- 8113
- 1000
- 1000
- 1000
کاروان زیارتی
در منطقهی «گنداب»، در همدان، مردى شرور و دائمالخمر به نام «على گندابى» زندگی میکرد. او در عین اینکه توجهى به امور دینى نداشت و سروکارش با اهل فسق و فجور بود، ولى بارقهای از مسائل اخلاقى در وجودش میدرخشید.
«علی گندابی» آوازهی خوبی در شهر ندارد. او میخواهد به قصد زیارت امام حسین(ع) همراه کاروان زیارتی سلیم به کربلا برود، اما دیگر زائران با آمدن او مخالفاند. تا آنکه «مولا حسن»، پیری فرزانه، آنها را از این کار منع میکند و میگوید: «چون علی گندابی قصد زیارت مولایش را دارد، نباید کسی با آن مخالفت کند.»
علی همراه کاروان عازم سفر میشود، اما دست تقدیر او را با زنی به نام «حنانه» آشنا میکند که صاحب کاروان تجاری بزرگی است... این سرآغاز زندگی تازهای برای علی گندابی است.
«علی گندابی» آوازهی خوبی در شهر ندارد. او میخواهد به قصد زیارت امام حسین(ع) همراه کاروان زیارتی سلیم به کربلا برود، اما دیگر زائران با آمدن او مخالفاند. تا آنکه «مولا حسن»، پیری فرزانه، آنها را از این کار منع میکند و میگوید: «چون علی گندابی قصد زیارت مولایش را دارد، نباید کسی با آن مخالفت کند.»
علی همراه کاروان عازم سفر میشود، اما دست تقدیر او را با زنی به نام «حنانه» آشنا میکند که صاحب کاروان تجاری بزرگی است... این سرآغاز زندگی تازهای برای علی گندابی است.
از ایرانصدا بشنوید
بخشایش خداوند بزرگ چنان بیانتهاست که راه را برای بندگان بدکردار خویش نیز باز گذاشته و هیچکس را از رحمت خود ناامید نکرده است، حتی انسانهای غرق در گناه. اگر دلى بیدار باشد، خواهد دید که سراسر جهان هستى فریاد برمى آورند که: «یکى هست و نیست جز او.» هر انسانی، در هر جایگاهی، فرصت بازگشت دارد و این بازگشت، همان «توبه» است، توبهای که از سرِ دلشکستگی باشد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان