- 13578
- 1000
- 1000
- 1000
محمد رسول الله - از فتح تا وداع
پس از فتح مکه پیامبر با پیروزی بر مشرکان و دفع فتنهها، اسلام را در سرزمین حجاز تثبیت کردند. سپس به فرمان وحی و در ناحیه «غدیرخم» ، «قرآن و اهل بیت» خود را میان مسلمانان به امانت گذاشتند و «امام علی(ع)» را به ولایت مسلمانان برگزیدند.
شهر مکه پس از آن که سالها بنا به خواست قریش در مقابل پیامبر و اسلام ایستادگی کرد، سرانجام دروازه اش را به روی مسلمانان باز کرد و تن به شکست داد تا کعبه از آلودگی بتها و بتپرستی پاک شد. ورود پیامبر و یارانش به مکه اگرچه همراه با پیروزی بود، اما آن بزرگوار با مردم مکه بزرگواری کرد و از گذشته آنها چشم پوشید. برخی از سران قریش که از خشم پیامبر میترسیدند، پا به فرار گذاشتند و به نقاط دور و نزدیک پناه بردند.
«غزوه حُنَین» جنگی بود که پس از فتح مکه در سال هشتم هجری، در منطقه حنین بین مسلمانان به فرماندهی پیامبر اکرم(ص) و قبیلههای «هوازِن و ثقیف» ساکنِ منطقه «طائف» رخ داد. در ابتدای جنگ، بر اثر شبیخون مشرکان و نیز حضور تازه مسلمانان مکی، سپاه اسلام متزلزل بود تا جایی که جان پیامبر(ص) هم به خطر افتاد، اما مسلمانان سرانجام به پیروزی رسیدند و به غنائم بسیاری دست یافتند.
«غزوه تبوک» آخرین غزوه رسول اکرم در رجب و شعبان سال نهم هجری در منطقه تبوک بود. پیامبر اکرم به قصد نبرد با رومیان به منطقه تبوک رهسپار شدند، ولی برخی از اصحاب، به ویژه منافقان مدینه، از حضور در سپاه سر باز زدند یا کوشیدند در دل مسلمانان هراس بیفکنند. پیامبر(ص) پیش از آغاز سفر، علی(ع) را به جانشینی خود در مدینه گمارد. سپاه اسلام پس از اقامت چند روزه در تبوک و بدون درگیری با رومیان به مدینه بازگشت. آیاتی درباره غزوه تبوک نازل شد و منافقان را رسوا و اهداف و نقشههای بعدی آنان را برملا ساخت. پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در یک سو و «مسیحیان نجران» در دیگر سو آمادهٔ «مباهله» یا نفرین طرف دروغگو شدند. مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا درباره درستی دعوت پیامبر پژوهش کنند، سرانجام بحثشان به جایی کشید که پیامبر خواست تا با آنها مباهله کند. هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند. مسیحیان وقتی دیدند که پیامبر با عزیزترین نزدیکانش یعنی «علی، فاطمه، حسن و حسین» میخواهد آنها را به چالش بکشد، دریافتند که ایشان بر حق است و این چنین از مباهله کناره گرفتند.
در سرزمین یمن فرمانداری به نام «بازان» حکومت میکرد که دستنشانده پادشاه ایران بود. بازان از دعوت پیامبر اکرم استقبال کرد و مسلمان شد. به این ترتیب مدتی بعد از این واقعه یمن از سلطه پادشاهان ایران خارج شد و مثل دیگر نقاط شبه جزیره به حکومت پیامبر پیوست. پیامبر بازان را در فرمانداری یمن باقی نگه داشت و برای آشنا کردن مردم با دین اسلام در سال دهم هجرت حضرت علی (ع) را برای اجرای پارهای از امور به سرزمین یمن فرستادند. در اواخر همان سال پیامبر مصمم شدند در مراسم حج شرکت کنند. به همین خاطر برای امام علی (ع) نامه مینویسند و از ایشان دعوت میکنند که از راه یمن خودش را به مکه برساند.
مسلمانان در کنار پیامبر گرامی اسلام در دهمین سال هجرت، مراسم حج را برگزار کردند تا از احکام حج به ترتیب صحیح آن با خبر شوند. در پایان این سفر و در ناحیه «غدیرخم» پیامبر به فرمان وحی، مسلمانان را به دور خویش جمع کرد و «حضرت علی (ع)» را به جانشینی خویش معرفی کردند. پس از پایان این سفر پیامبر درگیر بیماری شدند و روز به روز توان جسمی خود را از دست میدادند.
پیامبر گرامی اسلام در روزهای پایانی عمر از فتنههایی که امتش را تهدید میکرد بیمناک بودند. به همین سبب تصمیم گرفتند تا عدهای از بزرگان انصار و مهاجران را به سرداری جوانی به نام «اسامة بن زید» راهی نبرد با رومیان کنند تا از مدینه خارج شوند. انتخاب اسامه جوان زبان گروهی از بزرگان مدینه را به بهانهجویی باز کرد. آنها در صدد این بودند تا در زمان رحلت پیامبر دور از مدینه نباشند و از همراهی اسامه سر باز میزدند.
******
به علت قدیمی بودن و کیفیت نامناسب بعضی از قسمت های کتاب از شما مخاطبان محترم پوزش می خواهیم.
شهر مکه پس از آن که سالها بنا به خواست قریش در مقابل پیامبر و اسلام ایستادگی کرد، سرانجام دروازه اش را به روی مسلمانان باز کرد و تن به شکست داد تا کعبه از آلودگی بتها و بتپرستی پاک شد. ورود پیامبر و یارانش به مکه اگرچه همراه با پیروزی بود، اما آن بزرگوار با مردم مکه بزرگواری کرد و از گذشته آنها چشم پوشید. برخی از سران قریش که از خشم پیامبر میترسیدند، پا به فرار گذاشتند و به نقاط دور و نزدیک پناه بردند.
