- 39364
- 1000
- 1000
- 1000
خسرو خوبان
این کتاب گویا برگرفته از داستان «کیخسرو» در شاهنامهی فردوسی است. کیخسرو معادل اساطیری «هووخشتره» و در حماسههای ایرانی و شاهنامهی فردوسی، فرزند «سیاووش» و «فرنگیس» و نوادهی «کیکاووس» و «افراسیاب» است.
«شاهنامه فردوسی» به سه بخش کلی «اساطیری، پهلوانی و تاریخی» تقسیم میشود. بخش اساطیری از «گیومرث» که نخستین پادشاه است، آغاز میشود و تا مرگ «ضحاک» و قیام «کاوه» و «فریدون» امتداد دارد.
بخش دوم که مهمترین و مفصلترین بخش شاهنامه است، بخش پهلوانی نام دارد که با پادشاهی «فریدون» آغاز میشود و تا مرگ «رستم» و حملهی «بهمن» به سیستان ادامه دارد و بخش سوم نیز از حملهی بهمن به سیستان آغاز میشود و تا حملهی اعراب به ایران و پایان سلسلهی ساسانیان را دربردارد.
داستان کیخسرو مربوط به بخش دوم یا بخش پهلوانی شاهنامه است.
براساس اسطورهها، کیخسرو در «توران» بعد از کشتهشدن سیاووش در خانهی «پیران ویسه» زاده شد. سیاووش در جوانی با پدرش کیکاووس همیشه در جدال لفظی بود.
از دیگرسو نامادریاش «سودابه» هم نیت پلیدی در سر داشت. به همین سبب قصد داشت در فرصت مناسب ایران را برای همیشه ترک کند.
لشکر افراسیاب زمانی مرزهای ایران را تهدید میکرد و کیکاووس برای دفع حملات توران، سپاهی به سپهسالاری سیاووش و «رستم» به جبههی جنگ گسیل داشت. ماجرای اختلاف سیاووش با کیکاووس را ظاهراً افراسیاب شنیده بود. پیکی در جبههی میان سیاووش و افراسیاب مرتب در حال رفتوآمد بود تا اینکه سیاووش متقاعد شد به توران پناهنده شود.
درابتدا، ورود سیاووش به همراه هزار جنگجوی ایرانی، برای تورانیان بسیار افتخارآمیز و یک موفقیت سیاسی-نظامی بود؛ بهطوری که در مسیر پایتخت، نخست با دختر پیران بهنام «جریره» ازدواج کرد و حاصل ازدواج همان «فرود» است،
در ادامهی حرکت، نزد افراسیاب آمد و استقبال شایانی از او شد که فرجام کار، ازدواج با شاهدختِ تورانی، «فرنگیس»، بود. ولی پیش از تولد کیخسرو از فرنگیس، در توطئهای سیاووش همراه با کشتار جنگجویان ایرانی کشته شد.
«گودرز»، پهلوان ایرانی، شبی در خواب دید که سیاووش فرزندی به اسم کیخسرو در کشور توران دارد. پس پسرش، «گیو»، را که او نیز از پهلوانان ایرانی بود، به توران فرستاد. کیخسرو به ایران بازگشت و قرار شد که شاه بشود؛ ولی توس، خشمگین شد و اظهار کرد که پسر کاووس «فریبرز» لایقتر از کیخسرو است. قرار بر رقابتی شد بین دو پهلوان. بهانهی این رقابت این شد که هرکس دژ بهمن در اردبیل را که متعلق به دیوها و اهریمنان است بگشاید، شاه خواهد شد. فریبرز نتوانست و کیخسرو، پیروزمندانه دژ را گشود.
در زمان پادشاهی کیخسرو جنگهای بزرگی میان ایران و توران رخ داد که به پیروزی ایران انجامید. یکی از این جنگها «جنگ دوازده رخ» است. در این جنگ، دوازده پهلوان بزرگ ایران مانند گیو و گودرز با دوازده نامدار تورانی، تنبهتن، جنگیدند.
پس از حدود 60 سال فرمانروایی باشکوه و پیروزیهای بزرگ برای ایران، کیخسرو از تخت سلطنت کنار میرود و آن را برای جانشینش، «لهراسب»، باقی میگذارد.
بر اساس روایت شاهنامه، او پس از سپردن پادشاهی و وداع با یاران و بزرگان سپاه، تن خود را در آب روشن شستوشو داد و بر فراز کوهی، در سپیدهدم و با طلوع خورشید ناپدید شد. عدّهای از پهلوانان نیز که با او بودند، در برف گم شدند. باور عمومی بر این است که آن کوه، دنا است.
گفته میشود او به کوهها برای عبادت رفت و زندگانی جاودان یافت و در دوران «سوشیانس» (موعود زردشتیان) او برای کمک باز خواهد گشت. (پایان کار کیخسرو شبیه به هیچ یک از شاهان شاهنامه نیست، و در اعتقاد دینی ایرانیان باستان نیز کیخسرو در شمار جاویدانان درآمده و وعدهی بازگشت وی داده شده است.)
«شاهنامه فردوسی» به سه بخش کلی «اساطیری، پهلوانی و تاریخی» تقسیم میشود. بخش اساطیری از «گیومرث» که نخستین پادشاه است، آغاز میشود و تا مرگ «ضحاک» و قیام «کاوه» و «فریدون» امتداد دارد.
بخش دوم که مهمترین و مفصلترین بخش شاهنامه است، بخش پهلوانی نام دارد که با پادشاهی «فریدون» آغاز میشود و تا مرگ «رستم» و حملهی «بهمن» به سیستان ادامه دارد و بخش سوم نیز از حملهی بهمن به سیستان آغاز میشود و تا حملهی اعراب به ایران و پایان سلسلهی ساسانیان را دربردارد.
داستان کیخسرو مربوط به بخش دوم یا بخش پهلوانی شاهنامه است.
براساس اسطورهها، کیخسرو در «توران» بعد از کشتهشدن سیاووش در خانهی «پیران ویسه» زاده شد. سیاووش در جوانی با پدرش کیکاووس همیشه در جدال لفظی بود.
از دیگرسو نامادریاش «سودابه» هم نیت پلیدی در سر داشت. به همین سبب قصد داشت در فرصت مناسب ایران را برای همیشه ترک کند.
لشکر افراسیاب زمانی مرزهای ایران را تهدید میکرد و کیکاووس برای دفع حملات توران، سپاهی به سپهسالاری سیاووش و «رستم» به جبههی جنگ گسیل داشت. ماجرای اختلاف سیاووش با کیکاووس را ظاهراً افراسیاب شنیده بود. پیکی در جبههی میان سیاووش و افراسیاب مرتب در حال رفتوآمد بود تا اینکه سیاووش متقاعد شد به توران پناهنده شود.
درابتدا، ورود سیاووش به همراه هزار جنگجوی ایرانی، برای تورانیان بسیار افتخارآمیز و یک موفقیت سیاسی-نظامی بود؛ بهطوری که در مسیر پایتخت، نخست با دختر پیران بهنام «جریره» ازدواج کرد و حاصل ازدواج همان «فرود» است،
در ادامهی حرکت، نزد افراسیاب آمد و استقبال شایانی از او شد که فرجام کار، ازدواج با شاهدختِ تورانی، «فرنگیس»، بود. ولی پیش از تولد کیخسرو از فرنگیس، در توطئهای سیاووش همراه با کشتار جنگجویان ایرانی کشته شد.
«گودرز»، پهلوان ایرانی، شبی در خواب دید که سیاووش فرزندی به اسم کیخسرو در کشور توران دارد. پس پسرش، «گیو»، را که او نیز از پهلوانان ایرانی بود، به توران فرستاد. کیخسرو به ایران بازگشت و قرار شد که شاه بشود؛ ولی توس، خشمگین شد و اظهار کرد که پسر کاووس «فریبرز» لایقتر از کیخسرو است. قرار بر رقابتی شد بین دو پهلوان. بهانهی این رقابت این شد که هرکس دژ بهمن در اردبیل را که متعلق به دیوها و اهریمنان است بگشاید، شاه خواهد شد. فریبرز نتوانست و کیخسرو، پیروزمندانه دژ را گشود.
در زمان پادشاهی کیخسرو جنگهای بزرگی میان ایران و توران رخ داد که به پیروزی ایران انجامید. یکی از این جنگها «جنگ دوازده رخ» است. در این جنگ، دوازده پهلوان بزرگ ایران مانند گیو و گودرز با دوازده نامدار تورانی، تنبهتن، جنگیدند.
پس از حدود 60 سال فرمانروایی باشکوه و پیروزیهای بزرگ برای ایران، کیخسرو از تخت سلطنت کنار میرود و آن را برای جانشینش، «لهراسب»، باقی میگذارد.
بر اساس روایت شاهنامه، او پس از سپردن پادشاهی و وداع با یاران و بزرگان سپاه، تن خود را در آب روشن شستوشو داد و بر فراز کوهی، در سپیدهدم و با طلوع خورشید ناپدید شد. عدّهای از پهلوانان نیز که با او بودند، در برف گم شدند. باور عمومی بر این است که آن کوه، دنا است.
گفته میشود او به کوهها برای عبادت رفت و زندگانی جاودان یافت و در دوران «سوشیانس» (موعود زردشتیان) او برای کمک باز خواهد گشت. (پایان کار کیخسرو شبیه به هیچ یک از شاهان شاهنامه نیست، و در اعتقاد دینی ایرانیان باستان نیز کیخسرو در شمار جاویدانان درآمده و وعدهی بازگشت وی داده شده است.)
از ایرانصدا بشنوید
واژهی «کیخسرو» به معنی شاه نیکنام است. کیخسرو نماد کامل یک شخصیت برجسته و کامل و یک انسان عاشق میهن، فداکار، دانا و مهربان است. کیخسرو در دیانت و شهامت، سرآمد شاهان کیانی و به عنوان پادشاهی دادگر و دلیر ، خوشنام است. در شاهنامه و متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است که داستان مرگ شگفتانگیز، شکوهمند و حماسی او رنگی از عرفان ایرانی نیز در خود دارد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان