- 177
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل ودیع الیمنی سوره مبارکه قلم
ترتیل سوره ای با صدای ودیع الیمنی
سوره 68: القلم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نون سوگند به قلم و آنچه مىنویسند (1)
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾
[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى (2)
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾
و بىگمان تو را پاداشى بىمنتخواهد بود (3)
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾
و راستى که تو را خویى والاست (4)
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾
به زودى خواهى دید و خواهند دید (5)
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾
[که] کدام یک از شما دستخوش جنونید (6)
بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾
پروردگارت خود بهتر مىداند چه کسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است (7)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾
پس از دروغزنان فرمان مبر (8)
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿8﴾
دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند (9)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿9﴾
و از هر قسم خورنده فرو مایهاى فرمان مبر (10)
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ ﴿10﴾
[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمىدارد (11)
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ ﴿11﴾
مانع خیر متجاوز گناه پیشه (12)
مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿12﴾
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است (13)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿13﴾
به صرف اینکه مالدار و پسردار است (14)
أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿14﴾
چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانههاى پیشینیان است (15)
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿15﴾
زودا که بر بینىاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] (16)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿16﴾
ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند (17)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿17﴾
و[لى] ان شاء الله نگفتند (18)
وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿18﴾
پس در حالى که آنان غنوده بودند بلایى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد (19)
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿19﴾
و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید (20)
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿20﴾
پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند (21)
فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ ﴿21﴾
که اگر میوه مىچینید بامدادان به سوى کشتخویش روید (22)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ ﴿22﴾
پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند (23)
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿23﴾
که امروز نباید در باغ بینوایى بر شما در آید (24)
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ ﴿24﴾
و صبحگاهان در حالى که خود را بر منع [بینوایان] توانا مىدیدند رفتند (25)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿25﴾
و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعا ما راه گم کردهایم (26)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿26﴾
[نه] بلکه ما محرومیم (27)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿27﴾
خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکى نمىستایید (28)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿28﴾
گفتند پروردگارا تو را به پاکى مىستاییم ما واقعا ستمگر بودیم (29)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿29﴾
پس بعضىشان رو به بعضى دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند (30)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿30﴾
گفتند اى واى بر ما که سرکش بودهایم (31)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿31﴾
امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم (32)
عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿32﴾
عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر مىدانستند قطعا بزرگتر خواهد بود (33)
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿33﴾
براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است (34)
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿34﴾
پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد (35)
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿35﴾
شما را چه شده چگونه داورى مىکنید (36)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿36﴾
یا شما را کتابى هست که در آن فرا مىگیرید (37)
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿37﴾
که هر چه را برمىگزینید براى شما در آن خواهد بود (38)
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿38﴾
یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایى رسا گرفتهاید که هر چه دلتان خواستحکم کنید (39)
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ ﴿39﴾
از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند (40)
سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿40﴾
یا شریکانى دارند پس اگر راست مىگویند شریکانشان را بیاورند (41)
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ﴿41﴾
روزى که کار زار [و رهایى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایى نیابند (42)
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿42﴾
دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مىگیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند (43)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿43﴾
پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مىکند واگذار به تدریج آنان را به گونهاى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت (44)
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿44﴾
و مهلتشان مىدهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است (45)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿45﴾
آیا از آنان مزدى درخواست مىکنى و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مىیابند (46)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿46﴾
یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند (47)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿47﴾
پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز و مانند همدم ماهى [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد (48)
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿48﴾
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمىکرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته مىشد (49)
لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
پس پروردگارش وى را برگزید و از شایستگانش گردانید (50)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند او واقعا دیوانهاى است (51)
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست (52)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿52﴾
سوره 68: القلم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نون سوگند به قلم و آنچه مىنویسند (1)
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾
[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى (2)
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾
و بىگمان تو را پاداشى بىمنتخواهد بود (3)
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾
و راستى که تو را خویى والاست (4)
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾
به زودى خواهى دید و خواهند دید (5)
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾
[که] کدام یک از شما دستخوش جنونید (6)
بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾
پروردگارت خود بهتر مىداند چه کسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است (7)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾
پس از دروغزنان فرمان مبر (8)
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿8﴾
دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند (9)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿9﴾
و از هر قسم خورنده فرو مایهاى فرمان مبر (10)
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ ﴿10﴾
[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمىدارد (11)
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ ﴿11﴾
مانع خیر متجاوز گناه پیشه (12)
مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿12﴾
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است (13)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿13﴾
به صرف اینکه مالدار و پسردار است (14)
أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿14﴾
چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانههاى پیشینیان است (15)
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿15﴾
زودا که بر بینىاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] (16)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿16﴾
ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند (17)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿17﴾
و[لى] ان شاء الله نگفتند (18)
وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿18﴾
پس در حالى که آنان غنوده بودند بلایى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد (19)
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿19﴾
و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید (20)
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿20﴾
پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند (21)
فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ ﴿21﴾
که اگر میوه مىچینید بامدادان به سوى کشتخویش روید (22)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ ﴿22﴾
پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند (23)
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿23﴾
که امروز نباید در باغ بینوایى بر شما در آید (24)
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ ﴿24﴾
و صبحگاهان در حالى که خود را بر منع [بینوایان] توانا مىدیدند رفتند (25)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿25﴾
و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعا ما راه گم کردهایم (26)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿26﴾
[نه] بلکه ما محرومیم (27)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿27﴾
خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکى نمىستایید (28)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿28﴾
گفتند پروردگارا تو را به پاکى مىستاییم ما واقعا ستمگر بودیم (29)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿29﴾
پس بعضىشان رو به بعضى دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند (30)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿30﴾
گفتند اى واى بر ما که سرکش بودهایم (31)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿31﴾
امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم (32)
عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿32﴾
عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر مىدانستند قطعا بزرگتر خواهد بود (33)
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿33﴾
براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است (34)
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿34﴾
پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد (35)
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿35﴾
شما را چه شده چگونه داورى مىکنید (36)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿36﴾
یا شما را کتابى هست که در آن فرا مىگیرید (37)
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿37﴾
که هر چه را برمىگزینید براى شما در آن خواهد بود (38)
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿38﴾
یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایى رسا گرفتهاید که هر چه دلتان خواستحکم کنید (39)
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ ﴿39﴾
از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند (40)
سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿40﴾
یا شریکانى دارند پس اگر راست مىگویند شریکانشان را بیاورند (41)
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ﴿41﴾
روزى که کار زار [و رهایى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایى نیابند (42)
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿42﴾
دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مىگیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند (43)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿43﴾
پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مىکند واگذار به تدریج آنان را به گونهاى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت (44)
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿44﴾
و مهلتشان مىدهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است (45)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿45﴾
آیا از آنان مزدى درخواست مىکنى و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مىیابند (46)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿46﴾
یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مىنویسند (47)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿47﴾
پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز و مانند همدم ماهى [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد (48)
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿48﴾
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمىکرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته مىشد (49)
لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
پس پروردگارش وى را برگزید و از شایستگانش گردانید (50)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند او واقعا دیوانهاى است (51)
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست (52)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿52﴾