- 73
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق هاشم هیبه سوره توبه آیات 111 تا آخر، انفطار، قدر
تلاوت تحقیق هاشم هیبه، این تلاوت در دهه 70 میلادی در کشور مصر، شهر قاهره، استودیوی اذاعة القرآن اجرا گردیده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿111﴾
خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریداری میکند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند، این وعده حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است، اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی (برای شما) است. (111)
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴿112﴾
(مؤ منان کسانی هستند که) توبه کنندگانند، و عبادتکاران، و سپاسگویان و سیاحت کنندگان، و رکوع کنندگان، و سجده آوران، و آمران به معروف، و نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی و بشارت بده (به اینچنین) مؤ منان! (112)
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿113﴾
برای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و مؤ منان شایسته نبود که برای مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند، پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه اصحاب دوزخند. (113)
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ﴿114﴾
و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط بخاطر وعده ای بود که به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب کند) اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خدا است از او بیزاری جست، چرا که ابراهیم مهربان و بردبار بود. (114)
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ مَا یَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿115﴾
چنان نبوده که خداوند قومی را پس از هدایت (و ایمان) مجازات کند مگر آنکه آنچه را که باید از آن بپرهیزند برای آنان بیان نماید (و آنها مخالفت کنند) زیرا خداوند به هر چیزی دانا است. (115)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿116﴾
حکومت آسمانها و زمین برای او است، (او) زنده و میمیراند، و جز خدا ولی و یاوری ندارید. (116)
لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿117﴾
خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر، و (همچنین) مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود، پس از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حق منحرف شود (و از میدان جنگ باز گردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است. (117)
وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿118﴾
(همچنین) آن سه نفر را که (در مدینه) بازماندند (و از شرکت در تبوک خودداری کردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد وحتی) جائی در وجود خویش برای خود نمییافتند و دانستند که پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست در آن هنگام خدا آنانرا مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است. (118)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿119﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید. (119)
مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿120﴾
سزاوار نیست که اهل مدینه و بادیه نشینانی که اطراف آنها هستند از رسول خدا تخلف جویند، و برای حفظ جان خویش از جان او چشم بپوشند، این به خاطر آن است که هیچ تشنگی به آنها نمیرسد، و نه خستگی، و نه گرسنگی در راه خدا، و هیچ گامی که موجب خشم کافران شود برنمیدارند، و ضربهای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به واسطه آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود، زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند. (120)
وَلَا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿121﴾
و هیچ مال کوچک یا بزرگی را (در این راه) انفاق نمیکنند و هیچ سرزمینی را (به سوی میدان جهاد و یا در بازگشت) نمیپیمایند، مگر اینکه برای آنها نوشته میشود تا خداوند آن را به عنوان بهترین اعمالشان پاداش دهد. (121)
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ﴿122﴾
شایسته نیست، مؤ منان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی، طایفه ای از آنان کوچ نمیکند (و طایفه ای بماند) تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها را انذار نمایند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند. (122)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿123﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید (و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند) و آنها باید در شما شدت و خشونت احساس کنند، و بدانید خداوند با پرهیزکاران است. (123)
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿124﴾
و هنگامی که سورهای نازل میشود بعضی از آنان (به دیگران) میگوید این سوره ایمان کدامیک از شما را افزون ساخت ؟ (به آنها بگو) اما کسانی که ایمان آورده اند ایمانشان را افزود و آنها (به فضل و موهبت الهی) خوشحالند. (124)
وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ ﴿125﴾
و اما آنها که در دلهایشان بیماری است پلیدی بر پلیدیشان افزود و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند. (125)
أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ ﴿126﴾
آیا آنها نمیبینند که در هر سال یک یا دو بار آزمایش میشوند؟ باز توبه نمیکنند و متذکر هم نمیشوند! (126)
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ ﴿127﴾
