- 9556
- 1000
- 1000
- 1000
هدیه تولد من
سرافینا، دختری 16 ساله، مجبور می شود در یک مدرسه شبانه روزی زندگی کند. او درباره پدر و مادرش دروغ گفته است و حالا پشیمان است.
سرافینای 16ساله با مادربزرگش در شهر برامینگتون زندگی می کند. او هیچ وقت پدر و مادرش را ندیده است. حالا که مادربزرگش فوت کرده، او با خانواده ریچارد زندگی می کند. آنها دختری 10 ساله به نام کیت دارند که سرافینا دوستش دارد، اما چون سرپرستی سرافینا با خاله ادنا است، او باید به شهر مدبورو برود و با خاله اش که زنی سختگیر، خشک و مقرراتی است زندگی کند.
خاله ادنا که حوصله نگهداری از او را ندارد، سرافینا را در یک مدرسه شبانه روزی ثبت نام می کند.
مدیر مدرسه، آقای گراهام، مرد مهربانی است. او از سرافینا درباره گذشته اش می پرسد و او را نزد خانم مارسل، سرپرست خوابگاه، می فرستد.
سرافینا درباره پدر و مادرش دروغ می گوید. او به همه می گوید که پدر و مادرش محقق اند و در آفریقا زندگی می کنند.
استفانی، بهترین دوست سرافیناست. بعد از مدتی سرافینا می فهمد که او هم از پدر و مادرش خبری ندارد.
استفانی، به خاطر فشار تمرین های سخت نمایش، بیمار می شود و وقتی سرافینا به ملاقاتش می رود واقعیت زندگیش را برای او تعریف می کند. ولی این مسأله در نوع روابطش با دوستانش تغییر ایجاد می کند ...
سرافینای 16ساله با مادربزرگش در شهر برامینگتون زندگی می کند. او هیچ وقت پدر و مادرش را ندیده است. حالا که مادربزرگش فوت کرده، او با خانواده ریچارد زندگی می کند. آنها دختری 10 ساله به نام کیت دارند که سرافینا دوستش دارد، اما چون سرپرستی سرافینا با خاله ادنا است، او باید به شهر مدبورو برود و با خاله اش که زنی سختگیر، خشک و مقرراتی است زندگی کند.
خاله ادنا که حوصله نگهداری از او را ندارد، سرافینا را در یک مدرسه شبانه روزی ثبت نام می کند.
مدیر مدرسه، آقای گراهام، مرد مهربانی است. او از سرافینا درباره گذشته اش می پرسد و او را نزد خانم مارسل، سرپرست خوابگاه، می فرستد.
سرافینا درباره پدر و مادرش دروغ می گوید. او به همه می گوید که پدر و مادرش محقق اند و در آفریقا زندگی می کنند.
استفانی، بهترین دوست سرافیناست. بعد از مدتی سرافینا می فهمد که او هم از پدر و مادرش خبری ندارد.
استفانی، به خاطر فشار تمرین های سخت نمایش، بیمار می شود و وقتی سرافینا به ملاقاتش می رود واقعیت زندگیش را برای او تعریف می کند. ولی این مسأله در نوع روابطش با دوستانش تغییر ایجاد می کند ...
از ایرانصدا بشنوید
مری. ک. هریس، در سال 1905 میلادی در انگلیس زاده شد. بعد از پایان دورهی دبیرستان، پرستار مادرش شد و تحصیلات عالی نکرد. او 60 سال عمر کرد و داستانهایی دربارهی زندگی جوانان در مدارس شبانهروزی نوشت. هریس در این داستانها، به روابط بین شاگردان مدرسهها و شرایط زندگی اجتماعیشان، نگاهی ژرف، موشکافانه و انتقادی دارد. این نویسنده با بیانی شیرین و دقیق، زندگی معمولی مردم را به تصویر می کشد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان