فهرست
مردی که می خندد

مردی که می خندد

  • 7 قطعه
  • 152':59" مدت زمان
  • 32885 دریافت شده
نویسنده: ویکتور هوگو
کارگردان: جواد پیشگر
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«مردی که می‌خندد» روایت زندگی بسیار غم‌انگیز کودکی به نام «جوئین پلین» است که از بدو تولد بی‌خانمان شده و هیچ‌گاه خانواده خود را ندیده‌ است. «کومپراچیکوها» (خریداران بچه) او را خریده بودند، ولی در 10 سالگی از آنها جدا شد...

در سال 1690 ، در شبی سرد و زمستانی، عده‌ای راهزن و خلافکار کودکی ده ساله به نام «جوئین پلین» را در «ساحل پورتلند انگلستان» رها و فرار می‌کنند. لب و دهان این کودک در دو سالگی توسط شخصی جراحی شده و به صورت مضحکی درآمده است. دوره‌گردی به نام «اورسوس» او را بزرگ می‌کند و با اجرای نمایش به موفقیت چشمگیری دست پیدا می‌کند، تا جایی که جوئین به «مردی که می‌خندد»، معروف می‌شود.
جوئین جان یک دختر بچه یک سالهٔ نابینا را نجات می‌دهد. سپس جوئین همراه با آن دختربچه که او نیز بی‌خانمان است و به اتفاق اورسوس، به «لندن» می‌روند و هر روز زندگی بهتری را برای خودشان فراهم می‌کنند. اورسوس به هنگام اجرای نمایش به مردم آگاهی می‌دهد و از طرفی جوئین در محله‌های فقیرنشین رفت و آمد می‌کند. از طرف حکومت به آنها اخطار می‌‌دهند؛ تا جایی که یک بار اورسوس را به دادگاه احضار می‌کنند.
مدتی می‌گذرد و شبی جوئین را به زندان شهر احضار می‌کنند و در آنجا مشخص می‌شود که جوئین یک اشراف‌زاده است و حالا او صاحب ثروت زیادی است و جزو نمایندگان «مجلس اعیان انگلستان» خواهد بود. اورسوس شدیداً نگران جوئین است؛ چرا که هیچ خبری از او ندارد و با ترفندهای مختلف سعی می‌کند طوری وانمود کند که جوئین جایی نرفته و به زودی برمی‌گردد.
فردای آن شب دو نفر از افراد حکومت نزد اورسوس می‌آیند و به او می‌گویند که جوئین مرده و آنها باید هرچه زودتر شهر لندن را ترک کنند.

از ایرانصدا بشنوید

رمان «مردی که می‌خندد» شاخص‌ترین رمان نویسنده است که آن را در سال 1869، در شهر«بروکسل» نوشت و مانند داستان «بینوایان»، بازتاب دغدغه‌های اجتماعی «ویکتورهوگو» است. یک معرکه‌گیرِ فیلسوف، یک هیولا با روح درخشان، یک دختر یتیم نابینا و یک دوشس منحرف، قهرمانان این رمان‌اند. در این اثر توصیف انگلستان اوایل قرن هجدهم با قدرت صورت گرفته است. هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابه‌ای از قهرمان داستان، این‌گونه پیام اصلی کتاب را بیان می‌دارد که بلایی که سر وی آمده درحقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که درظاهر می‌خندند و باطناً رنج می‌برند: «...اى قدرتمندان احمق! دیدگان خود را بگشایید. من مجسم ‏کننده‌ همه چیزم... کشیشان، اشراف، شاهزادگان! به هوش باشید: مردم به ظاهر خندانند و باطناً رنج مى‏‌برند... من نماد مردم‌ام... ولى به شما مى‏‌گویم که مردم به خود مى‏‌آیند؛ انتها شروع مى‏‌شود. شفق خونین صبح مى‏‌دمد. این است معناى خنده‌ی من. اینک شما بر خنده من بخندید!»

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

ثبت نقد و بررسی نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی بود. خسته نباشید. ای کاش کارهای ارزشمند بیشتری را بگذارید. فقط گاهی کمی مشکل صدابرداری داشت و صدای برخی صداپیشگان به حدی دور و ضعیف بود که شنیده نمیشد. داد هم که میزدند همین طور، جیغ میشد و نامفهوم.
  • کاربر مهمان
    وا آخرش چرا اینطوری بود؟! تا پولدار شد بدبخت شد؟! یعنی پول بده🤣
  • کاربر مهمان
    داستان بسیار خوبی است اما در قسمتهای صدای اضافی بسیار بلند تر از صدای افرادی هست که صحبت میکننذ و باعث میشود ان قسمت ها واضح نباشند مانند صدای اب یا زوزه گرگ
  • کاربر مهمان
    سلام و خسته نباشید. ممنونم از زحماتتون. واقعا عالیه کارتون😍 من از دیروز با سایت اشنا شدم و تونستم دوتا از بهترین کتابایی که میخواستم بخونمو گوش بدم. ممنونم ازتون😍
  • کاربر مهمان
    عالی بود.ممنونممممم😍
  • کاربر مهمان
    اولین داستانی بود که من رو وادار به اشک ریختن کرد 😢😢😢
  • کاربر مهمان
    ⁣برای آنهایی که شاید برای آنها جالب باشد،خاطرات خالقان سری کمیک های بتمن را خوانده بودم،که یکی از آنها گفته بود،فیلم مردی که میخندد،منبع الهام او برای خلق شخصیت جوکر بوده است. (تقاضا دارم،در آینده سری کمیک ها و رمانهای گرافیکی بتمن را تبدیل به نمایش رادیویی کنید،لطفاً هم سانسور نکرده و کیفیت صدای صداپیشگان را بالا ببرید.)
  • کاربر مهمان
    عالی بود ، هم متن و هم اجراها ، سپاس فراوان .
  • کاربر مهمان
    واقعا تنظیم صداش خیلی بد بود. صدای پس زمینه بیشتر از صدای گوینده ها بود ولوم صدای شخصیت اول خیلیییی بالاتر از بقیه شخصیت ها بود. و..... ضمنا لطفا این صدای سگ رو عوض کنید چون شبیه صدای هرچی هست الی سگ. و در انتها بابت تمام زحماتون متشکر و امیدوارم در این راه ثابت قدم باشید
  • کاربر مهمان
    خیلی داستان بدی داشت و کیفیت صداشم بد بود.
  • کاربر مهمان
    در پاسخ به اون خانمی که میگه صدای بعضی از بازیگرا از دور میومد باید عرض کنم این یه تکنیک در نمایش های رادیویی برای ترسیم پرسپکتیو شخصیت ها هست. اون شخصی که صداش از دور میاد ینی از شخصیت اول فاصله مسافتی داره.
  • کاربر مهمان
    سلام لطفا کتاب صوتی گوژپشت نتردام رو در سایت قرار بدید...
  • کاربر مهمان
    لطفا کتاب های بیشتری که نوشته ویکتور هوگو هست رو بزارید...
  • کاربر مهمان
    خیلی عالی بود تشکر
  • کاربر مهمان
    کتاب بسیار زیبایی بود که با سرایش عزیزان هنرمند دلنشین تر شد
  • کاربر مهمان
    رمان خوبی نبود ، به دل من که نشست
  • کاربر مهمان
    آخرش دور از واقعیت بود
  • کاربر مهمان
    از نظر من جالب نبود . داستانش چندان شور و نشاطی نداشت ای کاش بهتر میشد بدتر از اون پایان تلخش بود
  • کاربر مهمان
    بسیار عالی و بسیار غمگین بود به واقعیت نزدیک بود
  • کاربر مهمان
    سلام داستان عالی بود . ولی غم انگیز. ممنون از ایران صدا

تصاویر

از همین گوینده

پایگاه قرآن