روزی آقا فیله که خیلی راه رفته و خسته بود از خستگی خوابش برد. اما آقا فیله روی گل ها خوابیده بود.
در همین زمان سر و کله ی یک زنبور عسل پیدا شد. زنیور عسل از دیدن خرس که روی گل ها خوابیده خیلی ناراحت شدو رفت تا به دوستانش خبر بدهد.
همه ی زنبورهای عسل با هم شروع کردند به ویز ویز کردن اما فیل بیدار نشد که نشد.
زنبورها تصمیم گرفتند تا همه با هم او را نیش بزنند. اما پوست فیل خیلی سخت بود و نیش آنها در پوستش فرو نمی رفت ...
در همین زمان سر و کله ی یک زنبور عسل پیدا شد. زنیور عسل از دیدن خرس که روی گل ها خوابیده خیلی ناراحت شدو رفت تا به دوستانش خبر بدهد.
همه ی زنبورهای عسل با هم شروع کردند به ویز ویز کردن اما فیل بیدار نشد که نشد.
زنبورها تصمیم گرفتند تا همه با هم او را نیش بزنند. اما پوست فیل خیلی سخت بود و نیش آنها در پوستش فرو نمی رفت ...
از ایرانصدا بشنوید
این قصه برای خردسالان و دبستانی ها مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
تا کنون نظری ثبت نشده است