و هنگامی که سوره ای نازل میشود بعضی از آنها (منافقان) به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند آیا کسی شما را میبیند (و اگر از حضور پیامبر بیرون رویم متوجه ما نمیشوند) سپس منصرف میشوند (بیرون میروند) خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند (و بیدانشند). (127)
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿128﴾
رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است. (128)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿129﴾
اگر آنها روی (از حق) بگردانند (نگران مباش) بگو خداوند مرا کفایت میکند هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است. (129)
سوره 82: الإنفطار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ﴿1﴾
آن زمان که آسمان (کرات آسمانی) از هم شکافته شود. (1)
وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَتْ ﴿2﴾
و آن زمان که ستارگان پراکنده شود و فرو ریزد (2)
وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿3﴾
و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود. (3)
وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿4﴾
و آن زمان که قبرها زیر و رو شود (و مردگان خارج شوند). (4)
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿5﴾
در آن زمان هر کس میداند آنچه را از قبل فرستاده، و آنچه را برای بعد گذاشته است (5)
یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ﴿6﴾
ای انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته؟! (6)
الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ ﴿7﴾
همان خدایی که تو را آفرید و منظم ساخت. (7)
فِی أَیِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ ﴿8﴾
و در هر صورتی میخواست تو را ترکیب نمود (8)
کَلَّا بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ ﴿9﴾
آنچنان که شما میپندارید نیست، بلکه شما روز جزا را منکرید. (9)
وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ ﴿10﴾
و بدون شک نگاهبانانی بر شما گمارده شده. (10)
کِرَامًا کَاتِبِینَ ﴿11﴾
والامقام و نویسنده (اعمال نیک و بد شما). (11)
یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿12﴾
آنها میدانند شما چه میکنید. (12)
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ﴿13﴾
مسلما نیکان در نعمت فراوانی هستند. (13)
وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ ﴿14﴾
و بدکاران در دوزخند. (14)
یَصْلَوْنَهَا یَوْمَ الدِّینِ ﴿15﴾
روز جزا وارد آن میشوند و میسوزند. (15)
وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِینَ ﴿16﴾
و هیچگاه از آن غائب و دور نیستند. (16)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿17﴾
تو چه میدانی روز قیامت چیست ؟ (17)
ثُمَّ مَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿18﴾
باز چه میدانی روز قیامت چیست ؟ (18)
یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿19﴾
روزی است که هیچکس قادر بر انجام کاری در حق دیگری نیست، و همه امور در آن روز از آن خدا است. (19)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿111﴾
خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریداری میکند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند، این وعده حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است، اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی (برای شما) است. (111)
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴿112﴾
(مؤ منان کسانی هستند که) توبه کنندگانند، و عبادتکاران، و سپاسگویان و سیاحت کنندگان، و رکوع کنندگان، و سجده آوران، و آمران به معروف، و نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی و بشارت بده (به اینچنین) مؤ منان! (112)
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿113﴾
برای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و مؤ منان شایسته نبود که برای مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند، پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه اصحاب دوزخند. (113)
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ﴿114﴾
و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط بخاطر وعده ای بود که به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب کند) اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خدا است از او بیزاری جست، چرا که ابراهیم مهربان و بردبار بود. (114)
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ مَا یَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿115﴾
چنان نبوده که خداوند قومی را پس از هدایت (و ایمان) مجازات کند مگر آنکه آنچه را که باید از آن بپرهیزند برای آنان بیان نماید (و آنها مخالفت کنند) زیرا خداوند به هر چیزی دانا است. (115)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿116﴾
حکومت آسمانها و زمین برای او است، (او) زنده و میمیراند، و جز خدا ولی و یاوری ندارید. (116)
لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿117﴾
خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر، و (همچنین) مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود، پس از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حق منحرف شود (و از میدان جنگ باز گردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است. (117)
وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿118﴾
(همچنین) آن سه نفر را که (در مدینه) بازماندند (و از شرکت در تبوک خودداری کردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد وحتی) جائی در وجود خویش برای خود نمییافتند و دانستند که پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست در آن هنگام خدا آنانرا مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است. (118)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿119﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید. (119)
مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿120﴾
سزاوار نیست که اهل مدینه و بادیه نشینانی که اطراف آنها هستند از رسول خدا تخلف جویند، و برای حفظ جان خویش از جان او چشم بپوشند، این به خاطر آن است که هیچ تشنگی به آنها نمیرسد، و نه خستگی، و نه گرسنگی در راه خدا، و هیچ گامی که موجب خشم کافران شود برنمیدارند، و ضربهای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به واسطه آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود، زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند. (120)
وَلَا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿121﴾
و هیچ مال کوچک یا بزرگی را (در این راه) انفاق نمیکنند و هیچ سرزمینی را (به سوی میدان جهاد و یا در بازگشت) نمیپیمایند، مگر اینکه برای آنها نوشته میشود تا خداوند آن را به عنوان بهترین اعمالشان پاداش دهد. (121)
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ﴿122﴾
شایسته نیست، مؤ منان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی، طایفه ای از آنان کوچ نمیکند (و طایفه ای بماند) تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها را انذار نمایند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند. (122)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿123﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید (و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند) و آنها باید در شما شدت و خشونت احساس کنند، و بدانید خداوند با پرهیزکاران است. (123)
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿124﴾
و هنگامی که سورهای نازل میشود بعضی از آنان (به دیگران) میگوید این سوره ایمان کدامیک از شما را افزون ساخت ؟ (به آنها بگو) اما کسانی که ایمان آورده اند ایمانشان را افزود و آنها (به فضل و موهبت الهی) خوشحالند. (124)
وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ ﴿125﴾
و اما آنها که در دلهایشان بیماری است پلیدی بر پلیدیشان افزود و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند. (125)
أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ ﴿126﴾
آیا آنها نمیبینند که در هر سال یک یا دو بار آزمایش میشوند؟ باز توبه نمیکنند و متذکر هم نمیشوند! (126)
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ ﴿127﴾
و هنگامی که سوره ای نازل میشود بعضی از آنها (منافقان) به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند آیا کسی شما را میبیند (و اگر از حضور پیامبر بیرون رویم متوجه ما نمیشوند) سپس منصرف میشوند (بیرون میروند) خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند (و بیدانشند). (127)
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿128﴾
رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است. (128)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿129﴾
اگر آنها روی (از حق) بگردانند (نگران مباش) بگو خداوند مرا کفایت میکند هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است. (129)
سوره 82: الإنفطار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ﴿1﴾
آن زمان که آسمان (کرات آسمانی) از هم شکافته شود. (1)
وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَتْ ﴿2﴾
و آن زمان که ستارگان پراکنده شود و فرو ریزد (2)
وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿3﴾
و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود. (3)
وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿4﴾
و آن زمان که قبرها زیر و رو شود (و مردگان خارج شوند). (4)
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿5﴾
در آن زمان هر کس میداند آنچه را از قبل فرستاده، و آنچه را برای بعد گذاشته است (5)
یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ﴿6﴾
ای انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته؟! (6)
الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ ﴿7﴾
همان خدایی که تو را آفرید و منظم ساخت. (7)
فِی أَیِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ ﴿8﴾
و در هر صورتی میخواست تو را ترکیب نمود (8)
کَلَّا بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ ﴿9﴾
آنچنان که شما میپندارید نیست، بلکه شما روز جزا را منکرید. (9)
وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ ﴿10﴾
و بدون شک نگاهبانانی بر شما گمارده شده. (10)
کِرَامًا کَاتِبِینَ ﴿11﴾
والامقام و نویسنده (اعمال نیک و بد شما). (11)
یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿12﴾
آنها میدانند شما چه میکنید. (12)
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ﴿13﴾
مسلما نیکان در نعمت فراوانی هستند. (13)
وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ ﴿14﴾
و بدکاران در دوزخند. (14)
یَصْلَوْنَهَا یَوْمَ الدِّینِ ﴿15﴾
روز جزا وارد آن میشوند و میسوزند. (15)
وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِینَ ﴿16﴾
و هیچگاه از آن غائب و دور نیستند. (16)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿17﴾
تو چه میدانی روز قیامت چیست ؟ (17)
ثُمَّ مَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿18﴾
باز چه میدانی روز قیامت چیست ؟ (18)
یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿19﴾
روزی است که هیچکس قادر بر انجام کاری در حق دیگری نیست، و همه امور در آن روز از آن خدا است. (19)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)