- 673
- 1000
- 1000
- 1000
قسمت 77، فرش الحروف
جناب آقای پورزرگری در این برنامه به به آموزش مبحث فرش الحروف می پردازد و مروری بر دروس جلسات قبل دارند.
دانشمندان علم قرائات برای بازشناسی قرائتها و تفکیک آنها از یکدیگر و پیدا کردن نقاط اشتراک و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع کردهاند: الف. اصول (اصول القاری) ب. فروع (فرش الحروف).
اصول (اصول القاری)
« اصول »، عبارت از قواعد کلی است که از قواعد جزیی زیر مجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئیات منطبق است. به عبارت دیگر، مراد از «اصول» قواعدی است که بیان کننده احکامی در قرائت تمام کلمات قرآن میباشند، به گونهای که در هرجا بتوان آن قواعد را اجرا نمود.
اصول در قرائات در مواد زیر مطرح است: 1. وقف و ابتدا؛ 2. ادغام و اظهار؛ 3. مد و قصر؛ 4. تحقیق و تسهیل؛ 5. اماله و فتح؛ 6. تفخیم و ترقیق (احکام راءات و لامات)؛ 7. ابدال و نقل؛ 8. احکام هاءات؛ 9. احکام یاءات؛ 10. وصل میم جمع و هاء ضمیر.
با توجه به این تعریف، قواعد کلی قرائت هر یک از قراء سبعه را اصول آن قاری نامیدهاند، چرا که تحت ضابطهای مشخص به صورت قواعدی کلی در آمده است. به عنوان مثال، قاعده «نقل و حذف» در قرائت نافع به روایت ورش یکی از اصول قراءت وی میباشد و قاعده «اشمام خلط حرف به حرف» نیز اصلی از اصول قراءت حمزه و... است.
← فروع (فرش الحروف)
در مقابل اصطلاح «اصول»، اصطلاح «فرش» یا «فرش الحروف» یا «فروع قرائی» وجود دارد که مراد از آن، موارد جزئی از اختلاف قرائات در کلمات قرآنی است که ضابطهمند نیستند؛ مثلا قرائت کلمه «یخدعون» در سوره بقره به قرائت «یخدعون» در سوره نساء قیاس نمیشود. به عبارت دیگر در قرآن کریم کلماتی وجود دارد که علاوه بر پراکنده بودن در سورههای مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهای معین و مشخص در نمیآید. فرش به معنای نشر و بسط است و کلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در این جا معنای قرائت میدهد، پس وقتی گفته میشود:«حرف عاصم، حرف حمزه، حرف نافع» در اصطلاح یعنی قرائت عاصم، قرائت حمزه و..... بعضی گفتهاند علت نامگذاری اختلافات جزئی و موردی قرائات به «فرش» این است که چون بر خلاف اصول قرائت، مثل ادغام یا اماله که در یک جا از آنها بحث میشود، قرائتهایی که تحت ضوابط و اصول قرار نمیگیرند هر یک به صورت پراکنده (در موضع خودشان در هر سوره ) مورد بحث واقع میشوند به آنها «فرش الحروف» گفته شده است.
دانشمندان علم قرائات برای بازشناسی قرائتها و تفکیک آنها از یکدیگر و پیدا کردن نقاط اشتراک و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع کردهاند: الف. اصول (اصول القاری) ب. فروع (فرش الحروف).
اصول (اصول القاری)
« اصول »، عبارت از قواعد کلی است که از قواعد جزیی زیر مجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئیات منطبق است. به عبارت دیگر، مراد از «اصول» قواعدی است که بیان کننده احکامی در قرائت تمام کلمات قرآن میباشند، به گونهای که در هرجا بتوان آن قواعد را اجرا نمود.
اصول در قرائات در مواد زیر مطرح است: 1. وقف و ابتدا؛ 2. ادغام و اظهار؛ 3. مد و قصر؛ 4. تحقیق و تسهیل؛ 5. اماله و فتح؛ 6. تفخیم و ترقیق (احکام راءات و لامات)؛ 7. ابدال و نقل؛ 8. احکام هاءات؛ 9. احکام یاءات؛ 10. وصل میم جمع و هاء ضمیر.
با توجه به این تعریف، قواعد کلی قرائت هر یک از قراء سبعه را اصول آن قاری نامیدهاند، چرا که تحت ضابطهای مشخص به صورت قواعدی کلی در آمده است. به عنوان مثال، قاعده «نقل و حذف» در قرائت نافع به روایت ورش یکی از اصول قراءت وی میباشد و قاعده «اشمام خلط حرف به حرف» نیز اصلی از اصول قراءت حمزه و... است.
← فروع (فرش الحروف)
در مقابل اصطلاح «اصول»، اصطلاح «فرش» یا «فرش الحروف» یا «فروع قرائی» وجود دارد که مراد از آن، موارد جزئی از اختلاف قرائات در کلمات قرآنی است که ضابطهمند نیستند؛ مثلا قرائت کلمه «یخدعون» در سوره بقره به قرائت «یخدعون» در سوره نساء قیاس نمیشود. به عبارت دیگر در قرآن کریم کلماتی وجود دارد که علاوه بر پراکنده بودن در سورههای مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهای معین و مشخص در نمیآید. فرش به معنای نشر و بسط است و کلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در این جا معنای قرائت میدهد، پس وقتی گفته میشود:«حرف عاصم، حرف حمزه، حرف نافع» در اصطلاح یعنی قرائت عاصم، قرائت حمزه و..... بعضی گفتهاند علت نامگذاری اختلافات جزئی و موردی قرائات به «فرش» این است که چون بر خلاف اصول قرائت، مثل ادغام یا اماله که در یک جا از آنها بحث میشود، قرائتهایی که تحت ضوابط و اصول قرار نمیگیرند هر یک به صورت پراکنده (در موضع خودشان در هر سوره ) مورد بحث واقع میشوند به آنها «فرش الحروف» گفته شده است.