
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿71﴾
گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى که به سوى ما آمده و [بر] آن کس که ما را پدید آورده است ترجیح نخواهیم داد پس هر حکمى مىخواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که [تو] حکم مىرانى (72)
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿72﴾
ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحرى که ما را بدان واداشتى بر ما ببخشاید و خدا بهتر و پایدارتر است (73)
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿73﴾
در حقیقت هر که به نزد پروردگارش گنهکار رود جهنم براى اوست در آن نه مىمیرد و نه زندگى مىیابد (74)
إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى ﴿74﴾
و هر که مؤمن به نزد او رود در حالى که کارهاى شایسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود (75)
وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى ﴿75﴾
بهشتهاى عدن که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است جاودانه در آن مىمانند و این است پاداش کسى که به پاکى گراید (76)
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى ﴿76﴾
و در حقیقت به موسى وحى کردیم که بندگانم را شبانه ببر و راهى خشک در دریا براى آنان باز کن که نه از فرارسیدن [دشمن] بترسى و نه [از غرقشدن] بیمناک باشى (77)
وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى ﴿77﴾
پس فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کرد و[لى] از دریا آنچه آنان را فرو پوشانید فرو پوشانید (78)
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿78﴾
و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود (79)
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿79﴾
اى فرزندان اسرائیل در حقیقت [ما] شما را از [دست] دشمنتان رهانیدیم و در جانب راست طور با شما وعده نهادیم و بر شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم (80)
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿80﴾
از خوراکیهاى پاکیزهاى که روزى شما کردیم بخورید و[لى] در آن زیادهروى مکنید که خشم من بر شما فرود آید و هر کس خشم من بر او فرود آید قطعا در [ورطه] هلاکت افتاده است (81)
کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿81﴾
و به یقین من آمرزنده کسى هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپر شود (82)
وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿82﴾
و اى موسى چه چیز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است (83)
وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى ﴿83﴾
گفت اینان در پى منند و من اى پروردگارم به سویتشتافتم تا خشنود شوى (84)
قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿84﴾
فرمود در حقیقت ما قوم تو را پس از [عزیمت] تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت (85)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿85﴾
پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد آیا این مدت بر شما طولانى مىنمود یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید (86)
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی ﴿86﴾
گفتند ما به اختیار خود با تو خلاف وعده نکردیم ولى از زینتآلات قوم بارهایى سنگین بر دوش داشتیم و آنها را افکندیم و [خود] سامرى [هم زینتآلاتش را] همین گونه بینداخت (87)
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿87﴾
پس براى آنان پیکر گوسالهاى که صدایى داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خداى شما و خداى موسى است و [پیمان خدا را] فراموش کرد (88)
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ ﴿88﴾
مگر نمىبینند که [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زیانى ندارد (89)
أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿89﴾
و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسیله این [گوساله] مورد آزمایش قرار گرفتهاید و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پیروى کنید و فرمان مرا پذیرا باشید (90)
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی ﴿90﴾
گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهیم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (91)
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى ﴿91﴾
[موسى] گفت اى هارون وقتى دیدى آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد (92)
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿92﴾
که از من پیروى کنى آیا از فرمانم سر باز زدى (93)
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی ﴿93﴾
گفت اى پسر مادرم نه ریش مرا بگیر و نه [موى] سرم را من ترسیدم بگویى میان بنىاسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى (94)
قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ﴿94﴾
[موسى] گفت اى سامرى منظور تو چه بود (95)
قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ ﴿95﴾
گفت به چیزى که [دیگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئیل] برداشتم و آن را در پیکر [گوساله] انداختم و نفس من برایم چنین فریبکارى کرد (96)
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی ﴿96﴾
گفت پس برو که بهره تو در زندگى این باشد که [به هر که نزدیک تو آمد] بگویى [به من] دست مزنید و تو را موعدى خواهد بود که هرگز از آن تخلف نخواهى کرد و [اینک] به آن خدایى که پیوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مىسوزانیم و خاکسترش مىکنیم [و] در دریا فرو مىپاشیم (97)
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ﴿97﴾
معبود شما تنها آن خدایى است که جز او معبودى نیست و دانش او همه چیز را در بر گرفته است (98)
إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿98﴾
این گونه از اخبار پیشین بر تو حکایت مىرانیم و مسلما به تو از جانب خود قرآنى دادهایم (99)
کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْرًا ﴿99﴾
هر کس از [پیروى] آن روى برتابد روز قیامت بار گناهى بر دوش مىگیرد (100)
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْرًا ﴿100﴾
پیوسته در آن [حال] مىماند و چه بد بارى روز قیامتخواهند داشت (101)
خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاء لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلًا ﴿101﴾
[همان] روزى که در صور دمیده مىشود و در آن روز مجرمان را کبودچشم برمىانگیزیم (102)
یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿102﴾
میان خود به طور پنهانى با یکدیگر مىگویند شما [در دنیا] جز ده [روز بیش] نماندهاید (103)
یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿103﴾
ما داناتریم به آنچه مىگویند آنگاه که نیکآیینترین آنان مىگوید جز یک روز بیش نماندهاید (104)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْمًا ﴿104﴾
و از تو در باره کوهها مىپرسند بگو پروردگارم آنها را [در قیامت] ریز ریز خواهد ساخت (105)
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿105﴾
پس آنها را پهن و هموار خواهد کرد (106)
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿106﴾
نه در آن کژى مىبینى و نه ناهموارى (107)
لَا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿107﴾
در آن روز [همه مردم] داعى [حق] را که هیچ انحرافى در او نیست پیروى مىکنند و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مىگردد و جز صدایى آهسته نمىشنوى (108)
یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿108﴾
در آن روز شفاعت [به کسى] سود نبخشد مگر کسى را که [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید (109)
یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴿109﴾
آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشتسر گذاشتهاند مىداند و حال آنکه ایشان بدان دانشى ندارند (110)
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿110﴾
و چهرهها براى آن [خداى] زنده پاینده خضوع مىکنند و آن کس که ظلمى بر دوش دارد نومید مىماند (111)
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿111﴾
و هر کس کارهاى شایسته کند در حالى که مؤمن باشد نه از ستمى مىهراسد و نه از کاسته شدن [حقش] (112)
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿112﴾
و این گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم شاید آنان راه تقوا در پیش گیرند یا [این کتاب] پندى تازه براى آنان بیاورد (113)
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا ﴿113﴾
پس بلندمرتبه استخدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى (114)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿114﴾
و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم و[لى آن را] فراموش کرد و براى او عزمى [استوار] نیافتیم (115)
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿115﴾
و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس جز ابلیس که سر باز زد [همه] سجده کردند (116)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى ﴿116﴾
پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناک] است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیرهبخت گردى (117)
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿117﴾
در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مىشوى و نه برهنه مىمانى (118)
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿118﴾
و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده (119)
وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿119﴾
پس شیطان او را وسوسه کرد گفت اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمىشود راه نمایم (120)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى ﴿120﴾
آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (121)
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿121﴾
سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد (122)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى ﴿122﴾
فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت (123)
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿123﴾
و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم (124)
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى ﴿124﴾
مىگوید پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردى با آنکه بینا بودم (125)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿125﴾
مىفرماید همان طور که نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مىشوى (126)
قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى ﴿126﴾
و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانههاى پروردگارش نگرویده استسزا مىدهیم و قطعا شکنجه آخرت سختتر و پایدارتر است (127)
وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿127﴾
آیا براى هدایتشان کافى نبود که [ببینند] چه نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که [اینک آنها] در سراهاى ایشان راه مىروند به راستى براى خردمندان در این [امر] نشانههایى [عبرتانگیز] است (128)
أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿128﴾
و اگر سخنى از پروردگارت پیشى نگرفته و موعدى معین مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مىآمد (129)
وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى ﴿129﴾
پس بر آنچه مىگویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى (130)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى ﴿130﴾
و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و [بدان که] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است (131)
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿131﴾
و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ما از تو جویاى روزى نیستیم ما به تو روزى مىدهیم و فرجام [نیک] براى پرهیزگارى است (132)
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿132﴾
و گفتند چرا از جانب پروردگارش معجزهاى براى ما نمىآورد آیا دلیل روشن آنچه در صحیفههاى پیشین است براى آنان نیامده است (133)
وَقَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿133﴾
و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاک مىکردیم قطعا مىگفتند پروردگارا چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروى کنیم (134)
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى ﴿134﴾
بگو همه در انتظارند پس در انتظار باشید زودا که بدانید یاران راه راست کیانند و چه کسى راهیافته است (135)
قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ﴿135﴾
سوره 20: طه
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
طه (1)
طه ﴿1﴾
قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (2)
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿2﴾
جز اینکه براى هر که مىترسد پندى باشد (3)
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿3﴾
[کتابى است] نازل شده از جانب کسى که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است (4)
تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿4﴾
خداى رحمان که بر عرش استیلا یافته است (5)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿5﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست (6)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿6﴾
و اگر سخن به آواز گویى او نهان و نهانتر را مىداند (7)
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿7﴾
خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد (8)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿8﴾
و آیا خبر موسى به تو رسید (9)
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿9﴾
هنگامى که آتشى دید پس به خانواده خود گفت درنگ کنید زیرا من آتشى دیدم امید که پارهاى از آن براى شما بیاورم یا در پرتو آتش راه [خود را باز] یابم (10)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿10﴾
پس چون بدان رسید ندا داده شد که اى موسى (11)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى ﴿11﴾
این منم پروردگار تو پاىپوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس طوى هستى (12)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿12﴾
و من تو را برگزیدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده (13)
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
در حقیقت قیامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مىکوشد جزا یابد (15)
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16)
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (48)
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿48﴾
[فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن کیست (49)
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى ﴿49﴾
گفت پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است (50)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿50﴾
گفتحال نسلهاى گذشته چون است (51)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿51﴾
گفت علم آن در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید (52)
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿52﴾
همان کسى که زمین را برایتان گهوارهاى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (53)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى ﴿53﴾
بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانههایى است (54)
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿54﴾
از این [زمین] شما را آفریدهایم در آن شما را بازمىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم (55)
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿55﴾
در حقیقت [ما] همه آیات خود را به [فرعون] نشان دادیم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذیرفت (56)
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى ﴿56﴾
گفت اى موسى آمدهاى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى (57)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى ﴿57﴾
ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو [آن هم] در جایى هموار (58)
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿58﴾
[موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مىآیند (59)
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿59﴾
پس فرعون رفت و [همه] نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (60)
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿60﴾
موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى [سخت] هلاک مىکند و هر که دروغ بندد نومید مىگردد (61)
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿61﴾
[ساحران] میان خود در باره کارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند (62)
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى ﴿62﴾
[فرعونیان] گفتند قطعا این دو تن ساحرند [و] مىخواهند شما را با سحر خود از سرزمینتان بیرون کنند و آیین والاى شما را براندازند (63)
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى ﴿63﴾
پس نیرنگ خود را گرد آورید و به صف پیش آیید در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مىشود (64)
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿64﴾
[ساحران] گفتند اى موسى یا تو مىافکنى یا [ما] نخستین کس باشیم که مى اندازیم (65)
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿65﴾
گفت [نه] بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمانها و چوبدستىهایشان بر اثر سحرشان در خیال او [چنین] مىنمود که آنها به شتاب مىخزند (66)
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿66﴾
و موسى در خود بیمى احساس کرد (67)
فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَى ﴿67﴾
گفتیم مترس که تو خود برترى (68)
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَى ﴿68﴾
و آنچه در دست راست دارى بینداز تا هر چه را ساختهاند ببلعد در حقیقت آنچه سرهمبندى کردهاند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود (69)
وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى ﴿69﴾
پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم (70)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿70﴾
[فرعون] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است پس بىشک دستهاى شما و پاهایتان را یکى از راست و یکى از چپ قطع مىکنم و شما را بر تنههاى درختخرما به دار مىآویزم تا خوب بدانید عذاب کدام یک از ما سختتر و پایدارتر است (71)
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿71﴾
گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى که به سوى ما آمده و [بر] آن کس که ما را پدید آورده است ترجیح نخواهیم داد پس هر حکمى مىخواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که [تو] حکم مىرانى (72)
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿72﴾
ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحرى که ما را بدان واداشتى بر ما ببخشاید و خدا بهتر و پایدارتر است (73)
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿73﴾
در حقیقت هر که به نزد پروردگارش گنهکار رود جهنم براى اوست در آن نه مىمیرد و نه زندگى مىیابد (74)
إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى ﴿74﴾
و هر که مؤمن به نزد او رود در حالى که کارهاى شایسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود (75)
وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى ﴿75﴾
بهشتهاى عدن که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است جاودانه در آن مىمانند و این است پاداش کسى که به پاکى گراید (76)
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى ﴿76﴾
و در حقیقت به موسى وحى کردیم که بندگانم را شبانه ببر و راهى خشک در دریا براى آنان باز کن که نه از فرارسیدن [دشمن] بترسى و نه [از غرقشدن] بیمناک باشى (77)
وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى ﴿77﴾
پس فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کرد و[لى] از دریا آنچه آنان را فرو پوشانید فرو پوشانید (78)
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿78﴾
و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود (79)
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿79﴾
اى فرزندان اسرائیل در حقیقت [ما] شما را از [دست] دشمنتان رهانیدیم و در جانب راست طور با شما وعده نهادیم و بر شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم (80)
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿80﴾
از خوراکیهاى پاکیزهاى که روزى شما کردیم بخورید و[لى] در آن زیادهروى مکنید که خشم من بر شما فرود آید و هر کس خشم من بر او فرود آید قطعا در [ورطه] هلاکت افتاده است (81)
کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿81﴾
و به یقین من آمرزنده کسى هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپر شود (82)
وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿82﴾
و اى موسى چه چیز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است (83)
وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى ﴿83﴾
گفت اینان در پى منند و من اى پروردگارم به سویتشتافتم تا خشنود شوى (84)
قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿84﴾
فرمود در حقیقت ما قوم تو را پس از [عزیمت] تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت (85)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿85﴾
پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد آیا این مدت بر شما طولانى مىنمود یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید (86)
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی ﴿86﴾
گفتند ما به اختیار خود با تو خلاف وعده نکردیم ولى از زینتآلات قوم بارهایى سنگین بر دوش داشتیم و آنها را افکندیم و [خود] سامرى [هم زینتآلاتش را] همین گونه بینداخت (87)
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿87﴾
پس براى آنان پیکر گوسالهاى که صدایى داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خداى شما و خداى موسى است و [پیمان خدا را] فراموش کرد (88)
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ ﴿88﴾
مگر نمىبینند که [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زیانى ندارد (89)
أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿89﴾
و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسیله این [گوساله] مورد آزمایش قرار گرفتهاید و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پیروى کنید و فرمان مرا پذیرا باشید (90)
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی ﴿90﴾
گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهیم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (91)
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى ﴿91﴾
[موسى] گفت اى هارون وقتى دیدى آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد (92)
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿92﴾
که از من پیروى کنى آیا از فرمانم سر باز زدى (93)
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی ﴿93﴾
گفت اى پسر مادرم نه ریش مرا بگیر و نه [موى] سرم را من ترسیدم بگویى میان بنىاسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى (94)
قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ﴿94﴾
[موسى] گفت اى سامرى منظور تو چه بود (95)
قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ ﴿95﴾
گفت به چیزى که [دیگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئیل] برداشتم و آن را در پیکر [گوساله] انداختم و نفس من برایم چنین فریبکارى کرد (96)
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی ﴿96﴾
گفت پس برو که بهره تو در زندگى این باشد که [به هر که نزدیک تو آمد] بگویى [به من] دست مزنید و تو را موعدى خواهد بود که هرگز از آن تخلف نخواهى کرد و [اینک] به آن خدایى که پیوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مىسوزانیم و خاکسترش مىکنیم [و] در دریا فرو مىپاشیم (97)
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ﴿97﴾
معبود شما تنها آن خدایى است که جز او معبودى نیست و دانش او همه چیز را در بر گرفته است (98)
إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿98﴾
این گونه از اخبار پیشین بر تو حکایت مىرانیم و مسلما به تو از جانب خود قرآنى دادهایم (99)
کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْرًا ﴿99﴾
هر کس از [پیروى] آن روى برتابد روز قیامت بار گناهى بر دوش مىگیرد (100)
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْرًا ﴿100﴾
پیوسته در آن [حال] مىماند و چه بد بارى روز قیامتخواهند داشت (101)
خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاء لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلًا ﴿101﴾