«غزوه حُنَین» جنگی بود که پس از فتح مکه در سال هشتم هجری، در منطقه حنین بین مسلمانان به فرماندهی پیامبر اکرم(ص) و قبیلههای «هوازِن و ثقیف» ساکنِ منطقه «طائف» رخ داد. در ابتدای جنگ، بر اثر شبیخون مشرکان و نیز حضور تازه مسلمانان مکی، سپاه اسلام متزلزل بود تا جایی که جان پیامبر(ص) هم به خطر افتاد، اما مسلمانان سرانجام به پیروزی رسیدند و به غنائم بسیاری دست یافتند.
«غزوه تبوک» آخرین غزوه رسول اکرم در رجب و شعبان سال نهم هجری در منطقه تبوک بود. پیامبر اکرم به قصد نبرد با رومیان به منطقه تبوک رهسپار شدند، ولی برخی از اصحاب، به ویژه منافقان مدینه، از حضور در سپاه سر باز زدند یا کوشیدند در دل مسلمانان هراس بیفکنند. پیامبر(ص) پیش از آغاز سفر، علی(ع) را به جانشینی خود در مدینه گمارد. سپاه اسلام پس از اقامت چند روزه در تبوک و بدون درگیری با رومیان به مدینه بازگشت. آیاتی درباره غزوه تبوک نازل شد و منافقان را رسوا و اهداف و نقشههای بعدی آنان را برملا ساخت. پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در یک سو و «مسیحیان نجران» در دیگر سو آمادهٔ «مباهله» یا نفرین طرف دروغگو شدند. مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا درباره درستی دعوت پیامبر پژوهش کنند، سرانجام بحثشان به جایی کشید که پیامبر خواست تا با آنها مباهله کند. هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند. مسیحیان وقتی دیدند که پیامبر با عزیزترین نزدیکانش یعنی «علی، فاطمه، حسن و حسین» میخواهد آنها را به چالش بکشد، دریافتند که ایشان بر حق است و این چنین از مباهله کناره گرفتند.
در سرزمین یمن فرمانداری به نام «بازان» حکومت میکرد که دستنشانده پادشاه ایران بود. بازان از دعوت پیامبر اکرم استقبال کرد و مسلمان شد. به این ترتیب مدتی بعد از این واقعه یمن از سلطه پادشاهان ایران خارج شد و مثل دیگر نقاط شبه جزیره به حکومت پیامبر پیوست. پیامبر بازان را در فرمانداری یمن باقی نگه داشت و برای آشنا کردن مردم با دین اسلام در سال دهم هجرت حضرت علی (ع) را برای اجرای پارهای از امور به سرزمین یمن فرستادند. در اواخر همان سال پیامبر مصمم شدند در مراسم حج شرکت کنند. به همین خاطر برای امام علی (ع) نامه مینویسند و از ایشان دعوت میکنند که از راه یمن خودش را به مکه برساند.
مسلمانان در کنار پیامبر گرامی اسلام در دهمین سال هجرت، مراسم حج را برگزار کردند تا از احکام حج به ترتیب صحیح آن با خبر شوند. در پایان این سفر و در ناحیه «غدیرخم» پیامبر به فرمان وحی، مسلمانان را به دور خویش جمع کرد و «حضرت علی (ع)» را به جانشینی خویش معرفی کردند. پس از پایان این سفر پیامبر درگیر بیماری شدند و روز به روز توان جسمی خود را از دست میدادند.
پیامبر گرامی اسلام در روزهای پایانی عمر از فتنههایی که امتش را تهدید میکرد بیمناک بودند. به همین سبب تصمیم گرفتند تا عدهای از بزرگان انصار و مهاجران را به سرداری جوانی به نام «اسامة بن زید» راهی نبرد با رومیان کنند تا از مدینه خارج شوند. انتخاب اسامه جوان زبان گروهی از بزرگان مدینه را به بهانهجویی باز کرد. آنها در صدد این بودند تا در زمان رحلت پیامبر دور از مدینه نباشند و از همراهی اسامه سر باز میزدند.
******
به علت قدیمی بودن و کیفیت نامناسب بعضی از قسمت های کتاب از شما مخاطبان محترم پوزش می خواهیم.
از ایرانصدا بشنوید
«از سرزمین نور» مجموعه ای فاخر و معنوی است که به نام پیامبر اکرم (ص) مزیّن شده و روایتگر زندگی آخرین فرستاده خداوند است. جدا از سیر تاریخی داستان که ما را با فراز و فرودهای زندگی حضرت محمد (ص) آشنا می سازد، این مجموعه دیگر گوشه های پیدا و پنهان تاریخ اسلام را به تصویر می کشد. همچنین شنیدن این روایت از دریچه صداهای ماندگار هنرمندان رادیو و دوبله مانند منوچهر اسماعیلی، جلال مقامی، علی رضایی و دیگران لطفی دوچندان دارد. به همراه این ویژگی، قلم وزین و شاعرانه رضا رهگذر و سعید آل رسول، اثری معنوی و ادبی خلق کرده است تا در کنار هنرنمایی صداپیشگان توانا، پهنه آسمانی داستان را رنگ و جلای خیال انگیزی ببخشد. از شما دعوت می کنیم تا با شنیدن این کتاب گویا، سفری روحانی را تجربه کنید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان