- 10174
- 1000
- 1000
- 1000
افول
عماد بخشی از ملک خود را در اختیار جهانگیر معراج (دامادش) قرار داده تا کشت و زرع کند، اما معراج به قصد ساخت مدرسهای جدید، بخشی از ملک را که پشت قبالهی ازدواج مرسده (هسمرش) است، می فروشد...
معراج زمین را از زراعت درآورده و اولین پایههای ساخت مدرسه را بنا میکند. این امر موجب خشم عماد میشود و برای مالک کل نارستان (غلامعلی کسمایی) نیز خوشایند نیست. بهخصوص با پیوستن فرخ (برادرزادهی او) به مهندس معراج. البته عماد و کسمایی نیز بر سر تصاحب کل نارستان، اختلاف دیرینه و پنهانی دارند. کسمایی با دخالت مستقیم در امر ساختن مدرسه، مخالف شدید خودش را با این مسئله اعلام می کند. او با تصویر اینکه مهندس معراج از این طریق محبوبیتی بین مردم به دست خواهد آورد و این میتواند وجاهت او را زیر سؤال ببرد، عماد و مهندس را به جنگ می طلبد؛ اما زمانی که میبیند حربههایش مفید نیست، دست به عمل میزند. اولین کارگر با بیلچه باغ کسمایی از پادر میآید. دومین کارگر با سر شکسته توسط تقی میلانی، مدیر مدرسه، پیدا میشود. عماد و معراج با این واقعه روبهروی هم قرار میگیرند. مقابله آنها با هم، منجر به تصمیمی از سوی عماد می شود که روند همه حوادث را تغییر می دهد....
درباره اکبر رادی:
«اکبر رادی» در 10 مهرماه 1318 در شهر رشت به دنیا آمد. وی فرزند سوم در بین شش برادر و خواهر بود. در سال 1340 دوره یک ساله تربیت معلم را گذراند و از سال 41 با حکم رسمی وزارتخانه معلم شد؛ طی سی و دو سال تدریس در رشته ادبیات سال چهارم دبیرستان، ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری، نمایشنامهنویسیِ مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامهنویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر ادامه داد و در سال 1373 به پایان تدریس رسید و بازنشسته شد.
«رادی» فعالیت خود را در عرصه نمایشنامهنویسی با نگارش «از دست رفته» در سال 1337 آغاز کرد، اثری که به چاپ نرسید. او پس از آن مدتی به فعالیت در زمینه داستاننویسی پرداخت و دومین نمایشنامه خود را با عنوان «مسافران و مرگ در پاییز» در سال 1344 در مجله پیام نوین به چاپ رساند.
نخستین نمایشنامه اجرا شده این نویسنده «روزنه آبی» بود که شاهین سرکیسیان سال 1345 آن را به صحنه برد. «مرگ در پاییز» نیز در سال 1346 به کارگردانی عباس جوانمرد در تلویزیون ملی ایران به صورت تله تئاتر زنده اجرا شد. «از پشت شیشهها» در همان سال به چاپ رسید که رکنالدین خسروی آن را در سال 1348 در تالار سنگلج به صحنه برد.
رادی در سال 1347 نمایشنامه «ارثیه ایرانی» را با همکاری انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند که در سال 1349 به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی در تالار سنگلج اجرا شد. علی نصیریان نیز نمایشنامه «افول» رادی را در سال 1349 به صحنه تالار سنگلج برد. نمایشنامه «صیادان» که در سال 1348 منتشر شد، چهار سال بعد به کارگردانی فرامرز طالبی در تالار فردوسی دانشگاه تهران به صحنه رفت.
نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل» در سال 1352 منتشر شد و یک سال بعد رکنالدین خسروی آن را در تالار سنگلج به اجرا درآورد. رادی دو سال بعد نمایشنامه «در مه بخوان» را نوشت که انتشارات زمان آن را به چاپ رساند. رادی پس از آن مدتی در زمینه نمایشنامهنویسی کمتر فعال بود که این اتفاق تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
دوستی میان هادی مرزبان و رادی باعث فعالیت مشترک تئاتری بین این دو شد. نخستین همکاری آنها پس از انقلاب در نمایشنامه «پلکان» بود که مرزبان آن را در سال 1363 در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد. این کارگردان سه سال بعد نمایش «آهسته با گل سرخ» را در همین تالار اجرا کرد. نمایشنامه «منجی در صبح نمناک» نیز در سال 1368 به کارگردانی منصور حیدری در تالار تربیت شهرستان تبریز به صحنه رفت.
مرزبان در سال 1369 نمایشنامه «هاملت با سالاد فصل» رادی را در تالار چهارسو تئاترشهر به اجرا در آورد. پس از چند سال وقفه، در سال 1376 نمایشنامه «آمیز قلمدون» به کارگردانی مرزبان در تالار چهارسو تئاتر شهر به اجرا درآمد. او یک سال بعد نمایشنامه «شب روی سنگفرش خیس» رادی را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد و در سال 1380نیز نمایش «باغ شبنمای ما» در تئاترشهر اجرا شد.
نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» رادی را انتشارات آگرا در سال 1382 به چاپ رساند. نمایشنامه «ملودی شهر بارانی» نیز در همان سال منتشر شد که مرزبان آن را در سال 84 در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد. نمایشنامه «تانگوی تخم مرغ داغ» هم همان سال به کارگردانی علی فتوحی به صحنه رفت.
میکائیل شهرستانی نمایشنامه «شب به خیر جناب کنت» را در سال 1385 در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا کرد. نمایشنامه «کاکتوس» نیز همان سال به کارگردانی مژده ساعی در تالار مولوی اجرا شد و مرزبان هم نمایشنامه «پایین گذر سقاخانه» را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد.
آخرین اثری که از اکبر رادی به اجرا درآمد نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» بود که به کارگردانی مریم جعفری حصارلو در چهارمین جشنواره تئاتر شهر روی صحنه رفت. رادی به غیر از آثار نمایشی در زمینه داستاننویسی نیز فعال بود. «افسانه دریا»، «مسخره»، «باران»، «جاده»، «سوء تفاهم»، «کوچه»، مجموعه داستان «جاده» که بین سالهای 1336 تا 1349 نوشته شدند، از جمله آثار او در این حوزهاند.
اکبر رادی صبح چهارشنبه پنج دی 1386 در سن 68 سالگی به دلیل سکته قلبی در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
معراج زمین را از زراعت درآورده و اولین پایههای ساخت مدرسه را بنا میکند. این امر موجب خشم عماد میشود و برای مالک کل نارستان (غلامعلی کسمایی) نیز خوشایند نیست. بهخصوص با پیوستن فرخ (برادرزادهی او) به مهندس معراج. البته عماد و کسمایی نیز بر سر تصاحب کل نارستان، اختلاف دیرینه و پنهانی دارند. کسمایی با دخالت مستقیم در امر ساختن مدرسه، مخالف شدید خودش را با این مسئله اعلام می کند. او با تصویر اینکه مهندس معراج از این طریق محبوبیتی بین مردم به دست خواهد آورد و این میتواند وجاهت او را زیر سؤال ببرد، عماد و مهندس را به جنگ می طلبد؛ اما زمانی که میبیند حربههایش مفید نیست، دست به عمل میزند. اولین کارگر با بیلچه باغ کسمایی از پادر میآید. دومین کارگر با سر شکسته توسط تقی میلانی، مدیر مدرسه، پیدا میشود. عماد و معراج با این واقعه روبهروی هم قرار میگیرند. مقابله آنها با هم، منجر به تصمیمی از سوی عماد می شود که روند همه حوادث را تغییر می دهد....
درباره اکبر رادی:
«اکبر رادی» در 10 مهرماه 1318 در شهر رشت به دنیا آمد. وی فرزند سوم در بین شش برادر و خواهر بود. در سال 1340 دوره یک ساله تربیت معلم را گذراند و از سال 41 با حکم رسمی وزارتخانه معلم شد؛ طی سی و دو سال تدریس در رشته ادبیات سال چهارم دبیرستان، ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری، نمایشنامهنویسیِ مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامهنویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر ادامه داد و در سال 1373 به پایان تدریس رسید و بازنشسته شد.
«رادی» فعالیت خود را در عرصه نمایشنامهنویسی با نگارش «از دست رفته» در سال 1337 آغاز کرد، اثری که به چاپ نرسید. او پس از آن مدتی به فعالیت در زمینه داستاننویسی پرداخت و دومین نمایشنامه خود را با عنوان «مسافران و مرگ در پاییز» در سال 1344 در مجله پیام نوین به چاپ رساند.
نخستین نمایشنامه اجرا شده این نویسنده «روزنه آبی» بود که شاهین سرکیسیان سال 1345 آن را به صحنه برد. «مرگ در پاییز» نیز در سال 1346 به کارگردانی عباس جوانمرد در تلویزیون ملی ایران به صورت تله تئاتر زنده اجرا شد. «از پشت شیشهها» در همان سال به چاپ رسید که رکنالدین خسروی آن را در سال 1348 در تالار سنگلج به صحنه برد.
رادی در سال 1347 نمایشنامه «ارثیه ایرانی» را با همکاری انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند که در سال 1349 به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی در تالار سنگلج اجرا شد. علی نصیریان نیز نمایشنامه «افول» رادی را در سال 1349 به صحنه تالار سنگلج برد. نمایشنامه «صیادان» که در سال 1348 منتشر شد، چهار سال بعد به کارگردانی فرامرز طالبی در تالار فردوسی دانشگاه تهران به صحنه رفت.
نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل» در سال 1352 منتشر شد و یک سال بعد رکنالدین خسروی آن را در تالار سنگلج به اجرا درآورد. رادی دو سال بعد نمایشنامه «در مه بخوان» را نوشت که انتشارات زمان آن را به چاپ رساند. رادی پس از آن مدتی در زمینه نمایشنامهنویسی کمتر فعال بود که این اتفاق تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
دوستی میان هادی مرزبان و رادی باعث فعالیت مشترک تئاتری بین این دو شد. نخستین همکاری آنها پس از انقلاب در نمایشنامه «پلکان» بود که مرزبان آن را در سال 1363 در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد. این کارگردان سه سال بعد نمایش «آهسته با گل سرخ» را در همین تالار اجرا کرد. نمایشنامه «منجی در صبح نمناک» نیز در سال 1368 به کارگردانی منصور حیدری در تالار تربیت شهرستان تبریز به صحنه رفت.
مرزبان در سال 1369 نمایشنامه «هاملت با سالاد فصل» رادی را در تالار چهارسو تئاترشهر به اجرا در آورد. پس از چند سال وقفه، در سال 1376 نمایشنامه «آمیز قلمدون» به کارگردانی مرزبان در تالار چهارسو تئاتر شهر به اجرا درآمد. او یک سال بعد نمایشنامه «شب روی سنگفرش خیس» رادی را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد و در سال 1380نیز نمایش «باغ شبنمای ما» در تئاترشهر اجرا شد.
نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» رادی را انتشارات آگرا در سال 1382 به چاپ رساند. نمایشنامه «ملودی شهر بارانی» نیز در همان سال منتشر شد که مرزبان آن را در سال 84 در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد. نمایشنامه «تانگوی تخم مرغ داغ» هم همان سال به کارگردانی علی فتوحی به صحنه رفت.
میکائیل شهرستانی نمایشنامه «شب به خیر جناب کنت» را در سال 1385 در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا کرد. نمایشنامه «کاکتوس» نیز همان سال به کارگردانی مژده ساعی در تالار مولوی اجرا شد و مرزبان هم نمایشنامه «پایین گذر سقاخانه» را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد.
آخرین اثری که از اکبر رادی به اجرا درآمد نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» بود که به کارگردانی مریم جعفری حصارلو در چهارمین جشنواره تئاتر شهر روی صحنه رفت. رادی به غیر از آثار نمایشی در زمینه داستاننویسی نیز فعال بود. «افسانه دریا»، «مسخره»، «باران»، «جاده»، «سوء تفاهم»، «کوچه»، مجموعه داستان «جاده» که بین سالهای 1336 تا 1349 نوشته شدند، از جمله آثار او در این حوزهاند.
اکبر رادی صبح چهارشنبه پنج دی 1386 در سن 68 سالگی به دلیل سکته قلبی در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
از ایرانصدا بشنوید
علاقمندان به نوشتارهای نمایشنامه ای اکبر رادی این کتاب را بشنوند. لازم به ذکر است شنیدن این کتاب در جمع خانواده و با کودکان و نوجوانان به دلیل برخی از الفاظ توصیه نمی شود
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
ماجراهای شرلوک هولمز: این داستان دوچرخه سوار تنها\
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان