- 15250
- 1000
- 1000
- 1000
بارون درخت نشین
«بارون درختنشین» داستان پسری ایتالیایی به نام «کوزیمو لاورس دو روندو» است که خانهی اشرافیاش در شهر را ترک کرده و باقی عمرش را در بین درختان سپری میکند.
«کوزیمو» در 15 ژوئن سال 1767 برای آخرین بار همراه خانوادهاش سر سفره حاضر شد. بعد از این روز کوزیمو، تمامقد دربرابر خانوادهی خود ایستاد و حاضر نشد شیوهی زندگی آنها را ادامه دهد. او هنگامی که فقط 12 سال داشت، «عصیان» کرد.
خانوادهی اعیانی آنها در شهر «اومبروزا» زندگی میکند و کودکان با شیوههای سختی بزرگ میشوند.
پدر خانواده «بارون آرمنیوس دِ رندو» مردی است که خودش را دوک منطقه میداند؛ ولی نه بزرگان دیگر او را به رسمیت میشناسند و نه ساکنان اومبروزا او را فراتر از یک خردهمالک قبول دارند.
مادر خانواده که خانوادهاش در یک یورش نظامی در منطقه ساکن شده بودند، همچنان با نگاهی اساطیری و ملالآور به نبردهای پیشین میاندیشد.
باتیستا، دختر خانواده، بعد از اینکه در وضعیتی رسواییآور با جوانی دیده شد، ظاهراً راهبه شده است، اما همچنان دست به کارهای سادیستی میزند.
جز پدر، مادر و دختر و دو پسرشان، در خانه دو نفر دیگر هم ساکناند: شوالیه «انا سیلویوس کارگا»، برادر ناتنی پدر خانواده که سالها در دیار عثمانی بود و اکنون به عنوان وکیل و متخصص آبیاری در اومبروزا حضور دارد و کشیش «فوشلافلور» که وظیفهی آموختن معارف به دو پسر بر عهدهی اوست.
*دربارهی کتاب:
«بارون درختنشین» بیتردید یکی از شاهکارهای مهم ادبیات جهان و از برترین آثار «ایتالو کالوینو»، نویسنده بزرگ ایتالیایی، است.
کالوینو این کتاب را در سال 1957 نوشت. این اثر جزو سه گانهی معروف او شامل «شوالیهی ناموجود» و «وینکنت دونیمشده» است که همیشه با تحسین منتقدان روبهرو بوده و در میان آنها بارون درختنشین همواره از جایگاهی بالاتر و مهمتر برخوردار بوده است.
داستان کوزیمو را برادر کوچکتر و همراه همیشگی دوران کودکی او در اکتشاف و شیطنت، «بیاجیو»، روایت میکند. بیاجیو، اتفاقات را هم به شکلی که در خاطرش مانده و هم به صورتی که کوزیمو برایش تعریف کرده، نقل می کند.
داستان مربوط به قرن هجده و نوزده میلادی در اروپاست؛ زمانی که از گوشه و کنار زمزمههای نواندیشی، روشنگری و بهزیستی شنیده میشود. در کل، جریان رمان بارون درختنشین ماجرای نمادین اروپاست در دل انسانی روشنفکر و پیشرو که الگوی عملی برای تغییر و رهایی از عُرفهای سنتی دارد.
سبک رمان مانند افسانههای فانتزی است که در آن مضمون طنز سیاسی-اجتماعی دنبال میشود.
* دربارهی نویسنده:
ایتالو کالوینو (زاده 15 اکتبر 1923م – درگذشته 19 سپتامبر 1985م) روزنامهنگار و نویسندهی رمان و داستان کوتاه به زبان ایتالیایی بود. او در رشتهی ادبیات انگلیسی از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد و بعد در روزنامهها و نشریههای ایتالیا مشغول به کار شد.
پدر و مادرش، هر دو، ایتالیایی و گیاهشناس بودند. اثر این تخصص پدر و مادر کالوینو در فضای بکر و بیمانند همین کتاب و در آشنایی عمیق نویسنده با درختان و جانوران مشهود است؛ حتی میتوان رمان را قصیدهای در ستایش «درخت» دانست.
انتخاب سبک ادبی خاص برای کالوینو کاری دشوار و تقریباً ناممکن است. بهسبب سفرهای بسیار و زندگی در مکانهای متعدد، نوشتههایش میان سبکهای مختلف جابهجا میشود.
ایتالو کالوینو را نویسندهای مبدع، خلاق و یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند. با وجود اینکه نوشتههایش بیشتر به سبک ادبی «سوررئال» یا «پست مدرن» تمایل دارند، اما همچنان آثارش را در دستهی خاصی جای نمیدهند.
از آثار مشهور او میتوان به کتابهای «کمدیهای کیهانی، مورچهی آرژانتینی، کورهراه لانههای عنکبوت، قلعه سرنوشتهای متقاطع، شهرهای ناپیدا، قارچها در شهر، ابر آلودگی، شوالیه ناموجود، ویکنت دونیم شده، بارون درختنشین و شش یادداشت برای هزارهی بعدی» اشاره کرد.
«کوزیمو» در 15 ژوئن سال 1767 برای آخرین بار همراه خانوادهاش سر سفره حاضر شد. بعد از این روز کوزیمو، تمامقد دربرابر خانوادهی خود ایستاد و حاضر نشد شیوهی زندگی آنها را ادامه دهد. او هنگامی که فقط 12 سال داشت، «عصیان» کرد.
خانوادهی اعیانی آنها در شهر «اومبروزا» زندگی میکند و کودکان با شیوههای سختی بزرگ میشوند.
پدر خانواده «بارون آرمنیوس دِ رندو» مردی است که خودش را دوک منطقه میداند؛ ولی نه بزرگان دیگر او را به رسمیت میشناسند و نه ساکنان اومبروزا او را فراتر از یک خردهمالک قبول دارند.
مادر خانواده که خانوادهاش در یک یورش نظامی در منطقه ساکن شده بودند، همچنان با نگاهی اساطیری و ملالآور به نبردهای پیشین میاندیشد.
باتیستا، دختر خانواده، بعد از اینکه در وضعیتی رسواییآور با جوانی دیده شد، ظاهراً راهبه شده است، اما همچنان دست به کارهای سادیستی میزند.
جز پدر، مادر و دختر و دو پسرشان، در خانه دو نفر دیگر هم ساکناند: شوالیه «انا سیلویوس کارگا»، برادر ناتنی پدر خانواده که سالها در دیار عثمانی بود و اکنون به عنوان وکیل و متخصص آبیاری در اومبروزا حضور دارد و کشیش «فوشلافلور» که وظیفهی آموختن معارف به دو پسر بر عهدهی اوست.
*دربارهی کتاب:
«بارون درختنشین» بیتردید یکی از شاهکارهای مهم ادبیات جهان و از برترین آثار «ایتالو کالوینو»، نویسنده بزرگ ایتالیایی، است.
کالوینو این کتاب را در سال 1957 نوشت. این اثر جزو سه گانهی معروف او شامل «شوالیهی ناموجود» و «وینکنت دونیمشده» است که همیشه با تحسین منتقدان روبهرو بوده و در میان آنها بارون درختنشین همواره از جایگاهی بالاتر و مهمتر برخوردار بوده است.
داستان کوزیمو را برادر کوچکتر و همراه همیشگی دوران کودکی او در اکتشاف و شیطنت، «بیاجیو»، روایت میکند. بیاجیو، اتفاقات را هم به شکلی که در خاطرش مانده و هم به صورتی که کوزیمو برایش تعریف کرده، نقل می کند.
داستان مربوط به قرن هجده و نوزده میلادی در اروپاست؛ زمانی که از گوشه و کنار زمزمههای نواندیشی، روشنگری و بهزیستی شنیده میشود. در کل، جریان رمان بارون درختنشین ماجرای نمادین اروپاست در دل انسانی روشنفکر و پیشرو که الگوی عملی برای تغییر و رهایی از عُرفهای سنتی دارد.
سبک رمان مانند افسانههای فانتزی است که در آن مضمون طنز سیاسی-اجتماعی دنبال میشود.
* دربارهی نویسنده:
ایتالو کالوینو (زاده 15 اکتبر 1923م – درگذشته 19 سپتامبر 1985م) روزنامهنگار و نویسندهی رمان و داستان کوتاه به زبان ایتالیایی بود. او در رشتهی ادبیات انگلیسی از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد و بعد در روزنامهها و نشریههای ایتالیا مشغول به کار شد.
پدر و مادرش، هر دو، ایتالیایی و گیاهشناس بودند. اثر این تخصص پدر و مادر کالوینو در فضای بکر و بیمانند همین کتاب و در آشنایی عمیق نویسنده با درختان و جانوران مشهود است؛ حتی میتوان رمان را قصیدهای در ستایش «درخت» دانست.
انتخاب سبک ادبی خاص برای کالوینو کاری دشوار و تقریباً ناممکن است. بهسبب سفرهای بسیار و زندگی در مکانهای متعدد، نوشتههایش میان سبکهای مختلف جابهجا میشود.
ایتالو کالوینو را نویسندهای مبدع، خلاق و یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند. با وجود اینکه نوشتههایش بیشتر به سبک ادبی «سوررئال» یا «پست مدرن» تمایل دارند، اما همچنان آثارش را در دستهی خاصی جای نمیدهند.
از آثار مشهور او میتوان به کتابهای «کمدیهای کیهانی، مورچهی آرژانتینی، کورهراه لانههای عنکبوت، قلعه سرنوشتهای متقاطع، شهرهای ناپیدا، قارچها در شهر، ابر آلودگی، شوالیه ناموجود، ویکنت دونیم شده، بارون درختنشین و شش یادداشت برای هزارهی بعدی» اشاره کرد.
از ایرانصدا بشنوید
داستان «بارون درختنشین» ماجرای انسانی روشنفکر و پیشرو است که الگوی عملی برای تغییر و رهایی از عرفهای خشک و متعصب سنتی دارد. بارون پس از فردیت یافتن و جداشدن از سنتهای جامعهاش، مراحل رشد را طی میکند. او برای ادامهی زندگی جدیدش دست به نوآوری و تجربهاندوزی میزند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان