فهرست
داستان‌های لاله‌زاری

داستان‌های لاله‌زاری

  • 13 قطعه
  • 287':03" مدت زمان
  • 22243 دریافت شده
نویسنده:
کارگردان: اکبر زنجان پور
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«داستان‌های لاله‌زاری» روایت تاریخ شفاهی خیابان تاریخی و قدیمی لاله‌زار تهران، در قالب حکایت‌هایی شنیدنی و جذاب است.

*«غلام آجان و مادرش»: «نصرت خانم» نقال است و پسرش «غلام»، آجان محله «لاله زار» است. وقتی در محله دعوا می‌شود، خبری از غلام آجان نیست تا به دعوا خاتمه دهد. «عارف» که به دنبال او رفته، خبر می‌آورد که پیدایش نیست. ننه نصرت فکر می‌کند که او برای محافظت از مسافران ماشین دودی رفته است؛ ولی عارف به وی می‌گوید که غلام آجان هنردوست است و حتما به «سینما خورشید» رفته است. ننه نصرت عصبانی می‌شود و به سراغ وی می‌رود. غلام آجان به ننه نصرت می‌گوید که برای حفظ نظم به سینما رفته است، ولی ننه نصرت با پس‌گردنی او را از سینما می‌برد. غلام آجان شب به نزد «آقای مختاری»، صاحب سینما خورشید، می‌رود و به او می‌گوید که عاشق سینماست و می‌خواهد که دیلماج فیلم شود. ولی مختاری به او می‌گوید که غلام با این لباس آجانی فقط می‌تواند امنیت سینما را تأمین کند.

*«یک چارَک شکرپنیر»: غلام آجان به دلیل شکایت «عطا خیاط» به سراغ وی می‌رود. عطا خیاط از «نصیر» لباس‌شور شکایت دارد و از وی طلب خسارت کرده است. او می‌گوید وی کت دامادی یکی از مشتریانش را خراب کرده است. غلام آجان به سراغ نصیر می‌رود. نصیر از عشق خود به دوشیزه‌ای به نام «قمر»، برای غلام آجان می‌گوید. غلام آجان شکایت عطا خیاط را بازگو می‌کند و اینکه وی باید رضایت عطا را جلب کند. بنابراین قرار می‌شود که نصیر یک چارک شکرپنیر بخرد و برای آشتی به نزد عطا برود.

*«اسفندیار و زیگفرید در سلمانی»: ننه نصرت درحال نقالی است که صدای گرامافون سلمانی، بساط او را به‌هم می‌ریزد. غلام آجان به خواست مادرش، به سراغ صاحب سلمانی می‌رود و به او اعتراض می‌کند که باید صدای گرامافونش را کم کند. ولی «آرملاک» به اشتباه فکر می‌کند که «اوستا جعفر مفنگی»، صاحب لباس‌شویی همسایه وی از او شکایت کرده و تصمیم می‌گیرد تا به کمیسری برود و از بساط افیونی که در پستوی لباس‌شویی اوستا جعفر است، شکایت کند. غلام آجان به مادرش می‌گوید که موضوع پیچیده‌تر شده است. ننه نصرت خودش به سراغ آرملاک می‌رود تا به او بگوید که از صدای گرامافونش شاکی است؛ ولی صحبت آنها به اسطوره‌ها می‌کشد و ننه نصرت از اسطوره‌های شاهنامه می‌گوید و آرملاک از اپرای «زیگفرید و پهلوان زیگفرید» که افسانه‌ای است و مانند «اسفندیار» رویین‌تن بوده است، می‌گوید. به این ترتیب آنها آن‌قدر از داستان‌های افسانه‌ای برای هم تعریف می‌کنند که حرف به بلندکردن صدای گرامافون آرملاک می‌کشد و او از ننه نصرت عذرخواهی می‌کند و با هم به تفاهم می‌رسند و مشکل را حل می‌کنند.

و دیگر داستان‌های شنیدنی از محله لاله‌زار طهران قدیم ...

* خیابان «لاله‌زار» یکی از خیابان‌های قدیمی و مرکزی شهر تهران است. این خیابان از جنوب به میدان امام خمینی (توپخانه) و از شمال به خیابان انقلاب اسلامی منتهی می‌شود. لاله‌زار در اواخر دوران «قاجار» و اوایل «پهلوی» نماد نوگرایی و هنر ایران بود و به «شانزه‌لیزه تهران» شهرت داشت. بسیاری از سینماها، آمفی‌تئاترها، رستوران‌ها و مراکز تفریحی و اقتصادی معروف ایران در این خیابان قرار داشتند.

از ایرانصدا بشنوید

هویت «طهران دیروز» تا «تهران امروز» را محله‌ها و خیابان‌های تاریخی‌اش رقم زده‌اند. پیوند با حال‌وهوای آن دوران پرخاطره از دریچه صدای هنرمندان رادیو به‌سان گذار از ابرهای خاکستری به آسمان آفتابی است.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

ثبت نقد و بررسی نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    خیلی عالی بود . اصلن تمام کارهایی که استاد میرطاهر مظلومی انجام میدهند بی نظیییییر است
  • کاربر مهمان
    سلام محششششششر بود عالی کاش میشد فیلمشو بسازند استاد میرطاهر مظلومی بی نظیر هستند. ممنون - الهه
  • کاربر مهمان
    سلام من چندین ساله نمایشای رادیویی گوش میدم.این نمایش معرکس.😊
  • کاربر مهمان
    سلام و ادب و خسته نباشید خدمت عزیزانی که در ایران صدا کار می کنند بنده رضا جلیلی هستم از شما تمنا دارم کارهای طنز تاریخی،درباره سلسله قاجار بسازید و پخش کنید،مخلص شما
  • کاربر مهمان
    سلام خسته نباشید به سازندگان خیلی عالی بود خواهشا اگه میشه ادامه دارش کنید مثلا کلیت داستان همین شخصیت ها ولی با یه موضوع دیگه به نظر من عالی میشه
  • کاربر مهمان
    توروخدا یه قسمت دیگه هم بسازید خیلی عالی بود
  • کاربر مهمان
    کاربر مهمان
    واقعا فوق العاده ست آيا اين کتاب جلد هاي ديگه اي داره و اگر داره بي صبرانه از ايران صدا براي تهيش خواعش ميکنم ممنون از شما بابت اين کتاب و کتاب هاي ديگتون
    سلام و احترام فعلا خیر
  • کاربر مهمان
    خیلی خوبه
  • کاربر مهمان
    چرا کتاب ها بعضی ازقصه ها ناقص هستن
  • کاربر مهمان
    ما هم شنیدیم و لذت بردیم فقط آخرش مشخص نشد
  • کاربر مهمان
    بسیار عالی،ممنون
  • کاربر مهمان
    ۲۰+۲۰+۲۰+۲۱
  • کاربر مهمان
    کار خوبی بود. ثابت بودن کاراکترها و فضای کلی داستان نکته مثبتی بود. پرداخت قصه‌ها هم خوب انجام شده است. جا دارد تا جلدهای بیشتری هم در همین فضا کار شود و ادامه پیدا کند و حتی شخصیت‌هایی هم به قصه اضافه شود.
  • کاربر مهمان
    سلام این داستان عالی ترین داستانی است که تا باحال شنیده ام
  • کاربر مهمان
    من فقط قسمت معرفی رو گوش دادم مشخص که عالیه
  • کاربر مهمان
    خیلی عالی بوددد حال داد
  • کاربر مهمان
    عالی بود ولی ای کاش افراد کوتاه قد را مسخره نمی کرد .
  • کاربر مهمان
    واقعا فوق العاده ست آیا این کتاب جلد های دیگه ای داره و اگر داره بی صبرانه از ایران صدا برای تهیش خواعش میکنم ممنون از شما بابت این کتاب و کتاب های دیگتون
  • کاربر مهمان
    خیلی قشنگ بود
  • کاربر مهمان
    با این کتاب زندگی میکنم هر روز گوش میدم

تصاویر

از همین گوینده

پایگاه قرآن