- 432
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق احمد ابوالمعاطی سوره ص آیات 17 تا 40، نبأ 31 تا 37، نازعات 26 تا آخر، فجر 23 تا آخر
تلاوت تحقیق احمد ابوالمعاطی، این تلاوت درکشور مصر اجرا شده است.
سوره 38: ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت و توبه کار را. (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح میگفتند. (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
پرندگان را نیز دستجمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند) و همه اینها بازگشت کننده به سوی او بودند. (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و حکومت او را استحکام بخشیدیم، هم دانش به او دادیم و هم داوری عادلانه. (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿22﴾
هنگامی که (بی هیچ مقدمه) بر او وارد شدند و او از مشاهده آنها وحشت کرد، گفتند نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری تعدی کرده، اکنون در میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدایت فرما. (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
این برادر من است نود و نه میش دارد، و من یکی بیش ندارم، اما او اصرار میکند که این یکی را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه کرده است. (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
(داود) گفت: مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش بر تو ستم کرده، و بسیاری از دوستان به یکدیگر ستم میکنند مگر آنها که ایمان آورده اند و عمل صالح دارند، اما عده آنان کم است!، داود گمان کرد ما او را (با این ماجرا) آزموده ایم، از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
ما این عمل را بر او بخشیدیم، و او نزد ما دارای مقام والا و آینده نیک است. (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
ای داود ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم، در میان مردم به حق داوری کن، و از هوای نفس پیروی منما که تو را از راه خدا منحرف میسازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند. (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنها است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است وای بر کافران از آتش (دوزخ). (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران! (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿29﴾
این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان مغز (و اندیشه) متذکر شوند. (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
ما سلیمان را به داود بخشیدیم، چه بنده خوبی ؟ چرا که همواره به سوی خدا بازگشت میکرد (و به یاد او بود). (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند. (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿32﴾
گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم (من میخواهم از آنها در جهاد استفاده کنم او همچنان به آنها نگاه میکرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
(آنها آنقدر جالب بودند که گفت) بار دیگر آنها را بازگردانید و دست به ساقها و گردنهای آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
ما سلیمان را آزمودیم، و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد. (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد، که تو بسیار بخشنده ای. (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او میخواهد برود. (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و شیاطین را مسخر او ساختیم، هر بناء و غواصی از آنها. (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و گروه دیگری (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم. (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
(و به او گفتیم) این عطای ماست به هر کس میخواهی (و صلاح میبینی) ببخش و از هر کس میخواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست. (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و برای او (سلیمان) نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیک است. (40)
سوره 78: النبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا ﴿31﴾
برای پرهیزگاران مسلما پیروزی بزرگی است. (31)
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿32﴾
باغهایی سرسبز، و انواعی از انگورها. (32)
وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿33﴾
و حوریانی بسیار جوان و هم سن و سال. (33)
وَکَأْسًا دِهَاقًا ﴿34﴾
و جامهایی لبریز و پیاپی (از شراب طهور) (34)
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا ﴿35﴾
در آنجا نه سخن لغو و بیهوده ای میشنوند و نه دروغی. (35)
جَزَاءً مِنْ رَبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿36﴾
این جزایی است از سوی پروردگارت و عطیه ای است کافی. (36)
رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَابًا﴿37﴾
همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است، پروردگار رحمان، و هیچ کس حق ندارد بیاجازه او سخنی بگوید (یا شفاعتی کند). (37)
یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَةُ صَفًّا لَا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾
اینها در آن روز واقع میشود که «روح» و «ملائکه» در یک صف قیام میکنند، و هیچیک جز به اذن خداوند رحمان سخن نمیگویند: و آنگاه که میگویند صواب میگویند. (38)
ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾
آن روز حق است، هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش بر میگزیند. (39)
إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا ﴿40﴾
و ما شما را از عذاب نزدیکی بیم میدهیم، این عذاب در روزی خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده میبیند، و کافر میگوید: «ای کاش خاک بودم!» (40)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
در این عبرتی است برای کسانی که خدا ترسند. (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکل تر است یا آفرینش آسمانی که خداوند بنا نهاد؟! (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقف آن را برافراشته و آن را منظم ساخت. (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود. (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و زمین را بعد از آن گسترش داد. (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش خارج کرد و چراگاهش را آماده ساخت (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را ثابت و محکم نمود. (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
همه اینها برای بهره گیری شما و چهارپایان شما است. (33)
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
هنگامی که آن حادثه بزرگ رخ دهد. (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
در آن روز انسان به یاد کوششهایش میافتد. (35)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَى ﴿36﴾
و جهنم برای هر بیننده ای آشکار میگردد. (36)
فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿37﴾
اما آن کسی که طغیان کرده، (37)
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿38﴾
و زندگی دنیا را مقدم داشته، (38)
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿39﴾
مسلما دوزخ جایگاه او است. (39)
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و آن کس که از مقام پروردگارش خائف بوده و نفس را از هوی باز داشته. (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
بهشت جایگاه او است. (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
از تو درباره قیامت سؤ ال میکنند که در چه زمانی واقع میشود؟ (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو را با یادآوری این سخن چه کار؟ (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
انتهای آن به سوی پروردگار تو است. (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
کار تو فقط انذار کردن کسانی است که از آن میترسند. (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
آنها در آن روز که قیام قیامت را میبینند چنین احساس میکنند که گویی توقف آنها (در دنیا و برزخ) جز عصر گاهی یا صبحگاهی بیشتر نبوده است. (46)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و در آن روز جهنم را حاضر کنند (آری) در آن روز انسان متذکر میشود، اما چه فایده که این تذکر برای او سودی ندارد. (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
می گوید: ایکاش برای این زندگی چیزی فرستاده بودم. (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
در آن روز هیچکس عذابی همانند عذاب او نمیکند. (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچکس همچون او کسی را به بند نمیکشد. (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
تو ای روح آرام یافته! (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
به سوی پروردگارت بازگرد در حالی هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است. (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در سلک بندگانم داخل شو. (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشتم ورود کن. (30)
سوره 38: ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت و توبه کار را. (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح میگفتند. (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
پرندگان را نیز دستجمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند) و همه اینها بازگشت کننده به سوی او بودند. (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و حکومت او را استحکام بخشیدیم، هم دانش به او دادیم و هم داوری عادلانه. (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿22﴾
هنگامی که (بی هیچ مقدمه) بر او وارد شدند و او از مشاهده آنها وحشت کرد، گفتند نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری تعدی کرده، اکنون در میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدایت فرما. (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
این برادر من است نود و نه میش دارد، و من یکی بیش ندارم، اما او اصرار میکند که این یکی را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه کرده است. (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
(داود) گفت: مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش بر تو ستم کرده، و بسیاری از دوستان به یکدیگر ستم میکنند مگر آنها که ایمان آورده اند و عمل صالح دارند، اما عده آنان کم است!، داود گمان کرد ما او را (با این ماجرا) آزموده ایم، از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
ما این عمل را بر او بخشیدیم، و او نزد ما دارای مقام والا و آینده نیک است. (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
ای داود ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم، در میان مردم به حق داوری کن، و از هوای نفس پیروی منما که تو را از راه خدا منحرف میسازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند. (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنها است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است وای بر کافران از آتش (دوزخ). (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران! (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿29﴾
این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان مغز (و اندیشه) متذکر شوند. (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
ما سلیمان را به داود بخشیدیم، چه بنده خوبی ؟ چرا که همواره به سوی خدا بازگشت میکرد (و به یاد او بود). (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند. (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿32﴾
گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم (من میخواهم از آنها در جهاد استفاده کنم او همچنان به آنها نگاه میکرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
(آنها آنقدر جالب بودند که گفت) بار دیگر آنها را بازگردانید و دست به ساقها و گردنهای آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
ما سلیمان را آزمودیم، و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد. (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد، که تو بسیار بخشنده ای. (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او میخواهد برود. (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و شیاطین را مسخر او ساختیم، هر بناء و غواصی از آنها. (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و گروه دیگری (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم. (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
(و به او گفتیم) این عطای ماست به هر کس میخواهی (و صلاح میبینی) ببخش و از هر کس میخواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست. (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و برای او (سلیمان) نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیک است. (40)
سوره 78: النبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا ﴿31﴾
برای پرهیزگاران مسلما پیروزی بزرگی است. (31)
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿32﴾
باغهایی سرسبز، و انواعی از انگورها. (32)
وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿33﴾
و حوریانی بسیار جوان و هم سن و سال. (33)
وَکَأْسًا دِهَاقًا ﴿34﴾
و جامهایی لبریز و پیاپی (از شراب طهور) (34)
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا ﴿35﴾
در آنجا نه سخن لغو و بیهوده ای میشنوند و نه دروغی. (35)
جَزَاءً مِنْ رَبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿36﴾
این جزایی است از سوی پروردگارت و عطیه ای است کافی. (36)
رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَابًا﴿37﴾
همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است، پروردگار رحمان، و هیچ کس حق ندارد بیاجازه او سخنی بگوید (یا شفاعتی کند). (37)
یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَةُ صَفًّا لَا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾
اینها در آن روز واقع میشود که «روح» و «ملائکه» در یک صف قیام میکنند، و هیچیک جز به اذن خداوند رحمان سخن نمیگویند: و آنگاه که میگویند صواب میگویند. (38)
ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾
آن روز حق است، هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش بر میگزیند. (39)
إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا ﴿40﴾
و ما شما را از عذاب نزدیکی بیم میدهیم، این عذاب در روزی خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده میبیند، و کافر میگوید: «ای کاش خاک بودم!» (40)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
در این عبرتی است برای کسانی که خدا ترسند. (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکل تر است یا آفرینش آسمانی که خداوند بنا نهاد؟! (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقف آن را برافراشته و آن را منظم ساخت. (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود. (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و زمین را بعد از آن گسترش داد. (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش خارج کرد و چراگاهش را آماده ساخت (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را ثابت و محکم نمود. (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
همه اینها برای بهره گیری شما و چهارپایان شما است. (33)
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
هنگامی که آن حادثه بزرگ رخ دهد. (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
در آن روز انسان به یاد کوششهایش میافتد. (35)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَى ﴿36﴾
و جهنم برای هر بیننده ای آشکار میگردد. (36)
فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿37﴾
اما آن کسی که طغیان کرده، (37)
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿38﴾
و زندگی دنیا را مقدم داشته، (38)
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿39﴾
مسلما دوزخ جایگاه او است. (39)
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و آن کس که از مقام پروردگارش خائف بوده و نفس را از هوی باز داشته. (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
بهشت جایگاه او است. (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
از تو درباره قیامت سؤ ال میکنند که در چه زمانی واقع میشود؟ (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو را با یادآوری این سخن چه کار؟ (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
انتهای آن به سوی پروردگار تو است. (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
کار تو فقط انذار کردن کسانی است که از آن میترسند. (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
آنها در آن روز که قیام قیامت را میبینند چنین احساس میکنند که گویی توقف آنها (در دنیا و برزخ) جز عصر گاهی یا صبحگاهی بیشتر نبوده است. (46)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و در آن روز جهنم را حاضر کنند (آری) در آن روز انسان متذکر میشود، اما چه فایده که این تذکر برای او سودی ندارد. (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
می گوید: ایکاش برای این زندگی چیزی فرستاده بودم. (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
در آن روز هیچکس عذابی همانند عذاب او نمیکند. (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچکس همچون او کسی را به بند نمیکشد. (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
تو ای روح آرام یافته! (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
به سوی پروردگارت بازگرد در حالی هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است. (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در سلک بندگانم داخل شو. (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشتم ورود کن. (30)