[همان] روزى که در صور دمیده مىشود و در آن روز مجرمان را کبودچشم برمىانگیزیم (102)
یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿102﴾
میان خود به طور پنهانى با یکدیگر مىگویند شما [در دنیا] جز ده [روز بیش] نماندهاید (103)
یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿103﴾
ما داناتریم به آنچه مىگویند آنگاه که نیکآیینترین آنان مىگوید جز یک روز بیش نماندهاید (104)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْمًا ﴿104﴾
و از تو در باره کوهها مىپرسند بگو پروردگارم آنها را [در قیامت] ریز ریز خواهد ساخت (105)
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿105﴾
پس آنها را پهن و هموار خواهد کرد (106)
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿106﴾
نه در آن کژى مىبینى و نه ناهموارى (107)
لَا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿107﴾
در آن روز [همه مردم] داعى [حق] را که هیچ انحرافى در او نیست پیروى مىکنند و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مىگردد و جز صدایى آهسته نمىشنوى (108)
یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿108﴾
در آن روز شفاعت [به کسى] سود نبخشد مگر کسى را که [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید (109)
یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴿109﴾
آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشتسر گذاشتهاند مىداند و حال آنکه ایشان بدان دانشى ندارند (110)
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿110﴾
و چهرهها براى آن [خداى] زنده پاینده خضوع مىکنند و آن کس که ظلمى بر دوش دارد نومید مىماند (111)
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿111﴾
و هر کس کارهاى شایسته کند در حالى که مؤمن باشد نه از ستمى مىهراسد و نه از کاسته شدن [حقش] (112)
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿112﴾
و این گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم شاید آنان راه تقوا در پیش گیرند یا [این کتاب] پندى تازه براى آنان بیاورد (113)
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا ﴿113﴾
پس بلندمرتبه استخدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى (114)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿114﴾
و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم و[لى آن را] فراموش کرد و براى او عزمى [استوار] نیافتیم (115)
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿115﴾
و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس جز ابلیس که سر باز زد [همه] سجده کردند (116)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى ﴿116﴾
پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناک] است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیرهبخت گردى (117)
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿117﴾
در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مىشوى و نه برهنه مىمانى (118)
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿118﴾
و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده (119)
وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿119﴾
پس شیطان او را وسوسه کرد گفت اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمىشود راه نمایم (120)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى ﴿120﴾
آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (121)
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿121﴾
سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد (122)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى ﴿122﴾
فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت (123)
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿123﴾
و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم (124)
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى ﴿124﴾
مىگوید پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردى با آنکه بینا بودم (125)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿125﴾
مىفرماید همان طور که نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مىشوى (126)
قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى ﴿126﴾
و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانههاى پروردگارش نگرویده استسزا مىدهیم و قطعا شکنجه آخرت سختتر و پایدارتر است (127)
وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿127﴾
آیا براى هدایتشان کافى نبود که [ببینند] چه نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که [اینک آنها] در سراهاى ایشان راه مىروند به راستى براى خردمندان در این [امر] نشانههایى [عبرتانگیز] است (128)
أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى ﴿128﴾
و اگر سخنى از پروردگارت پیشى نگرفته و موعدى معین مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مىآمد (129)
وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى ﴿129﴾
پس بر آنچه مىگویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى (130)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى ﴿130﴾
و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و [بدان که] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است (131)
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿131﴾
و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ما از تو جویاى روزى نیستیم ما به تو روزى مىدهیم و فرجام [نیک] براى پرهیزگارى است (132)
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿132﴾
و گفتند چرا از جانب پروردگارش معجزهاى براى ما نمىآورد آیا دلیل روشن آنچه در صحیفههاى پیشین است براى آنان نیامده است (133)
وَقَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿133﴾
و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاک مىکردیم قطعا مىگفتند پروردگارا چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروى کنیم (134)
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى ﴿134﴾
بگو همه در انتظارند پس در انتظار باشید زودا که بدانید یاران راه راست کیانند و چه کسى راهیافته است (135)
قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ﴿135﴾